نسیم سهیلی - آن روزها بازار بزرگ سنگ تراش ها در مشهد مملو از سنگ های بی جانی بود که زیر دستان هنرمند جان می گرفت. آن روزها فروش خوب بود و سلیقه و ترجیح مردم نیز بر آن بود که به جای استفاده از تفلون، غذایشان را در هرکاره و دیگ های سنگی بار بگذارند. آن روزها تزیینات خانه ها به جای مجسمه های فرانسوی و انگلیسی، قطعات خوش تراش سنگ های این شهر بود که گاهی با آیات قرآن مزین شده بود، اما امروز... . دیگر نه از آن بازار خبری است، نه از آن همه شور. امروز تعداد هنرمندانی که همچنان از دل سخت سنگ اثری هنری و چشم نواز بیرون می کشند؛ به تعداد انگشتان می رسد. پای صحبت یکی از این هنرمندان مشهدی می نشینیم تا کمی بیشتر بدانیم از هنری بومی که این روزها رو به نیستی می رود.
هنری که در مهد خود منقرض شده است
«حسین نوغانی» یکی از استادان هنر حکاکی روی سنگ است که47 سال از عمرش را به این کار مشغول بوده و به گفته خودش به جز آن، در انواع هنرها از جمله معرق، منبت، تهذیب، خوشنویسی، قلم زنی روی مس و... نیز تجربه و تبحر دارد و گاهی با الهام از تجربیاتش چکیده همه هنرها را روی سنگ های بی جان به کار می بندد تا یک اثر ارزشمند هنری خلق کند. وی می گوید: حکاکی روی سنگ از لحاظ هنری منقرض شده و از نظر تجاری نیز زیاد موفق نیست زیرا هنری موفق است که در کثرت باشد، فروش بالایی داشته باشد و تعداد تولید کننده اش هم زیاد باشد.
به جای تعداد هنرمندان، میزان تولید را افزایش دادند
نوغانی با اشاره به این که اعتقاد مسئولان این بود که میزان تولید را بالاببرند؛ می افزاید: این اقدام به نظرم اشتباه بود و باید تعداد هنرمند افزایش می یافت نه تولید زیرا این باعث می شد تولید و مخاطب هر دو افزایش یابد و آثار هنری در این خصوص متنوع تر باشد.
یاد بازار قدیمی مشهد به خیر...
وی با تاکید بر این که این سنگ برای ما هم ارزش و جایگاه ذهنی دارد و هم با فرهنگ و هنر بومی ما پیوند خورده است؛ بیان می کند: این سنگ متعلق به مشهد است ولی آن بازار قدیمی دو طبقه در خیابان شیرازی فعلی از بین رفته و یکسری از معادن این سنگ ها نیز تخریب شده است. وی ادامه می دهد: در آن بازار قدیمی تمام مراحل ساخت یک اثر هنری از سنگ خام، انجام می شد که یک کارگاه زنده و پویا بود و پس از آن برخی از هنرمندان باقی مانده به خیابان کوهسنگی رفتند و کارشان را ادامه دادند که متاسفانه امروز دیگر به سختی نشانی از آن ها در گوشه و کنار این شهر می یابیم.
هنر توجیه مالی ندارد
وی با بیان این که این هنر برایم توجیه مالی ندارد؛ می گوید: به همین دلیل به کار های دیگری از جمله ساختن المان های شهری و... مشغولم، البته المان های شهری می تواند از جنس این سنگ ها باشد و جنس آن ها برای ساخت المان شهری بسیار مرغوب است زیرا به مرور زمان سخت شده و ماندگاری آن افزایش می یابد. نوغانی در ادامه می افزاید: من نیز توانایی و آمادگی تولید آن را دارم زیرا آثار این چنینی هم زیباتر است و هم ماندگار تر، اما سفارش دهندگان تمایلی به آن ندارند زیرا این کار زمان بر است.
تقصیر خودمان است
این هنرمند مشهدی خاطر نشان می کند: ما اثر هنری را به یک اثر تجاری تبدیل کرده ایم، غافل از این که مخاطب به کیفیت اهمیت می دهد و این تقصیر خودمان است. وی با ذکر این که هنر فاخر به هنر کاذب تبدیل شده؛ تصریح می کند: برخی از هنرمندان متاسفانه به یک مقلد تبدیل شده اند،کار کپی تولید می کنند و هیچ تلاشی در تنوع دادن به کار انجام نمی دهند.
هنر و ترویج فرهنگ
نوغانی بعضی از تابلو های سنگی را نشان می دهد که از ابداعات خودش است و روی آن آیات قرآنی، نقوش فرش و احادیث نقش بسته است. وی می گوید: می توانیم از این هنر در بخش های مختلف از جمله حکاکی تفسیر قرآن هم استفاده کنیم اما هنوز از آن به عنوان یک ابزار فرهنگی استفاده نکرده ایم.
این هنرمند با ذکر این که شهر ما هویت تاریخی ارزشمندی دارد؛ اضافه می کند: می توانیم در ترویج برخی موارد فرهنگی از این هنر بهره ببریم مثلا استفاده از تاریخچه ارزشمند گوهرشاد و ترویج فرهنگ حجاب و... . نوغانی اظهار می کند: هر هنرمند اگر هویت شهرش را با آثارش قابل لمس و نمایش کند، یک سفیر فرهنگی است اما اگر صرفا برای تجارت کار کند تاجر است که متاسفانه برخی از هنرمندان ما به کسبه تبدیل شده اند.
تکلیف هر هنرمند
وی تصریح می کند: هر هنرمند تکلیفی بر عهده دارد و باید در ازای لطفی که خداوند در حق او کرده و استعدادی که به وی بخشیده، آن را در راه و مسیر درست پیش بگیرد، بنابراین خودم را موظف می دانم کار شاخص تولید کنم و هر چه پیش می روم آثارم از نظر فاخر بودن با قبل متفاوت باشد.