امیر بشیری
پسرکی به نام تیستو در مییابد انگشتانش خاصیت سبزکننده دارند. بذر هر گیاهی که با انگشتان تیستو تماس برقرار کند سبز و به سرعت به گیاهی زیبا تبدیل میشود. تنها دوست و همدم او باغبان پیری است به نام «سبیلو» که به تیستو میآموزد ویژگی منحصر به فرد انگشتان او میتواند تغییرات شگرفی در دنیای اطرافش ایجاد کند. تیستو دست به کار میشود و با رویاندن گل و گیاه در بیمارستان، باغوحش، زندان و محله فقیرنشینان، زشتیها را به زیبایی بدل میکند. او با دستکاری در ادوات نظامی کارخانه پدرش در دهانه توپها و لوله تفنگها گل میرویاند و به این ترتیب از وقوع جنگ جلوگیری میکند. در پایان داستان، مرگ سبیلو پرسشهای بسیاری در ذهن تیستو ایجاد میکند که کسی نمیتواند به آنها پاسخ بدهد. در نهایت تیستو نردبانی از گل میسازد و از آن بالا میرود تا به باغبان که میگویند در آسمان است بپیوندد. این خلاصهای از داستان «تیستوی سبزانگشتی» اثر «موریس دروئون» نویسنده فرانسوی است که در سال ۱۹۵۷ برای کودکان نوشته و دستمایه نمایش نامهای به همین نام به قلم «عماد نصرآبادی» نویسنده جوان مشهدی شده و این روزها به کارگردانی «محمد جهانپا» در سالن اصلی تئاتر شهر مشهد اجرا میشود. نمایشی که توانسته است کودکان و نوجوانان را در این عصرهای سرد پاییزی برای دیدن تئاتر به سالن نمایش بکشاند و یک ساعتی را همراه با شور و شوق به دیدن تیستو بنشینند.
طراحی صحنه و نقش آفرینی خوب بازیگران
نمایش با تولد تیستو آغاز میشود و ما به مرور با اطرافیان او آشنا میشویم. اطرافیانی که هر یک تاثیراتی در رشد تیستو دارند. از معلم کلاس درس گرفته تا مادر نگرانش. اما در این میان «آقای باغبان» است که استعداد خارقالعاده تیستو را کشف میکند و زندگی او در مسیر دیگری قرار میگیرد؛ استعدادی عجیب در انگشتان تیستو که همه جا را پر از گُل میکند. گویی تیستو هر چه بزرگ تر میشود با زشتیهای دنیای بزرگ ترها بیشتر آشنا میشود و روح لطیفش قادر به درک همه آن نیست. جنگ، تیر خلاصی بر همه آمال و آرزوهای تیستوی مهربان است. تحمل این که توپی بتواند چهار خانه را نابود کند، ندارد. توپهایی که از قضا در کارخانه پدرش تولید میشود. این جاست که تیستو با انگشتان منحصر به فردش دست به کار میشود و تمام پلیدیها را به گُل تبدیل میکند.
در طراحی صحنه این نمایش، سعی شده از تمام ابزاری که یک کودک به راحتی با آن ارتباط برقرار میکند استفاده شود. از حجمها و تصاویر مختلف در اکت به اکت نمایش تا رنگبندیهایی که کاملا اصولی در کنار هم قرار گرفته است و این موضوع _طراحی صحنه_ به بزرگ ترین نقطه قوت اجرای تیستو تبدیل شده است. همچنین با توجه به صحنههای مختلف، جهانپا تمام سعی خود را برای قطع نشدن ارتباط مخاطب انجام داده است که در شکل تعویض صحنهها مشهود است و مخاطب هر لحظه درگیر ماجرایی میشود که علاوه بر کمک به روند شکلگیری داستان، او را از فضای ایجاد شده دور نمیکند و اگر این مسائل در زمانبندی برخی اکتها رعایت میشد زمان کلی نمایش به کمتر از 60 دقیقه میرسید، مسئلهای که به نظر می رسد « تیستوی سبزانگشتی» به آن نیاز دارد.
زبانی قابل درک و فهم برای کودک
یکی دیگر از نقاط قوت تیستوی سبز انگشتی حضور بازیگرانی است که به خوبی توانستهاند در صحنههای مختلف به کمک طراحی، فضایی را فراهم کنند که کودکان برای درک محتوای ایجاد شده دچار مشکل نشوند.
تیستو در بخشهایی از جنگ، زندگی انسانهای عاجز، زشتیها و... میگوید، اما در اجرا با زبانی قابل درک و فهم برای کودک و خلق لحظاتی پر از نشاط و شادی، مانند صحنه مربوط به جنگ، کودکان به خوبی در مسیر داستان قرار میگیرند که این موضوع علاوه بر اجرای خوب بازیگران که انتخابهای خوبی برای این نقشها بودهاند مربوط به نمایش نامه قابل توجه عماد نصرآبادی نیز است.
«تیستوی سبزانگشتی» در جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان مورد توجه قرار گرفت و توانست جوایز نویسندگی، کارگردانی و طراحی صحنه را به دست آورد که افتخاری برای تئاتر کودک و نوجوان مشهد است. تئاتری که هنرمندان بسیاری در آن تلاش میکنند و تا به امروز افتخارات زیادی را برای این خطه به دست آوردهاند.