گفت وگو با مجید اخشابی که از اوضاع نابه سامان در عرصه موسیقی گلایهمند است
تعداد بازدید : 37
وقتی به جای اثر، آرایـش مـو با مخاطب ارتباط می گیـرد!
نویسنده : سارا صالحی
«مجید اخشابی»، در زمره هنرمندان خط شکن موسیقی پاپ ایران است که با اجرای تیتراژ مجموعه های تلویزیونی همچون «گمگشته»، «محله بنده نواز»، «مسافری از هند»، «خانه به دوش» و «متهم گریخت» به جمع خوانندگان محبوب ایرانیها پیوست. با همه بزرگان و مفاخر موسیقی اصیل ایران حشرونشر و همکاری داشته اما تاکید می کند بیشتر از آن که از هنرشان بیاموزد، از معرفت و درستی شان بهره برده است. در این میان از استادانی همچون همایون خرم الگو گرفته است، به ویژه از منظر تطبیق قول و فعل. استادی که به اذعان او، هر آن چه بر زبانش می رانده، حتما انجام می داده و این خُلق ارزشمند، درس آموزی است برای همه هنرمندان جوان. اخشابی معتقد است که این روزها، بعضی از هنرمندان وسوسه های عجیب و غریبی دامنگیرشان شده و با دیدن بازار داغ کارهای نازل و حمایت عمومی، می خواهند از آب گلآلود ماهی خودشان را بگیرند و کاسبی جدیدی راه بیندازند. با این هنرمند فعال و محبوب از همین دغدغههایش در حوزه هنر سخن گفتیم که گزیده اش را در ادامه می خوانید.
اثر بی پشتوانه علمی و هنری محکوم به فراموشی است
اول از همه، اخشابی به سراغ کارهای فعلی در دست اقدامش می رود و از زمینه های متنوع حرفه ای خود، چنین می گوید: همزمان با آغاز سال تحصیلی، بخشی از وقتم صرف تدریس موسیقی در آموزشگاه و چند دانشگاه شده است. بخش دیگری از فعالیتهایم به تولید و انتشار تکآهنگهایی در فضای مجازی و رسانه ملی تعلق دارد. تا چند وقت دیگر قطعهای با عنوان«بی شببخیر تو» را با درون مایه عاشقانه منتشر خواهم کرد. اثری که عمده وقت مرا در ماههای اخیر مصروف خود کرده بود. فکر می کنم کار متفاوتی از آب درآمده باشد و امیدوارم مخاطبان هم آن را بپسندند.
وی ادامه میدهد:وجه دیگری از فعالیتهایم به امور تحقیقی و پژوهشی در تمامی عرصههای هنری به خصوص حوزه موسیقی با اصالت ایرانی و ملل و نیز نگارش کتاب های آموزش موسیقی اختصاص دارد تا این هنر سادهتر، قابل دسترستر و فراگیرتر در اختیار آحاد جامعه قرار گیرد.
این هنرمند جوان اذعان میکند: با وجود مشغلههای تحصیلی و مطالعاتی، در حال برنامهریزی برای آماده کردن یک آلبوم و مقدمات برگزاری تور کنسرتی در فصل زمستان هستم. تاکنون سه آلبوم منتشر کرده ام که آخرین آنها با عنوان «پریزاد» به 10 سال پیش برمیگردد، البته در این بازه، هر سال تک آهنگهایی را تولید و منتشر کردهام که اگر آنها را در قالب آلبوم جمع می کردم، سالی دو یا سه آلبوم عرضه می شد. در ضمن آلبوم چهارم را با نام «آیینه رو» که بخش اعظم آن آماده است، در دست انتشار دارم. وی از جمله هنرمندان فعال در عرصه موسیقی پاپ است که از دهه 80 کار حرفهای خود را کلید زده و همچنان پرکار و مخاطب پسند، این مسیر را ادامه میدهد، او درخصوص رموز حضور پررنگ یک هنرمند و مانایی آثارش اظهار میکند: تولید یک اثر هنری، پشتوانه علمی و تجربی توامان را میطلبد. همانطور که یک نفر می تواند اتفاقی و با پیدا کردن یک کیف پُر از پول یک شبه پولدار شود، یک فرد هم میتواند به طور اتفاقی با یک کار دیده شود اما همیشه خبری از شانس نیست. یقیناً هنرمند برای حضور پیوسته در این عرصه باید به دانش، سواد و معرفت لازم پناه ببرد. مسلماً کار موسیقایی که از صبغه فرهنگی، هنری و ادبی بهره ای نبرده باشد، محکوم به فراموشی است.
باید با اثرمان با مخاطب ارتباط بگیریم؛ نه با آرایش موها
وی نقبی به آغاز راه هنری خود می زند و تعریف میکند: خوشبختانه از هشت سالگی با نواختن سنتور وارد این حوزه هنری شدم و اشراف کامل به موسیقی اصیل ایرانی از گوشه ها، ردیف ها تا آثار و هنرمندان ماندگار این عرصه دارم. سنتورنوازی برای حدود 99 درصد از کارهای موسیقی استودیویی که حاصل آن تلاش ها تولید حدود 500 آلبوم شد، پشتوانه خوبی برایم فراهم ساخت تا اگر کاری می سازم یا آهنگی می خوانم، از عقبه علمی و هنری کافی بهره مند باشد؛ نه این که با سرهم کردن چند ملودی، آهنگی را بسازم که به خاطر شعر، جو حاکم یا آرایش مو مورد توجه واقع شود.این خواننده مطرح پاپ بر این باور است که درصورت رعایت شرایط مذکور، خود آثار با مردم رابطه برقرار می کنند، نه به مدد دخالت عوامل خارجی دیده و شنیده شوند؛«موسیقی ایرانی مثل دریایی است که تنها کسی که شنا کردن بلد باشد، می تواند در اعماق آن غواصی و از مرواریدهایش برداشت کند.»وی تاکید می کند: البته در زمینه موسیقی ملل طوری عمل نکردهام که منبع و خالق اثر را محو کنم، همواره در کارهایم اشاره داشتهام که از کدام بخش موسیقی مثلا عرب، ترک یا هندی وام گرفتهام. تعهدی که متاسفانه این سالها کمتر شاهد آن هستیم. به خصوص در حوزه موسیقی پاپ می بینیم، تنها به کپی کردن یک قطعه راضی نمی شوند، کل قطعات یک آلبوم را کپی میکنند، فقط شعر را عوض می کنند و مدعی هستند که حاصل ایده و تلاش خودشان بوده است. ولی چند وقت بعد مابه ازایِ خارجی و باکیفیتِ آن آلبوم منتشر میشود اما چون نظارت و برخوردی با این دست انحراف ها صورت نمی گیرد، در کارهای بعدی هم تکرار می شود.
چالش فضای مجازی برای هنر و هنرمند متعهد
از نظر اخشابی، این کارها جدای از بی هنری، بی اخلاقی هم محسوب می شود. وی در ادامه خاطرنشان می کند: در این روزگار نه صلاح است و نه منطقی که شرایط روز جامعه هرطور پیش میرود، هنرمند هم پا بهپای آن پیش برود. هنرمند نه میتواند بیتوجه به خواستههای عمومی حرکت کند و نه میتواند سطح کارش را به برخی سلایق تنزل دهد. باید بر لبه تیزی حرکت کرد که هر دو سمت را محفوظ داشت. با وجود رویههای غلط جاری، تلاش میکنم فصل تازهای از کارنامه حرفهایام را با یک سری کارهای مدرنتر و خاصتر که خروجی مطالعاتم است، آغاز کنم.اخشابی اشارهای هم به مضامین پرطرفدار از زاویه نگاه خود می اندازد و میگوید: همواره یک دهم کارهایم درونمایه عاشقانه داشته و بقیه کارهایم سوژهمحور بودهاند؛ مثلا برای توجه به آب هم کار ساختهام. موسیقی آیینی، اجتماعی و دغدغه مند هم سهم دیگری از کارهایم را به خود اختصاص دادهاند. با این که مردم و رسانه ملی کمتر به این دست کارها توجه داشتهاند و اقبال به مضامین عاشقانه بیشتر است اما تلاش کردهام این تعادل را در زمینه حرفهای رعایت کنم.وی به نقد تغییراتی میپردازد که در بحث تولید و انتشار آثار رواج یافته و بیان می کند: متاسفانه نهادهای ذیربط دراین خصوص منفعلانه ظاهر شده اند. الان یک نوجوان هم میتواند اشعار سخیف و حتی موهنی را دست و پا کند و با استفاده از نرمافزارهای موسیقی و یک دستگاه رایانه در منزل خودش، آهنگی قابلقبول را با صدای خود بسازد و با فشردن یک دکمه در فضای مجازی بدون هیچ تعهد و قید و شرطی منتشر کند و به دست فرزند من و شما برساند. همه اینها تبعات فراوانی خواهد داشت.
متاسفانه گاهی حمایت های عمومی نصیب آثار سخیف می شود
این کارشناس موسیقی اضافه می کند: وقتی ما به کاربران فضای مجازی آموزش نمیدهیم که موسیقی دارای ارزش را بشناسند و استفاده کنند، به نازلترین و سخیفترین نوع آن که سهلالوصول تر و هیجان انگیزتر به نظر می رسد، راضی می شوند و همین باعث می شود تا فضای حاکم بر این هنر، عاری از حداقل نشانه های فرهنگی و ادبی کشورمان باشد.
اخشابی با ابراز تاسف ادامه میدهد: هم اکنون مخاطبان هم با همراهی چنین جریانهایی به تقویت آن کمک می کنند. هرکسی که کاری ناهنجار و خلاف رویههای اجتماعی انجام میدهد، مورد اقبال قرار میگیرد، در حالی که متخصص این حوزه حاصل یک عمر تلاشش را در بی توجهی ها و غفلت ها عرضه می کند و استقبالی را نیز تجربه نمی کند. به اعتقاد وی، برخی از هنرمندان هم به این شرایط نابه سامان دامن می زنند؛«کسی که خواننده است، بازیگر می شود، آن که بازیگر است، مجری می شود و... کسانی که حتی در زمینه حرفهای خود ماندهاند و سواد کافی ندارند، وقتی می بینند اگر پشتک هم بزنند، مردم کف میزنند و سوت میکشند و به بیان بهتر، همیشه برای کارهایشان خریدار دارند؛ پس وارد حوزههای دیگر میشوند تا به مدد شهرت از این فرصتها بهره بگیرند. هنرمندان متعهد ما باید تلاش کنند و سکوت نکنند، نه به خاطر حفظ جریان هنر که حتما راه خودش را خواهد یافت بلکه به خاطر نسل آینده که با این آثار بی کیفیت بزرگ می شوند و چند صباح دیگر معلم نسل بعد از خود خواهند بود. »
اخشابی با اشاره ای به آثار نازل سینمایی چند سال اخیر ادامه می دهد: مسخرهترین و بیمحتواترین فیلم ها، بدون هرگونه ایده پردازی و تفکر پشت آن ها، صرفا به خاطر لودگی، از حمایت های آنچنانی برخوردارند ولی آثار بامحتوا، دارای ارزش و از روی اصول باید زمین بخورند. لازم است رویکرد مردم ما تصحیح شود و این جریانی است که باید به خصوص از سوی رسانه ملی هدایت شود که به قول بزرگان در زمینه آموزش عمومی، باید رسالتش را در حد دانشگاه به انجام برساند اما این رسانه خوب عمل نمی کند و آموزشهایش در پایین ترین سطح متوقف مانده است. همه این عوامل دست به دست هم داده که بگوییم اکنون هنر جدی در کشور ما جریان ندارد یا بسیار ضعیف وجود دارد.
هر وقت حرف از حضرت رضا(ع) باشد، با سر می آیم
این خواننده و هنرمند توانمند، از سال 88 و بنا به نذری، هر ساله اثری را به بهانه تولد یا شهادت، تقدیم ساحت مبارک حضرت رضا(ع) کرده است. اخشابی در این خصوص اظهار می کند: با این مضمون، به قدر یک آلبوم کار تولید کرده ام. این آثار، بازتابی از احساس درونی من به این مضجع شریف و صاحب این خانه پربرکت است که در قالب آثار موسیقی بروز پیدا کرده و از این بابت بسیار خشنودم که فرصت داده اند تا در باب این موضوع مهم، آثاری هنری خلق کنم.وی خاطر نشان می کند: هر وقت حرف و سخن از حضرت رضا(ع) در میان باشد و از من کاری بخواهند، با سر می آیم تا مجال زیارت حضرت نصیبم شود. ارادت به این خانه از ابتدا در روح و جانم نهادینه شده است و امیدوارم مهمان خوبی برای آن صاحبخانه باکرامت باشم.