« زهرا داوودنژاد» در گفت و گو با «خراسان رضوی»:
تعداد بازدید : 36
امیدوارم سینما به مردم و جامعه نزدیک شود
نویسنده : ملیحه رفیع طلب
«زهرا داوودنژاد» دختر هنرمند خانواده داوودنژاد، در آخرین حضورش بر پرده سینما نقشی ساختارشکن را در فیلمی با عنوان «شماره 17 سهیلا » بازی کرد. اثری اجتماعی که تلنگری است بر جامعه ما و نسل جوانی که دغدغه هایی جدی دارد.
داوودنژاد در 18سالی که تجربه بازیگری داشته، عمدتا سراغ نقشهای اجتماعی ساختارشکن رفته است و دلیل گزیدهکاریاش را هم همین می داند.
او دوست دارد حال و هوای سینمای ایران بهتر باشد؛ با نگاهی عمیق تر به زندگی مردم و با بیانی والاتر از دغدغه های جامعه.
گزیدهکارم، با انتخابهای خاص
داوودنژاد بزرگ شده یک خانواده هنری است و مسیری که انتخاب کرد، در امتداد آن چیزی بود که پیشتر پدر و برادرش پیموده بودند. خودش در این خصوص می گوید: به هرحال من در این راه مجبور بودم (با خنده)، در واقع گاهی همه چیز دست در دست هم میدهد تا مسیر زندگی سمت خاصی برود. به هرحال من در خانوادهای به دنیا آمدم که همه ارکانش با هنر در پیوند بود. البته در مسیر بلوغ، قدرت انتخاب هم برای فرد فراهم می شود. من هم مشتاق پیشرفت در همین بستر هنری بودم که در آن پرورش یافتم. به قول معروف ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست در دست هم دادند تا من بشم همینی که امروز می بینید.
وی ادامه می دهد: البته فعالیت من بیشتر در پشت صحنه بوده و به ندرت بازی می کردم و حتی حدود هشت سال از این فضا دور بودم، اما الان در شاخه بازیگری به صورت جدی تر ورود کرده و فعال تر شده ام.
از او در خصوص نحوه انتخاب نقشهایش می پرسیم که عمدتا ساختارشکن، متفاوت و البته پُربحث هستند که در جواب می گوید: حقیقت اش را بخواهید خودم هم نمی دانم چرا این اتفاق می افتد. اما خب هرکسی یک مدلی دارد. شاید مدل من هم این گونه است که یک مقدار نقش های ساختار شکن بازی کنم. این موضوع تا حدودی به علاقه مندی خودم برمی گردد و مهم این است که آن نقشی را که به من داده می شود به صورت حقیقی و ما به ازای آن چه در جامعه است، ایفا کنم. دلیل دیگرش می تواند به خاطر گزیده کاری و انتخاب های خاص من باشد.
باور ندارم یک بازیگر الزاما می تواند الگو باشد
داوودنژاد باور دارد که یک بازیگر می تواند و باید در مقام یک کنشگر اجتماعی عمل کند و می گوید: هرکسی که در چشم دیگران باشد، هنرمند، بازیگر، ورزشکار و سیاستمدار فرقی نمی کند، در هر جایگاهی که موقعیت اش به چشم می آید، می تواند انسان تاثیر گذار و مثبتی برای جامعه باشد. به هرحال عده ای هستند که به آن هنرمند یا بازیگر و... علاقه مند هستند، بنابراین آداب، رفتارها، هدف گیری ها و عملکرد آن شخص، می تواند برای تعداد زیادی از آدم ها مهم باشد. البته من شخصا با این حرف که بازیگر الگو است، نمی خواهم کسی را زیر سوال ببرم اما باور دارم که الگوسازی یک انتخاب است که بستگی به آدم ها دارد. شاید بخواهم الگویم یک فیلم باشد، بازیگر باشد، اما این را که قطعا هر بازیگری الگوست، قبول ندارم، حتی به مناسب یا نامناسب بودنش هم کاری ندارم، بلکه با ذات الگو بودن مشکل دارم. عمده به اصطلاح سلبریتی های ما هم نمی خواهند صد درصد الگو باشند اما با توجه به تاثیر گذاری که دارند، یک سری اعمالی انجام می دهند و یک سری حرف هایی می زنند اما این به معنای آن نیست که حتما باید الگو باشند.
درگیر قضاوت و تخریب هستیم و بی توجه به دغدغه های زندگی افراد
این بازیگر، حواشی گریبان گیر چهره ها را به واسطه همین نوع نگاه می داند و توضیح می دهد: اغلب همین تنش های منفی و توهین آمیز نسبت به چهره ها، به واسطه این است که همین نقش اجباری الگو بودن را به افراد می دهیم و هر حرف و واکنش آن ها را اساس یک جریان سازی می دانیم. در صورتی که این گونه نیست و یک بازیگر هم مثل دیگر افراد جامعه است و فقط شغلی متفاوت دارد و بیشتر در منظر نگاه و قضاوت دیگران است. او هم روزهایی بوده که مشکل مالی داشته است و ایامی هم دغدغه های دیگر گریبانش را گرفته بودند. به یک عده محدود و خاص کاری ندارم که ان شاءا... اوضاع شان همیشه پربرکت باشد، اما در مجموع سینما آن طور نیست که همه تصور می کنند و امنیت مالی در این عرصه بسیار کم است.
وی می افزاید: به نظر من حتی سوپراستارها یک دوره ای مشخص دارند و مردم فقط التهاب آن فصل از یک آدم را در نظر می گیرند وگرنه آن انسان قبل از سوژه بودنش یک زندگی داشته و بعد از افول شهرتش هم باید در همین جامعه زندگی کند. متاسفانه ما این قدر درگیر قضاوت، مقایسه و تخریب هم هستیم که اصلا به بسیاری از مسائل و مشکلاتی که یک فرد در زندگی خود تجربه می کند، توجهی نداریم.
رضا کار خودش را می کند، من کار خودم را
داوودنژاد از جمله بازیگرانی است که به تفاوت نقش ها اعتقاد دارد و در این باره می گوید: آن چیزی که برای من مهم بوده این است که یک بازیگر در نقش های مختلف، وجه های متفاوتی از یک نقش و شخصیت های مختلف را نشان بدهد. تمام بازیگران موفق ما فقط در یک نقش و شخصیت جا نیفتاده اند. در گذشته تنوع شخصیت پردازی و نقش برای بازیگر خیلی بیشتر بود، چون بازیگرها این گونه عمل می کردند. نقشی را دوست دارم که با آن به چالش کشیده شوم و بتوانم از پس آن برآیم.
میان گفت وگو حرف به برادرش، رضا داوودنژاد می رسد و این که آیا خانواده هنرمندش در انتخاب های او موثرند، در جواب بیان می کند: من و رضا تقریبا دو فضای کاری نسبتا متفاوت با هم داریم. رضا همیشه فعال بوده و عمدتا در کارهای کمدی بازی کرده و درخشیده است. من کمی متفاوت تر بودم و فضاهای متفاوت کمدی، اجتماعی و احساسی را بازی کرده ام و چون متفاوتیم تقریبا او کار خودش را می کند و من هم کار خودم را. اما همه ما زیر سایه و نظرات پدرم هستیم و دیدگاه و مشاوره او برایمان مهم است.
فیلم «شماره ۱۷ سهیلا»، آخرین اثری است که این بازیگر در آن به ایفای نقش پرداخته است. خودش در این باره اظهار می کند: سهیلا یک فیلم معمولی و ساده و شریف برای من است و جزو کارهایی است که به آن افتخار می کنم.
آرزو کردن برای سینمای ایران کار سختی است
حرف می رسد به احوالات سینمای ایران. عرصه ای که «داوودنژاد» برای آن دغدغه های بسیاری دارد. او بیان می کند: سخت است بگویم برای سینمای کشورم، فضایی که در آن کار کرده و تجربه به دست آورده ام، چه آرزوهایی دارم. فضایی که امروز بر این حوزه حاکم است، آرزو کردن برای آن را دشوار می کند. بعید به نظر می رسد آن چه طلب می کنیم، در این فضا به این زودی ها محقق شود و تحولی رقم بخورد. با تمام این حرف ها من اعتقاد دارم که سینما یک بخش عظیم تر و تاثیر گذارتر از آن چیزی است که ما با آن برخورد می کنیم و اهداف و مسیری که طی می کند والاتر و عمیق تر از آن چیزی است که ما در جریان ساخت و تولیدات فیلم مان داریم. معتقدم در بسیاری از عرصه ها در آینده تحولات مثبتی رقم خواهد خورد و ماه پشت ابر نمی ماند. امیدوارم سینمای ما همان طور که تا امروز جریان هایی تاثیرگذار و درخشان داشته، با صداقت بیشتر به زندگی مردم و فضای جامعه نزدیک شود تا حرف دل آن ها باشد.