یادداشت
تعداد بازدید : 72
برداشتهای بیرویه مهمترین عامل تحلیل مستمر سفرههای زیرزمینی در 34دشت استان
نویسنده : احسان محمدزاده لاری مدیر حفاظت و بهره برداری شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی
استان خراسان رضوی دارای 37 حوضه آبریز یا محدوده مطالعاتی است، هر یک از این حوضهها مشتمل بر ارتفاعات و دشت بوده و متناسب با شرایط نزولات جوی دارای پتانسیل منابع آب سطحی و زیرزمینی است. در صورتی که متوسط بارش در هر حوضه در بلندمدت تقریبا ثابت فرض شود، برای آبخوان زیرزمینی هر دشت ظرفیت تجدیدشوندهای را میتوان در نظر گرفت که در صورت برداشت آب بیش از حد، با تحلیل سفرههای آب زیرزمینی روبهرو و به تدریج منابع آب زیرزمینی از دسترس خارج میشود. بدیهی است دشتی که دچار افت سطح آب یا کسری مخازن گردد، دچار عوارضی همچون خشک شدن چشمه ها و قنوات، شور شدن منابع آبی و نشست زمین خواهد شد.
هم اکنون برداشت بیش از ظرفیت از دشت های استان به افت مداوم سطح آب در 34 دشت منجر شده است. به نحوی که وضعیت 15 دشت بسیار بحرانی است و سه دشت باقی مانده نیز فاقد سفره آب توسعه یافته است. مرگ تدریجی سفرههای آب زیرزمینی در دشت های غنی استان همچون مشهد، نیشابور، جوین و جلگهرخ در سال های گذشته واقعیتی پنهان بود که در سال های اخیر با عوارضی همچون خشک شدن بیش از 40درصد چشمهها، قنوات، شکاف های چند ده کیلومتری در سطح زمین و باغ های سوخته ناشی از بیآبی خود را نشان داده و وارد مرحله جدیدی از بحران شده است. مهم ترین عوامل بروز بحران را می توان در چهار بخش ارزیابی کرد؛ اولین عامل، همانطور که گفته شد برداشت و مصرف بیش از حد از منابع آب زیرزمینی است. این برداشت عموما از طریق چاه هایی انجام می شود که طی چند دهه گذشته در دشت ها حفر و بهره برداری شد. در بیشتر دشت های استان به جز دشت مشهد بیش از 90 درصد آب خارج شده از زیرزمین به مصرف کشاورزی می رسد. بدیهی است برداشتهای غیرقانونی همچون حفر و بهره برداری از چاههای غیرمجاز و مصرف بیش از میزان مجاز از دیگر چاه های کشاورزی مزید بر علت شده و دشت ها را در سراشیبی خطر قرار داده است.
عامل دوم را می توان در کاهش ظرفیت آب زیرزمینی دشت ها، ناشی از کاهش تغذیه سفره ها جست و جو کرد، بستر آن ها و رودخانه ها در حاشیه دشت ها همچون دهانه سفره آب زیرزمینی عمل می نماید. به نحوی که جریان آب سطحی از طریق این بسترها نفوذ می کند و به تغذیه آبخوان ها منجر می شود. در این شرایط توسعه برداشت از منابع آب سطحی در سرشاخه های رودخانه همراه با تخریب و تجاوز به حریم بستر آن ها و رودخانه هاست و باعث کاهش شدید تغذیه سفره های آب زیرزمینی می شود.
عامل سوم در بروز بحران آب و به ویژه آب زیرزمینی تغییرات اقلیمی ناشی از گرم شدن کره زمین است. این مسئله در سال های اخیر با افزایش سال های خشک و کاهش متوسط بارندگی همراه شده و توامان با رشد میزان تبخیر آب به دلیل افزایش متوسط درجه حرارت هوا، به شکل حادی نمود داشته است. آخرین عامل را نیز باید توسعه نیازهای غیرکشاورزی همچون شرب و صنعت به دلیل جمعیتی و صنعتی عنوان کرد که خود باعث افزایش چاه های صنعتی و شرب طی دهه اخیر شده است. در یک جمع بندی وجود بیش از اندازه چاههای غیرمجاز که سالانه بیش از 200 میلیون متر مکعب آب زیرزمینی را می ربایند و برداشت قریب به 700میلیون متر مکعب آب مازاد بر پروانه از چاههای غیرمجاز کشاورزی، توسعه باغها در سرشاخه های رودخانه ها، توسعه صنعتی و تغییرات اقلیمی مجموعه ای از عواملی است که به کسری مخزن بیش از 1/1میلیارد متر مکعب در سال انجامیده است. در شرایط فعلی برون رفت از بحران را تنها در کاهش حداقل 30 تا 50 درصد از مصرف آب در بخش کشاورزی متناسب با وضعیت هر دشت همراه با صرفه جویی و بازچرخانی در سایر بخش های مصرف می توان دید که اجرایی شدن آن مستلزم اقداماتی متنوع است و وزارت نیرو در قالب طرح احیا و تعادل بخشی آب زیرزمینی که شامل 15 پروژه میشود، این موضوع را پیگیری میکند. از جمله این پروژهها، میتوان به تجهیز چاه ها به ابزارهای اندازه گیری و کنترل برداشت هوشمند، توسعه واحدهای گشت و نظارت بر بهره برداری از منابع آب، مبارزه جدی با تخلفات آبی همچون حفر و بهره برداری از چاه های غیرمجاز و تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها، توسعه مشارکت بهره برداران در مدیریت منابع آب از طریق توانمندسازی جوامع محلی، تکمیل و تجهیز شبکه پایش سطوح آب زیرزمینی در دشت ها، به روز رسانی و تعدیل پروانه های چاه های کشاورزی اشاره کرد.
در پایان باید تاکید کرد؛ موفقیت طرح احیا و تعادل بخشی در کوتاه مدت و پایداری آن در بلندمدت، در درجه اول وابسته به میزان همکاری و مشارکت بخش کشاورزی از طریق ایجاد زمینههای لازم برای اجرا و فراهم کردن شرایط به نحوی است که تعدیل برداشت آب برای کشاورزان از نظر اقتصادی قابل تحمل شود و از طرف دیگر مستلزم جلوگیری از فشار بیشتر بر منابع آب زیرزمینی ناشی از توسعه مصارف غیر کشاورزی (شرب و صنعت) است که تنها با صرفه جویی در این مصارف همراه با اتخاذ راهکارهایی همچون تغییر کاربری منابع آب موجود یا انتقال آب از سایر حوضه ها برای تامین کمبود آب شرب و صنعتی، امکان پذیر میشود.