- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
(نشانه) ایمان، این است که راست گویی را هر چند به زیان تو باشد بر دروغ گویی، گرچه به سود تو باشد، ترجیح دهی.
نهج البلاغه(صبحی صالح)،ص556 حکمت458
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهی!
از کرم تو همین چشم داریم و از لطف تو همین گوش داریم
بیامرز ما را که بس آلوده ایم به کردار خویش، بس درمانده ایم به وقت خویش
بس مغروریم به پندار خویش ، بس محبوسیم در سرای خویش
دست ما را گیر به فضل خویش ، باز خوان ما را به کرم خویش ، باز ده ما را به احسان خویش
دل کیست که گوهری فشاند بی تو یا تن که بود که ملک راند بی تو
وا... که خود راه ندارد بی تو جان زهره ندارد که بماند بی تو
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدمحمود رضوی، تهیه کننده خراسانی سینما، در اینستاگرام خود عکسی از پشت صحنه تازهترین اثری که در دست تهیه دارد، یعنی «ماجرای نیمروز2»(رد خون) منتشر کرد.
لاله اسکندری، بازیگر اهل خطه خراسان نیز که به همراه عوامل فیلم «رویای سهراب» در کاشان حضور دارد، این عکس را همراه کودکان این شهر به ثبت رساند و منتشر کرد.
عکسی زیبا از نیشابور و دره پرستوها
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«... و هر کس که می داند مسئولیت شیعه بودن یعنی چه، مسئولیت آزاده انسان بودن یعنی چه، باید بداند که در نبرد همیشه زمان و همه جای زمین – که همه صحنه ها کربلاست و همه ماه ها محرم و همه روزها عاشورا – باید انتخاب کند: یا خون را، یا پیام را، یا حسین (ع) بودن را، یا زینب (س) بودن را، یا آن چنان مردن را، یا این چنین ماندن را؛ اگر نمی خواهد از صحنه غایب باشد...آن ها که رفتند کاری حسینی کردند و آن ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند. »
حسین وارث آدم- نویسنده: علی شریعتی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ناصر (محمدرضا فروتن): به من میگه دیوونه، بیبی من دیوونم؟
من که از بچگی بارم رو دوش هیچکی نبوده، من که آزارم به هیچکی نرسیده، من که به همه پول قرض می دم، من دیوونم؟ بی بی راست می گه همه می گن من دیوونم ؟
«وقتی همه خواب بودند» - نویسنده و کارگردان: فریدون حسن پور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از مردی بخشنده پرسیدند: «آیا از این که به دیگران کمک میکنی و روزیرسان فقیران هستی، هرگز به خود مغرور شدهای یا منتی بر سر نیازمندان گذاردهای؟»
پاسخ داد: «هیهات که بخشش و روزی رسانی من به نیازمندان، حکایت کفگیری است که در دست طباخ است. اگر چه طباخ هرچه در کفگیر میریزد و میدهد ولی کفگیر هرگز گمان نمیبرد که هرچه دارد، از آن خودش است و بخشنده است...»!
برگرفته از «بهارستان جامی»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ساعت چهار و نیم بعد از ظهر 23 شهریور 1334، مجلسی با حضور رجل سیاسی و چهره های ادبی شهر مشهد در محل سابق دبیرستان نمونه واقع در خیابان دروازه جنت برگزار شد. این مکان قرار بود از آن روز به بعد محل تربیت ادبای بزرگی برای شهر و کشورمان باشد. حاضران در آن مجلس چای و شیرینی خوردند و آغاز فعالیت دانشکده ادبیات مشهد را به همدیگر تبریک گفتند. از آن روز 63سالی گذشته و آن دانشکده حالا بسیار بزرگتر و پُرشاخ و برگتر به فعالیت مشغول است. مرکز علمی مهمی که در بیش از شش دهه فعالیتش، چهره های علمی، ادبی و پژوهشگران برجستهای را به جامعه معرفی کرده است.
به مناسبت سالگرد تاسیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی با دو تن از استادان برجسته این حوزه به گفت وگو نشستیم و از حال و هوای این مرکز علمی سخن گفتیم:
یک مرکز علمی و ادبی خوشنام
دکتر محمدرضا راشد محصل، در میان اهل ادب شهرمان، به عنوان یکی از برجستهترین استادان و چهره های ماندگار این حوزه شناخته می شود. او که در همان سال های ابتدایی تاسیس دانشکده ادبیات به این مجموعه اضافه شد، برای مان تعریف می کند: سال 1338 بود که به دانشکده ادبیات مشهد وارد شدم. دکتر علی شریعتی آن روزها در دانشکده حضور داشت و کلاسهای درسش بین دانشجویان شهره بود. سیستم آموزشی دانشکده ادبیات در آن سال ها با امروز، تفاوت زیادی داشت کلاس ها در تمام طول سال تحصیلی ادامه داشتند و سیستم ترمی برقرار نبود، حتی عدهای مثل دوران مدرسه شهریوری می شدند. برای یک درس دو واحدی باید 96 ساعت کلاس درسی را می گذراندیم اما حالا زمان تخصیصی به دروس مختلف بسیار کاهش یافته است. خیلی از داشتههای امروزم را مدیون همان کلاس ها و استادان سختگیرش هستم.او ادامه میدهد: در همان سال های ابتدایی تاسیس دانشکده، دانشجویان خارجی زیادی به عشق تحصیل در رشته ادبیات فارسی به ایران و مشهد می آمدند. آن ها همراه دانشجویان ایرانی سر یک کلاس درس می خواندند و امتحان می دادند و هیچ تفاوتی برایشان قائل نبودند. این نشان دهنده میزان اهمیت ادبیات فارسی در نگاه استادان آن دوران بود و آسانگیری در هیچ بخشی نداشتند.
دغدغه یک فاصله؛ میان دانشگاه و مردم
این استاد برجسته ادبیات باور دارد که در این سالها چهرههای ارزشمندی در حوزه های مختلف از این دانشکده به عرصه های علمی و فرهنگی کشورمان معرفی شدهاند و بهترین میراث این مرکز علمی همان دانشجویان خوب و موفقی است که در هر گوشه کشورمان، گرهی از مشکلات گشوده اند یا مسیر تربیت افراد دیگری را فراهم کردهاند. او البته از فاصله افتادن میان دانشگاه و مردم نیز گلایه می کند و می گوید: دانشکده ادبیات و کسانی که مثل ما ادعای ادبیات دارند، کارهایی را که در این عرصه لازم است انجام نمی دهیم. ادبیات نیاز به ایجاد فضایی دارد که به علاقه مند شدن بیشتر مردم و احساس نیاز جامعه برای آموختن ادبیات منجر شود. وقتی در دانشکده ادبیات تلاش بیشتری برای شناساندن این عرصه به مردم صورت دهیم، آن ها هم به ارتباط برقرار کردن با ادبیات نیاز بیشتری پیدا می کنند و علاقه مند می شوند ولی وقتی ما به درستی عمل نکنیم یا امکان انجام بعضی از فعالیت ها را نداشته باشیم، مردم فقط از ما شعر خواندن می خواهند. بارها پیش آمده که مردم وقتی مطلع می شدند بنده استاد ادبیات هستم از من خواسته اند که برای آن ها قطعه شعری بخوانم در حالی که باید به شیوه ای عمل کنیم تا مردم برای آموختن و آگاهی راجع به ادبیات سراغمان بیایند و از ما سوال کنند و مشتاق باشند که بیشتر بدانند.وی می افزاید:در بعضی رشته ها مثل پزشکی که خدمات درمانی به جامعه ارائه می شود، مردم مکرر با متخصصان این عرصه مرتبطند و کنجکاو دانستن از این حوزه هستند اما در عرصه ادبیات که خدمات فرهنگی ارائه می کند، باید مخاطب را مشتاق کرد و این کار بر عهده دانشگاهیان است.
ماجرای آن شعاری که سوژه امتحان شد
از او می خواهیم تا خاطره ای از آن سال های تحصیل یا ایام تدریس برایمان تعریف کند، قدری تامل می کند و در جواب می گوید: سال 1340 بود. تعدادی از دانشجویان در ایام محرم برای سوگواری به سمت حرم امام رضا(ع) به راه افتادند. آن ها پلاکاردهایی در دست داشتند و بر روی آن ها شعارهایی نوشته بودند. خلاصه فردای آن روز سر کلاس درس حاضر شدیم. استادمان مرحوم سید احمد خراسانی بود که از ادبا و معلمان بزرگ آن دوران به شمار می آمد. قرار بر این بود که امتحانی از ما بگیرد. در کمال تعجب دیدیم همان شعاری که بر پلاکاردهایمان نوشته بودیم، به عنوان سوال امتحانی ذکر کرده و از ما خواست تا آن را تحلیل کنیم و غلط های موجود در آن را بنویسیم. آن سوال ساده، درس بزرگی برایمان شد. این که بدانیم باید مراقب آن چه باشیم که در جامعه می گوییم یا شعارهایی که سر می دهیم. اما نکته دیگر این بود که محتوای هر درس می تواند از دل همان مسائل روز جامعه و همان محتوایی بیرون بیاید که همه ما با آن مرتبطیم. این نگاه به روز رسانی شده، حتما دانشجویان را مشتاق فراگرفتن بیشتر می کند.
از روی عشق نوشتم: ادبیات، ادبیات، ادبیات
اما دکتر «رضا اشرف زاده» یکی دیگر از استادان بنام رشته ادبیات و فارغ التحصیل قدیمی این دانشکده است که از سال 1349، به این محفل علمی پیوسته و از این مرکز علمی و فرهنگی مهم خاطره های فراوانی دارد. او برایمان تعریف می کند: سال 1349 بود که در کنکور پذیرفته شدم. رتبه خوبی داشتم و می توانستم در رشته های مختلف دیگری پذیرش بگیرم اما انتخابم دانشکده ادبیات بود چون آن روزها شهرت زیادی داشت و محل حضور اهل ادب و چهره های فرهنگی برجسته ای بود. جالب است برای تان بگویم، وقتی از من خواستند تا سه رشته را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کنم، در برگه انتخاب رشته ام مقابل تمام گزینه ها نوشتم: ادبیات ، ادبیات ، ادبیات .وی می افزاید :.یادم می آید اعتبار استادان برجسته آن دوران باعث ایجاد تحولات بزرگی در این دانشکده شد مثلا تا 1349 این دانشگاه تنها در رشته کارشناسی دانشجو می پذیرفت اما به اعتبار حضور دکتر یوسفی مقطع کارشناسی ارشد نیز به این دانشگاه افزوده شد و اعتبار همین استادان برجسته باعث شد تا در سال 1357 رشته دکترا هم در این دانشکده دایر شود.
ماجرای اتاق «7»
دانشکده ادبیات، برای آنهایی که در این سال ها در آن درس خوانده و فارغالتحصیل شده اند؛ خاطرات زیادی دارد. یکی از آنها به «اتاق 7» مربوط می شود.استاد اشرف زاده در خصوص این اتاق برای مان می گوید: اتاق 7 ، یکی از کلاس های دانشکده ادبیات بود که 170 صندلی داشت در حالی که تعداد شاگردها در هر دوره بیشتر از 30 نفر نبود و 140 صندلی دیگر توسط دانشجویان علاقه مند پُر می شد، دانشجویانی که به شوق درس آموزی از محضر استادان بزرگ ادبیات به این کلاس ها می آمدند. بنده در سال 1349 در همین اتاق شاهد برگزاری کلاس دکتر شریعتی بودم و با تمام وجود از آن چه گفت، لذت و بهره بردم. البته دکتر شریعتی در آن روزها در دانشکده به تدریس تاریخ اشتغال داشت ولی تعداد زیادی از دانشجویان ادبیات مشتاقانه خودشان را به کلاس درس او می رساندند که خیلی شلوغ بود.اما این چهره برجسته ادبیات، خاطرات شیرین دیگری هم دارد که یکی از آن ها به ارائه پایان نامه دکترای خودش در این مجموعه مربوط می شود. او برایمان تعریف می کند: شیرین ترین خاطره من از این دانشکده به ایام ارائه پایان نامه دوره دکترایم بر می گردد . استادان این دانشکده معمولا خود را موظف می دانستند که در تمام جلسات دفاع پایان نامه دانشجویان دکترا، در هر رشته ای شرکت کنند و حضور این استادان در سال 1363 برای من تبدیل به شیرین ترین خاطره شد. استرس حضور و ارائه مقابل آن چهره های برجسته ادبی و علمی، چیزی نیست که از حافظه ام آسان پاک شود. البته در آن روزها دکتر یوسفی در بستر بیماری بود و غیبتش برای من اندوه بزرگی بود.
وی تاکید می کند: عشق به ادبیات در تار و پود ما بود اما برای نسل جوانتر امروز باید بستر آشنایی با این عرصه را فراهم کنیم. فضای دانشگاه ما تشنه آن کلاس های شلوغ و پرشور و آن بحث های داغ و آن روزهای خوب است. این دانشکده هویت ماندگاری دارد که باعث افتخار نسل های مختلف است و باید آن زنجیره پرافتخار را ادامه بدهیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کشور پهناور ما به دلیل برخورداری از تنوع آب و هوایی، بستر مطلوبی برای پرورش گونههای مختلف گیاهان دارویی است. ظرفیتی که در صورت توجه به آن و توسعه کشت این گونه گیاهان، می تواند برای اشتغال، تولید و صادرات مفید واقع شود.امروزه مزایای فراوان گیاهان دارویی و ضرر و زیان محدود آن نسبت به داروهای شیمیایی موجب توجه و مصرف بیشتر این گیاهان در جوامع مختلف شده است.اما به رغم همه ظرفیتهایی که در این بخش در ایران وجود دارد؛ هنوز نتوانسته ایم بهره برداری مطلوبی در این عرصه ایجاد کنیم و جایگاه مناسبی در عرصه تجارت، در بازارهای جهانی گیاهان دارویی فراهم آوریم.به باور کارشناسان و فعالان این عرصه بر این باورند که مزایایی همچون؛ وضعیت مطلوب اقلیمی ایران، حساس نبودن گیاهان دارویی به کمبود منابع آب و خاک مرغوب، ایجاد اشتغال برای جوانان تحصیل کرده به ویژه دانش آموختگان رشته های کشاورزی، ارزآوری و توامان صرفه جویی ارزی با تامین بخشی از مواد اولیه دارویی کشور و ... از جمله بسترهای مناسب کشت گیاهان دارویی در کشورمان به شمار می آیند.خراسان رضوی نیز از این قاعده مستثنی نیست، این استان به دلیل موقعیت خاص از نظر جغرافیایی، دارای اهمیت ویژه بوده و ترکیب گیاهی متنوعی دارد که برخی از آن ها به دلیل برداشت بی رویه در حال نابودی هستند. در واقع سودآوری کلان اقتصادی و توجه روزافزون به تجارت جهانی گیاهان دارویی، مشکلات و مسائل ناگواری را برای این منابع به وجود آورده و نسل گونه های گیاهی را با خطر انقراض مواجه ساخته است. بنابراین برای جلوگیری از نابودی گیاهان دارویی باید برای کشت و پرورش گونه های تایید شده از سوی مراجع مربوط اقدام شود. به عبارت دیگر باید مسئولان و متولیان عرصه های منابع طبیعی، ضمن حفظ این ذخایر ارزشمند، آگاهی لازم را برای مردم در زمینه عدم برداشت مستقیم گیاهان دارویی از عرصه های منابع طبیعی، به ویژه درباره گیاهان در معرض خطر ایجاد کنند.گیاهان دارویی به اشکال مختلف از جمله تازه، دم کردنی، خشک، عرقیات، اسانس ها و در اشکال جدید قرص، شربت، پماد، بخور و غیره مورد استفاده قرار می گیرد اما به رغم تنوع پوشش گیاهان دارویی، به علت عدم وجود صنایع تبدیلی در استان، تعداد گیاهان مورد استفاده در صنایع دارویی محدود بوده و امکان بهره برداری گسترده تر از آن ها وجود ندارد. این در حالی است که اسانس ها از زمینه ای بسیار مناسب برای صادرات برخوردار هستند و در ارتقای ارزش افزوده حاصل از کشت گیاهان دارویی دارای اهمیت به سزایی هستند، مواد اولیه حاصل از کشت گیاهان دارویی جذب صنایع داروسازی، آرایشی و بهداشتی و کارخانه اسانس گیری و عصاره گیری می شود. البته تمامی دغدغه ها به مطالب فوق ختم نمی شود؛ بلکه عدم آشنایی کشاورزان با ظرفیت های این بخش، فقدان خط مشی در زمینه بازاریابی و روش های فراوری و... سبب خروج این گیاهان و فراورده های طبیعی به صورت خام از استان و کشور می شود. به طوری که سالیانه میزان قابل توجهی زعفران، آنغوزه، باریجه و... به صورت خام از این خطه خارج و روانه بازارهای بین المللی می گردد تا پس از فراوری چندین برابر قیمت، مجدد وارد کشورمان شوند. در مقابل استفاده مطلوب، منطقی و بهینه از این منابع که به لحاظ فناوری بسیار کم هزینه تر و ساده تر از صنایع دارویی شیمیایی هستند؛ می تواند ضمن تامین بخشی از نیازهای عمده بهداشتی و درمانی جامعه از خروج مقادیر قابل توجهی ارز جلوگیری کند. در کنار همه این ها، با ایجاد نظام درستی برای کاشت، داشت و برداشت گیاهان دارویی می توان گام های بلندی برای حفظ محیط زیست، درمان بیماری ها، تهیه مواد اولیه برای صنایع مختلف، ایجاد اشتغال و... برداشت.اما با هدف حل مشکلات این بخش و توسعه زیرساخت های آن، این راهکارها توصیه می شود: تدوین قوانین و ضوابط جمع آوری، تولید، بسته بندی، فراوری و صادرات گیاهان دارویی، برنامه ریزی برای ایجاد شبکه های توزیع و عرضه محصولات گیاهان دارویی، حمایت از توسعه فن آوری های نوین در فرایند تولید و فراوری گیاهان دارویی و ... . در مسیر تحقق چنین هدفی، فرهنگ سازی و آشنایی مردم با مزایای گیاهان دارویی، به کارگیری روش های نوین و بهداشتی در توزیع و فروش، افزایش دانش فروشندگان، گسترش آموزش طب گیاهی، بهبود و توسعه صنایع فراوری، استاندارد کردن گیاهان دارویی، ترغیب و آموزش کشاورزان به کشت گیاهان دارویی و... اموری ضروری هستند.در مجموع باید گفت، با توجه به نقش گیاهان دارویی در اقتصاد جهانی، متاسفانه سهم کشور ما در صادرات گیاهان این محصولات با توجه به استعدادهای بالقوه طبیعی بسیار ناچیز است. از این رو باید با اتخاذ سیاست ها و راهکارهای مناسب و مبتنی بر یک شناخت واقع گرایانه از وضعیت موجود، این منابع و کاربرد روش های علمی و صحیح در تمام ابعاد اعم از کاشت، داشت، برداشت و بهره برداری صنعتی و اقتصادی آن، چه از طبیعت و چه به صورت کشت مکانیزه، به درکی واقعی و اصولی در خصوص نقش و بازدهی گیاهان دارویی رسید و علاوه بر حفظ و حراست از این سرمایه ملی به شکوفایی و توسعه پایدار جامعه نیز دست یافت. همچنین ارائه تاکتیک ها و راهکارهای صحیح، برای ایجاد جایگاه مناسب مصرف و فروش محصولات گیاهی ایران، در راستای ورود به رقابت جهانی با توجه به توان موجود کشور بسیار مهم و راهبردی خواهد بود. در این زمینه باید عوامل مورد نیاز برای ایجاد تغییرات مثبت شناسایی شوند تا با افزایش گردش مالی حول این محور، کمی ها و کاستی های متعدد این سیستم برطرف و جایگاه واقعی طب سنتی و داروهای گیاهی در کشور نمایان شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.