به روایت تاریخ
تعداد بازدید : 54
روایتی از بست و بست نشینی در حرم مطهر رضوی
نویسنده : غلامرضا آذری خاکستر
بست نشینی از آن سنت هایی است که فقط محدود به کشور ما نمی شود و عقبه طول و درازی در تاریخ دارد. نیتش هم گاهی اعتصاب و تحصن بوده و زمانی هم پناهندگی و گریز از مخاطرات قدرت حاکمه.اماکن مقدس، مهم ترین محل استقرار بست نشینان بوده است چون حرمت شان مانع آن می شده تا برخوردی صورت بگیرد. خلاصه جای جای تاریخ می شود ردپایی از بست نشینان پیدا کرد. در مطلب پیش رو برای شما بخشی از تاریخچه بست و بست نشینی در حرم مطهر رضوی را روایت کرده ایم:
حریمی که با بست آغاز می شود
بست و بست نشینی در حرم مطهر رضوی سابقه ای طولانی دارد، به ویژه عده ای برای دادخواهی، تظلم و مجرمان برای فرار از مجازات بست می نشستند. دردوره قاجار بست پُرترددترین مسیر برای ورود و خروج زائران و مجاوران محسوب می شد.[1]علاوه بر این مجموعه بستها طوری بنا شده است که زائر می توانست محل اسکان و فروشگاه هایی را برای تهیه نیازهایش، در داخل محدوده بست پیدا کند. اجاره این مغازه ها که طالبان زیادی دارد، از مغازه های مشابه خارج از منطقه بیشتر بود.[2]
در واقع حریم حضرت رضا(ع) از بست آغاز می شود و در گذشته ماموران دولتی و عمال حکومتها نمی توانستند از این نقطه فراتر بروند و اداره و انتظامات بستها در اختیار کارگزاران آستان مقدس بود.[3]
ورود خارجی ها ممنوع!
طبق گزارش منابع تاریخی در قدیم اتباع خارجی حق ورود به بست را نداشتند.[4] به قولی در مشهد، رعایت حدود بست و تحصنگاه یک قانون کاملا مذهبی بود و از ورود غیر مسلمانان به بست جلوگیری می شد.[5] مولف سفرنامه از خراسان تا بختیاری ضمن توصیف بست به حدود آن پرداخته و راجع به ویژگی های آن نوشته است: «در وسط خیابان یک محوطه بزرگ چهارضلعی دیده میشود که آن جا را محل بست میگویند. بناهای آستانه مقدس نیز درهمین میدان واقع شده است. در مدخل آن زنجیرهای سنگین آهنی کشیده شده است. چند سال قبل عکاس باشی شاه ایران به مشهد آمد و با لباس اروپایی در این محوطه وارد شد ولی چند نفر ملا به گمان این که یک سیاح خارجی است به قدری او را زدند که از پا درآمد و روی زمین افتاد و اگر اتفاقا در همین موقع چند نفر از آشنایانش نمی رسیدند و او را از مهلکه نجات نمیدادند، بدرود حیات گفته بود. شناختن این محوطه برای خارجیان خالی از اشکال نیست. زیرا به غیر از دو در زنجیردار در جاهای دیگر، علامت و نشانه ای دیده نمی شود. کوچه های تنگ پرپیچ و خمی به این محوطه منتهی می شوند. بنابراین اشخاص خارجی باید با نهایت احتیاط در این کوچه ها رفت وآمد کنند تا مبادا ندانسته به این محوطه وارد شوند و گرفتار خطر گردند[6]. »
از شمشیرسازی تا حلوافروشی
در گذشته از لحاظ تجاری بستها محل کسب و کار هم محسوب میشدند بنا بر اطلاعات مندرج در طومار عضد الملک، مهم ترین مشاغل داخل بست سفلی(پایین خیابان، شیخ حر عاملی)عبارت بودند از: عصاری، سراجی، شمشیر سازی، حجاری، دلاکی، بقالی، خبازی، قصابی، حلوا فروشی، سبزی فروشی، طباخی، قنادی و...[7] . البته این بست در زمان نیابت تولیت اسدی تجدید بنا شد.[8] اما در دوره معاصر، بست از یک سو محل ارتباط فضای بیرونی آستان قدس با فضای شهری است و از دیگر سو به صحن مطهر مسدود می شود و نخستین مکانی است که هر زائری برای راه یافتن به صحن مطهر باید از آن عبور کند. بست حالت برزخ دارد. فضایی بین زندگی معنوی و زندگی مادی و عادی است.انسان وقتی از درون زندگی روزمره عادی و جاری قدم به درون بست می گذارد تا اندازه ای از زندگی مادی جدا می شود و به طرف یک دنیای معنوی برای طلب و نیازی غیر مادی راه می افتد.[9]
بست علیا و تحولاتش در طول تاریخ
بست علیا از دیگر بستهای مهم و قدیمی حرم مطهر است. این بست در طول تاریخ اسامی چون بست بالاخیابان و بست شیخ طوسی داشته است. این بست در گذشته مکانی برای تجارت و ارائه خدمات به زائران و مجاوران بارگاه امام رضا (ع) بوده است. مهمترین مشاغلی که داخل بست علیا بوده اند عبارتند از: کلاهدوزی، خبازی، عصاری، حجاری، چاقوسازی، سوهان سازی، نجاری،چیت سازی، صابون فروشی، تنباکو فروشی، نخود بریزی، صرافی، حدادی، کاشی فروشی، علافی، نمد مالی و....[10] «علی موتمن»، نویسنده کتاب تاریخ آستان قدس در شرح بست علیا در دوره قاجار و پهلوی ضمن اشاره به جزئیات بست نوشته است: قسمتی از بالا خیابان از محل تقاطع خیابان فلکه تا ایوان و سردر غربی صحن عتیق را بست علیا یا بست بالا خیابان می گویند. سمت مغرب بست سابقا دیواری آجری و ساده دارای سه دهانه برای رفت و آمد بوده است و اغلب اوقات زنجیری هم به عنوان علامت بست (مامن) بر آن می آویختند. اواخر سلطنت قاجاریه (زمان نیابت تولیت مرحوم ظهیرالاسلام ) به جای دیوار آجری قدیم، بنایی وسیع تر و بهتر بر آن قرار دادند. چون با گذشت زمان این بنا کهنه شد و روبه خرابی می رفت و وضع نامطبوعی به خود گرفته بود، در سال 1341شمسی و در دوره نیابت تولیت سید جلال الدین تهرانی تصمیم به تعویض بنا گرفته و بنای سابق برچیده شد، سپس در زمان سپهبد امیر عزیزی بنای زیبا و مجللی در این محل ساخته شد. سپهبد امیرعزیزی، آقای بهادری رئیس هنرهای زیبای اصفهان را برای طراحی بست دعوت کرد. وی نقشه ای طرح کرد ولی چون این نقشه از نظر فنی تکمیل نبود و فقط نقشه یک روی بست طرح شده بود ،یک طرف بست فقط از همان نقشه اقتباس و کارهای دیگری برای تکمیل بنا برآن افزوده شد.[11] این بنا به طول 30 متر و قطر 25/1 متر و ارتفاع70/8 متر دارای پنج دهانه برای رفت و آمد بود. دهانه وسط بزرگ و دارای یک سردر است،دو دهانه طرفین کوچک تر (بدون سردر).دو دهانه آخر از همه کوچک تر است. پایه بنا نیز سنگ مرمر نصب است و از روی سنگ مرمر تا بالا، نمای تمام ساختمان از دوطرف با کاشی های معرق بسیار ظریف پوشیده شده که به اشکال و الوان گوناگون بسیار جالب نقش بندی و طراحی شده است. داخل این بست به طول 86متر و به عرض 30 متر است. از وسط بست علیا زیر آسفالت نهر خیابان میگذرد که به صحن عتیق می رود؛ وسط این محدوده گلکاری است، سمت شمال و جنوب بست مغازه و دکاکین است.مهمانخانه زواری آستان قدس نیز در ضلع جنوبی بست واقع شده است.[12]
بست نشینی نظامی ها
گزارش های تاریخی نشان می دهد در برخی موارد نرسیدن بودجه و مواجب مهم ترین عامل برای سرپیچی از دستورات نظامی بوده است. روزنامه ایران سلطانی نیز به این موضوع پرداخته و نوشته است: از جمله مسائلی که در سال 1326 ق. در قشون خراسان اتفاق افتاد، روز 24 صفر فوج عرب و عجم در صحن مقدس به جهت حقوق عقب افتاده چاتمه زده متحصن می شوند[13] و متصل فریاد یا علی می کشند. طوری که مشخص است حقوق یک ساله این نظامیان[14] پرداخت نشده یا این که در 23 ربیع الاول در قوچان توپچی ها و سربازان بدون اجازه صاحب منصب ها را تنها گذاشته[15] به مشهد رفته اند. در دوره رضا شاه به ویژه سال 1307ه ش. مجدد برخی از افراد نظامی به صورت فردی در حرم مطهر بست می نشینند و مهم ترین علت بست نشینی فرار از خدمت بوده زیرا شرایط سخت اغلب موارد باعث فرار نظامیان شده است. در سال 1307ش. سرتیپ امان ا... جهانبانی فرمانده لشکر شرق طی نامه ای به نیابت تولیت آستان دستور اخراج نظامی ها از بست را داده است. " دو نفر نظامی فوج بهرامی (سوار) به سجلد ذیل در آستان قدس متحصن شده اند. خواهشمندم به وسائلی مشار الیه را مطمئن از تحصن خارج نموده به بارگاه حرب اعزام فرمایند."[16] و متولیان این مجموعه نیز در برخورد با نظامیانی که بست نشسته بودند، آنان را به مراکز نظامی تحویل می دادند.
منابع
[1]. بست و بست نشینی در مشهد. محمد رضا قصابیان. مشکوة. ش60-61، ص233 / [2]. فرهنگ جغرافیایی ایران خراسان. کاظم خادمیان.مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی.1380، ص948
[3]. تاریخ آستان قدس. عزیزا... عطاردی. مشهد:عطارد.1371، ص284 / [4]. ایران و مسئله ایران. لرد کرزن. مترجم وحید مازندرانی.تهران:علمی فرهنگی،1362، ص622 / [5] سفرنامه فرد ریچاردز. ص279 / [6] از خراسان تا بختیاری. هانری رنه دالمانی. ج2. تهران:طاووس.1382، ص623
[7]. طومارعضدالملک. میرزا محمد حسین عضدالملک. مشهد: خراسان شناسی،1379، 58و59 / [8]. ساختمان جدید بست های آستان قدس رضوی. محمد حسن رضوان. نامه آستان قدس .ش19،آذرماه 1343، ص99 / [9]. آستان مقدس رضوی از منظر هنر و معماری. رضا دیشیدی. نشریه تاک توس ،ش38،.سال 4،اردیبهشت 1387، ص47
[10]. طومارعضدالملک. میرزا محمد حسین عضدالملک، ص50و52 / [11]. ساختمان جدید بست های آستان قدس رضوی. محمد حسن رضوان، ص100 / [12]. تاریخ آستان قدس. علی موتمن. تهران: افست، 1348، ص156 و 157 / [13]. روزنامه ایران سلطانی ایران , سال سی و نهم , شماره 13 , ص 617 / [14]. همان, ص 584
[15]. همان, ص 635 / [16]. مرکز اسناد آستان قدس رضوی. سند شماره، 4703