دعوا بر سر پالان الاغ
48سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
دو نفر به نامهای «م» و «ع» ساکن یکی از قریه های اطراف مشهد، از شخصی به نام «ا» الاغی میخرند و هنگامی که معامله پایان می یابد، این دو نفر هنگام بردن الاغ، پالان آن را هم برمی دارند ولی فروشنده به آن ها اعتراض می کند و می گوید که خود پالان هم قیمتی دارد و باید پول آن را بدهید.ولی این دو نفر می گویند که پالان هم روی الاغ بوده و ما الاغ را با پالانش خریده ایم و بر سر همین موضوع بین آن ها زد و خوردی در می گیرد و «ا» با چوبی که در دست داشت، به این پدر و پسر حمله می کند و آن ها را مضروب می نماید. پدر و پسر پس از کتک خوردن به پاسگاه ژاندارمری رفتند و از آن جا برای معاینه و شکایت از فرد فروشنده به دادسرا مراجعه کردند.
شوهر سرشکن
بین زن و شوهری برای خرجی خانه زد و خوردی روی داد و شوهر که از گفته زنش ناراحت شده بود، با سنگ سر او را شکست و روانه بیمارستان نمود.
زن که خدیجه نام داشت، صبح هنگام رفتن شوهرش اسماعیل از خانه به او می گوید که چرا پول برای خرج ناهار نمی دهی؟ ولی اسماعیل جواب رد به او داده و بر سر همین موضوع دعوایی بین آن ها در می گیرد و در حین دعوا، اسماعیل سنگی از روی زمین برمی دارد و سر زنش را می شکند و بعد می گوید: این هم خرجی خانه که از من خواستی و بعد از خانه بیرون می رود. خدیجه پس از رفتن شوهرش به بیمارستان مراجعه کرده و در ادامه به اتفاق پدرش برای معاینه و شکایت از او به دادسرا مراجعه نمود.
حامل تریاک در لوت از تشنگی مرد
به طوری که خبرنگار ما گزارش می دهد، حدود یک ماه قبل فردی به نام محمدحسن، شخصی را به نام علی به مبلغ چهارصد تومان اجیر می کند که به اتفاق خودش مقداری تریاک که حدود 26کیلو بوده را با توبره پشتی و پیاده از بیراهه و از طریق لوت شهداد که 60فرسنگ است، به شهداد حمل نماید.
پس از حرکت از محل، سه شبانه روز راهپیمایی می کند و برای رفع خستگی چند شب تریاک می خورد اما چون معتاد نبوده، در اثر خوردن تریاک مسموم می شود. چون تریاک باعث حرارت و تشنگی می شود، دو قمقمه آبی که همراه داشته را در بیابان لوت تمام می کند و در همان بیابان بی پایان، داخل کالی در حال اغما و بیهوشی می افتد و بر اثر تشنگی زیاد فوت می کند.