گفت وگو با «محمد رحمانیان»؛ نمایشنامهنویس و کارگردان برجسته تئاتر:
تعداد بازدید : 31
بهترین دیالوگ های عمرم را برای مشهد نوشتم
نویسنده : صالحی
نامش در زمره بهترین کارگردانان تئاتر ایران ثبت شده است. او شاگردی استادان بزرگی را در کارنامه خود دارد و هر بار که حرفی از این رشته پیش کشیده میشود، به ادب، یادی میکند از آنهایی که پیش از او این مسیر را هموار کردند.«محمد رحمانیان»، نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر و همسر مهتاب نصیر پور، بازیگر شهیر سینما؛ تئاترهای بسیاری را طی سه دهه حضورش در عالم هنرهای نمایشی روی صحنه برده است. اما مخاطبانش او را بیشتر با تله تئاترهای تلویزیونی اش چون «نیمکت»، «توی گوش سالمم زمزمه کن» و «خانه های اجاره ای» به یاد دارند. یکی از تازهترین آثار او فیلمتئاتر «آینههای روبهرو» بود که به تازگی اجرای آن به اتمام رسید. اثری متفاوت که 37سال بعد از نگارش توسط بهرام بیضایی، محمد رحمانیان آن را بر صحنه برد و از قضا توجه مخاطبان را به خود جلب کرد.حضور این استاد برجسته در مشهد، بهانهای فراهم کرد برای یک گفت وگو با او از حال هوای تئاتر و هنر تا علایق و آرزوهایش:
کارگردان آوانگارد
تئاتر برای او از مدرسه و ساعتهای فراغت از مشق و درس آغاز میشود. از فراز همان صحنه، عاشق این هنر میشود. همان سالی که دیپلم میگیرد، جنگ هم آغاز میشود و این یعنی یک دگرگونی بزرگ برای او. در 19 سالگی، اولین نمایش نامه مستقل کشور را با عنوان «سرود سرخ برادری» مینگارد که این اثر به نام رحمانیان در یک کتاب به ثبت رسیده است. بعد از آن عالم هنرهای نمایشی رنگ و لعاب جدی تری برایش می گیرد. محمد رحمانیان غالب نمایش نامه هایش را نخستین بار خودش اجرا کرده است. از آن روزهای جوانی تا به امروز، زمان زیادی سپری شده است اما رحمانیان تاکید دارد: تمام این مسیر یک تلاش بزرگ برای بهتر شدن و پا جای پای استادان این رشته گذاشتن، بود.
دوره خاصی برای بازیگری ندیده اما نمایش نامه های بیضایی، رادی، آرتور میلرو آنتوان چخوف برایش بزرگ ترین کلاس درس بودهاند. خودش در خصوص این تاثیرپذیری میگوید:«کار تلویزیونی «نیمکت» بازخورد اولین تجربههایم با نمایش نامههای ابراهیم مکی بود.» از این مقطع به بعد، شناخته می شود و کارش را با مرحوم جمشید اسماعیل خانی، درنمایشی با عنوان «عروسک ها و دلقک ها» در سال 1363 پی میگیرد.
هنوزهم اولویتم رسانه ملی است
در قالب همکاری با گروه های کودک، اجتماعی و فیلم و سریال تلویزیون، فصل دیگری از کارنامه هنری اش را در صدا وسیما دنبال می کند. او تعریف میکند: عاشق کار با تلویزیون و سه دوربین بودم. اگر الان هم بپرسند، بین صحنه، سینما و تلویزیون کدامیک را انتخاب میکنم، هنوزهم اولویتم رسانه ملی است اما حیف...(این «حیف» را به چاشنی آهی میگوید تا بپرسیم سرنوشت همکاریاش با تلویزیون چه شد؟) با تاکید می گوید: نه آن ها علاقه دارند با من کار کنند و نه من با آن ها.
می پرسیم، دوست نداشت بازیگر شود، چرا کارگردانی؟ صریح پاسخ می دهد: من از اول قرار بود، کارگردان باشم. نمایش نامه نویسی برای من اتفاقی بود. البته آن طور که چهره های این عرصه مانند چرمشیر، امجد و محمد رضایی راد کارهای بزرگی ارائه داده اند، هیچ وقت عنوان نمایش نامه نویس را بر خودم نمی گذارم.
«نوید محمدزادهها» کم نیستند
این کارگردان تئاتر کشور با اشاره به فضای آکادمیک دانشگاه و تاثیر آن بر آموزش فعالان این حوزه بیان میکند: بهترین اتفاقی که در دانشگاه برای علاقه مندان به هنرهای نمایشی میافتد، این است که بچهها همدیگر را پیدا و بعضی تعالیم اولیه را نیز دریافت میکنند، اما این کافی نیست. هنرجویان باید فعالیتهایی خارج از برنامه دانشگاهیشان داشته باشند تا بنیه اجرایی خوبی بهدست آورند. از سوی دیگر باید از مسیر مطالعه که این روزها در میان جوانان کمرنگتر شده است ، پایههای هنری خود را تقویت کنند. دانشجویان امروز با آثار خارجی، تاریخ نمایش نامه نویسی ایران و حتی با تئاترهای موجود بر صحنه نیز بیگانهاند. امسال بعد 12سال کارگردانی، می خواستم تدریس کنم. از دیدن این همه بیاطلاعی دانشجویان حیرت زده شدم و پس از سه روز دانشگاه و تدریس را رها کردم. آن کسی که میخواهد، کارگردان، نمایش نامهنویس یا هنرمند شود ولی وقت لازم را برای مطالعه ندارد، بهتر است بوتیک باز کند.به رغم انتقاداتی که به میزان دانش هنرجویان جوان امروز دارد، وقتی نوبت به بیان دیدگاهش در خصوص توان و استعداد بازیگران تئاتر میرسد، آن ها را «عالی» خطاب می کند و ادامه می دهد: با وجود بیمیلی به مطالعه، شاهد ظهور بازیگران خوبی در تئاتر و سینما هستیم که به سرعت جای نسلهای قدیمی تر را پر می کنند. امثال «نوید محمدزاده» را در این عرصه کم نداریم.
نویسندگان وطنی پیشتازترند
از او می خواهیم یک کتاب را از میان آثار مورد علاقهاش نام ببرد، سری تکان می دهد و میگوید: «نمی شود انتخاب کرد، چون به بقیه کارها ظلم میشود... حتی آثار خارجی»؛ اما اولویتهای مطالعه را در زمینه نویسندگان به ترتیب دوره کلاسیک یونان، عصر نئوکلاسیک الیزابت، رمانتیک ها، رئالیست ها و بالاخره آثار مدرن قرن بیستم برمی شمارد. همچنین توصیه می کند از «سوفوکل» شروع کنند؛ بهخصوص نمایش نامه «آنتیگون» که اثر بالینی این رشته است یا «اُدیپ» که برای آموختن و سیر مطالعاتی بسیار مناسب است.
به نظر رحمانیان، آثار نمایش نامهنویسی ایرانی ارزشی کمتر از بزرگ ترین آثار نمایشی جهان ندارد و در برخی نوشتهها حتی یک سر و گردن بالاتر است. وی خاطرنشان میکند: به عنوان نمونه آثار بیضایی را جدیدتر و مدرنتر از برتولت برشت میبینم یا آثار آنتوان چخوف را میتوان با کارهای رادی مقایسه کرد. از دهه 40 تاکنون صرف نظر از برخی انقطاعهای تاریخی، ادبیات نمایشی خوبی تولید کردهایم. حتی نویسندگان ما در زمینه درامنویسی بسیار بهتر از ادبیات داستانی عمل کردهاند. از آن جایی که ادبیات داستانی با اقبال عام مواجه است، بیشتر دیده میشود ولی ادبیات نمایشی از نظر کیفیت و خدمتی که به زبان فارسی میکند، از ادبیات داستانی جلوتر است.
دو فیلم سینمایی ساخته است ولی برای دریافت مجوز ساخت فیلم نامه «آدمکش» گلایههایی دارد. می گوید: تنها فیلم نامهای که بدون مجوز و دغدغه ساختم، فیلم بلند «کنسل» در کشور کانادا بود. به قول خودش، «آدمکش» کاری است که دوست دارد انجام دهد ولی تاکنون موفق به ساخت آن نشده است.این هنرمند تاکید میکند: کارگردان به یک باره تصمیم نمیگیرد، کاری را در سینما یا دیگر مدیومها شروع کند. گاه کارگردان امکان تعریف برخی از نوشتهها را تنها در یک مدیوم دارد. مثلا شیوه متفاوت اجرای «پسران طلایی» فقط امکان تلویزیونی شدن داشت، با آن روش نمیشد آن کار را در تئاتر اجرا کرد. رحمانیان، یکی از بهترین فیلم نامهنویسان و کارگردانانی که کارهایش را می پسندد، محمد رضایی راد معرفی میکند.
سالن استاندارد نداریم
باور دارد که تماشاچی خیلی زود بازیهای خوب و بد را تشخیص میدهد. کار نمایشی بسیار حساس است زیرا با ضعف در یک جزء نمایش و بازیها، همه کار از بین میرود. شاید به دلیل جلوهها و امکانات ویژه سینما، تشخیص برای بیننده سختتر باشد. در تئاتر، عواملی چون حضور، صدا و بدن خوب، برای هنرمند لازم است که با سالها تمرین، ممارست، تجربه و تمرکز حاصل خواهد شد. تربیت حس، مبحث فراموش شده حضور یک بازیگر نمایش روی صحنه است. در مقطعی که ما شاگردی میکردیم، استاد حمید سمندریان روی این موضوع خیلی حساس بود تا بازیگر بتواند انواع احساسات وجودیاش را بسته به روایت به نمایش بگذارد.وی ادامه میدهد: اکنون خودم در بحث پلاتوها، کلاسهای مستقلی را به صورت شخصی اداره و در آن ها روی این مفاهیم مهم اما مغفول، با شاگردانم کار میکنم. تمایلی به کار تحت نظر آموزشگاههای هنری ندارم، چرا که اصول و سبک کارشان و روش تدریس استادان مدعو، با کار یک استاد دیگر همخوانی ندارد.رحمانیان، بزرگ ترین مشکل امروز تئاتر کشور را «سخت افزاری» میداند و با نگرانی می گوید: سالن نمایش امن و حرفهای نداریم. باز با تاکید تکرار میکند: «حتی یک سالن با استانداردهای روز جهان در کشورمان نساختهاند» و هر اتفاقی به هر ابعادی در این سالنها بیفتد، فاجعهبار خواهد بود. حتی سالنهای خصوصی ما نیز دارای این مشکل هستند که تهران و شهرستان هم ندارد. امسال پنجاهمین سال گشت سالن نمایش رودکی است و 52 سال هم از عمر بنای تماشاخانه سنگلج می گذرد.
قرارداد صحنه برای هنرمندان
تعریف این هنرمند از جهان صحنه و نمایش اینگونه است: صحنه برای بازیگر و گروه اجرایی، یک جهان وسیعتر است که شاید در یک قاب صحنه خلاصه شود. صحنه یعنی این قرارداد که خانهای با چهار دیوار وجود دارد و یک دیوارش را به نفع تماشاگر برداشتهاند و همه بازیگران به سمت یک دیوار صحبت میکنند تا تماشاچی ببیند. به شخصه، تئاترهای محیطی را دوست دارم چون این قراردادها را بر هم میزند و از چارچوب تنگ صحنه میگریزد.طرح نمایشی جدیدش که قرار است از اول آذر به مدت یک ماه در پردیس شهرزاد تهران روی سن برود، قسمت دوم نمایش «ترانه های قدیمی» با عنوان «پیکان جوانان» است. همچنین شش ماهی است که روی نمایش «لاله زاری ها» پژوهش می کند. «لاله زاری ها»، داستان تحولات ساکنان این خیابان تاریخی را در سال 1358 و در حالی که تنها چند ماهی از آغاز انقلاب گذشته است، روایت می کند. در صورت نگارش این اثر، آن را طی سال آینده به اجرا در می آورد.
دیالوگ ماندگار
معتقد است که یکی از بهترین نمایش نامههایی که نوشته درباره مشهد است. نمایش «مسافران» رحمانیان با تِم مذهبی، سال 1395 ودر اختتامیه چهارمین دوره جشنواره تئاتر رضوی، در تالار وحدت روی صحنه رفت.او در این باره میگوید: بهترین دیالوگهایی که در عمرم نوشتم، در آن کار آوردهام.وی به جز مطالعه، تماشای فیلم و گوش دادن به موسیقی را نیز دوست دارد؛ البته انتخاب یک ملودی را بسته به حسی که در آن لحظه دارد، مشروط میکند، نه یک سبک یا خواننده خاص. تعدادی از کارهای رحمانیان، موسیقی ـ نمایش بودهاند.در پایان صحبت مان با لبخندی میگوید: تمام عمرم از درس خواندن و سفر کردن بیزار بودم، از قضا تمام عمرم به تحصیل و تدریس و سفر گذشت.
پــیــوســت
خاطره شنیدنی محمد رحمانیان از نمایشی با بازی «خسرو شکیبایی» و «امیر آقالو» را امروز در کانال «اخبار خراسان» تماشا کنید.