به خدا قسم سه چیز حق است: هیچ ثروتی بر اثر پرداخت صدقه و زکات کم نشد، در حق هیچ کس ستمی نشد که بتواند تلافی کند، اما خویشتن داری کرد مگر این که خداوند به جای آن به او عزت بخشید و هیچ بنده ای درِ خواهشی را به روی خود نگشود مگر این که دری از فقر به رویش باز شد.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75، ص209، ح79
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهی!
نالیدن من در درد از بیم زوال آن است
او که از زخم دوست بنالد در مهر دوست نامرد است
ای جوان اگر زهره این کار داری قصد راه کن
و شربت بلا نوش کن و دوست بر آن گواه دار
اگر نه عافیت به ناز دار و سخن کوتاه کن.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ستاره اسکندری، بازیگر خراسانی در نهمین فرهنگسرای کتاب گفت: نگران نسلی هستم که کتاب نمیخواند. من از نسلی هستم که یکی از بزرگ ترین و مهمترین پایههای تربیتی اش کتاب بوده است. زمان ما موبایل نبود، ماهواره نبود و فقط یک کوچه و خیابان بود برای بازی کردن و کتاب بود برای سرگرمی و در کنار آن تربیت پیدا کردن. او اضافه کرد: من با وجود پدر و مادر فرهنگی در خانوادهای بزرگ شدهام که بسیار برایشان مهم بوده که ما کتاب بخوانیم و همین توجه باعث شد تا تقریبا همه خانواده من در حوزه هنر وارد شوند.
امیرحسین صدیق بازیگر در گفت وگویی با روزنامه جام جم درباره سطحی شدن سلایق مردم در انتخاب آثار هنری و ادبی، ابراز نگرانی کرد و گفت: باز هم مثال از سینما میزنم؛ به فیلمهای پرفروش چند سال گذشته نگاه کنید؛ همه کمدی و به اصطلاح سطحی بودند.یکی از آن ها فیلم خالتور است که خودم در آن بازی کردم و فیلم آن قدر خوب فروخت که باعث تعجب خودم شد.روشنفکرها به این فیلمها صفت سخیف میدهند اما مردم از آن ها استقبال میکنند به این دلیل که وقتی به تماشای فیلمهای جدی مینشینند، سرخورده میشوند چون فیلم پایان ندارد و به اصطلاح پایانش باز است ! در کل فیلم هم هیچ چیزی دستگیر بیننده نمیشود که حداقل مشکل یا راهحلی به او نشان دهد.اما به تماشای فیلمی مانند خالتور میرود تا به دور از هر دغدغه و فکر و توقعی 90 دقیقه شاد باشد و بخندد.در حوزه فرهنگ و هنر اتفاقات شبیه بههم رخ میدهد و بیشتر آثار هنری و فرهنگی به سمت انتزاعی و سطحی بودن حرکت میکنند.در حوزه نقاشی، موسیقی، تئاتر، کتاب و ... یک نوع سرگردانی دیده میشود که علاوه بر این که آثار را شبیه بههم کرده، همه را به سطح آورده است و عمقی در آن ها دیده نمیشود.
خداداد عزیزی بازیگر پیش کسوت خراسانی در گفت وگویی با خبرگزاری آنا، از افشین پیروانی تمام قد دفاع کرد و گفت: خدا را صد هزار مرتبه شکر که من به گونهای زندگی کردم که هیچگاه حرف و حدیثی پشتسرم نبوده است ولی امروز که نوبت محرومیت افشین پیروانی شده است، اگر سکوت کنیم نوبت بعدی متعلق به یکی دیگر از ملیپوشان و افتخارآفرینان فوتبال ایران خواهد بود. پس همه اهالی فوتبال به جای سکوت به محرومیت پیروانی اعتراض کنند تا حقایق بر همگان روشن شود. اگر پیروانی گناهکار است به صورت علنی مستنداتی را که دارند به همه نشان دهند تا علت محرومیت او مشخص شود. من خداداد عزیزی که در تیم امید و تیم ملی افشین پیروانی کاپیتانم بوده است و وقتی او را از نزدیک میبینم به او افشین خان میگویم برایم غیر قابل باور است که بپذیرم او رشوه گرفته و اختلاس کرده است. مگر این که بیایند ماجرا را برای من با ارائه مستندات مستدل اثبات کنند. من پیروانی را به خوبی می شناسم و نمیپذیرم که او خلاف کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی پیش همیم قدر با هم بودن رو نمیدونیم. وقتی دوریم، میشه فهمید اونی که رفته چقدر از وجودتو کنده و با خودش برده؟ چقدشو واسه خودش گذاشته...
فیلم پل چوبی – کارگردان: مهدی کرمپور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی از پست و مقام بالایش خلع شد، دیدم از من هم کوتاه تر است.
آن هایی که «بلند» فکر می کنند هیچ وقت «کوتاه» نمی آیند.
تمام زندگی ام قسطی است؛ اما گوشم بدهکار نیست.
وقتی آخر ماه می شود کیفم از فراق اسکناس اشک می ریزد.
گاهی اوقات «کلیه» امورم درد می کند.
آن هایی که زبان شان دراز است، شخصیتی کوتاه دارند.
برگرفته از آثار سهراب گل هاشم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
*کارهای خوب و بد ، یا صواب و گناه ، در فکر و فرهنگ ما اندازههای واقعی شان را از دست داده اند و شدهاند اندازه لباسهایی که ما برایشان قواره کرده ایم.
*اگر برای کسی کاری بکنی که قبلا مهری از او دیدهای که هنری نکرده ای! معامله کرده ای. اگر در ازای قهر و جفا، مهر و وفا کنی هنر کرده ای...
توفان دیگری در راه است - سیدمهدی شجاعی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تاریخ برای نسل امروز، چیزی شبیه به یک پازل است. تشکیل شده از قطعات کوچکی که هر کدامشان در دوره و زمانی بر جای خود نشستهاند و امروز یک تصویر کامل را پیش چشم ما نشاندهاند. بررسی روند شکلگیری و توسعه سیستم آموزشی شهر مشهد نیز همین روند را حکایت میکند.
در فاصله آن مکتبخانههای تاریخی دیروز تا این مراکز دانشگاهی پیشرفته امروز، یک تاریخ پر فراز و فرود قرار دارد. در «به روایت تاریخ» این هفته برای شما خواهیم گفت که اولین دبیرستان صنعتی شهر مشهد چطور ایجاد شد و نهایتا چطور گذر روزگار را دوام آورد تا امروز در حاشیه یکی از میادین شهرمان، به عنوان میراثی آموزشی شناخته شود.
ایجاد یک مدرسه در همسایگی گل بهار
ماجرای ایجاد اولین هنرستان صنعتی مشهد به توسعه صنایع در دوره پهلوی اول پیوند خورده است. در آن مقطع این دغدغه شکل گرفت که نیروهای متخصص این حوزه اندکشمار هستند، پس ایده تاسیس مدارسی با عنوان هنرستان در سیستم آموزشی آن دوران مطرح میشود. بر همین اساس در تاریخ 3 تیرماه 1307، لایحۀ استخدام معلم برای مدارس صنعتی مصوب می شود و عملا دولت اجازه پیدا میکند، دو نفر معلم تبعۀ آلمان را برای معلمی مدرسه صنعتی، یکی برای تعلیم فن آهنگری از 15 اردیبهشت 1307 و دیگری را برای فن نجاری از 15 شهریور 1307، به مدت سه سال و با حقوق سالی دوهزار وچهارصد تومان استخدام کند.[1]
اما در مشهد، تاسیس کارخانجات نخریسی و قند بهانه دست متولیان میدهد تا مرکزی آموزشی به تناسب نیاز این بخش ایجاد کنند. آقای فرهنگ، رئیس کارخانه قند آبکوه، 10 اردیبهشت 1315 تلگرافی از تهران دریافت می کند که درآن، از او درخواست شده است تا نظرش را درباره تعیین مکانی برای تأسیس هنرستان در مشهد اعلام کند. پاسخ آقای فرهنگ به تلگراف فوق برای هنرستان ایالت چنین بود: «مقتضی میداند نصف عمارت دارالتولیه را بدون باغچه به انضمام عمارت و حیاط عقب که سابقاً مدرسه بود، با گاراژ عمومی متصل به کوچۀ چهارباغ که ضمیمۀ حیاط و در دخول از آن جا میشود تخصیص دهند؛ اجاره ماهی 4000 ریال. همچنین، محل خالی نسبتاً مناسب دیگر، عمارت خضرائی واقع در قرب عدلیه، اجاره با موتور برق ماهی 1500 ریال پیشنهاد میشود»[2]
پس از این مکاتبات در مهرماه 1315ش. روزنامۀ آفتاب شرق ، درباره شروع بهکار هنرستان مشهد و رشته های آن نوشت: هنرستان مشهد که از طرف ادارۀ کل صناعت و معادن در مشهد تشکیل شده، امسال دارای شعب آهنگری و نجاری خواهد بود. شرط ورود به آن ارائۀ گواهینامۀ ششساله و دورۀ تحصیل آن پنجسال است. گویا در آن برهه، اولین محلی که برای این هنرستان پیش بینی می شود خیابان جهانبانی و محل سابق رستوران گل بهار بوده است.[3]
تلاش های هنل آلمانی برای یک هنرستان ایرانی
در اواخر نیمۀ اول سال 1315ش، آقای «تئودورهنل» (آلمانی) با همراهی آقایان ناصحی و نصیری، از طرف ادارۀ صناعت و معادن به مشهد آمد و شروع به تأسیس و تشکیل هنرستان مشهد کرد. وی با کوشش و فعالیتی بینظیر توانست در اواخر مهرماه 1315، کلاس اول هنرستان را در دو بخش درودگری و فلزکاری در انتهای خیابان جنت، با عدۀ نسبتاً زیادی که اغلب از کلاس دوم دبیرستان به هنرستان آمده بودند، افتتاح کند. تدریس در بخش فلزکاری به عهدۀ آقای ناصحی و در بخش درودگری به عهدۀ آقای نصیری گذاشته شده بود که هر دو از زبدهترین هنرآموزان کشور بودند.
به سبب نبودن و نرسیدن وسایل لازم، هنرستان فاقد کارگاه بود؛ ولی در اواخر سال تحصیلی 1316ش، با تهیۀ محل در دروازه سراب و رسیدن ابزارآلات، کارگاه مهیا شد و هنرجویانی که یک سال فقط به تحصیل دروس علمی پرداخته بودند، در کارگاه هم مشغول فراگیری مهارتهای فنی شدند.
در هر سال تحصیلی، دو کلاس فلزکاری و درودگری بر کلاسهای قبلی اضافه و همزمان با این پیشرفت، کادر معلمان و هنرآموزان هنرستان تکمیلتر میشد. فعالیت و کوشش آقایان هنل، ناصحی و نصیری در فراهمآوردن و تهیه وسایل فنی ادامه داشت و بهعلت مهیا نبودن یک محل مناسب، ارسال ماشینآلات فنی از تهران ممکن نبود.
برای تهیه یک محل مناسب برای ساختمان هنرستان، پس از مکاتباتی که بین هنرستان و ادارۀ کل صناعت انجام شد، سرانجام موافقت شد که زمین و محل مناسبی برای هنرستان تهیه شود. درنهایت، زمین فعلی هنرستان (میدان تقیآباد) به مساحت 16هزار و 15 متر مربع، از دارایی خریداری و از مهرماه سال 1318ش احداث ساختمان آن شروع شد.[4] در20 خرداد 1318 هنل مدیرفنی هنرستان مشهد، از کارخانجات این شهر درخواست کرد تا هنرجویان را حین تحصیل، در مراکز صنعتی به کار بگیرند. بنابراین درخواست کرد تا کارخانجات قندسازی، نخریسی، برق، چرم سازی، نوش و سیلو تعین کنند که هرکدام چند هنرجو را میتوانند بپذیرند تا از طرف هنرستان، شاگردان زبده معرفی شوند. ضمناً چون هنرجویان از پایههای مختلف به این مراکز اعزام می شدند؛ اختلاف مزد آن ها هم در نظر گرفته می شد.
جنگ جهانی دوم و رکود هنرستان
در سال 1320ش، اثرات جنگ جهانی دوم به کشورمان رسید. در سوم شهریور 1320 که مشهد به اشغال روسها درآمد، هنرستان مشهد هم در شعلههای سوزان آن زیانهای متعددی دید. آقای هنل دیگر به مشهد بازنگشت و اغلب هنرآموزان و دبیران که به تهران رفته بودند از بازگشت به مشهد خودداری کردند. درنتیجه، پس از آن همه فعالیت، هنرستان دچار رکود بیسابقهای و تمام فعالیتها متوقف شد و حتی کلاسهای پنجم و ششم، تا نیمه آذرماه نتوانستند شروع بهکار کنند.
در اول دیماه 1320، آقای علی محمودی که خود از نقاشان زبردست و شاگرد و داماد مرحوم استاد کمالالملک بود، به مشهد آمد و به ریاست هنرستان منصوب شد. وی توانست به وضع از هم گسیختۀ هنرستان تا حدی سر و سامان دهد، ولی به دلایل مختلفی، دیگر مردم از هنرستان استقبال نمیکردند، بهطوریکه تعداد هنرجویان بهجای افزایش کاهش مییافت.
چون محل سابق برای هنرستان کافی نبود، در مهر سال 1321ش هنرستان به محل جدید «باغ مرحوم حاجی ناظر»، واقع در خیابان فردوسی منتقل شد. همزمان با این انتقال، مکاتبات برای تکمیل طبقه اول ساختمان هنرستان که بعد از وقایع شهریور 1320 متوقف شده بود، شروع و بالاخره موافقت شد که طبقۀ اول و ساختمان کارگاهها تکمیل شود. نهایتا در 20 خرداد 1323، هنرستان به محل اول خود منتقل شد. برای تجهیز هنرستان، ماشینآلات درودگری فریمان که در زمان رضاشاه در آن جا نصب شده بود، به مشهد منتقل شد؛ اما کارگاه فلزکاری بهجز یک ماشین تراش که در سال 1317ش به مشهد فرستاده شده بود، فاقد وسایل ماشینی بود.
سال 1326ش، ساختمان طبقۀ دوم هنرستان شروع و پس از یک سال و اندی تکمیل شد. از اواخر سال تحصیلی 1327-1326ش، بهجای آقای محمودی، مهندس تیموری که ازفارغالتحصیلان هنرستان و هنرسرای عالی بود به ریاست هنرستان مشهد منصوب شد.
حرکتی رو به رشد
سال 1328ش، هنرستانها به وزارت فرهنگ واگذار شد و مهندس تیموری به تهران منتقل و از ادارۀ فرهنگ خراسان، آقای مهندس احمد تبریزی، از فارغالتحصیلان هنرسرای عالی، به ریاست هنرستان مشهد منصوب شد[5]، در این برهه، 56 هنرجو در دو بخش فلزکاری و درودگری مشغول تحصیل بودند.
در سال 1328ش، به دستور وزیر فرهنگ، دورۀ تحصیل در هنرستان سه سال تعیین شد و به دانشآموزان هنرستان، ماهیانه مبلغ یکصدریال و ناهار و سرویس رفت و برگشت اختصاص داده شد. [6] بودجه هنرستان برای خرید مواد خام و ابزار و ماشینآلات در حدود 90000 ریال بود که این مبلغ کفاف خرید مواد خام مصرفی کارهای دستی هنرجویان را نمیداد. در نتیجۀ تلاش مسئولان وقت، پیشرفت هایی در وضع هنرستان حاصل شد و بودجه به 1000000 ریال ترقی افزایش یافت و تعداد کلاسها از 12 به 19 کلاس و هنرجویان از 56 به 473 دانشآموز و کادر دبیران و هنرآموزان از 10 نفر به 30 نفر افزایش یافت. هنرستان صنعتی، در سال 1341ش، بودجه ای معادل 7میلیون و 482هزار و 196 ریال در سال داشت و کادر آموزشی آن مرکب از 26 هنرآموز، هفده دبیر و چهل استاد کار بودند.[7]
منابع:
[1]. روزنامه آفتاب شرق، 20 تیر 1307، ص 1
[2]. مرکز اسناد آستان قدس رضوی. بایگانی راکد
[3]. روزنامه آفتاب شرق، 14 مهر 1315
[4]. سالنامه دبیرستان حرفه و هنرستان صنعتی مشهد. مشهد: چاپخانه خراسان. 1336، ص 7-9
[5]. سالنامه دبیرستان حرفه و هنرستان صنعتی مشهد، ص21
[6]. روزنامه خراسان، 9 آذر 1328، ص 4
[7] . بهشت شرق. سید حسین موسوی مغانی. مشهد: زوار، 1341، ص 165
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کارشناسانی از کشورهای مختلف دنیا در مجمع جهانی اقتصاد 2016 اذعان کردند که بحران آب هم اکنون یکی از مهم ترین چالش های اجتماعی و امنیتی دنیا به شمار می آید. در همان مجمع و گزارش منتشر شده از آن نیز اشاره شد که ظرف پنج سال آینده شاهد مهاجرت های زیادی به دلیل دسترسی نداشتن به منابع آب و ناممکن شدن بهره برداری اقتصادی از آن خواهیم بود. بر همین اساس اگر به تلنگرهای طبیعت در خصوص معضل کم آبی توجه لازم معطوف نشود و مدیریت منابع آب تحت کنترل در نیاید، بحران آب از یک چالش فنی و اقتصادی به چالش سیاسی و امنیتی تبدیل خواهد شد. بررسی ها نشان می دهد، میزان دسترسی به منابع آب در بسیاری از کشورهای دنیا به حالت بحرانی رسیده است و برای تامین نیاز آنها، به راحتی نمی توان به منابع آب دست یافت، چون منابع پایدار آبی آن ها از دست رفته است.
ایران نیز به مثابه بسیاری از کشورهای خشک و نیمه خشک جهان در دهه های اخیر، کمبود جدی در منابع آب را تجربه کرده و هم اکنون با بحرانی جدی در این حوزه مواجه و چالش خشکسالی در بعضی نقاط ایران حالا به یک دغدغه تبدیل شده است. متاسفانه استان خراسان رضوی نیز از این بحران در امان نمانده، چرا که در بیشتر دشت های این خطه، سطح آب زیرزمینی در اثر اضافه برداشت های مستمر به طور مرتب افت پیدا کرده و با کسری مخزن مواجه شده است. با نگاهی به سوابق مصرف منابع آبی در این استان و روند رو به رشد آن معلوم می شود که بحران آب در خراسان رضوی، ناشی از نبود اطلاعات کافی بهرهبرداران اصلی آب از نحوه تولید و پیدایش، موجودیت و نحوه بهره برداری از مخازن آب زیرزمینی، به ویژه نحوه برداشت از چاه های عمیق است. به نظر می رسد شرایط بحرانی حادث شده اما چون هنوز دشت های استان کاملا از آب تهی نشده است می توان با توسل به روش های صحیح و کارآمد تا حدودی از تشدید این وضعیت بحرانی جلوگیری کرد و مخازن آب زیرزمینی را که امکانات معیشتی عمده افراد ساکن استان به آن وابسته است، نجات داد. گام اول برای برون رفت از بحران، رسیدن به یک ارزیابی منطقی از شرایط موجود است. باید بپذیریم که در مدیریت مصارفمان طی سالیان گذشته، راه اشتباهی را پیش گرفتیم و اگر این روند تداوم داشته باشد و مصرف آب بر اثر منابع موجود زیرزمینی افزایش پیدا کند، در یک افق خوشبینانه تا 20 سال دیگر برای تامین آب آشامیدنی با مشکل مواجه خواهیم شد. از این رو شهر مشهد و شهرهای مشابه باید دارای یک افق 10 الی 20 ساله برای تامین نیاز آبی خود باشند تا جمعیت ساکن این شهرها دچار چالش نشوند.
نکته قابل تامل آن است که بحران آب ریشه در رشد فزاینده و توزیع نامتعادل جمعیت، سوء مدیریت منابع آب، ناکارآمدی برای ایجاد توازن در مصرف آب بخش کشاورزی، بخشی نگری مدیران، مشخص نبودن ارزش واقعی آب و نبود فرهنگ مصرف و... دارد. در بسیاری از کشورهای دنیا، قبل از آن که بحران آب به یک مسئله امنیتی تبدیل شود، مردم را برای مدیریت صحیح منابع آبی به مشارکت فرا می خوانند تا با همفکری مسئولان راهکارهایی برای برون رفت از این مسئله ارائه شود. بنابراین برای فرهنگ سازی بستر و ساز و کار مناسب برای مشارکت همگانی نیاز است. تشکیل گروه ها و انجمن های حامی و سازمان های مردم نهاد و اهتمام در نهادینه کردن فرهنگ حفاظت از منابع آب و گنجاندن مباحث مربوط به بحران آب در جراید و روزنامه ها یکی از ضرورت هاست.
همچنین قیمت گذاری آب بخش مهمی از سیاست گذاری و برنامه ریزی منابع آب و مدیریت تقاضاست. در حقیقت قیمت گذاری مناسب به طور معناداری عملیات آب را بهبود بخشیده و سرمایه گذاری در منابع پایدار آب را ارتقاء می دهد. نبود یا ضعف مدیریت صحیح منابع آب محدود به موارد بالا نیست و باید فهرست بلندی را در این حوزه تدوین کرد که نظارت نکردن بر روند برداشت آب از منابع، نبود طراحی و اجرای الگوی کلان کشت مناسب با شرایط محیطی، تداوم انباشت و تمرکز جمعیت در کلان شهرها، حمایت ناکافی از روش های آبیاری نوین و ... از جمله آن ها هستند.
به واقع برون رفت از این چالش بدون مشارکت و همفکری مردم امکان پذیر نیست. بنابراین مسئله آب برای ما بسیار بحرانی و از تنش عبور کرده است. از این رو دولت باید روی فناوری های جدید سرمایه گذاری کند تا بدین ترتیب این بحران ها را پشت سر بگذاریم.
بنابراین نگاه ساده انگارانه، تک بعدی برخی برنامه ریزان و نسبت دادن تام بحران منابع آب ایران به پدیده های طبیعی و محیطی و تغییرات اقلیمی گره گشا نیست، چرا که شواهد و واقعیت های موجود کشور حکایت از پیچیدگی مبحث بحران آب و نقش آفرینی بازیگران با منشأ انسانی یا ساخته شده به وسیله انسان ها دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.