سرزده به آرامستان بهشترضا(ع) مشهد رفتیم و معضلات آن را بررسی کردیم
تعداد بازدید : 150
سرزده در خانــه آخرت
گزارش: محمد بهبودینیا | عکسها: میثم دهقانی
با ما از تجربهتان از مراجعه به ادارات مختلف استان بگوییدو مشکلات را با #سرزده به شماره ٢٠٠٠٩٩٩پیامک کنید
از «سرزده» بیشتر بدانید
حتما برای شما هم پیش آمده که برای انجام و پیگیریِ کاری، به یک اداره دولتی سر بزنید و به هر دلیل از این تجربه، خاطره خوشی در ذهنتان نمانـده باشد. بوروکراسی و کاغذبازی، کاستیهای ساختار اداری و ناهماهنگیِ سیستم، امروز و فـردا کردن کارمندان و برخورد نامناسب با اربابرجوع، قطع بودن گاه و بیگاه خطوط تلفن و اینترنت، مرخصی و ماموریت و جلسات طولانی مدیران، حضور نداشتن کارکنان به بهانههایی مثل صرف صبحانه و ناهار و... از جمله دلایلی است که معمولا منجر به راه نیفتادنِ کار ما بهعنوان مُراجــع و نیاز به دوباره و چندباره سر زدن و خسته و فرسوده شدنمان میشود. روی همین حساب، بیشترمان از ساز و کار و نحوه پیشرفت امور در ادارههای دولتی شاکی هستیم و از تصور مراجعه به ادارههای دولتی، لرزه برانداممان میافتد. صفحه حرفمردم به احترام همین دغدغهها و برای نظارت بر شرایطِ کلی پاسخ گویی ادارههای دولتی به مراجعان، هر هفته و در قالبی با عنوان «سر زده در ادارات»، بیخبر و بدون هماهنگی به یکی از ادارات مختلف مشهد سرکشی میکند، حرف و درددل مراجعان را میشنود و منعکس میکند و در ادامه، تلاش میکند گفتوگوی چهرهبهچهرهای با مسئولان آن اداره برای شنیدن پاسخهایشان به مشکلات مردم، ترتیب دهد. پنجمین قرار سرزده ما، دیدار با مُراجعان و مسئولان آرامستان بهشترضا(ع) است که پیش رویتان قرار دارد.
خودروی «نعشکش» به سرعت از کنار خودرویی که در آن هستیم، عبور میکند و چند خودرو هم ویراژکشان دنبالش میکنند و از ورودیِ «بهشترضـا(ع)» به سمت غسالخانه میروند. راننده زیر لب غر میزند که: «نمیدانم کی قرار است این جاده خراب، سر و سامان پیدا کند؟ در کنار این، سرعت بالای خودروها و دست فروشهایی که برای فروش اجناسشان تا وسط جاده جلو میآیند، آخرکار دستمان میدهند». با این مقدمه، حتما متوجه شدهاید که این بار برای تهیه گزارش «سرزده» خراسانرضـوی، به سراغ بهشترضا(ع) مشهد رفتیم. در بدو ورود، پیرمردی عصا به دست را میبینیم که روی جدولهای کنار خیابان ورودی نشسته و خودروی ما را که میبیند، دست بلند میکند و میایستیم. به محض این که سوار میشود، گله میکند: «هر وقت به بهشترضا(ع) میآیم همین وضع است. نمیدانم چرا مسئولان بهشترضا(ع) حداقل در روزهای شلوغ یک اتوبوس، ون یا مینیبوس برای رفت و برگشت مردمی که به این جا میآیند، اختصاص نمیدهند؟» همان طور که پیرمرد صحبت میکند، از کنار پایانه اتوبوسهای بهشترضا(ع) عبور میکنیم و میبینیم هیچ اتوبوسی در جایگاه نیست. پیرمرد ادامه میدهد: «با این قیمتِ قبــر در بهشترضا(ع) آدم میترسد بمیــرد و مردهاش روی زمین بماند. بهخصوص این که شنیدهام هرجای دیگری غیر از بهشترضا(ع) مثل «خواجه ربیع» یا «بهشت جوادالائمه(ع)» هم که قصد دفن عزیزی را داشته باشی، باز باید مبلغی به حساب بهشترضا(ع) واریــز کنی. من که بچهای ندارم ولی به همه نزدیکانم سپردهام وقتی مُردم، راضیام مرا وسط بیابانهای مشهد دفن کنید ولی راضی نیستم برای قبر و سنگقبر گران قیمت در این جا، خرجِ بی خود کنید. این روزها اگر پول داشته باشی که هیچ، اگر پول نداشته باشی در قبرستان هم جایی نداری!» و بعد میگوید: «همین جاست. آرامگاه عزیزم این جاست. من پیاده میشوم.» وبه زحمت پیاده و با کمر خمیده، سلانه سلانه دور میشود.
پیادهروهای خطرناک، نبود مسیر معلولان و روشنایی مناسب
نکتهای که در فضای بهشترضا(ع) جلبتوجه میکند، پیادهروهای ناقص است. پیادهروهایی که سطحِ خاکی دارند و بهجای کاشیکاریهای منظم و صاف و امن، با کاشیهای ناهمگون و ناهموار و طبیعتا خطرناک پوشیده شدهاند. بهگونهای که راه رفتن در پیادهروها، هر لحظه مساوی است با آسیب دیدن پا. زنی که در پیادهرو، در حال رفتن به سمت یکی از بلوکهای بهشترضا(ع) است هم، بعد از چندبار پیچ خوردن پا و از دست دادن تعادلش، ترجیح میدهد بقیه مسیر را داخل خیابان ادامه دهد. پیرزنی که روی ویلچر نشسته و حواسش به زن است، لبخند میزند و میگوید: «رفتن به سر مزار عزیزان خوب است اما نه به قیمت زمین خوردن و آسیب دیدن.» و ادامه میدهد: «در بهشترضا(ع) عرض و شیب مسیرهای عبور ویلچر هم اصلا به درد نمیخورد و برای یکی مثل من، قابل استفاده نیست؛ انگار بعضی چیزها را برای رفع تکلیف میسازند. هروقت به این جا میآیم، برای رفتن به سرویسبهداشتی و نمازخانه مشکل دارم. ضمن این که یک مسیر مناسب برای نابینایان این جا ساخته نشده. ناهمواریِ قبرها هم، افرادی را که از مشکلات جسمی رنج میبرند برای رفت و آمد خیلی اذیت میکند. خلاصه من که سواد چندانی ندارم اما میدانم هیچ چیز این جا برای افراد زمینگیری مثل من، استاندارد نیست.» خانم میان سالی هم که در همان نزدیکی، روی جدول سنگیِ پیادهرو نشسته، ادامه میدهد: «خواهش میکنم به مسئولان بهشترضا(ع) بگویید چند چراغ برای تامین روشنایی مناسب، داخل قبرستان بگذارند تا کسانی که بعد از تاریکی هوا به هر دلیل کنار قبر عزیزانشان میمانند، اذیت نشوند.»
بلوکهای آرامستان در اجاره قرآنخوانها
در یکی از بلوکها، یک مرد قرآنخوان، کنار دو زن جوان بر سر سنگقبری نشسته و سوره الرحمان میخواند. یکی از زنها، دستش را توی جیب فرو میبرد و اسکناسی به مرد میدهد و روانهاش میکند و رو به من که خودم و موضوع گزارش را که «انعکاس کمی و کاستیهای بهشترضا(ع)» است، معرفی کرده و توضیح دادهام، میگوید: «چند وقت قبل به بهشترضا(ع) آمده بودیم تا دقایقی کنار عزیزانمان باشیم که دیدیم دونفر قرآنخوان به خاطر کار به جانِ هم افتادهاند و مشغول دعوای سختی هستند. وقتی پرس و جو کردیم، متوجه شدیم مسئولان بهشترضا(ع)، بلوکهای مختلف را برای ارائه این گونه خدمات به قرآن خوانها اجاره میدهند. یعنی بهشترضا(ع) را به دو بخشِ قبرهای قدیم و جدید تقسیم کردهاند و برای قرآنخوانی در منطقه قبرهای جدید، به شکل هفتگی مبلغی حدود 250 هزار تومان میگیرند و برای قبرهای قدیمی، کمتر. روی همین حساب، آنهایی که در بخش قبرهای قدیمی قرآن میخوانند، وقتی میبینند مشتری ندارند به قسمت قبرهای جدید میآیند و قرآن خوانهای این بخش، با اینها، جلوی چشم مردمی که آمدهاند تا چند دقیقه خلوت کنند درگیر میشوند و این زد و خوردها اصلا صورت خوشی ندارد. کاش مسئولان بهشترضا(ع) فکری اساسی برای مدیریت این موضوع بکنند.» در ادامه، یکی از نیروهای خدماتی هم که چند لحظهای است به ما پیوسته، میگوید: «بله. قرآن خوانهای این جا، هر کدام برای خودشان یک منطقه را در قرق دارنـد و هیچ کدام حق ندارد به قرق دیگری وارد شود وگرنه تاوان دارد!»
قبرستان قدیمی بهشترضا(ع)؛ جولانگاه کلاغ و موش
میرویم تا به بخش قدیمی بهشترضا(ع) میرسیم. جایی که چهره متفاوتی با دیگر بلوکها دارد. فضایی قدیمی که انگار جز کلاغها و موش خرماها که رفت و آمدشان کاملا دیده میشود، سالهاست کسی به این قبرستان سری نزده. زمینی که مساحت آن به حدود چندهزارمتر میرسد، به حالِ خود رهــا شده و نه کفسازی دارد و نه سامان دهی شده. به زمین که پا میگذاریم، تعداد زیادی سوراخ و حفره ریز و درشت کنار قبرها که حتما توسط موشهای صحرایی ایجاد شده، به اضافه سنگقبرهای کهنه و آسیب دیده، این ترس را به دلمان میاندازد که هر لحظه پایمان در قبر و حفرهای فرو خواهد رفت. براساس مشخصات روی قبرها که به ندرت خواناست، میتوان فهمید بیشترشان متعلق به کودکانی است که در سالهای دور درگذشتهاند؛ بچههایی که سن برخی از آن ها در لحظه مرگ، متاسفانه گاهی کمتر از یکسال بوده. زنی که ایستاده و به قبرستان قدیمی خیره مانده، با اندوه میگوید: «چقدر تلخ است که به وضع این قبرستان قدیمی رسیدگی نمیشود. آدم وقتی این جا را میبیند، دلش میگیرد. شنیدهام افراد بینام و نشان را در این گوشه دفن میکنند. با این همه باید به شرایط این منطقه رسیدگی شود؛ مگر مرده با مرده فرق دارد؟»
نرخهای عجیب و متناقض مافیای کفن و دفــن
مرد جوانی که کنار قبری نشسته و در حال فاتحه خواندن است، یکی دیگر از افرادی است که با او همکلام میشوم و گلایه میکند: «کاش بروید سراغ بررسی مافیای کفن و دفن که از زمانی که فرد فوت میشود، به روشهای مختلف، خود را بالای سر میت میرسانند و سعی میکنند اعتماد بستگانِ فرد فوت شده را برای به عهده گرفتن کارها و خدماتِ مربوط به کفن و دفن در سطوح معمولی و لاکچــری، جلب کنند. از کفن و دفن و تهیه سنگ و پذیرایی از مهمانان جلسه ختــم گرفته تا هماهنگی مراسم و روحانی و مداح و اعلامیه. تا این جا همه چیز خوب است، منتها مهم است بدانیم برای هیچ کدام از این خدمات، قیمت مصوبی تعریف نشده و هرچقدر زورشان برسد، به مردم تحمیل میکنند. کاش خود مسئولان بهشترضا(ع) برای سر و سامان دادن به این نیاز، کاری میکردند.» بعد از گپ و گفت با چندین نفر دیگر، از بهشترضا(ع) بیرون میآییم. کمی جلوتر از در ورودی، زنی تنها، بیتفاوت به سرمای هوا و خودروهایی که با سرعت از کنارش عبور میکنند، روی زمین نشسته و شاید نیازمند کمک است. چند قرآنخوان زن هم در حالی که سرشان را از شدت سرما زیر چادرهایشان پنهان کرده اند، در حال قرائت قرآن هستند. کمی جلوتر، جوان دست فروشی یک تکه کارتن در دست دارد و ماهی تازه جنوب میفروشد. تصویری غمگین و ناخوشایند برای مهمانان و مراجعان بهشترضا(ع).
قبر در بهشترضا(ع)؛ رایگان یا پولی؟
برای باخبر شدن از قیمت قبور در بهشترضا(ع) به شکل ناشناس با واحد پذیرش سازمانفردوسها تماس می گیرم. اپراتور درباره قیمت هر قبر در بهشترضا(ع) توضیح میدهد: «برای دفن در بلوک عمومی، قیمت هر قبر یک طبقه یک میلیون و 500هزارتومان با هزینه خدمات است. منتها این توضیح لازم است که هر روز از هفته، فقط در یک بلوکِ خاص امکان به خاک سپاری وجود دارد و در صورتی که بخواهید در بلوکی، غیر از بلوکِ تعیین شده در آن روز که در اصطلاح «بلوک جاری» خوانده می شود، میتی دفن کنید، قیمت هر قبر پنج میلیون تومان در می آید.» در ادامه برای باخبر شدن از قیمت پیش خرید قبور، با واحد واگذاری قبور تماس می گیرم که اپراتور در پاسخ می گوید: «برای پیش خرید قبر یک طبقه، شش میلیون و 800 و برای خرید قبور دو طبقه، برای هر طبقه چهار میلیون تومان باید پرداخت شود و مبلغ خدمات هم به این مبلغ اضافه می شود.» وی در پاسخ به این سوال که اگر بخواهیم چند قبر کنار هم داشته باشیم، قیمت تفاوت دارد یا نه؟ اعلام می کند فرقی نمی کند.» اینها در حالی است که حجت الاسلام مهدوی دامغانی، مدیرعامل سازمان فردوسها 5اسفند (بعد از تهیه این گزارش) در جلسه پاسخ گویی به شماره ۱۳۷ شهرداری، اعلام کرد: «بسیاری از شهروندان اطلاع ندارند که هزینه قبر فقط از کسانی دریافت میشود که جای قبر را خود انتخاب میکنند، در غیر این صورت هزینهای بابت جای قبر از خانواده اموات دریافت نمیشود؛ هزینههای دریافتی در بهشترضا(ع) فقط بابت هزینههای کفن و دفن و ... است!»