حمیدرضا حلاجیان- نمایش «مغازه خودکشی» که برگرفته از رمانی به همین عنوان است جدیدترین اثر حسین اکبرپور، مدتی است که روی صحنه تئاتر مشهد رفته و این هفته آخرین اجراهای خود را خواهد داشت. به بهانه استقبال پرشور مخاطبان از این نمایش، گپوگفتی با کارگردان این اثر داشتیم. وقتی به اکبرپور از وجد مخاطبان از اثر او گفتم مزاح هوشمندانهای کرد و گفت احتمالا اتفاقی بوده و ادامه داد: اگر اتفاق متفاوتی را شاهد بودهاید شاید به این خاطر است که خود من دوست دارم متفاوت کار کنم و به زعم خودم از نمایش قبلیام گذر کنم و همچنان در حال تجربه هستم و هر نمایش را به مثابه یک تجربه نگاه میکنم و علاوه بر همه اینها باید گفت علاوه بر دانش تئوری که هر کارگردان نیاز دارد، قسمت احساسات من قویتر از فرم است و این شاید موجب تفاوت در اثر شده است.
میزانسن و دکوپاژهای خلاقانه
شاید بتوان نوع خاص میزانسن ها و دکوپاژ خلاقانه را مهمترین شاخصه این نمایش دانست، یکی از تکنیک هایی که کارگردان در این راستا استفاده کرده، استفاده به جا و کاملا همگن از تصویر در نمایش است که به وسیله آن توانسته یک دید ناظر دیگر به مخاطب ارائه کند و از این زاویه دید، دکوپاژی خلاقانه را ترتیب دهد و از همه مهمتر بتواند کاملا ریتم نمایش را کنترل کند. اکبرپور در این باره توضیح می دهد: چند سالی است که ما با نقش پر رنگ رسانهها در زندگی روبهرو هستیم و این رسانهها باعث به وجود آمدن موقعیتهای مختلف و حتی جهتدادن به افکار میشوند. خود من چند سالی است که نیازهای خودم را در بستر اینترنت برطرف میکنم. نمی توان تاثیر این موضوع را در زندگی آدمی به معنای کلی و کارگردان و نویسنده و بازیگر و هر نقش دیگری به معنی خاص کتمان کرد. تصویر، در نمایش ما بازتاب این نقش پررنگ رسانهها در زندگی است. اگرچه جالب است که قبلا خود من از مخالفان جدی حضور تصویر در صحنه نمایش بودم و البته در این نمایش سعی کردم تصویر را به سمت تصویرهای زنده ببرم و یک دید متفاوتتر از آنچه مخاطب روی صحنه میبیند به تماشاگر ارائه دهم.
روایت اکبرپور از رسیدنش به این متن هم جالب است. او دراین باره این گونه میگوید: «مغازه خودکشی» یک رمان معروف کمدی سیاه است که دوسال پیش آن را را خواندم. پیشنهاد خانم محمدی بود که می توان این را تبدیل به نمایشنامه کرد، ابتدا من بر اساس این رمان یک نمایشنامه نوشتم که بعدتر با معین رواقی صحبتها جلو رفت و به این نتیجه رسیدیم که معین هرکاری که میخواهد با نمایشنامه من انجام دهد و نویسنده اثر شود و این نمایش روی صحنه برود.
همبستگی جدی اثر با زندگی واقعی
شاید ارتباط مناسب مخاطب با این اثر را باید در همبستگی جدی اثر با زندگی واقعی دید، اگرچه نمایش هرگز نمیخواهد یک اثر رئال به نظر برسد، اکبرپور این ارتباط تنگاتنگ را این چنین روایت میکند: یک نکته جذاب برای من این است که ما روی صحنه یک کارکتر را میکشیم و البته یک دقیقه قبل تر یا دو قیقه بعدتر از آن، اتفاقی روی صحنه می افتد که مخاطب را میخنداند این دقیقا واقعیت دنیای موجود است و کاری هم نمیتوانیم بکنیم، مانند وقتی که ما در اینستاگرام با صحنه وحشتناک و گریهآوری روبهرو میشویم و البته تصویر بعدی ما را میخنداند. من تلاش کردم که این کمدی سیاه رمان را حفظ کنم.
یک بازی دوست داشتنی کارگردانی «مغازه خودکشی»، استفاده از عناصر نمایشهای دیگر کارگردان در این اثر بود که ناخودآگاه ذهن تماشاگر را به نمایشهای قبلی وصل میکرد. اکبرپور این موضوع را این چنین روایت میکند: ردپای سه تا از نمایشهایی که تا الان کار کردهام در این اثر پیدا بود و این یک نظریه در تئاتر مدرن است که مخاطبی که با این ارجاعات روبه رو می شود ناخودآگاه نمایشهای قبلی را در ذهن خود بازساخت میکند و من دوست داشتم که کاراکترهای نمایشهای قبلی همچنان جاری و ساری باشند تا این داستان برای مردم ادامه داشته باشد.
علاقه مندان به این نمایش می توانند امروز در یک سانس ساعت 18 و تا پایان هفته در دو سانس 18 و 20:15 به تماشای این اثر در پردیس تئاتر مستقل مشهد واقع در حدفاصل میدان حافظ و صارمی 50 بنشینند.