بازیگری و دیوار چهارم!
بازیگری برای برخی نوجوانها یک هدف جدی است و اگر شما هم جزو این دسته هستید، خوب است با مفهوم «دیوار چهارم» آشنا شوید. دیوار چهارم یک راهکار فراداستانی است که در آن یک شخصیت یا تعدادی از شخصیتها جوری رفتار کنند که انگار از حضور مخاطب آگاه هستند؛ برای مثال با او مستقیم صحبت میکنند. این تکنیک علاوه بر سریال و فیلمسازی در ساخت کارتون و بازیهای ویدئویی هم استفاده میشود. در واقع دیوار چهارم صحنهای است که مخاطب در حال تماشای آن است و با آن مثل یک آینه یکطرفه برخورد میکند. توضیحاتی که در ادامه سینماتوگراف این شماره میدهیم میتواند معنی دیوار چهارم و کاربردهای آن را بیشتر برایتان رو کند.
معنی دیوار چهارم چیست؟
غرق فیلمدیدن یا انجام بازی ویدئویی هستید که یکی از شخصیتها فارغ از فیلم یا بازی یک جمله به شما به عنوان مخاطب میگوید. در واقع بازیگر از لاک بازی خود بیرون میآید و مخاطبی را که در حال تماشای آنهاست، خطاب میکند؛ این همان شکستن دیوار چهارم است. گاهی هم پیش میآید فیلمها از ما میخواهند وارد دنیای تخیلی شویم و برای لحظاتی فراموش کنیم که آدمهای جلوی دوربین بازیگر هستند. خیلیها میگویند این متاسینما و یک سبک فیلمسازی است. در متاسینما فیلمساز به طور عمدی به مخاطب میگوید در حال دیدن فیلم هستید. مثلا یک بازیگر در یک سکانس ناگهان رو به مخاطب میچرخد و میگوید اگر دقت کنید آن سه نقطه کوچک بالای صفحه هستند و میتوانید با آن فیلم را قطع کنید! یا بازیگر وقتی میخواهد بخوابد دستش را میآورد جلوی دوربین تا مخاطب او را نبیند.
چطور این دیوار را میشکنند؟
مثالهای زیادی برای شکستن دیوار چهارم در سریال، فیلم و بازیهای ویدئویی و کارتونها وجود دارد؛ از باب اسفنجی گرفته تا باگز بانی یا همان خرگوش ماجراجو. راههای زیادی برای شکستن دیوار چهارم وجود دارد؛ فیلمساز میتواند با شیرینکاری از بازیگران بخواهد در فیلم به ساخت خود فیلم اشارهکنند یا یک بازیگر در صحنه جنگ از خود بپرسد :«قرار نبود من ببازم که! بذار دوباره فیلمنامه رو ببینم» و همانطور که فیلمنامه را در میآورد و آن را مرور میکند فیلم هم در جریان باشد. گاهی هم بازیگر در آخر فیلم از مخاطب میپرسد شما یک پایان واقعی میخواهید یا یک داستان غیرقابل باور؟! کدام را در ادامه ببینیم؟! همه اینها روشهایی برای شکستن دیوار چهارم است.
چرا فیلمسازان دیوار چهارم را میشکنند؟
شاید برای شما هم سوال باشد فیلمساز یا کارگردان چرا باید به دنبال شکستن دیوار چهارم باشد و به سراغ آن میرود.
ارائه یک تفسیر در صحنه|گاهی وقتها بازیگران برای توضیح درباره اتفاقاتی که در داستان میافتد رو به دوربین میایستند و توضیحاتی میدهند. این اتفاق را بیشتر در سریال و فیلمهای ژانر کمدی میبینیم.
اجازه برای گفتن یک مونولوگ درونی| یک شخصیت ممکن است دیوار چهارم را بشکند تا یک نگاه جمعوجور به زندگی درونی خودش داشته باشد. این کار مخاطب را شاید از جریان قصه جدا کند برای همین در فیلمهای داستانی به ندرت اتفاق میافتد. اما در فیلمها و سوژههای مستند زیاد این شکل شکستن دیوار چهارم را میبینیم.
برای برجستهکردن فرم ارائه فیلم|خیلیها دوست دارند شبیه برتولت برشت هنرمند بزرگ تئاتر آلمان توجه مخاطب را به طور ویژه و هنری جلب کنند برای همین دیوار چهارم را میشکنند تا بگویند بخشی از یک اثر داستانی هستند. آنها با این کار میخواهند توجه را به رابطه همزیستی بین بازیگر و مخاطب جلب کنند تا مخاطب به شکل موثرتری وارد اثر هنری شود.