نحوه انجام این پژوهش

از افراد شرکت‌کننده در پژوهش از سن ۲۲ تا ۵۰ سالگی مصاحبه گرفته شد و سه‌چهارم جامعه نمونه پژوهش کارگران آمریکایی متولد دهه ۱۹۶۰ بودند. برخلاف کارگرانی که روزکار بودند، کارگرانی که وقتی جوان‌تر بودند شیفت کاری شب یا چرخشی داشتند در نهایت گزارش دادند با مشکل خواب دست‌و‌پنجه نرم می‌کردند و بیشتر احتمال داشت در ۵۰ سالگی دچار بیماری و افسردگی شوند. 

بیچاره‌شدن با نداشتن تعادل بین کار و زندگی

«هان» در مصاحبه‌ای درباره نتایج این پژوهش گفت: «نبود تعادل بین کار و زندگی دارد ما را بیمار و بیچاره می‌کند. کار قرار است به ما امکان جمع‌آوری منابع را بدهد اما برای بسیاری از افراد، کارشان به آن‌ها اجازه چنین کاری را نمی‌دهد. آن‌ها در واقع به مرور زمان نزارتر و نزارتر می‌شوند». هان   ابراز امیدواری کرد «پژوهش او منابعی را فراهم  و به افراد کمک کند وقتی به‌دلیل کار از لحاظ جسمی خسته و از لحاظ احساسی تحلیل رفته‌اند، زندگی شاد و سالمی داشته باشند». هان متذکر شد: «می‌توانیم بگوییم که آن‌ها داوطلبانه می‌خواهند ساعات طولانی کار کنند، اما در واقعیت، مسئله ساعات طولانی کار کردن داوطلبانه نیست. آن‌ها احساس می‌کنند که فرهنگ کار از آن‌ها می‌خواهد که ساعات طولانی کار کنند، وگرنه ممکن است مجازات شوند.»

مشاهده نتایج کار زیاد بعد از 30سال

یافته‌های پژوهش او نشان داد کسانی که استراحت مناسب را فدای کار کرده بودند از لحاظ آماری بیشتر احتمال داشت به افسردگی یا مشکلات سلامت دچار شوند. او گفت: «وقتی کار به یک عامل استرس‌زای روزمره تبدیل می‌شود، پیامدهایش برای سلامت از آن نوعی است که می‌توانید انتظار داشته باشید ۳۰ سال بعد ببینید». 

 برای رازدار بودن باید در قدم اول اراده خود را تقویت کنید تا بتوانید اطمینان حاصل کنید قادر هستید یک راز را به مدت طولانی نزد خود حفظ کنید و شخصیت شما به عنوان یک فرد قابل اعتماد برای دیگران تثبیت شود. دقت داشته باشید رازدار بودن در عین لذت‌بخش بودن، دشوار هم است و البته در راستای تقویت این ویژگی در درون افراد روش‌های متفاوتی هم وجود دارد که باید سعی کنید بیاموزید و به دقت در زندگی به کار بگیرید.

 یادآوری و مرور راز در ذهن ممنوع

سعی کنید راز طرف مقابل را از ذهن خود بیرون کنید و خیلی درباره آن راز فکر نکنید و مدام آن را با خود مرور نکنید. اگر شما به‌طور مداوم به آن مسئله فکر کنید، این که بتوانید جلوی دیگران مواظب کلامتان باشید و آن را بازگو نکنید، بسیار برایتان سخت می شود.باید بدانید فاش کردن جنبه‌هایی از مسئله و راز ممکن است پیگرد اخلاقی، شرعی و حتی قانونی داشته باشد پس بسیار مراقب باشید.

 از شنیدن راز پرهیز کنید

اگر واقعا طبق گفته خودتان در زمینه حفظ راز دیگران موفق نیستید به طرف‌مقابل با صراحت بگویید که راز خودش را به شما نگوید. مطمئن باشید حتی طرف‌مقابل از این‌گونه صداقت شما سپاس گزار خواهد شد. پیشنهاد می‌کنیم اگر واقعا دوست ندارید استرس ناشی از این مسئله را تحمل کنید، به درخواست کسانی که می خواهند راز خود را با شما در میان بگذارند، جواب منفی دهید و اشتیاقی برای گوش دادن به 

حرف هایشان نشان ندهید.

 برای رازها برنامه بریزید

درباره این که در متن پیامک‌تان اشاره کردید زمان‌هایی که سرحرف باز می‌شود، ممکن است خیلی مسائل را بازگو و حتی فاش کنید، برای این که رازهای خودتان را به چه کسی و در چه زمانی بازگو کنید، برنامه‌ریزی داشته باشید. با این ترفند، احتمال کمتری دارد که راز را زودتر از زمان موعود لو دهید و سپس اعتماد به نفس‌تان را برای مدیریت رفتارهای‌تان از دست بدهید.

* آخ جون. این تیلور یک ذهن برنده داشت و هر وقت با حسن یزدانی مسابقه می‌داد، با کمک همون بود که برنده می‌شد. طلای المپیک رو از الان باید برای حسن آقا بدونیم.

* مطلب «انجام تکالیف ریاضی به ضرر یادگیری دانش‌آموزان است» رو به مامانم نشون دادم، گفت دیگه اجازه خوندن روزنامه رو ندارم!

* معمای مطرح شده در ستون «شرلوک هولمز» جالب بود.

* نمی‌دونم چرا برعکس گزارشگرهای فوتبال که روی اعصابم هستن، آقای هادی عامل، گزارشگر کشتی را این قدر دوست دارم و محبوب هستن.

* از بزرگان رشته وزنه‌برداری هم یک مطلب بزنین. 

وزن منو برداشت ما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد| پژوهش‌ها می‌گوید: درک و استنباط ما از غذا از همان لحظه‌ای آغاز می‌شود که منو را در دست می‌گیریم. منوهای سنگین تأثیرگذاری بهتری دارند و باعث می‌شوند تصور کنیم خدمات‌دهی رستوران در بالاترین سطح قرار دارد اما منوهای سبک باعث می‌شوند تصور کنیم با رستوران اقتصادی و غیررسمی مواجه ایم. بنابراین بار دیگر که با منویی جلد چرمی با برگ‌های ضخیم و مرغوب مواجه شدید، گول نخورید و به‌خاطر آورید که کیفیت منو هیچ ارتباطی با کیفیت غذا یا خدمات دهی رستوران ندارد.

برخی اسامی غذاها می‌توانند ما را گرسنه‌تر کنند| نام غذا می‌تواند محبوبیت آن را تا ۲۳ درصد بیشتر کند. پژوهش‌ها نشان داده اسامی لطیف و مهیج، تعداد متقاضیان غذا را بیشتر می‌کنند. یک روش دیگر رستوران‌ها برای واداشتن شما به انتخاب یک غذای خاص با استفاده از اسامی این است که به نام غذا عناوین نوستالژیکی مانند «خانگی» یا «مامان پز» اضافه می‌کنند که احساسات مثبتی در شما ایجاد می‌کنند.

فونت منو هم می‌تواند برداشت ما را تحت تأثیر قرار دهد| بسته به فونت به کار رفته، منو می‌تواند پیام های مختلفی را برساند. فونت‌های ساده‌ای که خوانش راحتی دارند ممکن است تداعی‌کننده ارزان و اقتصادی بودن باشند. اما فونت‌های غیرساده می‌توانند باعث شوند که رستوران سطح بالاتر، با خدماتی درجه یک به نظر برسد.

رنگ‌های درون منو هم می‌تواند پیام خاصی را منتقل کند| رنگ‌های به‌کار رفته درون منو هم تأثیر زیادی دارند، چون واکنش احساسی شما را برمی انگیزانند. قرمز و آبی پراستفاده‌ترین رنگ‌ها برای زمانی هستند که رستوران‌ها می‌خواهند اشتهای شما را تحریک و بیشتر کنند. آن‌ها موارد اصلی منو را با رنگ و فونت بزرگ‌تر، برجسته می‌کنند. این رنگ‌ها توجه شما را به خود جلب می‌کنند. در رستوران‌های غذاهای دریایی، معمولاً از رنگ آبی استفاده می‌شود چون این رنگ نشان می‌دهد که غذای رستوران مستقیم از دریا گرفته شده است.

هرچه تعداد تصاویر کمتر باشد تقاضا بیشتر می‌شود| این که گفته می‌شود آدم‌ها با چشم‌شان غذا می‌خورند، همیشه درست نیست. درست است که تصاویر مهم‌اند اما متخصصان طراحی منو می‌گویند که استفاده زیاد از تصاویر در منو می‌تواند باعث شود تصور کنیم با رستوران سطح پایینی مواجه ایم. اگر در هر صفحه از منو تنها یک تصویر ببینیم، تا ۳۰ درصد بیشتر پول خرج می‌کنیم. رستوران‌های گران‌قیمت اغلب ترجیح می‌دهند کیفیت غذا را به تخیل مشتری واگذار کنند.

 

علایم ابتلا به سندروم «مسئله با پدر»

از نشانه‌های این سندروم، فقدان احساس عشق و احترام از سوی پدر حتی در دوران بزرگ‌سالی است. زنان مبتلا به این سندروم مکرر به دلایل اشتباه، مردان اشتباه را به عنوان شریک عاطفی خود انتخاب می‌کنند. همچنین علاقه‌مندی به مردان مسن‌تر، رفتار چسبنده و کنترل‌کننده، داشتن روابط خارج از عرف متعدد، نیاز به تأیید زیاد و اطمینان‌بخشی از عشق و دوست‌داشتنی بودن، ناتوانی در تنها بودن و انتخاب شریک‌های عاطفی آسیب‌رسان یا سودجو از دیگر علایم ابتلا به این اختلال است. همچنین اعتمادبه‌نفس پایین هم از نشانه‌های مبتلایان به این اختلال است. چنین افرادی معمولا اعتمادبه‌نفس پایینی دارند و به دلیل نابرخورداری از محبت کافی پدر در دوران کودکی احساس پوچی و افسردگی می‌کنند.

6 رفتار اشتباه پدرها با دختران‌شان

انواع مختلفی از رفتارهای پدرها وجود دارد که عامل آسیب‌های دوران کودکی و مسائل مربوط به روابط بزرگ سالی دختران‌شان هستند. این اشتباهات باعث می‌شود تا ابتلا به سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران باشد.

1 پدری که از نظر عاطفی در دسترس نیست

آن‌ها از نظر فیزیکی در خانه حضور دارند اما از نظر عاطفی در دسترس دختران‌شان نیستند. کودک با وجود داشتن والدینی که از نظر فیزیکی در دسترس هستند اما به نیازهای روانی و عاطفی اش پاسخ نمی‌دهند، احساس ناقص‌بودن و رهاشدن می‌کند.

2 پدر بدرفتار و خشن

آن‌ها با دخترانشان تکانشی، تندخو و ناپایدار رفتار می‌کنند. هر دختری ممکن است در زندگی اشتباهاتی داشته باشد اما رفتارهای تند و توهین آمیز باعث می‌شود تا شخصیت او به درستی شکل نگیرد و آسیب ببیند.

3 پدر نازپرورده

در کنار چنین پدرانی، فرزندان بسیار لوس و نازپرورده می‌شوند و به دنبال شریکی خواهند بود که با آن ها مانند یک ملکه رفتار کند. بیشتر این دخترها خواهان افرادی هستند که از نظر مالی توانایی ارائه زندگی مجللی را داشته باشند و فکر می‌کنند سزاوار آن هستند.

4 پدر سمی و کنترل‌کننده

والدینی هستند که به شدت بر فعالیت‌ها و تصمیمات فرزندان خود به خصوص دختران‌شان تمرکز می‌کنند. این والدین بیش از حد درگیر زندگی فرزندان خود هستند و آن‌ها را از ناامیدی محافظت می‌کنند. دختران این والدین اغلب در مقابله با چالش‌های زندگی شکست می خورند و توانایی مدیریت اوضاع را ندارند.

5 پدر ویران و وابسته

این ها پدرانی هستند که برای بقای روزمره خود به دختران شان وابسته هستند. مراقبت از پدری که کار نمی‌کند و درگیر آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد و ... است، می‌تواند منجر به اعتمادبه‌نفس پایین در فرزندان شود. چنین دخترانی در آینده به راحتی توسط مردان استثمار می شوند.

6 پدر مضطرب و ناآشنا با حمایتگری

در یک رابطه معمولی پدر و دختر، دختر به پدرش نگاه و او را تحسین می‌کند. اگر دختری در کنار پدری بزرگ شود که همیشه نگاه منفی دارد، ایمانش به توانمندی‌هایش کاهش می یابد. همچنین ممکن است سرکش و احتمالاً افسرده شود. تکرار دلسرد شدن از حمایت مردان زندگی اعم از پدر یا شریک عاطفی ممکن است زنان مبتلا به این سندروم را به این نتیجه برساند که مردان موجودات بی‌عاطفه و غیرقابل اعتمادی‌اند. بنابراین از مردان فاصله می گیرند و تا حد امکان از برقراری ارتباط با آنان خودداری می کنند.

نکته پایانی

هرچند  این سندروم یک اصطلاح بالینی یا پزشکی نیست و تا امروز به‌طور رسمی توسط روان شناسان یا روان پزشکان به رسمیت شناخته نشده است ولی تاثیر رابطه پدر و فرزند مخصوصا برای دختران در زندگی بزرگ سالی آن‌ها بسیار خواهد بود و می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در روابط آتی دختران   بازی کند.