در گفت و گوی تفصیلی با فارس مطرح شد
تعداد بازدید : 30
آیت ا... علم الهدی : دولت باید مشهد را در صدر برنامه های کلان کشوری ببیند
بعضی دوستان توجیه نیستند که محوریت مشهد و عامل جذب گردشگری این شهر معنویت حرم امام رضا(ع) است
حملاتی که به من میشود بیشتر تهاجمات سیاسی است
آیت ا... «سیداحمد علم الهدی» امام جمعه مشهد در مصاحبه با خبرگزاری فارس، نکاتی را درباره مسائل فرهنگی و اجتماعی در مشهد مقدس مطرح کرد. آن چه می خوانید، بخش هایی از این گفت و گوست:
از نظر شما توسعه شهر مشهد چه جهتی باید داشته باشد و هم اکنون کدام رویکردها با توسعه حقیقی مشهدالرضا(ع) تعارض دارد؟
درباره مسئله توسعه مشهد از لحاظ شهری این گونه باید گفت که مشهد بعد از تهران یا حتی قبل از تهران جزو توسعهیافتهترین شهرهای کشور بعد از پیروزی انقلاب است و هیچ شهری حتی خود تهران هم به اندازه مشهد در بازه زمانی پس از انقلاب توسعه پیدا نکرده است. پس از پیروزی انقلاب توسعه اقتصادی مشهد نیز خوب پیش رفت، بازارهای زیادی در تمام نقاط مشهد دیده می شود و در چند سال گذشته فروشگاههای بزرگی به وجود آمد که سبب شد از نظر اقتصادی توسعه پیدا کند، بنابراین مشهد هم در زمینه توسعه تجاری و شهری جزو توسعه یافتهترین شهرهای کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. متاسفانه مشهد همچون مراکز استانهای دیگر کشور تنها به عنوان یک شهر در نظر گرفته شده و برای آن در توسعه شهری برنامهریزی شده است در حالی که واقعیت و ماهیت مشهد این نیست، نمیتوان رفت و آمد 20 تا 30 میلیون جمعیت را در توسعه شهری مشهد نادیده گرفت و متاسفانه به هیچ وجه در برنامهریزی برای مشهد در توسعه شهری، اقتصادی و فرهنگی این مسئله در نظر گرفته نشده است. در واقع مشهد در توسعه شهری، فرهنگی و اقتصادی نیازمند یک بینش جامع است تا آن را با واقعیتی که دارد، در نظر بگیرد و برای توسعه آن برنامهریزی کند. هیچ کدام از برنامهریزیهای انجام شده مطابقت لازم و کافی را با این جایگاه نداشته است. محور توسعه شهری مشهد باید معلوم باشد. اگر بخواهیم محور رفت و آمد زائران در مشهد را در نظر بگیریم، باید در ابتدا از نظر فرهنگی و اقتصادی موضوعیت را مشخص کنیم . محور تمامی این موارد حرم حضرت رضا(ع) است و ما با محوریت حرم باید این مسائل را برنامهریزی کنیم.
از گفتههای شما این نتیجه را گرفتهاند که موافق نیستید در مشهد تفریحات و شادی وجود داشته باشد، این برداشت درست است؟
میگویند التزام به شیء، التزام به لوازم آن است، این یک قاعده عقلایی است. اگر انسان به یک چیز ملتزم شد، لوازمش را نیز باید قبول کند، ما اگر بخواهیم در یک روستا زندگی کنیم لوازم زندگی در روستا را باید بپذیریم. مشهد به دلیل موقعیتی که دارد لوازمی دارد و اگر در شهر مشهد بخواهیم تفریح و شادی داشته باشیم باید لوازم تفریح و شادی در این شهر را بپذیریم. ما با اصل تفریح و شادی مخالف نیستیم و تفریحات و شادیهای مشروع زیادی داریم، اسلام هم دین غم و غصه نیست و دین شادی و در واقع دین کامل زندگی بشری است... . اما شما نمیتوانید در مشهد با محوریت حرم امام رضا(ع) که عامل جذب همه جریانات به درون این شهر شده است، زندگی خود را با محوریت دیگری پیش ببرید. یعنی نمی شود بازار تفریح شما بازار ترویج حرام باشد، یعنی ما باید تفریح و شادی را داشته باشیم چرا که لازمه زندگی در این شهر است، کسی با وجود پارکها و تفرجگاههای متعدد مخالف نیست اما با این که در این پارکها حرام اتفاق بیفتد، مخالفیم.
در این مدت که ما در مشهد بودیم مراکز تفریحی نه تنها کم نشده بلکه توسعه نیز پیدا کرده است. با این که بخواهیم هویت مشهد به عنوان حرم امام رضا(ع) را به هم بزنیم و محوریت مشهد را تفریح قرار بدهیم، مخالفیم. اگر چهار تا پنج میلیون زائر خارجی برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد میآیند، برای تفریح قصد سفر به این شهر را نداشته باشند، برای تفریح میتوان به شمال کشور یا جای دیگری رفت، همان طور که امروز کسی برای تفریح و گردش در عربستان سعودی به مکه و مدینه نمیرود، بلکه برای زیارت میروند. اختلافی که اکنون با بعضی از دوستان وجود دارد بر سر این مسئله است. یعنی اینها بر سر این مسئله توجیه نیستند که محوریت مشهد و عامل جذب گردشگری این شهر معنویت حرم امام رضا(ع) است... . چرا ما نمیآییم همین صنعت گردشگری را که در آن دارای مزیت هستیم توسعه دهیم و همین پنج میلیون بشود ۱۰ تا ۲۰ میلیون. مشکل این است که در توسعه گردشگری تمرکز لازم روی این موضوع نمیشود و دولتهایی که آمدهاند امکانات این مسئله را در صنعت گردشگری فراهم نکردهاند. هنگامی که زائر وارد فرودگاه مشهد میشود، در یک برنامهریزی زیارتی قرار نمیگیرد و رهاست، نه هتل، نه تفریح، نه گردش و نوع زیارت و برخورد معنوی او مشخص نیست... آژانسهایی در حال خدمات دادن هستند که هیچ گونه برنامهریزی از این لحاظ ندارند. این اشکالات در برنامهریزی گردشگری کل کشور وجود دارد و ما نمیتوانیم برنامهریزی توسعه گردشگری مشهد را از برنامهریزی کل کشور جدا کنیم.
در آغاز یک دوره چهارساله در مدیریت شهر مشهد باید چه اولویتهایی مدنظر مدیران قرار داشته باشد؟
مشکلی که نه تنها در این شورا بلکه در شوراهای شهر قبلی هم داشتیم این بود که منتخبان شورای شهر تنها به خواست ساکنان شهر توجه میکردند و رسالت خودشان را در برابر زائران و حتی شهر مشهد در نظر نمیگرفتند.آنها باید بگویند ما شورای این شهر هستیم و این شهر را با مجموعه هویت، ماهیت و خصوصیاتش باید اداره کنیم. دولت هم باید مشهد را در صدر برنامهریزیهای کلان کشوری ببیند، در دولت هم چنین رویکردی نیست.
در این برنامهریزیها معتقدید که باید پیوست فرهنگی داشت؛ در توسعه رستورانها، ییلاقات، هتل ها و... دقیقا خط قرمز کجاست که نباید از آن عبور کرد؟
ما ابتدا باید مسئله ماهیت فرهنگی شهر را مشخص کنیم، ماهیت فرهنگی که مشخص شد با این محوریت هر جریانی در این شهر رخ بدهد، باید پیوست فرهنگی خود را مشخص کند. ما اگر ماهیت فرهنگی شهر را مشخص نکنیم به مشکل برمیخوریم... . نخستین مالک این شهر امام رضا(ع) و اولین شهروند هم امام رضا(ع) هستند. اگر این محوریت را قبول داریم باید بر اساس این محور فرهنگی توسعه مشهد را برنامهریزی کنیم.با این توصیف، اگر قرار است پارکی ایجاد شود باید پیوست فرهنگی آن بر این اساس باشد. اگر میخواهیم قهوهخانه یا رستورانی داشته باشیم بر اساس این پیوست فرهنگی باید راهاندازی شود. حضور تمامی اینها لازم است، ما نمیتوانیم در شهری زندگی کنیم که چیزی در آن نیست. تمام اینها ضرورت دارد منتها با این پیوست فرهنگی که «صاحب هذه المشهد شریف»؛ این کل حرف بنده است. در این میان افراد با بینشهای مختلف و زوایای گوناگون برداشتهای جزئی از حرف بنده میکنند و با همان برداشتهای جزئی مخالفت میکنند.
از نظر خودتان تا به حال عجیبترین برداشت یا هجمهای که به اظهارات شما شده، چه بوده است؟
در این شهر افراد با انگیزههای سیاسی خاص خود و یا تحریک شده توسط دیگران حرفهای من را تحریف و گاهی اوقات هم تجزیه میکنند. از وسط ۱۰ جمله، یک جمله را میگیرند و حتی این جمله را هم زیر و رو میکنند، پس و پیش جمله را میزنند و به نام من معرفی میکنند. حملاتی که به من میشود بیشتر تهاجمات سیاسی است. من به یک دلیل از این هجمهها ناراحت نیستم چون بسیاری میخواهند این هجمهها را با یک لبه تیز متوجه نظام یا رهبری نظام کنند، وقتی نمیتوانند، این هجمه را متوجه دیگران میکنند. این عالیترین سعادت برای من است، چون ما وقتی شهدای کربلا را بررسی میکنیم میگویند در شهدای کربلا بافضیلتترین آن ها دونفری بودند که وقتی سیدالشهدا نماز میخواندند جلو ایستادند و تیرها را به جان خریدند و سپر بلای ایشان شدند. بنده به عنوان یک سرباز رهبری در این نظام بهترین موقعیت را برای خودم این میدانم که تیرهای هدف گرفته شده برای ایشان بر من وارد شود. آن چه من را رنج داد، جایی بود که در یک سلسله مسائل مالی مورد هجمه قرار گرفتم. تهمتها و افتراهای این چنینی به بنده زدند که یک آقایی گفته این آقا هیئت مدیره فلان شرکت است و چقدر ماشین دارد و... من اصلا در چنین شرکتی نبودم و دروغ گفته بودند. من از روز اول در مقابل شهادت جوانان این کشور همیشه خود را بدهکار میدیدم و بزرگ ترین جنایت را این میدانستم که کسی در میان این جان فشانیها به فکر جمعآوری پول و ثروت و دارایی برای خودش باشد. کسی که در شعاع خون عزیزان مردم به فکر تامین قدرت یا ثروت برای خودش باشد عنصری بدتر از او وجود ندارد. مردم جانشان را برای اسلام داده اند که ما بیاییم در شعاع خون اینها برای خود قدرت و ثروت جمع کنیم؟ در میان همه تهمتها و افتراها این یکی بنده را به شدت ناراحت کرد. غیر از این بنده در مقابل هیچ هجمهای حساسیت ندارم، چون همین قدر که احساس کنم این تهاجم متوجه اصل نظام و دین و رهبری بوده و به بنده تهاجم کردهاند، بزرگ ترین آرمان من است که از آن لذت نیز میبرم.
میگویند شما معتقد هستید که بیحجاب را باید دستگیر کرد تا جامعه درست شود، این درست است؟
در مسئله حجاب ما دو بحث داریم؛ یکی بحث حجاب داشتن و یکی بحث بیحجاب بودن، حجاب یک جریان فرهنگی است، توسعه و رشد حجاب باید با فعالیت فرهنگی انجام شود و بدون فعالیت فرهنگی ما نمیتوانیم مسئله عفت و حجاب را در جامعه خود توسعه بدهیم اما ناهنجاری نیز برخورد لازم دارد. به همان میزان که با ناهنجاریهای دیگر باید برخورد کرد، باید با بیحجاب هم که یکی از ناهنجاریهای جامعه است برخورد شود.
در بینش فرهنگی، مبنای بنده این است که پدافند فرهنگی مقدم است بر سازندگی فرهنگی؛ شما اگر پدافند فرهنگی نداشته باشید نمیتوانید سازندگی فرهنگی داشته باشید. وقتی بنا شد یک عنصر از فضای باز جامعه برای ترویج ناهنجاری استفاده کند، باید یک جریانی برخورد کند. دستگاههای قضایی، انتظامی و امنیتی موظف هستند با ناهنجاری برخورد کنند. یک عنصر بیحجاب نه تنها یک عنصر ناهنجار است بلکه یک منبع ناهنجاری در جامعه است و باید پدافند فرهنگی در برابر آن داشته باشیم. وقتی یک نفر ندانسته آمده وسط خیابان و سر و صورتش باز است، با یک کلمه امر به معروف و نهی از منکر قبول و یا حداقل موقعیت اجتماعی را رعایت میکند اما وقتی یک آدمی اصرار بر ناهنجاری دارد، حداقل بایستی برخوردی از جنس پدافند فرهنگی با او انجام شود. فقط در مشهد این طور نیست، در تهران هم من همین نظر را دارم، اما در مشهد هویت و حریم را باید بیشتر رعایت کنیم؛ این جا حریم امام رضا(ع) است. پدافند فرهنگی امر به معروف و نهی از منکر است. بعضی افراد در مقابل امربه معروف و نهی از منکر مقاومت می کنند که حتما باید دستگاههای قضایی، امنیتی و انتظامی وارد شوند.