«ونگوگ» در مسجد نصیرالملک!
گپوگفتی با «علیرضا کریمیمقدم» تصویرساز خوش ذوقی که جزو نسل اول کارتونیستهای مطبوعاتی بود و طی چند سال اخیر هم با سبک جدیدش حول محور شخصیت «ونگوگ» مورد اقبال جهانی قرار گرفتهاست؛ درباره تاثیرهنر بر زندگی
سیدمصطفی صابری | روزنامهنگار- تصور کنید اگر هنرمند بزرگی مثل «ونگوگ» بخواهد مسجد نصیرالملک را روی بومش بیاورد، چه میکند؟ یا اگر «ونگوگ» بخواهد وارد یک مکالمه ذهنی با هنرمند معروف دیگری مثل «فریدا» شود. چند سالی است «علیرضا کریمیمقدم» کارتونیستی که آثارش را در دهه70 در بسیاری از جراید دیده بودیم و جنس قلمش بسیار آشناست، «ونسان ونگوگ» نابغه هلندی را محور آثارش قرار داده و او را در موقعیتهای مختلف نشان میدهد. انگار قرار است جهان را از دید «ونگوگ» اما به قلم او ببینیم. «کریمیمقدم» متولد 1354 است و دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته گرافیک از دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران، 15 سال هیئت علمی دانشگاه بوده و چند سالی است در لیسبون پرتغال زندگی میکند. به بهانه پربازدید شدن آثارش که در آنها «ونگوگ» در موقعیتهای فانتزی، گاهی کمدی و جذاب مثل فیلم «لئون»، «رستگاری در شائوشنگ» و حتی شب یلدای ما قرار دارد که مخاطب را به فکر فرو میبرد، با او همکلام شدیم تا از دنیای هنر، خلاقیت و راههای کشف ایده بگوید.
«ونگوگ» بستر انتقال پیامهایم است
بعید است طی دهههای اخیر اهل مطبوعات بوده و یکی از آثار «کریمیمقدم» را ندیده باشید. کسیکه خیلی زود وارد دنیای تصویرسازی مطبوعاتی شد؛ خودش سیر حرفهاش را اینطور تعریف میکند: «سال 70 اولین کارم که یک کاریکاتور بود در مجله «طنزوکاریکاتور چاپ شد، حالا هم حدود 5،4 سالی ادغام تصویرسازی و کاریکاتور با محوریت ونگوگ را بهصورت تخصصی کار میکنم و خیلی از پیامهای اجتماعی و فرهنگی مدنظرم را با حضور او منتقل میکنم».
هنر نوعی تراپی است
«کریمیمقدم» درباره اینکه هنر چه جایگاهی در زندگیاش دارد، میگوید: «کسانیکه کار هنری کردند در هر شاخه و رشتهای، میدانند هنر نوعی تراپی و درمان برای روح و روان انسانهاست. بهخصوص برای کسانیکه حرفهشان این است؛ برای امثال من هرچند شغل و حرفهمان هنر است اما اگر شغلم این نبود از لحاظ روحی آسیب میدیدم، چون وقتی کار هنری میکنیم به چیز دیگری فکر نمیکنیم و تمرکزمان روی خلق کار جدید است تا به بهترین شکل انجام شود که این تمرکز احساس خوشایندی به فرد میدهد. بهخصوص در این زمانه که مشکلات و گرفتاریهای زیادی داریم، به همین دلیل هنر برای من راهی است برای فرار از مشکلات و فکر نکردن به دغدغهها در لحظه خلق اثر. من این موضوع را از افراد مختلف شنیدم که در لحظه خلق اثر، از همه چیز فارغ میشوند برای همین به همه توصیه میکنم سراغ هنر بیایند، در هر شاخهای که دوست دارند. چون در این برهه هنر کمک میکند تا تمرکز فکر داشته باشیم».
حال خوب با هنر
از «کریمیمقدم» میپرسم برای آنکه از هنر لذت ببریم و اثرش را در زندگی حس کنیم چطور باید سراغ هنر بیاییم؟ میگوید: «بهنظرم این موضوع فرمول خاصی ندارد؛ ممکن است یک نفر به موسیقی علاقه داشته باشد که حتی در آن هم سبکهای مختلفی وجود دارد و دیگران به زمینههای دیگر هنر مثل خوشنویسی و...، اصلاً قابلیت و خاصیت هنر این است که انسانها را از هر گروه و دستهای میتواند اقناع کند؛ اینقدر هنر گستردگی دارد و با روح و روان انسانها در همتنیده است که هر انسانی با هر روحیه و سطح فکری میتواند شاخهای را انتخاب و حالش را با آن خوب کند. بهنظرم هنر یک معجزه است؛ مثل یک نور در تاریکی و نعمتی که باید قدرش را در این زمانه بیشتر از هر وقتی بدانیم. حالا یکسری افراد مخاطب هنر هستند و یک سری هم خالق هنر که این گروه دوم وظیفه سنگینی دارند تا برای اکثریت تولید محتوا کنند».
میخواهم خوشبینی به آینده را تزریق کنم
از این هنرمند که حال آثارش واقعاً خوب است و مخاطب بعد از تماشای آنها قطعاً حسی متفاوت دارد، میپرسم سعی میکند چه حالی در مخاطبش ایجاد کند؟ که میگوید: «تمام تلاش من در تولید آثارم این است که امید به زندگی را به افراد بدهم. در تمام کارهای من این حس نیست که فضا تیره و تار باشد؛ البته از نظر محتوا این حرف را میزنم نه فرم. ممکن است یک روزی در فرم و اجرا تیرگی باشد اما در نهایت همیشه پیام کار من خوشبینی به آینده است؛ و اینکه مخاطب بداند تنها چیزی که میماند عشق و دوست داشتنی است که انسانها به هم میدهند.»
علاقه زیادی به شیشههای رنگی مسجد نصیرالملک دارم
یکی از جالبترین آثار «کریمیمقدم» حضور ونگوگ در مسجد نصیرالملک شیراز با بوم نقاشی است. اثری که هم معماری و هنر ایرانی را معرفی میکند، هم یک اثر زیبا را از زاویه دید ونگوگ نشان میدهد. از کریمیمقدم میخواهم درباره این اثر برایمان بگوید: «تمام سعی من این است که کاراکترم را در فضاها و موقعیتهای مختلف قرار دهم. باید فانتزی ذهنم را آنقدر قوی کنم که ونگوگ با آدمها و مکانهایی که باورکردنی نیست، ارتباط برقرار کند. به این بهانه مکانها و موقعیتهای مختلفی را به مخاطب جهانی معرفی میکنم. در همین راستا وظیفه خودم میدانستم که هنر، فرهنگ و معماری ایران را در آثارم معرفی کنم. بهخصوص اینکه از قبل علاقه زیادی به شیشههای رنگی مسجد نصیرالملک داشتم، مسجدی که در همهجای دنیا شناخته میشود و گردشگری نیست که به ایران بیاید و به این مکان زیبا نرود. البته بازهم در آینده قطعاً جاهای مختلف ایران را با ونگوگ کار خواهم کرد».
با اضافهشدن «ونگوگ»،مخاطبم بیشتر شد
زبان آثار کریمیمقدم بینالمللی است؛ پیش از اینها یعنی زمانی که در ایران برای رسانههای مکتوب کارتون طراحی میکرد، شخصیتها و فضاسازیهایش هم برای مخاطب داخلی قابل درک و شیرین بود، هم جنسش طوری بود که اگر مخاطبی خارجی اثر را میدید فارغ از زمان و مکان، محتوا را درک میکرد. حالا این هنرمند بیشتر به زبان مخاطب جهانی نزدیک شده، از او میخواهم درباره بازخورد داخلی و خارجی به این سبک جدید از آثارش بگوید: «بیشتر از سه دهه است در حال کار هستم اما از زمانیکه کاراکتر ونگوگ را اضافه کردم مخاطبانم چند برابر شد. هرچند نگاه و ایده همان است که قبلش داشتم؛ اما مخاطبان جدیدی بهخصوص در خارج از کشور پیدا کردم. بدنیست بدانید با اینکه در ایران استقبال از کارهای من خوب است اما به اندازه خارج از کشور نیست که شاید دلیلش این باشد که مخاطبان ایرانی تفاوتهایی را بین خودشان و دنیای ونگوگ احساس میکنند؛ اما این تفاوت در دنیای مخاطب خارجی کمتر حس میشود».
راحت و صمیمی با آقای ونگوگ
اما کم کم فکر میکنم وقتش شده که بروم سراغ سوال اصلی درباره «ونگوگ» که فصل مشترک بیشتر آثار اوست تا دلیلش را بگوید؛ «علیرضا» میگوید: «این سوالی است که همیشه از من میشود و صرفاً یک علاقه شخصی است که از بچگی با من بوده؛ راستش ورود من به دنیای هنر وامدار این هنرمند است. به نظر من ونگوگ جزو هنرمندانی است که بیشترین مخاطب را در جهان دارد و در هر خانوادهای که بروید یک نفر هست که او را بشناسد. من از این فرصت استفاده کردم تا ونگوگ به نوعی برند من باشد، یعنی او کاراکتر اصلی ماجراها و داستان هایی است که دوست دارم به مخاطب بگویم. هر حرفی که بخواهم در آثارم بگویم از طریق ونگوگ میگویم. هم جذابیت دارد. هم مخاطب همزاد پنداری میکند. هم من میتوانم حرفم را راحتتر و صمیمانه به افرادی که مخاطبانم هستند، برسانم».
چطور خلاق باشیم؟
همه ما دوست داریم در جنبههای مختلف زندگی و کارمان ایدههای جدیدی داشته باشیم و خلاقیت را به آنها تزریق کنیم. شاید یک هنرمند خوشایده مثل «کریمیمقدم» بتواند به ما بگوید چرا و چطور باید خلاق باشیم: «اعتقاد شخصی من این است که همه افراد بدون استثنا خلاقیت دارند و در نهاد همه قرار داده شده اما کشف آن مهمتر از خود آن است تا بتوانیم از آن استفاده کنیم. ما باید این استعداد و خلاقیت را پیدا کنیم. اگر آدمهایی را میبینیم که در زمینه هنر کشف و معروف شدند؛ اینها کمی هوش بالاتری نسبت به بقیه داشته اند اما اتفاق عجیبی در آنها نیفتاده و فقط استعدادشان را کشف کردند. 90 درصد مسیر موفقیت، کشف استعداد است که بدانیم در چه زمینهای توانایی داریم تا آن را رشد دهیم و به نقطهای برسانیم که با مردم ارتباط برقرار کنیم. خود ونگوگ شغلهای مختلفی را امتحان کرده بود؛ اما در نهایت در سال های پایانی عمرش استعدادش را کشف کرد و الان جزو 10 نقاش برتر تاریخ است.
چالشی که ادامه دارد
خلق اثر هنری با یک شخصیت چالشی دشوار است که «کریمیمقدم» تا بهحال از عهدهاش برآمده، اما برایم جالب است بدانم تا کی به این چالش ادامه خواهد داد. خودش میگوید: «ادامه دادن این کار یک دلیل مشخص برای خود من دارد؛ اینکه تا کی میتوانم با داشتن یک موضوع مشخص و یک کاراکتر ثابت اثرجدید و قابل قبول برای مخاطب خلق کنم. این یک چالش کاملا شخصی برای خودم است، یک نوع تمرین، یک نوع ریاضت کشیدن! فکر میکنم فعلا توان خلق اثر با این موضوع را داشته باشم».