سه خواهرند که با توجه به علاقه پدرشان به تعلیم و تربیت معلم شدند و با وجود این که از معلمی بازنشسته شده اند اما باز هم تعلیم و تربیت را رها نکرده اند و هنوز یار و یاور مدرسه اند، افتخارالسادات میر صدرایی معلم و خیر مدرسه سازی است که در روزی که برای افتتاح مدرسه اش به جوین رفته بود، دچار حادثه ای شد و بهمن ماه سال گذشته به ندای حق لبیک گفت، اما بنا به خواسته او، خواهرش سرور السادات راهش را ادامه میدهد. وی همین چندی قبل بعداز زلزله فریمان به روستای نریمانی رفت و وقتی وضعیت دانش آموزان را دید، ساخت دو مدرسه را کلنگ زنی کرد و حالا امیدواراست تا قبل از مهر ماه مدرسه برای دانش آموزان زلزله زده به بهره برداری برسد. گفت و گوی ما را به مناسبت دوازدهم اردیبهشت روز بزرگداشت مقام معلم با سرور السادات میر صدرایی می خوانید.
آغاز معلمی از سال 1334
افتخارالسادات در سال 1335 و سرورالسادات در سال 1334 معلمی را آغاز کردند و عزت السادات هم که یکی دو سال از سرورکوچک تراست، یک سال بعد از خواهرش معلم شد.
قرعه شغل 3 خواهر به نام معلمی
پدرم سیدمصطفی میرصدرایی فردی روشنفکر بود، با وجوداین که درآن زمان تحصیل دختران را بد میدانستند اما او ما را به دبیرستان فرستاد تا درس بخوانیم، با تاکید پدرم ادامه تحصیل دادیم و قرعه شغل من و دو خواهردیگرم به نام معلمی افتاد.البته مرحوم پدرم نه تنها دغدغه باسواد شدن مردم را داشت بلکه در کارهای خیرهم مشارکت داشت این را بعد از فوت پدرم فهمیدیم ،چون برخی افراد مراجعه میکردند و میگفتند این مبلغ را به ما داده است...
علاقه به معلمی
خواهرم افتخارالسادات علاقه زیادی به معلمی و دانش آموزان داشت. او 38 سال خدمت کرد واگر چه بهترین ساعات عمرش را با دانش آموزان بود اما هیچ وقت اظهار خستگی و ناراحتی از کار تدریس نمیکرد.
معلم بودیم و بیشتر از همه وضعیت دانش آموزان را میدیدیم، در گذشته کلاسها بیش از 30 دانش آموز داشت ، وقتی با بچهها هستیم و مهر و محبت بچهها را میبینیم انرژی پیدا میکنیم که قابل توصیف نیست... خواهرم میگفت اگر بمیرم و دوباره زنده شوم باز هم معلم میشوم ... من هم همین طور ... اکنون که حدود 81 سال سن دارم همین انرژی بچهها مرا سرپا نگه داشته است...
آشنایی با خیران مدرسه ساز
آشنایی ما با مدرسه سازی به آشنایی مان با خانواده مرحوم دکتر فرخ و خانم خسروپناه که خیر مدرسه ساز بودند، برمی گردد، روزی صحبت از مدرسه سازی شد، خواهرم برای مدرسه سازی ابراز تمایل کرد، من به مجمع خیران مدرسه ساز در خیابان ارگ که منزل دکتر فرخ بود مراجعه کردم، آن جا آقای شربتدار از آشنایان را دیدم و ازوی راهنمایی گرفتم.به منزل مراجعه کردم و برای خواهرم نحوه مشارکت در مدرسه سازی را توضیح دادم. خواهرم مبلغی را در اختیارم قرار داد که به حساب مجمع خیران واریزکردم، بعد از آن آقای شربتدار در تماس تلفنی اعلام کرد قصد داریم مدرسه ای سه کلاسه در گلبهار بسازیم و دوباره اعلام کردند که ساخت مدرسه ای 6کلاسه در حومه سبزوار و جوین که وضعیت نامناسبی دارد، در نظر گرفته اند که شروع ودر کمتر از یک سال ساخته شد.
آخرین دیدار با دانش آموزان بعد از افتتاح مدرسه
برنامه افتتاح مدرسه به دلیل سردی هوا یک بار به تعویق افتاد. در بهمن ماه سال 95 پس از افتتاح مدرسه ای به خانه معلم رفتیم، کنارش دبیرستانی قرار داشت، دانش آموزان سر گرم بازی بودند و خواهرم به تماشای بچهها رفت و آخرین دیدارش را با دانش آموزان داشت، بعد از آن زمین خورد و سه ساعت بعد هم به خواب ابدی فرو رفت...
ادامه راه خواهر
در همان حال که دانش آموزان را مینگریست، گفت تصمیم دارد دبیرستانی را بسازد اما اجل مهلتش نداد. بعد از فوتش با مشورتی که با برادرم سیدمحمد داشتیم با مجمع خیران مدرسه ساز تماس گرفتم و اعلام کردم که تصمیم داریم نیت خیر خواهرمان را انجام دهیم.
بعد از مدتی از مجمع خیران مدرسه ساز تماس گرفتند و گفتند مدرسه ای در زلزله اخیر فریمان تخریب شده است و نیاز به نوسازی دارد، به همراه خواهر کوچکم به روستای نریمانی فریمان رفتیم. در حیاط مدرسه 9چادر برپا شده بود و بچهها روی زمین کلاس درس شان را برگزار میکردند. دیدن این منظره تاثیر زیادی بر من و خواهرم گذاشت، آن جا گفتند از 12 سال قبل باید این مدرسه نوسازی میشده اما این کار انجام نشده است. همان جا آمادگی خود را برای ساخت مدرسه اعلام کردیم و ساخت دو مدرسه کلنگ زنی شد تا نیت خیر خواهرم برآورده شود ...
عشق مدرسه سازی...
سرور السادات درباره ادامه راه خواهرش در مدرسه سازی میگوید: قدم اول را که بر میداریم، احساسی در انسان به وجود میآیدکه دیگردلش میخواهد هرآنچه دارد در همین راه خرج کند، آدم عاشق مدرسه سازی میشود....
خواهرم عزت السادات نیز که فرهنگی است و برادرم سید محمد همراه ما هستند که همراهی آنها بهترین کمک است. افتخارالسادات همچنین تصمیم داشت درمانگاهی هم بسازد که الان ساخت مدرسه را شروع کردیم و ان شاءا... بعد از که این مدرسه ساخته شد، با کمک دولت این کار را هم انجام خواهیم داد.
گامهای بعدی مناطق محروم
اگر خدا توفیق بدهد در مناطق محروم و دور افتاده روستایی مدرسه خواهم ساخت چون در مناطق محروم، استعدادهای نهفته زیادی وجود دارد که اگر شرایط مناسب تحصیل را داشته باشند، کشف میشوند...
خیر شدن سرمایه نمیخواهد
از این به بعد میخواهم برای مدرسه سازی بقیه را نیز تشویق کنم، مشارکت در مدرسه سازی نیاز به سرمایه آن چنانی ندارد، الان یک خیر حتی با 10 میلیون تومان هم میتواند در تامین کمکهزینه ساخت یک کلاس مشارکت کند و یک کلاس درس به نام خیر باشد، شاگردانی که در آن کلاس درس بخوانند برای فردی خیرثوابش ثبت میشود و خداوند کار خیرش را بی اجر و مزد نمیگذارد...