یادداشت
تعداد بازدید : 15
ضرورت همگرایی با هدف توسعه صنعت پُربازده گردشگری
نویسنده : دکتر لیلا اژدری مدیر کل دفتر بازاریابی و تبلیغات گردشگری سازمان میراث فرهنگی کشور
صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین و پربازده ترین فعالیت های اقتصادی در دنیاست که ارزش افزوده بالای اقتصادی آن باعث شده کشورها تلاش کنند حداقل ظرفیتهای خود را در این حوزه به کار بگیرند.
در روند توسعه گردشگری، یکی از رویکردها ایجاد تحول اقتصادی، اجتماعی در مناطق جهان است که همواره مورد توجه پژوهشگران و برنامه ریزان قرار داشته و دارد. این صنعت تاثیر زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع میگذارد و ایجاد اشتغال، ارزآوری، جلوگیری از برون کوچی جمعیت،کمک به صلح جهانی و ... از جمله مزایای آن به شمار میآید.
کشور ما نیز از جاذبه های گردشگری بسیار ی اعم از مذهبی، تاریخی، فرهنگی و هنری برخوردار است. بخش شاخصی از این ظرفیتها در استان خراسان رضوی متمرکز شده است و از این منظر، این استان یکی از قطب های گردشگری داخلی و بین المللی به شمار می آید، چرا که با توجه به جمعیت حداکثری مسلمانان و شیعیان در کشور ما، مردم عاشقانه به زیارت امام رضا (ع) رهسپار می شوند. البته گردشگری در کلان شهر مشهد صرفا به گردشگری زیارت ختم نمی شود، این شهر واجد ظرفیت تاریخی و فرهنگی است و جاذبه های بکر و منحصر به فردی دارد. حال می بایست علاوه بر گردشگری مذهبی، برای دیگر جاذبه های گردشگری این استان نیز برنامه ای منسجم و جامع تدوین کرد.
خوشبختانه براساس آمارها، طی سال های اخیر میزان ورود گردشگران از کشورهایی همچون فرانسه، ایتالیا، ژاپن و چین روند صعودی داشته است.
در این میان، خوشبختانه برنامه ششم توسعه نیز در مقایسه با برنامه های پنج ساله توسعه قبل، رویکرد ویژه تری درباره گردشگری اتخاذ کرده و در بندهای 50 و 51 به طور مستقیم به توسعه گردشگری پرداخته است. 6 تا 7 بند نیز به طور ضمنی به توسعه این صنعت اشاره دارد.
نباید فراموش کنیم که توسعه گردشگری می تواند به تقویت سه مولفه «اقتصاد مقاومتی»، «پیشتازی در فناوری» و «مقاوم سازی فرهنگی» که در برنامه ششم توسعه گنجانده شده، کمک کند. حال از آن جایی که در بند 50 مقرر شده است نرخ ورود گردشگران خارجی پنج برابر و معادل 20 میلیون نفر افزایش یابد، در وهله نخست باید با برنامه ریزی صحیح و علمی کمک زیادی به ارتقای جایگاه صنعت و نقش آن در اقتصاد ملی کرد و با تدوین راهبردها و ترسیم چشم انداز آینده براساس قابلیت ها و منابع موجود، چارچوب ها و روند توسعه صنعت گردشگری را برای جامعه مشخص ساخت. این مهم بدون همکاری نهادها و سازمان های مختلف محقق نخواهد شد. می توان این گونه اذعان کرد که امور مرتبط با صنعت گردشگری صرفا مربوط و مختص به یک سازمان نیست، در غیر این صورت این طرز تفکر ساده اندیشی خواهد بود. در واقع امر گردشگری از آن لحاظ که بین رشته ای و فرابخشی است، از حوزه های پر مسئله ای به شمار می آید و نیازمند سیاست گذاری چند بعدی است. به عبارت دیگر با توجه به بین بخشی بودن صنعت گردشگری باید در تعریف راهبردهای این حوزه و سیاست گذاری مناسب برای آن در سطوح محلی، ملی، منطقه ای، بین المللی و ... توجه ویژه ای داشته باشیم و بخش های مختلف سیاسی، اجتماعی، اداری، حقوقی و قضایی، اطلاع رسانی و استاندارد سازی خدمات را در این مسیر همراه کنیم.
به بیان دیگر گردشگری یک صنعت فرابخشی و در حقیقت «صنعت_ فرهنگ» است که از یک سو جنبه ارائه خدمات دارد و از سوی دیگر در تعامل با افراد و ظرفیتهای فرهنگی جوامع است. در واقع، انسان محور بودن صنعت گردشگری موجب شده نقش عوامل انسانی در توسعه آن بسیار چشمگیر و نمایان شود؛ به گونه ای که حمایت مردم ساکن مقاصد گردشگری در توسعه این صنعت، برای توفیق روزافزون سیاست ها و برنامه های گردشگری و پایداری آن الزامی است. از این رو حاکم شدن نظام سیستماتیک از سوی تمام ذی نفعان اعم از استانداران، شهرداران، وزارت راه، وزارت امور خارجه، وزارت بهداشت و ... به منظور توسعه گردشگری بسیار ضروری ارزیابی می شود، حال باید با حساسیت بیشتر به گردشگران داخلی و خارجی خدمات رسانی کرد؛ چنان که بر مسئولان مربوط است تا پیش از آن که به هر اقدامی در زمینه رشد و توسعه صنعت گردشگری ملی مبادرت کنند، شیوه سازمان دهی توسعه گردشگری ملی را پیش فرض برنامه های کاری خود قرار دهند و از ایجاد هر گونه موازی کاری راهبردی و عملیاتی پرهیز کنند.
در این زمینه برای رشد و توسعه گردشگری ملی، اقدامات همه جانبه ضروری است، آن هم به گونه ای صحیح و منطبق با اصول و موازین برنامه ریزی گردشگری تا به رشد و توسعه این صنعت کمک کند. بنابراین برای توسعه این صنعت تبعیت از یک الگوی جامع سیاست گذاری، دستیابی به نوعی وفاق میان دستگاههای مختلف مرتبط با این حوزه و... در تصمیم ها پیشنهاد می شود.
به هر رو اگر تلاش بر توسعه اقتصادی است، باید این ظرفیتهای بالقوه را قدر دانست و همت گماشت تا از آنها بهره حداکثری ببریم.