پرونده
تعداد بازدید : 39
ساسی علیه سلامتروان کودکان
به بهانه واکنش داریوش فرضیایی به آهنگ جدید ساسی مانکن، از این موضوع گفتیم که چرا از نظر روانشناسی چنین محتواهایی مناسب کودکان نیست
صابر | حتماً این روزها ماجرای واکنش داریوش فرضیایی یا همان عموپورنگ به موزیک ویدئوی یک خواننده را شنیدهاید. فرضیایی که سالها برای کودکان آثاری بانشاط و خوش محتوا تولید کرده و طی این سالها بهخاطر احترام و خدمتگزاری به مادرش محبوب کاربران شبکههای اجتماعی هم هست در بخشی از پست اینستاگرامیاش با انتشار بخشی از موزیک ویدئوی ساسی مانکن نوشته بود: «به اندازه کافی این روزا داغون و پریشون هستم ولی با دیدن این کلیپ بیشتر دلم گرفت! نمیدونم چی تو سرتون می گذره ولی لااقل به بچههای بی گناه و معصوم رحم کنید، به بهانه شادی چنین آثار بیمحتوایی رو به خورد این فرشتههای معصوم ندید! من خودم عاشق شادی و ترانههای شاد کودکانه هستم ولی نه به این قیمت»! طرف دیگر ماجرا ساسان حیدری معروف به ساسی مانکن است؛ از آن خوانندههایی که چند وقت یکبار با تبلیغات عجیب و روشهای خاص خودش تلاش میکند آثارش را که محتوای سطحی و در خیلی از موارد سخیف دارند وایرال کند. ترفندهای او برای دیده شدن آثارش از قبل انتشار شروع میشود؛ یکبار با شایعه کتک خوردن کنار خیابان، یکبار با ایجاد شایعه بازگشت به ایران و حالا با مطرح کردن اینکه در فیلمی همراه ترانه علیدوستی بازی کرده، اثری را که هنوز منتشر نکرده در معرض توجه قرار میدهد؛ ریتم و ارجاع و کنایه به مسائل جامعه و عبور از خط قرمزها هم در بیشتر دیده شدن آثار سخیفش موثر است. بعد هم از مخاطبان میخواهد دابسمشی با اثرش منتشر کنند تا استوری کند. خیلی از بلاگرها و کاربران هم برای دیدهشدن، گرفتن فالوئر و دلایل دیگر این کار را انجام میدهند. بعد از واکنش داریوش فرضیایی بسیاری از هنرمندان ایرانی از او و موضعش دفاع کردند. ساسی مانکن هم کامنتی گذاشت و مدعی شد از ابتدا توضیح داده که اثرش مناسب کودکان نیست. برخی از کاربران هم این توضیح را کافی ندانستند و گفتند همین توضیح برای جذب توجه بیشتر و تبلیغ اثر بوده نه هشداری به مخاطب، که اگر کودکان برای ساسی مانکن مهم بودند دابسمشهای آنها را در پیجش نمیگذاشت. بعضیها هم معتقدند نبود سرگرمی و محتوای جذاب خیلیها را سمت چنین محتوای سخیفی میکشاند و کم کاریها باعث دیده شدن چنین آثاری شده. اما فارغ از این بحثها که زمینه فراگیر شدن چنین آثار سطحی چیست، بخش تلخ ماجرا این است که در برخی از دابسمشها کودکانی را میبینیم که در حال بازخوانی محتوای بسیار زننده ساسی مانکن هستند. هرچند بهخودی خود چنین محتوایی حتی برای بزرگسالان هم مفید نیست اما در این پرونده با کمک 2 روانشناس سراغ این موضوع رفتیم که چرا شنیدن چنین ترانههایی برای کودکان نامناسب است؟ چه تاثیری روی آنها دارد و از این مهمتر ساخت دابسمش با آن و دیده شدن کودک در پیجی که میلیونها دنبالکننده دارد چه تاثیری بر آینده او خواهد گذاشت؟
حمله به روان و حقوق کودک با دابسمشسازی مبتذل
ماندگارشدن فیلم کودک با محتوای نامناسب در فضایمجازی، ابتلا به بلوغ زودرس و اختلال شخصیت نمایشی و ... بخشی از آسیبهای ساخت دابسمش با محتواهای مبتذل است
نجمه عابدی شرق | دانشجوی دکترای تخصصی روان شناسی بالینی -ساخت دابسمش و مشاهده محتوای مبتذل برای کودکان میتواند عواقب روانشناختی جدی داشته باشد. این محتواها ممکن است به کودکان افکار منفی، اضطراب، استرس و افزایش علاقه به واقعیتهای غیرسالم مرتبط با جنسیت، عنف یا مسائل دیگر بیاموزند. همچنین، محتوای مبتذل ممکن است افزایش هیجانات منفی، کاهش تمرکز و توجه، کاهش علاقه به فعالیتهای سازنده و بهبوددهنده، مواجه شدن زودهنگام با مسائل جنسی، تأثیر منفی بر پیشرفت تحصیلی و اجتماعی کودکان داشته باشد. به علاوه، محتوای مبتذل ممکن است ارتباط نامناسب را میان فرزندان و والدین ایجاد کند زیرا ارزشها و انتظارهایی که والدین به کودکان خود رساندهاند، با محتواهای مبتذل تضاد داشته باشد.
استفاده ابزاری و ناجوانمردانه از کودکان
استفاده از کودک برای جلوهگری یا به عبارتی استفاده از کودک به عنوان وسیله برای جلب توجه و حاکم شدن بر اطرافیان خلاف اخلاق و ضدحقوق کودک و نیازمند بررسی و رسیدگی است. اگر والدین با دلایل شخصی یا شرایط احساسی خود از دیده شدن و توجه جامعه به سراغ کودکان خود میروند، میتواند نشانهای از اختلال شخصیتی والد باشد. این مسئله نه تنها میتواند به کودک آسیب برساند، بلکه نقض حقوق کودکان و ایجاد محیط نامناسبی برای رشد و توسعه اوست. برای حفظ حقوق و سلامت کودک، نیاز است که این مسئله به جد بررسی و رسیدگی شود.
ماندگاری فیلم کودک با محتوای نامناسب در فضایمجازی
اکتساب اعتمادبهنفس در کودکان، به شناخت خود و قبول وجودشان توسط دیگران وابسته است. اگر کودکان فقط برای دیده شدن در فضای مجازی و ساخت دابسمش استفاده شوند، احتمالاً اعتمادبهنفسشان وابسته به دیده شدن به پیروزی در دنیای مجازی خواهد بود. این امر میتواند به اختلال شخصیت نمایشی در کودکان منجر شود و باعث ناتوانی در ارتباطات و روابط واقعی زندگی شود. این شرایط وقتی بدتر و فاجعهبارتر می شود که یک ویدئو کوتاه از کودک که هیچ اختیاری از خودش ندارد یا هنوز در تشخیص خوب از بد به تکامل نرسیده، با محتوایی نامناسب منتشر و حتی ماندگار شود. به طور کلی، بهتر است برای رشد سالم کودکان، به جای تمرکز بر دیده شدن در فضای مجازی، بر ارزشهای اصیل و روابط واقعی تأکید کنیم.
حقوق کودک را ضایع نکنید
ساخت دابسمش با چنین آهنگ مبتذلی و دیده شدن کودکان در فضایمجازی با آن محتوای نامناسب که حقوق کودکان را نادیده گرفته و بهخطر میاندازد، به هیچ وجه هیچ توجیهی نمیتواند داشته باشد. حقوق کودکان شامل حق به زندگی، حق به سلامتی، حق به تحصیل، حق به بازی و سرگرمی مناسب، حق به حفظ حیثیت و حرمت شخصی و ... میشود که ساخت و انتشار چنین دابسمشهایی آنها را ضایع میکند. از دیدگاه حقوق کودکان، باید از زمان تولد کودک تا بزرگسالی، حقوق و منافعشان را بهطور کامل محافظت کرد. به این ترتیب، ساخت دابسمش نباید بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به حقوق کودکان ضربه بزند و باید توجه به مسائلی مانند حفظ حیثیت، ارزشهای شخصی و تأثیر منفی روانی و جسمی را به هنگام استفاده از فضای مجازی در نظر گرفت.
دابسمشهایی مایه خجالت در بزرگسالی
خاطرات کودکانی که به وسیله ویدئوها و عکسهایی که در فضای مجازی به طور دایمی از آنها ثبت میشوند در ذهن اطرافیان و آشنایان میماند، ممکن است باعث بشود که در بزرگسالی خجالت کشیده و ناراحت شوند. ممکن است کودکان در آینده بخواهند از بعضی از محتواهایی که در هنگام کودکی تهیه شدهاند، دوری کنند و احساس ناراحتی کنند بهخصوص اگر این محتواها خجالتآور یا ناخوشایند باشند. بنابراین، بهتر است به عناوینی که در فضایمجازی درباره کودکان نشر میشوند، مورد توجه قرار دهیم و از انتشار محتواهایی که ممکن است در آینده برای کودکان خجالتآور باشند، پرهیز کنیم. از این رو، مهم است توجه کنید محتواهایی که به کودکان عرضه میشود، مناسب و منطبق با سن و توسعه روانی و روانشناختی آنها باشد. البته، همیشه بهتر است که با توجه به نظارت و راهنمایی والدین، اطمینان حاصل شود که محتواهایی که کودکان در تماس با آن قرار میگیرند، مناسب و مناسب سن آنهاست.
کنجکاوی سیاه کودکان با شنیدن آهنگهای بیمحتوا
والدین از آسیبهای گوشدادن کودکان به ترانههای در ظاهر شاد اما با محتوایی نامناسب چه میدانند و باید چه کنند؟
دکتر ساحل گرامی| روان شناس کودک- فراگیر شدن استفاده کودکان از فضایمجازی باعث شده تا کنترل محتواهایی که به آنها دسترسی دارند و تماشا میکنند، سختتر از گذشته باشد. این روزها گوشیهای هوشمند و دسترسی راحت به اینترنت، چالشهای زیادی برای والدین ایجاد کرده و نقش آنها را هم پررنگتر از قبل کرده است. در این میان کافی است که مخاطب یک ترانه، کودکان و نوجوانان باشند و ریتم آن شاد و مفرح باشد. همین جاست که مخاطبان کم سنتر شیفته آن خواننده میشوند و به احتمال زیاد آهنگهای بعدی او را هم با اشتیاق دنبال میکنند. اتفاقی که در چند سال اخیر چند باری تکرار شده است؛ اما ماجرا وقتی جدی میشود که این ترانههای در ظاهر شاد، محتوای نامناسب و مبتذل داشته باشند.
درگیرشدن ذهن کودک با موضوعات نامناسب
بعضی ترانهها، به صورت هدفمند قشر کم سن و سال جامعه را نشانه میرود و بهطور مستقیم کودکان و نوجوانان را مخاطب خود قرار میدهد. در چنین مواقعی، ابتدا کودکان و نوجوانان جذب ریتم ترانه میشوند و بعد از چند بار گوش دادن آرامآرام درباره ترانه میپرسند تا ابهامات خود را برطرف کنند. دقیقا در همین نقطه، والدین سرگردان و پریشان میشوند که چگونه پاسخ کودک را درباره محتوای مبتذل بدهند؟ زیرا محتوای ترانه به گونهای است که سلسلهای از سوالات بعدی را به ذهن کودک میآورد و او را کنجکاوتر میکند. کنجکاوی که مناسب سن او نیست و نمیتوان پاسخ کاملی هم به آن داد.
چارهای جز دور نگهداشتن کودکان از این ترانهها نیست
به پدر و مادرها توصیه میشود که کودکشان را از ترانههای مبتذل دور نگه دارند تا در برابر برخی محتواهای مبتذل و بی معنا که هیچ تناسبی با سن و سال بچهها و فرهنگ و تربیت ما ندارد، واکسینه شوند. اما مهمتر از آن اقدامات پیشگیرانه دقیقتر و تربیتی است. اگر پایه فرهنگی کودکان ما درست و اصولی ریخته شود، لازم نیست که در برابر بعضی از این پیامها، مجبور به موضعگیری شویم. هم اکنون تنها میتوان توصیه کرد که کودکان را از چنین ترانههایی دور نگه دارید و با رفتارتان کودک را در برابر چنین هجویاتی واکسینه کنید تا شاید کمتر از چنین فضای مسمومی آسیب ببیند.
بلوغ زودرس در کمین چنین کودکانی است
محتواهای مبتذل و نامناسب ممکن است تأثیری در بلوغ زودرس کودکان داشته باشد. به عنوان مثال، محتواهای غیرسالم و نادرست میتوانند کودکان را با مسائل رابطه جنسی و هویت جنسی آشنا کنند و آنها را درک سطحی و نادرست از این مسائل قرار دهند. این ممکن است باعث بلوغ زودرس تمام کودکان نشود، اما ممکن است تمایل زودرس به آشنایی با مسائل جنسی و ایجاد سوالات پیچیده و نامناسب در ذهن کودکان را ایجاد کند. بنابراین، مهم است توجه و مراقبت خاصی به انتخاب محتواهایی داشته باشیم که به سلامت روانی و جسمی کودکان شانس آموزش و پیشرفت مناسب بدهند و از آنها در مواجهه با مسائلی نادرست و نامناسب دوری کنیم.
تلاش والدین بیفایده است؟
بعضیها میگویند جنبه بد ماجرا این جاست که والدین هر چقدر هم سعی کنند تا کودک در جمع خانواده چنین ترانههایی را نشنود به دلیل فراگیری آن، قطعا در جایی چنین ترانه هایی به گوش کودک خواهد خورد و عملا تلاشهای آنها در این زمینه بیفایده خواهد شد؛ اما تکرار نشدن در گوش دادن به چنین ترانه هایی، ذهن کودک را کمتر درگیر محتوای مبتذل آن خواهد کرد. اما سوالی که در همینجا مطرح میشود این است که آیا متولیان فرهنگی کشور سعی کردهاند با تولید آهنگهای کودکانه فاخر و در عین حال جذاب، خوراک متناسب را برای این قشر از جامعه تدارک ببینند؟ سوالی که پاسخش تا حدودی، گرهگشای این ماجرا خواهد بود. با این حال، والدین باید برای کودکشان به دنبال ترانههای فاخر باشند و اهمیت این مسئله را دست کم نگیرند. کودکی که به هر ترانهای به ویژه با محتوای نامناسب گوش دهد، در معرض آسیبهای روانی زیادی قرار خواهد گرفت.