آنچه مشهدیها در سالهای 1250 و 1251 خورشیدی شاهد بودند
تعداد بازدید : 12
«پساکوه»؛ محور سازمان دفاع از شهر مشهد
نوائیان - اوضاع امنیتی شمال خراسان، در اواخر نیمه نخست سلطنت ناصرالدینشاه، به دلیل هجوم ترکمانانِ مناطقی مانند خیوه (خوارزم) آشفته شد. این هجومها که اغلب برای غارت آبادیها و شهرهای خراسان و به ویژه، روستاهای اطراف مشهد که محل عبور زائران بود، صورت میگرفت، طی قرنهای قبل هم سابقه داشت و اصولاً هرگاه که حکومت مرکزی ایران، دچار ناتوانی و ضعف میشد، ازبکان و ترکمانان شمال اترک، فرصت را برای حمله مناسب میدیدند و با هجومهای پیاپی خود، امان مردم این منطقه و زائران حرم رضوی را میبریدند. تعداد این حملات، طی دورهای که به آن اشاره کردیم، به خصوص بین سالهای 1245 تا 1255 خورشیدی آنقدر زیاد بود که به قول مهدی سیدی، پژوهشگر نامآشنای تاریخ مشهد، «مورخان از هر 10 مورد [حمله، فقط] چندتایی را ذکر کردهاند.» قاعدتاً دفاع در برابر این حملات پرشمار که در قالب گروههای کم تعداد صورت میگرفت، کار سادهای نبود و اولیای امر باید برای دفع به موقع و مؤثر حملات چارهای میاندیشیدند. در سالهای مورد اشاره ما، حاکم خراسان حاجی حسینخان شهابالملک بود؛ یکی از اُمرای توپخانه ارتش ایران که بزرگترین چالش پیش رویش در عهد حکمرانی، به قول مردم خراسان، «ترکمانتازی»های گسترده و دایم محسوب میشد. به همین دلیل، باید درباره این دردسر فکری میاندیشید و به طرح نقشهای مؤثر دست میزد.
تأسیس «ساخلو» پساکوه
ایجاد پادگانهای منطقهای، یکی از طرحهای شهابالملک برای مهار ترکمانتازی بود؛ طرحی که البته ابتکار او به حساب نمیآمد؛ اما چون قبلاً جوابش را پس داده بود، مورد توجه قرار گرفت. بر همین اساس، حاکم خراسان دست به ایجاد و تقویت پادگان یا به تعبیر آن دوران «ساخلو» در برخی نقاط سوقالجیشی زد. یکی از این نقاط مهم که اتفاقاً محل عبور دایمی مهاجمان شمرده میشد، «پساکوه» بود؛ ناحیهای کوهستانی در 75 کیلومتری جاده مشهد به کلات. شهابالملک عدهای از سربازان شجاع خود را برای حفاظت از سرحدات و حفظ امنیت مسیر مواصلاتی مشهد به کلات و البته، دفع تهاجم ترکمانانی که قصد نفوذ به مناطق داخلی خراسان و رسیدن به اطراف مشهد را داشتند، به «پساکوه» فرستاد. انتخاب پساکوه، از هر نظر مناسب بود. طولی نکشید که پادگان این منطقه، مرکز اکثر موفقیتهای نظامی شهابالملک علیه ترکمانان شد. نظامیان شجاع ایرانی که عمدتاً از اهالی خراسان بودند، توانستند در مدت کوتاهی، مسیر تردد مهاجمان را سد کنند و پیروزیهای چشمگیری به دست آورند.
نخستین ضرب شست
اینکه پادگان پساکوه از چه زمانی مستقر و ایجاد شدهاست، دقیقاً معلوم نیست؛ اما به دلیل آنکه بین سالهای 1250 تا 1251، توانست محل شکلگیری ضدحملات سنگین علیه ترکمانان و اجرای عملیاتهای غافلگیرانه باشد، احتمالاً در همان ایام شکل گرفتهاست. طبق گزارش اعتمادالسلطنه در کتاب «تاریخ منتظم ناصری» (جلد 3، ص 1925)، نخستین بار در سال 1250ش، حملات ترکمانان توسط پادگان پساکوه دفع و امنیت در مسیر مشهد برقرار شد. ظاهراً در آن زمان، سهامالدوله که فرماندهی لشکر خراسان را داشت، از سوی شهابالملک به این مأمورین خطیر فرستاده شد. اعتمادالسلطنه مینویسد: «حیدقلیخان سهامالدوله، ایشان (نام و لقبی ترکمانی است)، سردار ترکمان را با 700 نفر ترکمان خیوه(خوارزم) که به عزم دستبرد حدود خراسان آمدهبودند، مقتول نمود.» ظاهراً سهامالدوله را از آن رو برای مأموریت دفع تهاجم ترکمانان فرستاده بودند که چند ماه قبل از آن هم، با دستیاری حسامالسلطنه، یکی از سرداران دوره قاجار، توانسته بود تهاجم آنها را در نزدیکی مشهد سرکوب کند.
پیروزی طلایی
با این حال، نقش پساکوه در دفاع از مشهد و اطراف آن، در سال 1251 خورشیدی، پررنگتر شد. در این سال، شخصی به نام «قوجه سردار» ترکمانان منطقه خوارزم را برای هجوم به مناطق جنوبی رودخانه اترک برانگیخت و از آنجا که در حملات پیشین با اردوی قدرتمند پساکوه روبهرو شدهبود، تصمیم گرفت با نیروهای بیشتری دست به حمله بزند. به این ترتیب، دو هزار سوار او را برای هجمه به مناطق اطراف مشهد و نواحی شمالی خراسان همراهی کردند و از آنجا که سرعتعمل برایشان مهم و ضروری بود، مسیر پساکوه را برای حمله انتخاب نمودند. اما پادگاه پساکوه، بیدی نبود که با این بادها بلرزد؛ هرچند تعداد سربازان این پادگاه، کمتر از مهاجمان بود، اما آنها افزون بر تجربه نبردهای پیشین، به دلیل دفاع از مشهدالرضا(ع)، انگیزهای مضاعف برای دفاع و جانبازی داشتند. با رسیدن خبر حمله «قوجهسردار» و نزدیک شدن مهاجمان، پادگاه پساکوه آماده دفاع شد. اینکه همه ترکمانان با استفاده از اسبهای چابک دست به حمله میزدند و در میان آنها پیادهنظام وجود نداشت، کار دفاع را سختتر میکرد. اما هر طور بود، مدافعان پادگاه پساکوه که از حمایت مردم محلی نیز برخوردار بودند، بعد از دو روز پایداری، توانستند نتیجهای درخشان به دست آورند. اعتمادالسلطنه مینویسد: «قوجهسردار ترکمان که با دو هزار سوار ترکمان به عزم تاخت و تاز به سرحدات خراسان آمدهبود، خود و اکثری از همراهانش مقتول و اسیر سپاه منصور شدند.» محمدیوسف ریاضی هروی در کتاب «عین الوقایع» (ص 85)، این خبر را تکمیل میکند و مینویسد: «در نواحی پساکوه مغلوب ساخلویان ایرانی شده، خود قوجهسردار و جمعی از همراهانش به قتل رسیدند.» پساکوه در سالهای بعد نیز، نقش مهمی در دفاع از شمال خراسان و به ویژه، مشهد و آبادیهای اطراف آن ایفا کرد؛ آنگونه که میتوان این پادگان مهم را دژ مدافعان مشهدالرضا(ع) نامید.