یادداشت
تعداد بازدید : 31
در سوگ استاد دکتر برادران رفیعی
یادداشتی از علی کریمی قائم مقام اسبق تولیت آستان قدس رضوی
او نیز گذشت از این گذرگاه
وان کیست که نگذرد از این راه
با شنیدن خبر روی در نقاب خاک کشیدنِ دکتر برادران رفیعی بسیار متاثر و متاسف و غمگین شدم ،هر چند باز با خود می اندیشم که به راستی اگر "یاد مرگ" و این حادثه عظما نبود چه بلایی بر سر آدمی می آمد و در کجای کار او کاستی پدیدار می شد!
وی از سلاله مردان پاک و آزاده این دیار بود که به جمع علم و معنویت می اندیشید و دغدغه های معنوی و علمی پررنگی داشت و برای تحقق خواسته های خویش تا آخرین دقایق عمر شریف اش از هیچ سعی و تلاشی فروگذار نبود.سخن از استادی است که تجربه زیستن غنی داشت،بسان چشمه ای می جوشید و سربرمی آورد.سال ها به دور از هرگونه نام و نان با مزین شدن به آراستگی اخلاقی و فضایل معنوی و با متانت و بردباری و پاک دستی و دوری از همه تعلقات دنیوی خدمت کرد و هرگز نخواست نامش پرآوازه شود.
سخن از بزرگ مردی است که گفتار و کردارش همراه با اخلاص و در تناسب با هم بود.دکتر برادران رفیعی سال ها در جامه استادی و معلمی در دانشگاه فردوسی مشهد به جامعه علمی خدمت کرد و در مقام تعلیم و تهذیب نفس دانشجویان خویش کوشا بود .او با همه تمکن و استطاعت مالی که ریشه در ارثیه پدری داشت به حقوق استادی خویش قناعت کرد و به دنیا مشغول نشد و با همه مراتب علمی و دانشی که از دانشگاه سوربن فرانسه آموخته بود ،تسخر زدن به دنیا و مافیها و بی اعتنایی به آن را پیشه خود ساخت و شادمانه و شاکرانه زیست.وی از همان نخستین سال های پیروزی انقلاب اسلامی با دعوتِ مرحوم حضرت آیت ا... واعظ طبسی "که نام و یادش گرامی باد"به عضویت در هیئت امنای آن آستان درآمد و با سایر یاران قدیمی آن فقید سعید در شرایط بحرانی و پرتلاطم انقلاب و اوایل شکل گیری ساختار مدیریتی آستان قدس در نظام نوپای جمهوری اسلامی به مهندسی فرهنگی و نرم افزاری و علمی آن پرداخت و همواره دل مشغول و دل نگران اهداف بلند خود بود.
خدمات و مساعی دکتر برادران در شکل گیری فعالیت های آستان قدس رضوی بالا و پایین های بسیار داشت که اگر بخواهم در این مختصر به ذکر آن بپردازم خود حکایت طولانی خواهد شد .او علاوه بر مسئولیت حوزه فرهنگی و ریاست سازمان کتابخانه ها ،موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در تاسیس مراکز عمده ای چون دانشگاه امام رضا (ع)،بنیاد فرهنگی رضوی ،بنیاد پژوهش ها و دیگر سازمان ها و موسسات فرهنگی وابسته به آستان قدس و نیز کتابخانه کانون فرهنگی "قلم"نقش موثر و ارزنده ای ایفا کرد.
خاطرم هست که در طول طویل سه دهه مجالست و مرافقت با آن مرحوم هرگز کلامی مبنی بر توصیف از خویش نشنیدم.آرامش و طمأنینه و پرهیز از هرگونه تشریفات ظاهری و عناوین پرطمطراق اجرایی از سجایا و محسنات آن عزیز بود.
وی بلند نظر بود و با هدف تحقق آرمان های علمی و فرهنگی خود سختی ها و کوشش های فراوانی به خرج داد.در اواخر عمر به رغم مواجه شدن با بیماری و بادهای ناموافقی که بر جسم او وزیدن گرفته بود در برابر الم و درد خم به ابرو نیاورده ،رنج ها را با لبخندی که همواره بر لب داشت تحمل کرد تا مبادا خانواده اصیل و عزیزش متوجه آلام و دردهای جسمانی او شوند.
خدمات و فداکاری های دکتر برادران در طول زندگی پرتب و تابش که وقف آرمان های والای دینی و فرهنگی و علمی شده بود،حقیقتا شایسته تذکار و تقدیر است.به احترام او تمام قد می ایستم و در خاتمه درگذشت این بزرگمرد را به خانواده محترم و مکرمش و دوستداران و شاگردان و آشنایان و همکاران ایشان تسلیت گفته و آرامش روان پاک آن عزیز از دست رفته را به دعا از جانِ جهان خواستارم.