گشت و گذار سیزدهمین «تریبونمحله» خراسانرضوی در محله قدیمی و خاطرهانگیز میدان راهآهن
تعداد بازدید : 102
قطار مشکلات در محله راهآهن
پیامهای شما برای تریبونمحله
سال گذشته، آقای خلیلا...کاظمی که آن زمان سرپرست معاونت فنی و عمران شهرداری مشهد بود، درباره محله راهآهن مشهد به رسانهها اعلام کرد: «به سازی میدان راهآهن مشهد تا عید نوروز به پایان میرسد و جلوه زیبایی از میدان راه آهن در نوروز ۹۸ تقدیم نگاه شهروندان و مسافران خواهد شد.» الان یک ماه گذشته و نمردیم و معنی زیبایی را هم متوجه شدیم؛ ترافیک منطقه خیلی بیشتر شده، یک درخت بلوط قدیمی و خاطرهانگیز وسط میدان بود که قطع شده و فضای دلبازی که وجــود داشت، دلگیر و خفه شده. از تریبون محلهایهای عزیز خواهش میکنم سری به این میدان و محله بزنند.
از تریبون محله خواهش میکنیم به محله پردیس، انتهای وکیل آباد بیایند و مشکلات و معضلات این منطقه را هم مثل دیگر محلههای مشهد به گوش مسئولان برسانند.
تریبون محله محترم! محله طلاب، منطقه علیمردانی و میرزاکوچک خان از مشکلات عدیدهای مثل آب گرفتگی منازل و مغازهها بعد از بارندگی، کافههای فراوان بدون مجوز، نبود پارکینگ برای ساکنان و کسبه و رسیدگی نکردن شهرداری به این محله رنج میبرد. خواهش میکنم به این محله هم بیایید و نداشتهها را از نزدیک ببینید و منعکس کنید.
از تریبون محله دعوت میکنیم سری به منطقه فارغالتحصیلان بزنند و مشکلات متعدد ترافیکی و مسدودکردن خیابانها را بررسی کنند.
از تریبون محله دعوت میشود از محله توحید هم بازدید داشته باشند و گزارش تهیه فرمایند.
بخشِ خوب تریبونمحله! معمولا سرتاسر محله شهید کامیاب را با پارک خطی بستند و فقط بعضی کوچهها باز است و ترددها از همین کوچهها صورت میگیرد. ما ساکنان این کوچهها و محله ها، از این وضعیت و سر و صدا و رفت و آمد خودروها در عذابیم. مشکلات ما را هم ببینید و برای حلش اقدام کنید.
تریبون محله سلام. درخواست دارم سرى به محله کال زرکش بزنید و از نزدیک ببینید که بچه هاى این محله، چه جور جایی بزرگ میشوند. کال پر از زباله است و بچهها در زباله میلولند. یک زمین بازی وجود دارد با چند وسیله غیراستاندارد، کف پارک پر از سنگ تیز است و بچهها زخمى میشوند. خواهش میکنم بیایید و اینها را ببینید.
چهارراه عبدالمطلب، یکی از شلوغترین خیابانهای مشهد است و جای پارک هم به سختی در آن پیدا میشود. این درحالی است که وجود درمانگاه عبدالمطلب و فروشگاههای شهرداری و مغازههای تامین مایحتاج مردم، نیاز شهروندان به پارکینگ را در این مسیر بیشتر میکند. ما هم که ساکن این منطقه هستیم، همیشه با مشکل پارک دوبل در خیابان و سرعت زیاد رانندهها در این مسیر مواجهیم. نبود پارکینگ باعث میشود که همیشه کوچهها پر از خودرو باشد و برای بردن خودروهای مان به داخل خانه مشکل داشته باشیم. خلاصه ما اهالی این منطقه در رنجیم. سری به ما بزنید.
مسجد میلانی، سکوی پرواز 24شهید محله راهآهــن
یکی از نقــاط مهم و تاریخساز و تاثیرگذار محله راهآهـن مشهد، «مسجد آیتا... میلانی» است که با بیش از 50سال قدمت، قدیمیترین و مهمترین مسجد این محله به حساب میآید. مسجدی که در سالهای انقلاباسلامی ایران و دفاعمقدس، نقشی محوری در فعالیتهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مردم محله راهآهن داشته و هنوز هم با امکاناتی نظیر کانونفرهنگی، هیئتمذهبی، پایگاه بسیج، مهدقرآن و برنامههایی مثل برگزاری جلسات منظمِ تفسیرقرآن در منازل شهدای محله طی شبهای ماه مبارک رمضان، محملی است برای دورهمیهای دوستانه و دغدغهمند. 24 جوانِ رعنا، از همین محله و همین مسجد، در سالهای جنگ به جبهه رفتند و در راه دفاع از خاک و آرمان شهید شدند که نام شاخصترینشان، شهید «احمد فارسی» زینتبخش پایگاه مقاومت بسیج مسجد میلانی است. یاد و نامشان گرامی و راهشان پررهــرو باد.
گزارش: نوید زندهروحیان | عکسها: میثم دهقانی | میدان و محله راهآهن، یکی از قدیمیترین مناطق مشهد است که بهواسطه وجــود ایستگاه راهآهن در این محله، یکی از نوستالژیکترین و البته پررفت و آمدترین محلههای شهر، هم برای مسافران و هم برای ساکنان و مجـاوران به حساب میآید. این محله نسبتا جمع و جـور که در منطقه 3شهرداری مشهد واقع شده از شمال به بولوار مجلسی، از جنوب به میدان شهدا، از شرق به خیابان آزادی و از غرب به بولوار خواجه ربیع محدود میشود. راه آهن بیشتر از یک محله ساده مسکونی است و سالهاست گذرگاه و دروازهای برای رفت و آمد شهروندان و زائران بوده و هست. ایستگاه راهآهن مشهد، از 60سال پیش در این مکان ساخته و راهاندازی شده و اکنون جزو اماکن ثبت شده ملی ایران به شمار میرود. 60سال قبل این منطقه با وجود درختان و فضای سبز، یکی از تفرجگاههای مردم مشهد بود اما با ساخته شدن مجهزترین ایستگاه راهآهن خاورمیانه، تبدیل به منطقهای شلوغ و پرترافیک به دلیل رفت و آمد عابران و خودروهای سواری، تاکسی و اتوبوس شد؛ بر این اساس، بازپیرایی این میدان از هشت سال قبل در دستورکار شهرداری قرار گرفت و در طول این سالها، حال و روز خوشی نداشت اما پس از هشت سال انتظار، بالاخره ساکنان و کسبه و مسافران، در واپسین روزهای سال گذشته چشمشان به اعلام اتمام کار روشن شد. منتها این روزها و پس از گذشت یکی دو ماه، آن چه که به چشم میآید، نواقص و مشکلاتی است که هنوز باقی است و در این میدان و خیابانهای ورودی به آن دیده میشود.
سمبلکاری به سبک شهرداری
«محمد صداقت» که سالهای زیادی است به عنوان فروشنده موادغذایی در یکی از دکههای رضوی، روبه روی ایستگاه راهآهن مشغول به کار است و از نزدیک شاهد شرایط این منطقه، اولین نفری است که سرِ صحبت را با او باز میکنیم که میگوید: «نبود سطل زباله به تعداد کافی، یکی از کمبودهای ساده اما مهم این محله است که من از مسئولان شهرداری منطقه خواهش میکنم به آن رسیدگی شود. اما نکته مهمتر، کمی و کاستیهای میدان و خیابان است که باتوجه به این که مدتها بسته و مسدود بود و چند وقت پیش افتتاح شد، انتظار داشتیم کامل باشد اما همچنان نقصهای کوچک و بزرگی دارد. مثلا به خط عابرپیاده وسط خیابان نگاه کنید؛ آن قدر ناهموار است که معلوم نیست محل عبور عابر است یا سرعتگیر خودرو؟ از طرفی، آن سمتِ خیابان اصلا خط عبور عابر پیاده ندارد و وسط بولوار هم کمی خاک و سنگ کنار هم گذاشتهاند و مثلا محل عبور ساختهاند! واقعا این شیوه کار نوبر است.»
انتظار 4 ساله برای اجرای طرح اگو
خانم «بینیاز» که از قدیمیهای محله است و از 41 سال پیش ساکن میدان راه آهن شده، وقتی میشنود برای بررسی مشکلات منطقه، به این جا آمده ایم، سر درددلش باز میشود و میگوید: «چهار سال است سازمان آب و فاضلاب از ساکنان این جا، هزینه اجرای طرح اگو را دریافت کرده ولی هنوز خبری از اجرای آن نیست. هر بار هم که به شرکت آب و فاضلاب مراجعه میکنیم، کسی پاسخ گوی ما نیست و امروز و فردا میکنند. هم اکنون، شرایط بهگونهای است که لولههای طرح تا جلوی در خانهها کشیده شده اما چاههای داخل منازل را به آن متصل نکردند و میگویند مجوز اتصال هنوز صادر نشده است! گله و سوال من این است که ما تا کی باید برای بهرهمند شدن از این طرح، صبر کنیم؟»
بیتوجهی شهرداری به مراقبت و تعمیر امکانات
«محمدهادی خورشیدی» که از سال 1360 ساکن محله راه آهن است و مولف و فرهنگی است، گلایه میکند: «اینهمه سال، رفت و آمد قطارهای مسافربری با این عظمت، برای ما مشکلی ایجاد نکرد و تن و بدنمان را نلرزاند اما امان از مترو که هروقت از زیر زمین عبور میکند، کل خانه و زندگی مان را میلرزاند.
ایراد دیگری که متوجه مسئولان شهرداریِ این منطقه است، این که وقتی میخواهند چیزی بسازند و پروژهای افتتاح کنند، سریع انجام میدهند اما نگهداری و تعمیر آن طرح و پروژه انگار اصلا در برنامه کاری شان نیست و این گونه است که این جا همه چیز، از موزاییکهای پیاده رو بگیر تا سازههای تزیینی و... در حال تخریب است و کسی عین خیالش نیست.»
ایستگاه اتوبوس بدون کاربــرد
آرش، پسربچه 14 سالهای است که میگوید: «هرروز برای رفتن به مدرسه، با اتوبوس رفت و آمد میکنم. منتها باوجود این که یک ایستگاه اتوبوس در پارکینگ راهآهن احداث شده، اتوبوسها آن جا مسافر سوار نمیکنند و باید کلی پیادهروی کنیم و کنار خیابان منتظر باشیم تا سوارمان کنند. سوال من این است که اگر فقط یک پارکینگ برای اتوبوسها میخواستند، چرا به اسم مسافران، نیمکت و سایبان و ایستگاه درست کردند؟ جالب این که در همان ایستگاه، حتی کانکس برای استراحت رانندهها وجود دارد اما یک باجه برای شارژ من کارت وجود ندارد.» خانم رجبی هم درددلِ بهجایی دارد: «این جا پر از آژانس مسافرتی است اما دریغ از یک نانوایی یا یک مغازه میوه و سبزی فروشی. هیچ تنوع و توازنی در ارائه کالا وجود ندارد و همیشه برای خریدهای روزانه مان با مشکل مواجهیم.»
خیابانهای بیاسم و رسم و جای خالی راهنمای زائر
کمی جلوتر به سراغ یکی از کسبه قدیمی محله میرویم؛ «علیرضا باغعنبری» که فروشنده فروشگاه کفش در ابتدای خیابان هاشمی نژاد است، یک نامه با امضای تمامی کسبه نشان میدهد و میگوید: «دوماه است که با سازمان ترافیک و شهرداری مشهد در حال نامه نگاری هستیم و از اصلاح هندسی این بولوار ابراز ناراحتی کردیم. با برداشتن نردهها و تغییر عرض بولوار و ایجاد دوربرگردان، مشکل ترافیک حل که نشد هیچ، بلکه تصادفهای پی در پی هم به مشکلات قبلی اضافه شد.
این جا یکی از نقاط پررفت و آمد شهر، بهخصوص برای زائران است. یعنی کسانی که با جغرافیای شهر و خیابانها آشنایی ندارند و متاسفانه حتی یک کیوسک «راهنمای زائر» در این منطقه وجود ندارد، تابلوهای ورودی و خروجی و راهنمای خیابانها در این محله نصب نشده. یک خیابان بزرگ و فرعی، یک میدان، دو بولوار فرعی با تمام کوچه و پس کوچه هایش، جایی است که اگر کسی در یک ساعت پر ترافیک در آنها گم شود، خروج از آن مصیبت است و برای کسی که مثلا نمیداند کدام خیابان بهجت و کدام شهیدهاشمی نژاد است، یک سردرگمی و معطلی دو، سه ساعته به دنبال دارد.» در همین زمینه، «شاهین شفیعی» اغذیه فروش میدان، هم میگوید: «جای خالی تابلوهای راهنمای کوچه و خیابانها، این جا واقعا به چشم میآید و ما رسما تبدیل شدیم به نقشه راهنمای زائران. مدام باید کارمان را رها کنیم و فقط به آنها پاسخ دهیم.»
اصلاح و بازپیراییِ همراه با نقص!
آقای «فتاح» راننده تاکسی که در محدوده خیابان بهجت رفت و آمد دارد، به نکته قابل تاملی اشاره میکند: «مثلا این خیابان به لحاظ معماری و کاربری اصلاح شده! یک مسیر دوچرخهسواری به آن اضافه شده و کنار خیابان به این باریکی، جدول گذاشتهاند. آن هم از جایی شروع میشود که دوربرگردان است و هیچ دیدی ندارد. چند روز پیش که بارندگی زیاد بود و آبگرفتگی هم اتفاق افتاده بود، یکی از خودروها جدول را در آب ندید و به آن برخورد کرد، بعد یک خودروی پلیس به جدول خورد و بعد از آن هم یک خودروی شهرداری! ما که کارمان از افسوس و عصبانیت گذشته و فقط مینشینیم و تصادفهای این جا را میبینیم و به این مثلا اصلاح پر از نقص میخندیم.»
پلعابر پیاده به مثابه آینه دق!
«محمد صفری» که از قدیمیهای میدان راه آهن است و صاحب یک سوپرمارکت، دستم را میگیرد و پل عابرپیاده را نشانم میدهد و میگوید: «از سر و روی این پل، چرک و کثیفی میبارد و زیر این باران، این آبهای چرک به سر و روی مردم چکه میکند. آسانسور یک طرف خراب است و مردم بیاطلاع، با چمدان میآیند بالا اما به خاطر خرابی، باید به سختی از پلهها پایین بروند. تابلوی برق را ببین! هیچ در و پیکری ندارد و همه میتوانند دستکاری اش کنند و همین حالا اگر همه این کلیدها را بزنم، لامپها خاموش میشود و آسانسور هم از کار میافتد. ارتفاع پل هم کم است و بارها دیدهام تریلیهایی که از این جا رد میشوند و به سمت گمرک میروند، گیر میکنند. غیر از اینها، انتهای پل، بین پلهها و آسانسور یک فضای خالی است که خودمان به شوخی بهش میگوییم: حفره خودکشی! حداقل برای این فضا، یک حفاظ بگذارند.»
ورودیهای نامتقارن ایستگاه متـرو
«احسان اعلم» یکی از آخرین افراد ساکن در محله راه آهن است که فرصت گپ و گفت با او دست میدهد و میگوید: «همهجای دنیا از ساختمانهای تاریخی و قدیمی، به بهترین نحو مراقبت میکنند و حتی در معرض نمایش میگذارند اما متاسفانه این جا، همان طور که میبینید جلوی ساختمان باشکوه ایستگاه راهآهن، با هشت ستون بیقواره ایستگاه مترو، پوشانده شده. ضمن این که در تمام ایستگاههای مترو، هردوطرف بولوار را ورودی تعبیه میکنند اما این جا فکر میکنم تنها جایی است که این کار انجام نشده و یکطرف بولوار هیچ ورودی برای وارد شدن به ایستگاه مترو نگذاشتهاند. ظاهرا میخواستند مغازهها را بخرند و ورودی درست کنند و بعدها از مغازههای پایین ایستگاه، به مغازه داران بدهند اما چون موفق نشدند، رهایش کردند.»