پای صحبت 4 خبرنگار قدیمی و مرور خاطرات روزهای دشوار خبرنگاری
تعداد بازدید : 51
مصاحبه با واکمن، عکاسی با «لوبیتل»
نویسنده : محمد حسام مسلمی
تمام دلخوشی هایشان عکسهایشان است؛ خانه هایشان پر شده از عکسها و روزنامه های قدیمی، لوحهای سپاس و یادگاریهایی که از دوران خبرنگاری تا به حال نگه داشته اند. بعضی حالا دیگر فقط با عصا توان راه رفتن دارند، کمی هم صحبت کردنشان کند شده است و با لحنی آرام سخن می گویند، اما همچنان روحیه پرسشگری در وجود آنها موج می زند. آنهایی که روزهایشان را در تحریریه های خبر به شب رساندند و حالا به خاطرات خوش آن روزها لبخند می زنند. در 17 مرداد ماه و سالروز شهادت خبرنگار شهید محمد صارمی، فرصتی فراهم شد تا بار دیگر از پیشکسوتان عرصه خبر یادی کنیم.
40 سال روزنامه نگاری
«محمد حسین ملکی» را قدیمی های خراسان می شناسند. وی با تواضع و رویی گشاده پذیرای گفت وگو با ما می شود، از او می خواهیم بیشتر خودش را معرفی کند؛ می گوید: محمد حسین ملکی متولد چکنه سرولایت هستم، شناسنامه ام سال تولدم را 1312 شمسی نشان می دهد ولی از آنجا که وقتی می خواستند به روستا شناسنامه بدهند حدود 3 سال زمان می برد تا صادر شود، در حقیقت متولد 1310 هستم. از او می پرسم از کی و چگونه به دنیای خبرنگاری علاقه مند شدید که می گوید: در حقیقت علاقه من به این حرفه به 70 سال پیش بر می گردد. آن موقع که از معدن نیشابور به درگز با قاطر نمک حمل می کردند و از مرز عشق آباد، روزنامه «مردم» کشور شوروی را به چکنه می آوردند. از همان زمان شغل خبرنگاری و تهیه خبر برایم جالب بود و دوست داشتم این حرفه را تجربه کنم تا این که سال ها بعد، در کنار شغل معلمی، خبرنگار آزاد روزنامه خراسان در سر ولایت هم شدم و حدود 40 سال این همکاری را ادامه دادم. از نحوه خبررسانی و نوع خبرها در آن زمان سوال می کنم که می گوید: آن زمان مثل الان فکس و ایمیل و تلگرام و ... نبود. اخبار سرولایت چند خبر در هفته بیشتر نبود که آن ها را با قلم و کاغذ می نوشتم. عکس های خبر را هم که با دوربین های قدیمی لوبیتل می گرفتم، در قوچان ظاهر می کردند. خبر و عکس ها را به یکی از رانندگان می دادم که به قوچان ببرد، از طرف روزنامه خراسان هم می آمدند آن جا و تحویل می گرفتند و بالاخره خبر بعد از گذشت سه روز از زمان وقوع، چاپ می شد.
آرزویی که برآورده شد
نفس عمیقی می کشد و از این که مدت زمان زیادی است از دنیای خبرنگاری دور شده ابراز ناراحتی می کند و می گوید: «دلم برای تهیه خبر و گزارش تنگ شده و آرزو دارم یک بار دیگر «واکمن» خبرنگاری ام را به دست بگیرم و با فردی مصاحبه کنم. هر از گاهی واکمن خبرنگاری ام را نگاه می کنم و با نگاه کردن به آن تمام خاطرات دوران خبرنگاری در ذهنم تداعی می شود و آرزو می کنم که دوباره به دنیای خبر وارد شوم». ناگهان چیزی به ذهنم می رسد، واکمن را به دست آقای ملکی می دهم و می گویم «من در خدمتم، شما خبرنگار باش و با من مصاحبه کن». لبخند شیرینی می زند، انگار دنیا را به او داده اند و از فرصتی که برایش فراهم شده است تا یک بار دیگر خبرنگار شود احساس خوشحالی می کند. سریع واکمن خبرنگاری اش را می آورد و مصاحبه با من را شروع می کند.
47 سال قبل و یک آگهی خراسان
«غلامرضا عنایتی» یکی دیگر از پیشکسوتان عرصه روزنامه نگاری است که بیش از 33 سال در روزنامه خراسان فعالیت داشته است. او هم مثل ملکی عاشق کارش بوده و حالا نیز هر از گاهی مشکلات مردم را روی کاغذ می آورد. از او می خواهم خودش را معرفی کند و برایمان بگوید که چگونه وارد عرصه خبرنگاری شد. می گوید: غلامرضا عنایتی متولد 1329 هستم. سال 1348 در یک شرکت حسابدار بودم و وقتی یک روز صفحات روزنامه خراسان را ورق می زدم، آگهی استخدام خبرنگار را دیدم و همین آگهی باعث شد درخواست همکاری بدهم و بعد از مدتی خبرنگار شوم. زمانی که به عرصه خبر وارد شدم، متوجه شدم خبرنگاران کارشان چه قدر در جامعه تاثیر گذار است. هر چه زمان می گذشت خبرنگاری برای من جذاب تر می شد و باعث شد من عاشق کارم شوم البته این مطلب را هم باید بگویم من از معدود افرادی هستم که تمام موقعیت های کاری روزنامه را از جمله معاون سردبیری، مدیر آگهی ها، مسئول امور مالی و مسئول چاپ و ... تجربه کرده ام. اما خبرنگاری برایم تجربه ای متفاوت بود و اگر به دوران جوانی برگردم باز هم خبرنگاری را انتخاب می کنم. عنایتی تعدادی از گزارش هایی را که از او چاپ شده است ، به من نشان می دهد و می گوید: همیشه سعی می کرده ام گزارش های اجتماعی و انتقادی بنویسم، اولین گزارشی که از من چاپ شد درباره ضرر نوشابه های گاز دار بر سلامت انسان بود.
لذت نوشتن خبر
به سراغ یکی دیگر از خبرنگاران پیشکسوت می روم. «حسن تقی زاده» که حدود 20 سال در این حرفه فعالیت کرده است می گوید: متولد 1309 در بجستان هستم و بیش از 32 سال در آموزش و پرورش خدمت کردم. از او می پرسم چطور شد به حرفه خبرنگاری علاقه مند شدید؟ و برایم از آن روزها تعریف می کند: سال 1327 آقای عظیمی که یکی از تجار بجستان بود در کنار فعالیت تجاری خود خبرهای بجستان را هم به روزنامه خراسان می فرستاد؛ اما پس از مدتی به خاطر کهولت سنی که داشت از من خواست در این کار کمکش کنم. این طور شد که من بعد از این که از آموزش و پرورش بازنشسته شدم به مدت20 سال کار روزنامه نگاری را ادامه دادم. می گوید: لذتی که از نوشتن خبر می بردم وصف ناشدنی بود و هیچ کار دیگری برایم جذابیت نداشت. این حس خوبی که در کارم داشتم باعث موفقیت خودم و خانواده ام در زندگی شده است. چهار پسر دارم که دو نفر آن ها پزشک هستند و دو نفر دیگر هم مهندس اند و با افتخار می گویم که موفقیت فرزندانم در سایه فعالیت من در حرفه خبرنگاری و افزایش اطلاعاتم نسبت به حوزه های مختلف حاصل شد.
خاطره سوم شهریور 1322
اما «احمد ملا زاده یزدانی» 98 ساله که از 68 سال قبل و اولین روز انتشار، مخاطب روزنامه خراسان بوده، روزگاری خود خبرنگار بوده است. ملا زاده یزدانی که عمری نزدیک یک قرن دارد ، شروع حرفه خبرنگاری اش را از سال 1320 عنوان می کند و می گوید: سال 1320 بود که فضای خوبی برای فعالیت های مطبوعاتی ایجاد شد و من هم به دلیل علاقه ای که به این کار داشتم، کارم را در روزنامه اطلاعات شروع و به مدت 10 سال فعالیت خبری کردم. از او می پرسم چه خبرها و گزارش هایی کار کردید که به دل خودتان خیلی نشسته است؟ می گوید: سوم شهریور سال 1332 بود که مقاله ای در انتقاد از رفتار رژیم پهلوی با مردم نوشتم و وقتی این مقاله منتشر شد، من را بازداشت کردند. اتفاق تلخی بود اما این که توانستم در فضای خفقان آور آن روزها مطلبم را بنویسم و از حقوق مردم به ویژه افراد مستضعف دفاع کنم، خوشحالم می کرد.