در کشور ما انتخاب برخی شغلها مثل مکانیکی برای بانوان اصلا متداول نیست، اما چند خانم در کشور سراغ داریم که این حرفه را به عنوان شغل برای خود انتخاب کردهاند. نرگس آخوندی یکی از بانوان شهر تربت حیدریه است که با تشویق همسرش به مکانیکی علاقهمند شد و حالا به عنوان یک مکانیک حرفهای مشغول بهکار است. خبرنگار ما پای صحبت این بانوی مکانیک مینشیند و او از جنبههای متفاوت انتخابش و چالشهایی که با آن دست و پنجه نرم کرده است، میگوید. نرگس آخوندی ساکن تربت حیدریه است. او تحصیلاتش را در مقطع دیپلم در رشته مکانیک خودرو به پایان رسانده است. ۱۰ سال است که در کنار همسرش به حرفه مکانیکی مشغول است و بر صفر تا صد مسائل فنی خودروها احاطه دارد.
دکتر ماشین ها شدم
این خانم مکانیک، هدف بلندمدتش از فعالیت در این حرفه را کسب مهارت در زمینه تعمیرات خودرو بیان میکند و درباره دلایل انتخاب این شغل میگوید: از کودکی خیلی به حرفه تعمیرات خودرو علاقهمند نبودم. اما پس از ازدواج با همسرم تصمیم گرفتم تا در کنار او این حرفه را بیاموزم. نرگس آخوندی در پاسخ به این سوال که در کودکی وقتی از شما میپرسیدند که میخواهید چه کاره شوید چه میگفتید، میگوید: همیشه میگفتم میخواهم دکتر شوم. البته آن زمان میخواستم دکتر انسانها باشم اما حالا دکتر ماشینها شدهام (باخنده). وی معتقد است که این شغل برپایه کسب تجربه و مهارت است.
او درباره ویژگیهای شغلش و افرادی که در آن مشغول به کار هستند، میگوید: مکانیک بودن نیازمند فعالیت مداوم جسمی و فکری است. همان طور که در زمان مراجعه بیمار به پزشک، تشخیص اولیه بیماری اهمیت دارد، در تعمیر خودرو هم تشخیص این موضوع که عملکرد نادرست خودرو به کدام قسمت آن مربوط میشود، مهم است. بعد از آن من و همکارانم دست به آچار میشویم و مشکل را حل میکنیم. وی تصریح میکند: بیشتر همکاران مکانیک، سواد و تحصیلات آکادمیک ندارند، اما در کارشان حرفهای عمل میکنند؛ چرا که این شغل، برپایه کسب تجربه و مهارت است. چنانچه افراد در کنارش مطالعه هم داشته باشند و هنر و تجربه را با روش روز هماهنگ کنند، زمینه برای پیشرفتشان مهیا میشود.
برخورد خانواده
خانم آخوندی درباره استقبال خانواده از این حرفه میگوید: معمولا خانمهای ایرانی در چنین مسیرهایی مثل انتخاب چنین حرفه مردانهای با مخالفتهای زیادی روبهرو میشوند، اما من هیچ گاه از سوی خانواده برای یادگیری این حرفه منع نشدم. هدفم را با درست کارکردن ادامه دادم و پیش رفتم. او اظهار می کند: عشق به همسرم عامل مهمی در روی آوردن به این حرفه بوده است و در کنار او کارکردن را دوست دارم. وی خاطرنشان می کند: بیشتر مشتریان من خانمها هستند. آنها با اشتیاق و کنجکاوی وصفنشدنی درباره کارم میپرسند. او میخندد و خاطرهای تعریف میکند: اوایل کارم گاهی در مسیر انجام کار، پایم به آچارهای ریخته شده در کف مغازه گیر میکرد و روی زمین میافتادم و جلوی مشتریان خیلی خجالت میکشیدم. او میگوید: تنها تعمیرکار اتومبیل سبک و راننده امداد خودرو در استان خراسان رضوی هستم. دو فرزند دارم. یک پسر و یک دختر. پسرم مهندس معمار است. دخترم مدرس زبان انگلیسی و موسیقی است و افتخارات استانی و کشوری زیادی دارد.
تعجب مشتریان
آخوندی خاطرنشان میکند: سال ۸۹ به عنوان هنرآموز در کنار همسرم جعفر اکبرزاده کار را آغاز کردم و در سال ۹۴ توانستم مجوز احداث تعمیرگاه اتومبیل را دریافت کنم. این بانوی مکانیک میگوید: سال ۹۶ به انتخاب اعضای اتحادیه مکانیکهای خودرو به عنوان خزانهدار مکانیسینهای اتومبیل شهرستان انتخاب شدم و الان مشاور امور صنفی هستم. وی میافزاید: مشتریان من بیشتر خانمها هستند البته آقایان زیادی هم اتومبیل خود را برای تعمیر پیش من میآورند. قطعا تعمیر خودرو جزو مشاغل سخت است و قدرت بدنی بیشتری را میطلبد؛ اما با علاقه زیادی که به آموختن و فعالیت در این رشته داشتم، کار برایم آسان شد.
آخوندی میافزاید: از آنجایی که بسیاری از بانوان شهر در زمینه حمل و نقل در آژانس های تلفنی یا سرویس مدارس در حال فعالیت هستند، بارها میدیدم که بانوان از خرابی خودروهای خود هراس داشتند و دوست نداشتند در فضای تعمیرگاهی قرار بگیرند. به همین دلیل خودرو را در اختیار همسران خود قرار میدادند تا آنها به تعمیرگاه مراجعه کنند. در اوایل مشتریان با تعجبی که روی صورتشان پیدا بود، وارد مغازه میشدند و گمان میکردند تعمیرگاه بانوان فقط یک اسم است؛ وقتی من را در تعمیرگاه میدیدند تا زمانی که ماشینشان را درست نمی کردم، باور نمیکردند که یک زن میتواند یک خودرو را تعمیر کند.
همسرم مشوق اصلی من بود
آخوندی میگوید: همسرم اولین و اصلیترین مشوق من در فراگیری و اشتغال من به این حرفه بود. خانوادهام با توجه به علاقه و استعدادی که داشتم، همواره مشوقم بودند. دستهای روغنی من مربوط به محیط کار بود و پس از حضور در منزل سعی می کردم ظرافت زنانه خودم را حفظ کنم. او میگوید: من همزمان که مشغول کار مکانیکی بودم با علاقه به تربیت فرزندانم اهتمام داشتم و سعی میکردم برایشان چیزی کم نگذارم. آشپزیام خیلی خوب است. آش، قرمه سبزی و فسنجان را خوب میپزم. از کودکی علاقه زیادی به مکانیکی نداشتم و اطلاع خاصی هم نداشتم. اما پس از ازدواج، فعالیت همسرم باعث شد تا من به این رشته گرایش پیدا کنم و با علاقه این حرفه را بیاموزم. من کارهایی مثل عروسکسازی، شیرینیپزی و میوهآرایی را هم بلدم. برای یادگیری این حرفه در کلاسهای فنی و حرفهای شرکت می کردم و نکته جالب این که بقیه هنرآموزان مرد بودند و از حضور من تعجب میکردند. من جزو معدود بانوانی هستم که دیپلم مکانیک را کسب کردم.