گفت و گوی « خراسان رضوی» با «مجید یاسر»
تعداد بازدید : 18
صفحات مجازی ویترین بازیگران شده است
خط خطی
نویسنده : ملیحه رفیع طلب
مجید یاسر از جمله بازیگران توانمند طنز کشورمان است که عمدتا با بازی هایش در سریال های تلویزیونی در خاطر مخاطبان ماندگار شده است. سریال های «سه در چهار»، «صاحبدلان» و «پادری» و... از جمله آثاری هستند که در کارنامه او به ثبت رسیده و مخاطبان آن ها را پسندیده اند.یاسر به رغم جوانی، در حضور حرفه ای اش کم حاشیه بوده و به قول خودش حتی در پی «شهرت» هم نبوده است. او بر این باور است که «در این حرفه هر قدر تلاش کنی، همان میزان رشد می کنی. البته منظورم ماندگاری واقعی است نه شهرت های یک شبه. بازیگری برای من حرفه مقدسی است و با آن زندگی می کنم».این بازیگر خوب کشورمان به تازگی سفری به مشهد داشت و همان بهانه یک گفت وگوی کوتاه شد:
دنبال آن نیستم تا به هر قیمتی نقش بگیرم
مجید یاسر این روزها فیلم «وکیل مدافع» را بر پرده اکران دارد. داستان این فیلم کمدی، روایتگر زندگی دامداری است که قرار است نماینده مجلس شود اما در این میان با مشکلات مختلفی روبه رو می شود. خودش در خصوص این اثر می گوید: این نقش را مثل همه موارد قبلی با حساسیت انتخاب کردم. دوست دارم گزیده کار باشم و در آثاری جلوی دوربین بروم که کیفیت آن ها بالاست. بازی در این فیلم را هم به واسطه روایت متفاوت آن دوست داشتم.وی بیان می کند: هیچ وقت به دنبال شهرت نبوده ام و از اوایل دهه 80 که پا به این عرصه گذاشتم تمام تلاشم این بوده که مردم از کارم راضی باشند و لبخندی بر لب آن ها بنشانم. شاید بابت همین انتخاب با احتیاط نقش هاست که دیر به دیر جلوی دوربین قرار می گیرم.وی نقبی می زند به شهرت های یک شبه و حواشی که ظرف مدت کوتاهی از بعضی ها چهره می سازد و بیان می کند: همیشه این بیت زیبای مولانا سر زبانم هست؛«از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود...» فکر می کنم این کلمات به آدمی یادآوری می کنند که باید به ریشه هایش بپردازد و فراموش شان نکند. وقتی توقع انسان از خودش بالا می رود، دنیا را طور دیگری می بیند. حالا بعد از سال ها بازیگری به مرحله ای رسیده ام که از جنب و جوش جوانی و این که به هر قیمتی نقشی را بازی کنم تا به اصطلاح دیده شوم، گریزانم. شهرت برای من جذاب نبوده و نیست. ماندگاری را در چیزهای دیگری می دانم.»
صفحات مجازی به ویترین بازیگران تبدیل شده است
این بازیگر جوان ادامه می دهد: شغل ما حواشی اجتناب ناپذیری دارد و باید بکوشیم که دامن ما را نگیرد. شخصا تلاش کرده ام که از هر آن چه جنجال می سازد، دور بمانم. اگر سری به صفحه شخصی ام در اینستاگرام بزنید، حتی یک مورد خبر و عکس حاشیه ساز را نمی بینید. از فضای مجازی فاصله گرفته ام و درگیرش نمی شوم. البته مخالف ظرفیت های این فضا نیستم اما هم اکنون شاهدیم که صفحات مجازی برای بازیگران به ویترین تبدیل شده است. یاسر متذکر می شود: وقتی شش میلیون فالوئر داشته باشی، قطعا کارگردانان و تهیه کنندگان برای پیشنهاد بازی راغب تر می شوند. به نظر می رسد این فضا در حال تغییر معیارها نیز هست.وی در ادامه از اجرای برنامه ای با رویکرد طنز برای پخش شبکه «نسیم» خبر می دهد که صحبت های مقدماتی برای اجرای آن توسط یاسر صورت گرفته و توضیح می دهد: احتمالا این برنامه در تیرماه پخش می شود. همچنین به تازگی تئاتری به اسم کوچنده (مهاجران) را همراه با خیرا... تقیانی پور کار کردیم. این اثر برگرفته از متنی بازنویسی شده بود که در اروپا چهار پرسوناژ و در ایران پنج پرسوناژ دارد. صحبت های ابتدایی با تهیه کنندگان اروپایی انجام شده است. 18 اجرا در اروپا، کانادا و آمریکا خواهیم داشت و طبیعتا تعداد بیشتری اجرا نیز در ایران، انجام خواهد شد.یاسر این را هم یادآور می شود که در دوران خدمت سربازی بارها و بارها تئاترهای مختلفی را کارگردانی کرده و نویسنده کار هم بوده اما حالا بعد از 17 سال دوری از این عرصه، دوباره کارگردانی را برعهده گرفته است.وی در زمینه اجرا و مجری گری هم فعالیت دارد و تاکید می کند: در زمینه اجرا فعالیت چشمگیری ندارم. 15 روز با علی انصاریان برنامه زابیواکا ویژه جام جهانی 2018 را اجرا کردم که در فضای مجازی سروصدا کرد. کل عمر حضورم در عرصه اجرا در مجموع به 30 برنامه نرسید اما شانس من، هر برنامه ای که اجرا می کنم پُر بیننده می شود و می گویند؛ «مجید» زیاد اجرا می کند.اوایل دهه 80 با آقای احمدزاده در چهار برنامه اجرا داشتم؛ یک برنامه با محمد سلوکی، 15 برنامه با علی انصاریان و تک و توکی به عنوان مهمان که از آن جایی که شیطان و بازیگوش هستم دعوت می شوم(با خنده).
شناخت نداشتن مدیران از فضای طنز
«یاسر»، نقبی به وضعیت بغرنج سریال های طنز می زند و از ساخته نشدن آثار قوی در این حوزه و بهره نگرفتن از بازیگران طنزی که سال ها در این عرصه خوش درخشیده اند، انتقاد می کند و می افزاید: شناخت نداشتن برخی مدیران از فضای طنز سینما و تلویزیون و ظرفیت های آن، مهم ترین دلیل ساخته نشدن آثار قوی در این حوزه طی سال های اخیر است. موضوع دیگر را می توان دور شدن آدم های مولف و صاحب سبک مانند رضا عطاران از تلویزیون دانست. ما نباید «رضا عطارانی» را که فرزند رسانه است و در دل تلویزیون رشد کرده، به راحتی از دست می دادیم. به هر قیمتی و به خاطر دل مردم باید کاری می کردیم که در تلویزیون بماند، رفتن مجید صالحی و دور شدن مهران مدیری نیز به همین ترتیب. به غیر از سریال «پایتخت» و «نون خ»، سریال های طنز قوی دیگری نداریم. سعید آقاخانی باید حمایت شود و در صورت حمایت نشدن این هنرمندان طنز، با فقر کارهای خوب مواجه می شویم. این همه بودجه صرف سریال ها می شود اما می بینیم که از 10 تا، حداقل در هشت مورد استانداردها رعایت نشده اند.این هنرمند خاطر نشان می کند: در بدنه تلویزیون آدم هایی داشتیم که سینما را متحول کرده اند. امثال عطاران و عزتی که از تلویزیون به سینما رفتند و سینمای این مملکت را شکوفا کردند. در این شرایط ضروری ترین نگاهی که یک مدیر خلاق و توانا می تواند داشته باشد، صرف بودجه برای ساخت سریال های طنز و بازگشت این طنازان به جعبه جادویی است. چرا ایرج طهماسب نباید کلاه قرمزی بسازد؟ من نوعی که کار طنز می کنم حتی با صحبت کردن آقای طهماسب می خندم و با آثارش زندگی می کنم. این همه به سریال های تاریخی بها داده می شود، ای کاش به سریال های با رویکرد طنز هم توجه شود.او اضافه می کند: از طرف دیگر ارتباط مدیران شبکه با بازیگران به حداقل رسیده است، مثلا اگر از «یاسر» خوش شان بیاید، کار او به نتیجه می رسد. منظورم این نیست که از روی کار آمدن یک سری آدم جدید ناراحت می شوم، خیر! معتقدم در تعداد بازیگران خوب فقیر هستیم. پنج بازیگر طنز 50 سال به بالا نمی توانیم نام ببریم. خیلی خوب است که 50 بازیگر درجه یک داشته باشیم. 50 نوید محمدزاده در عرصه فیلم و سریال فعال باشند اما متاسفانه آدم هایی که می آیند نه آن چنان هنر دارند، نه حتی علم این عرصه را.
کُری های یک پرسپولیسی دو آتشه
این بازیگر از جمله فوتبالی ترین هنرمندان کشورمان و از قضا یک پرسپولیسی دو آتشه است. او خاطرات زیادی هم در این حوزه دارد که یکی را این طور تعریف می کند: به شدت اهل کُری و کلکل هستم. امسال به اتفاق چند تن از هنرمندان برای دیدن بازی فوتبال دور هم جمع شدیم و تنها پرسپولیسی من بودم. این قدر بچه ها برایم کُری خواندند که صاحب خانه دلش به حالم سوخت. استقلالی های جمع، بوق و شیپور آورده و پرچم آبی به در و دیوارها کوبیده بودند. تا دقیقه 20 گلی در میان نبود و همه من را دوره کرده بودند تا این که دقیقه 20 گلی از پرسپولیس وارد دروازه حریف شد. دقیقه 45، شش نفر از استقلالی ها خداحافظی کردند و رفتند. من شیپور برداشته بودم و کُری می خواندم. بعد از بازی هم تلفن های خود را خاموش کردند.وی ادامه می دهد: یک بار هم در زمان شهرآورد خارج از کشور بودم و اختلاف ساعت 12 ساعته با ایران داشتیم. بازی ساعت 5 صبح به وقت آن کشور پخش می شد که در آن بازی پرسپولیس باخت. ساعت شش و نیم صبح آقای برزو ارجمند به من زنگ زد و کل کل می کرد. می دانست شش و نیم صبح است اما بازهم زنگ زد(باخنده). خلاصه خواستم بگویم که فوتبال دوست ها وقت و بی وقت نمی شناسند برای کُری خواندن.