یادداشت
تعداد بازدید : 32
طبیعت ایران؛ از گنج تا رنج
نویسنده : اسماعیل کهرم بوم شناس و مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در امور محیط طبیعی
کشور ما از نظر گیاهان دارویی غنی بوده و از ظرفیت بالایی برخوردار است و چنانچه بستری فراهم آید تا بتوان از این فرآوردهها به شیوهای بهینه استفاده کرد و آن را وارد چرخه صادرات کرد؛ صنعت گیاهان دارویی در توسعه اقتصاد کشور نقش مهمی ایفا خواهد کرد.
تنوع اقلیمی ایران باعث شده، تنوع گیاهان دارویی در این سرزمین بسیار گسترده باشد. اما با وجود چنین ظرفیتی، از آن استفاده بهینه انجام نمیگیرد. در حقیقت رسالت اصلی فعالان این بخش باید ایجاد زنجیره کشت و تولید گیاهان دارویی باشد که اگر چنین شود، ایران قادر است 10 تا 20 میلیارد دلار از طریق تجارت گیاهان دارویی کسب کند. علاوه بر استفاده از گیاهان دارویی به صورت خام میتوان از آنها به عنوان مواد اولیه دارویی، مکمل دارویی صنایع دارویی و در نهایت به عنوان دارو استفاده کرد.
بعضی شرکتهای بزرگ دارویی جهان در کشورهایی نظیر آلمان و سوئیس، در حال حاضر در این حوزه، جنگلهای جنوب آمریکا و مراتع کشور ایران در غرب آسیا را نشانه رفتهاند. آنها اذعان دارند که در کشور ما منبع غنی از گیاهان دارویی وجود دارد که متاسفانه در داخل، نسبت به ارزش آنها غفلت می شود.
رهبر معظم انقلاب در فرمایش های اخیرشان ، به شایستگی دغدغهای را که در این باره وجود دارد متذکر و این سرمایه را به فعالان این حوزه یادآور شدهاند.
حقیقت آن است که در حال حاضر این محصولات بدون آن که برای کشورمان ارزش افزوده و سرمایهای تولید کنند از این سرزمین قاچاق میشوند، این در حالی است که اگر برنامهریزی و سرمایهگذاری در کنار بسترسازی قرار بگیرد، بهرهبردار این نعمت عظیم، مردم خودمان خواهند بود.
اما اینجا لازم است که یک نکته مهم را یادآور بشویم و آن این که، کشت بدون صنعت معنا ندارد، از این رو در استانهای کشور اگر به زنجیرهای شدن کشت گیاهان دارویی و برداشت و فرآوری آنها به صورت چند جانبه نیندیشیم، اقدامات ما ثمری نخواهد داشت. باید به این صنعت زنجیرهوار نگاه کرد و تمامی حلقههای آن را مدنظر قرار داد.
مبحث دیگری که معظمله در قالب دغدغه خود بیان کردند، موضوع توجه به حفظ پوشش گیاهی بود. پوششی که حافظ همین سرمایههای ما در بخش گیاهان دارویی نیز خواهد بود. از سوی دیگر بسیاری از پدیدهها نظیر گرد و غبار یا سیل و... را مهار میکند. اما پوشش گیاهی در ایران در دهههای گذشته با تخریبهای فراوانی روبه رو بوده است.
علاوه بر این، کشور ما با محدودیت شدید پوشش گیاهی مواجه است و تراکم پوشش گیاهی آن به ویژه پوشش جنگلی در مقایسه با دیگر کشورها در سطح محدودی قرار دارد. برهمین اساس ایران بین 56 کشور دارای جنگل در جهان، مقام 45 را دارد و با توجه به جمعیت کشور، در حال حاضر سهم هر ایرانی از جنگلهای کشور 2/0 هکتار است. همچنین هفت درصد خاک ایران رویشگاه گیاهی و 93 درصد آن خالی از پوشش گیاهی است.
فرسایش نگرانکننده خاک نیز موضوع دیگری است که باعث شده، کشورمان با چالش از دست رفتن پوشش گیاهی مواجه باشد. از این منظر، نرخ فرسایش خاک در ایران بالاتر از میانگین جهانی است و سه برابر متوسط آسیا برآورد میشود.
عوامل متعددی در شکلگیری تخریب پوشش گیاهی ایران دخیل است. بهرهبرداری بیرویه از جنگلها و اجرا نشدن طرحهای جنگلداری، تبدیل بیرویه اراضی و مراتع به زمینهای کشاورزی، قطع بیش از حد درختان و قاچاق چوب، تخریب مراتع، کم آبی و خشکسالی و... بخشی از این عوامل است.
اما در این میان، آنچه باید عاجلانه برایش اقدام شود ، موضوع برداشت از جنگل های کشورمان است، به ویژه در بخش قاچاق چوب نیازمند یک برخورد جدی هستیم که ریشه این گونه سوء استفادهها را بخشکاند. ظرفیت برداشت از جنگل های ما حدود 2/3 درصد برآورد میشود که دو برابر آن برداشت انجام میگیرد. این جنس اقدامات اجازه احیای جنگلها را نمیدهد و آنها را به نابودی میکشاند. مانند بسیاری از کشورهایی که برای احیای منابع طبیعی خود، مجدانه ورود پیدا کردند، باید برداشت از جنگلهای ایران برای برههای متوقف شود تا طبیعت قدرت بازیابی خود را پیدا کند.
نکته مهمی که در حوزه احیای منابع زیست محیطی و گیاهی نباید فراموش شود، ارزش آب است. باید اذعان کرد که خشکسالی یکی از مهم ترین عواملی بوده که تخریب منابع این بخش را رقم زده است. بخشی از این پدیده سوء، از عوامل انسانی نشات میگیرد. برداشتهای بی رویه از منابع آبی، این سرنوشت را موجب شده است.
یادآور شویم که وضع مصرف آب ایران در مرحله تنش قرار دارد و ما در حال حاضر بخش زیادی از منابع آبی تجدیدناپذیرمان را مصرف کرده و میکنیم که مطابق استانداردهای جهانی به معنای ایستادن روی خط بحران آب است.
به نظر میرسد که در مسیر نجات طبیعت، اولین گام باید نجات منابع آبی کشورمان باشد. همه ما در این حوزه سهم داریم و نمیشود فقط دیگران یا ساختارها را ملامت کرد. اصلاح شرایط موجود در همه بخشهای اشاره شده، با فرهنگسازی و دغدغهمند کردن مردم میسر خواهد شد.