گلایههای دو هنرمند از تغییر رویکردها در عرصه سینما و تلویزیون:
تعداد بازدید : 43
برخی اسپانسرها، فضا را برای هنرمندان تنگ کرده اند
نویسنده : سروش
«روند فیلم و سریالسازی در ایران دستخوش تغییرات زیادی شده است، در نبود حمایتهای دولتی، این عرصه به دست اسپانسرهایی افتاده که دخترخاله یا پسرعموی خود را مقابل دوربین مینشانند و دیگر جایی برای حضور بازیگران پیش کسوت و آنهایی که در این عرصه استخوانی خرد کردهاند، نمیماند. پس نباید تعجب کرد اگر مدام از بازیگران قدیمی میشنویم که فضای سینما و تلویزیون در ایران مساعد نیست.»
اینها بخشی از اظهارات بابک نوری، بازیگر و کارگردان سینماست. این هنرمند که به همراه ساناز سماواتی بازیگر تلویزیون در دفتر روزنامه خراسان حضور یافت، دل پُردردی از فضای حاکم در عرصه هنر هفتم داشت. آن چه در ادامه میخوانید چکیدهای از گفت و گوی ما با این دو بازیگر است:
وقتی اسپانسرها حرف اول و آخر را میزنند
«خاطرم است، چندین سال پیش در کلاس بازیگری آقای تارخ، همراه 99نفر دیگر، زیر و بم بازیگری را میآموختیم. آن روزها همه ما سودای رسیدن به قلههای موفقیت در این عرصه را داشتیم اما شاید باورتان نشود که از آن جمع بزرگ، فقط سه یا چهار نفر توانستند جذب دنیای حرفه بازیگری بشوند.»
اینها را بابک نوری همراه با آهی میگوید و اضافه میکند: این روند در عرصه بزرگ تری نیز مصداق پیدا میکند. هم اکنون ما با انبوه دانشآموختگان رشتههای بازیگری روبه رو هستیم که اغلب جذب این عرصه نمیشوند و سرخورده از فرصتی که نصیبشان نشده، یا سراغ حرفه دیگری میروند یا خوش بینانه سر از حوزه تئاتر در میآورند و همه اینها به واسطه مافیایی است که در سینما و تلویزیون حضور دارد و چون در نقش اسپانسر عمل میکند، ترجیح میدهد آشنایان خود را به بازی بگیرد. خلاصه در این عرصه، تامینکننده مالی حرف اول و آخر را میزند.
از این هنرمند که خودش در آثار متعددی مسئولیت «انتخاب بازیگران» را بر عهده داشته، میپرسیم آیا او هم تحت فشار قرار میگیرد تا گزینههای تحمیلی را بپذیرد؟ وی در پاسخ میگوید: پیش از این، کار انتخاب بازیگران سادهتر بود، فردی را انتخاب میکردیم که بیشترین قرابت را با نقش داشت و از عهده کار برمیآمد اما حالا بعضی از تهیهکنندگان به من میگویند، به کسی نقش بده که با خودش آورده مالی یا اسپانسر همراه داشته باشد. نتیجه همه اینها میشود آن بازیگر سرشناس و پیش کسوتی که از سر درد دل میگفت؛ چهارسال است کسی با من تماس نگرفته و نقشی پیشنهاد نداده که حتی بگویم میپذیرم یا نه؟!
ساناز سماواتی در ادامه حرف او میگوید: سابقه هنر و هنرمندی در ایران نشان میدهد که هنرمندان، کمتر در رفاه بودهاند. در گذشته میشد بهانه بیاوریم که ارزش هنر را با پول طاق نمیزنند اما حالا نگاه به هنر مادی شده و این رویکرد، هنر را ویران خواهد کرد. البته بخشی از اقتضای این رویکرد متوجه شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه است که موجب میشود، تفکر غالب ساخت و عرضه محصول باشد و برای تامین هزینه آن از کیفیت اش چشم بپوشیم.
وی میافزاید: در چنین فضایی دور از انتظار نیست اگر یک اسپانسر و سرمایه گذار، بخواهد آشنایانش را به عنوان بازیگر به کار بگیرد و رویه او در تلویزیون و سینما مورد پذیرش باشد.
مخالف ورود هنرمندان جوان نیستیم اما نه از دل جریانهای خانوادگی و مافیایی
سماواتی تاکید کرد: من مخالف ورود نسل جدید به عرصه هنر نیستم و باور دارم زایایی هنر با خون پُرجوش و جوان میسر میشود اما چگونگی ورود چهرههای نو به این عرصه است که ما را نگران میکند. دیگر از دل آموزشها، هنرمند جدیدی به سینما معرفی نمیشود و اگر بخواهی به عنوان یک چهره تازه در این عرصه بدرخشی، باید یا بخشی از یک جریان خانوادگی و مافیایی تاثیرگذار باشی یا برای نقشآفرینی، درصد بپردازی.
وی که خودش بازرس انجمن بازیگران است، از ضعف در ساختارهای حمایتی میگوید و ادامه میدهد: من به مسئولان صدا و سیما هم این نکته را گفتم که متاسفانه هنرمندان ما در فقر حمایت به سر میبرند و دست اسپانسرها در سطح گستردهای باز گذاشته شده است. بعضی از هنرمندان ما با مشکل معیشتی مواجه اند اما به رسم آبروداری ایرانیان، صورت را با سیلی سرخ نگه میدارند. از آنها خواستم تا قوانینی را برای حمایت از هنرمندان قدیمی پیشبینی کنند که لااقل دغدغه معیشت آنها رفع شود.
استفاده از ضریب نفوذ «هنرمند» برای اصلاح جامعه
ساناز سماواتی سفیر سلامت، سفیر پیشگیری از اعتیاد، سفیر صنایع دستی، سفیر مهربانی، سفیر هپاتیت، همیار کودکان کار، حامی محیط زیست و حیوانات است. خلاصه رزومه پر و پیمانی در حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دارد. بابک نوری هم به مثابه او گروه مردم نهادی دارد که به کمک آن آرزوهای کودکان محروم را برآورده میکند و همین امسال هزارو 666 آرزو را به ثمر رسانده است.
از آنها درباره سهم و نقش هنرمندان در این نوع کنشگریهای اجتماعی میپرسیم. نوری در پاسخ عنوان میکند: معتقدم هم اکنون جامعه ما شرایطی دارد که هنرمندان نمیتوانند برای کمک صرفا به یک پست اینستاگرامی بسنده کنند و باید حضوری عملیاتی داشته باشند. با همین نگاه بود که من این گروه را تشکیل دادم و در قالب برنامههای گلریزان، تحقق آرزوهای کوچک این کودکان مظلوم را پیگیری میکنم. هدیه واقعی را مردم عزیزی میدهند که در این راه با ما همراه میشوند. باور دارم در سرزمین اسلامی من، هر فرزند یتیم باید بینهایت پدر و مادر داشته باشد که از او حمایت کنند.
سماواتی نیز در ادامه حرف همکارش بیان میکند: معتقدم اگر مردم، مرا هنرمند خطاب میکنند، این واژه معنایی خاص و متعالی دارد. نگاهها به عملکرد من متفاوت است و به تبع بازخورد حرف و کار من نیز در جامعه دیده میشود. همین فرصت را باید غنیمت دانست و از این عنوان هنرمندی برای کمک به همین جامعه و مردمان آن بهره جست. خوشحالم که بازخورد خوبی از کارهایم در فضای مجازی میگیرم و همین به من برای ادامه این راه قوت قلب میدهد.