گپ و گفتی با علی سلیمانی که این روزها «اشنوگل» را بر پرده سینما دارد
تعداد بازدید : 27
امام رضا(ع) آرزوی فیلمساز شدنم را اجابت کرد
نویسنده : آزادوار
در زمره هنرمندانی است که باور دارد باید مدام در درون کنکاش کرد و استعدادهای نو را کاوید و بیرون کشید و بخشی از هنر یعنی این. به اتکای همین باور هم بوده که در بیش از دو دهه فعالیت هنریاش علاوه بر بازیگری، حوزههای دیگری چون نویسندگی، اجرا، طراحی دکور و حتی کارگردانی را تجربه کرده است.
«علی سلیمانی» 46ساله، هنرمندی است که این روزها در مقام یکی از کارگردانان، فیلم «اشنوگل» را بر پرده سینما دارد. اثری از سینمای دفاع مقدس که با هدف روایت قصه 175 شهید غواص تولید شده است.
با این هنرمند جوان درباره تجربه جدیدش در حوزه کارگردانی به گفت وگو نشستیم:
تجربه کارگردانی با اتکا به دغدغه های اجتماعی
«سلیمانی» عرصه های مختلفی را در کنار بازیگری سینما و تلویزیون آزموده که کارگردانی یکی از آنهاست اما تجربه تولید یک اثر در ژانر دفاع مقدس، کار دشواری بوده است. از او در همان ابتدای صحبت مان در خصوص این تجربه جدیدش میپرسیم که در پاسخ می گوید: من همیشه دغدغه کارگردانی داشتم اما دغدغههایم عمدتا ریشه در بسترهای اجتماعی داشت بنابراین خودم را در مقام نقد فرایندهای اجتماعی می دیدم و دوست داشتم با این نگاه دست به تولید اثر بزنم. مستندهایی همچون «سلام آقای نیلوفری»، «شهرت گم شده جم» و... سرآغازی برای کسب تجربه در این عرصه و ورود به حوزه های خطیرتر بود.
وی هر سه عرصه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری را لذت بخش می داند و اضافه می کند: قصد دارم تمام این عرصه ها را در آینده نیز ادامه بدهم چون باور دارم هر کدامشان ظرفیتی است که بعضی ویژگیهای درون مرا شکوفا می کند.
سهم ملاقلیپور در ساخت یک فیلم در ژانر دفاع مقدس
«اشنوگل» سومین کار مشترک او با هادی حاجتمند بوده است. او در خصوص این کار میگوید: «اشنوگل» برگرفته از یک قصه واقعی است اما از آن جایی که دراماتیزه نبود، برای تماشاگر جذابیت های هنری به وجود آوردیم. به همین دلیل بخش هایی به داستان اضافه و بخش هایی را کم کردیم اما قصه قهرمان فیلم در واقع از زندگی فرمانده گردان غواصی امام سجاد (ع) مشهد الهام گرفته شده است.
او از نخستین اکران این اثر راضی است و بیان میکند: در اولین فرصتی که برای تماشای این فیلم به همراه تماشاگران فراهم آمد، دست و پایم می لرزید. بیش از 700 تماشاگر فیلم را به نظاره نشسته بودند، تا پایان فیلم کسی از سینما خارج نشد و این یک اتفاق خوب بود. این که مردم با رضایت از سالن سینما خارج شوند، مهم ترین دغدغه فیلم ساز است. «اشنوگل» به شکلی روان قصهای را در بستر تاریخی خود روایت کرده است و مردم ما هم قصهها را دوست دارند.
وی درباره اکران «اشنوگل» فقط در مشهد و تهران می گوید: نمی دانم چرا این فیلم فقط در مشهد و تهران به اکران در آمده است، ما فیلم را برای همه ایرانیان ساختیم. این سوالی است که تهیه کننده باید پاسخ گوی آن باشد.
سلیمانی که مدتی دستیار مرحوم ملاقلی پور بود، درباره تاثیر این همراهی در ساخت اثر جدیدش می گوید: اساسا پنجره جنگ را از سه منظر برادر بزرگم که جانباز است، رسول ملاقلی پور و مرتضی سرهنگی که مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری بود، می بینم. این سه الگو تاثیر به سزایی در ساخت این اثر داشته اند.
این هنرمند برخلاف بسیاری که معتقدند آثار دفاع مقدس بازگشت سرمایه ندارد، تاکید میکند: با این تفکر که فیلم های این ژانر فروش زیاد و بازگشت سرمایه برای تیم تهیه کنندگی ندارند، مخالفم. دفاع مقدس تنها جنگ و انفجار نیست، بلکه روایتهای باقی مانده از تاریخ این سرزمین است. به باور من اگر سرمایه گذاری که روی بعضی آثار دیگر انجام می گیرد، صرف ساخت فیلم های حوزه دفاع مقدس شود و زیرساختهای مطلوبتری در بخش بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و... فراهم آید، شاهد ساخت آثاری بسیار برجسته خواهیم بود که بسیاری را شگفت زده میکنند و حتما در گیشه نیز خوب خواهند فروخت و مخاطب را به سالنهای سینما می کشانند.
فیلمنامههای ضعیف و خط قرمزهای افراطی؛ ضعف سینمای جنگ
او ضعف سینمای جنگ را فیلم نامه های ضعیف و خط قرمزهای افراطی می داند و توضیح می دهد: مرحوم ملاقلی پور در این باره می گفت،ما منتظر هستیم که گرد و غبار جنگ بخوابد تا چیزهایی را که آن زمان نمی توانستیم بگوییم حالا بازگو کنیم. به نظر میرسد این نگاه هنوز اصلاح نشده است و همچنان به نوعی شعارزدگی دچاریم اما اگر قرار باشد نسل نو با این روایتها ارتباط برقرار کند، باید تابوها را بشکنیم و به حقایق نزدیکتر شویم. همه این موارد جذابیتهایی را به وجود میآورد که مخاطب را برای تماشای اثر اقناع می کند. مثلا در «اشنوگل» یک طرف میدان فرمانده منافقان پادگان اشرف و در طرف دیگر میدان فرمانده یکی از گردان های جنگ بود که این دو ،خواهر و برادر هستند و تقابل شان برای تماشاگر جالب خواهد بود.وی اذعان می کند: متاسفانه دولت حمایت و پشتیبانی جدی از سینمای دفاع مقدس ندارد و حتی در برخی مواقع نیز این حمایت ها با هزار مشغله، نامه نگاری و بوروکراسی همراه است. البته نباید از یاد برد که در تولید فیلم یک بخش مربوط به ساخت و بخش دیگر مربوط به اکران است. اکران نیز یک فرایند پیچیده دارد، یعنی اگر بهترین فیلم جهان را بسازی اما اکران نشود، به مقصد نرسیده ای. از این منظر، بزرگ ترین حمایت دولت باید در مرحله اکران باشد.او به بعضی موضوعات فرهنگی اشاره می کند که در پرداخت هنری آنها ضعف وجود دارد و میگوید: اگر ما از مدافعان حرم فیلم نسازیم، آمریکا با خوانش فرهنگی خود به ساخت فیلم هایی در این حوزه اقدام و تصویر مد نظر خود را به اذهان القا می کند. اگر نهادها و دستگاههای متولی نیت فرهنگ سازی دارند، باید از ابزار هنر بهره بجویند.
خطه خراسان و ظرفیت هنرپرور آن
سلیمانی در ادامه اظهاراتش از ظرفیتهای فرهنگی مشهد و خطه هنرپرور خراسان میگوید و توضیح میدهد: این خطه ظرفیتهای فراوانی دارد و به واسطه آن چهره های زیادی به عالم هنر معرفی شدهاند. من این سرزمین را زادگاه شاعران بزرگ و پر آوازه و هنرمندان و فیلم سازان خوب می دانم و خوشحالم که در ساخت بعضی آثارم با این چهره ها همکار و همراه بودهام.
امام رضا (ع) آرزوی فیلم ساز شدنم را اجابت کرد
این هنرمند همچنین از سفرهایی میگوید که به نیت زیارت به مشهد داشته است و تعریف می کند: در دوران کودکی ام، مسافرت برای من معادل آمدن به مشهد بود. پدرم کارگر راه آهن بود و ما می توانستیم از تهران به مشهد رایگان با قطار سفر کنیم. هر زمان که پدرم چند روزی تعطیلی داشت، ما را به مشهد می آورد و چقدر این سفرها برایم لذتبخش و خاطرهساز بود. شاید بیش از 300بار به زیارت حرم امام هشتم(ع) مشرف شدهام و از همه این سفرهایم انبوهی حس و حال و خاطرات خوش دارم.
او اظهار می کند: بزرگ ترین آرزوی من ورود به عالم هنر به ویژه فیلم سازی بود. این آرزو را از آقا امام رضا(ع) طلب کردم و ایشان هم اجابت کردند و از این بابت آن چه را امروز دارم، مدیون آن حضرت هستم.