خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنی و فقیر) مساوی گردند.
من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 73، ح 1766
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صدیقه و زکیه معتمد لنگرودی، دو خواهر گیلانی قرآن خطی ارزشمندی را به کتابخانه آستان قدس رضوی تقدیم کردند.
به گزارش خراسان رضوی به نقل از آستان قدس رضوی، خانم لنگرودی درباره ویژگیهای این قرآن چنین میگوید: «حدود 50 سال است که از این قرآن نگهداری میکنم. نسل به نسل به پدرم رسیده بود، مدتی هم دست مادرم نگهداری میشد، اما پدرم دوست داشت این قرآن بعد از او دیگر دست به دست نشود و در مکان امن و شرایط خوبی نگهداری شود. به ویژه این که در شرایط هوایی شمال کشور بیشتر اوقات سال بارندگی و رطوبت است و احتمال آسیب به قرآن را بیشتر میکند ترسیدیم این قرآن آسیب ببیند». وی ادامه میدهد: «این یک قرآن موروثی است که از قرن سیزدهم نسل به نسل به پدرم رسیده و اگر به صفحات اول و آخر آن نگاه کنید، یادداشتهایی از اجدادمان دارد که در آن، این کتاب را به ائمه اطهار(ع) اهدا کردند. » وقتی از او میپرسیم چرا این جا را برای اهدای قرآن انتخاب کرده است؟پاسخ میدهد: «اتفاقا کتابخانه لنگرود هم از ما خواستند این قرآن را به آن جا اهدا کنیم و از طرفی یکی از بستگان مادرم هم در قم پیشنهاد دادند کتاب را به کتابخانه قم اهدا کنیم، اما ما ترجیح دادیم آن را به کتابخانه حضرت رضا(ع) پیشکش کنیم؛ به ویژه این که پدر و مادرمان هر دو در حرم ایشان مدفون هستند، احساس کردیم اگر این قرآن در کنارشان باشد، آرامش بیشتری دارند». خوشحالیم که حضرت پیشکش ما را پذیرفتند.
معاون اداره مخطوطات کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نیز پس از بررسی این قرآن که متعلق به دوره قاجار است، میگوید: «قرآن کامل با خط نسخ ممتاز به شیوه نیریزی و در قرن سیزدهم در 224 ورق 17 سطری بر کاغذ دولتآبادی کتابت و طلاکاری شده است. دو صفحه اول آن، دارای سرلوح و کتیبه با نقوش اسلیمی در زمینه زر و لاجورد، اوراق آن جدولبندی به زر و تحریر مشکی و سرسورهها در زمینه طلا با خط رقاع به شنگرف بوده و در دوره معاصر با جلد گالینگور عنابی صحافی شده است.»
سید محمدرضا رضاپور در خصوص تذهیب پرکار و ارزشمند قرآن نیز اظهار میکند: «نشانهای جزء قرآن و حزب و سجده به شکل قندیل زرپوش و فواصل آیات گوی زرین اخترمانند است. علایم سجاوندی نیز به مدحهای منفصل، رموز تعداد آیات به سرخی، آخر هر پنج آیه رمز حرف «ه» و آخر هر 10 آیه با رمز حرف «ی» نشانهگذاری شده است».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هر آدمی میاد تو زندگیمون یه جایی برای خودش باز میکنه، حتی برای یه روز، وقتی میره جاش خالی میشه!
این جاهای خالی همینطوری میمونه توی مغز آدم، این خیلی نامردیه که بقیه فکر این حفرههایی که درست میکنن، نیستن!
پنهان
کارگردان مهدی رحمانی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
*قلب آدما درست مثل یک چاه خیلی عمیقه و هیچ کس نمیدونه انتهای اون چه چیزی وجود داره.
*مهم نیست کجا میری، روزنامهها همه جا یک شکل هستند، هرگز چیزی رو که واقعا میخوای بدونی، بهت نمیگن.
*به محض این که شروع به بیرون پرت کردن چیزها میکنی، متوجه میشوی دوست داری از شر همه چیز خلاص شوی.
سال اسپاگتی
نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: شهاب حبیبی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فاطمه حسینی مجری خبر صدا و سیما در صفحه شخصی اینستاگرام خود از تجربه یک قاب متفاوت نوشت. در بخشی از این یادداشت کوتاه آمده است: «این قاب همیشه آرزویم بود. ..اصلا این خاک. ..این زمین...این آسمان. ..این بهشت. ..آرزو و پناه همیشه من است. .. مشهد برای من همه چیز است. .. همه آن چه که میخواستهام از زندگی. .. در تمام زمان گفت وگو، سه رخ نشسته بودم تا پشتم به حرم نباشد. .. راستش آن قدر به آن جایی که نشسته بودم فکر میکردم که گاهی حرفهای مادر جان را نمیشنیدم! مادر جان شهیدحسن قاسمی دانا میگفتند به شهید صدرزاده یاد داده بودند برات شهادتش را از پنجره فولاد بخواهد. .. و گرفت! از مشهد راهی سوریه و بعد هم شهید شد!»
رضا قوچان نژاد فوتبالیست خراسانی که با تیم ملی به زودی در رقابتهای جام جهانی حضور خواهد یافت، این تصویر را از حاشیه دیدار تیم ملی با رئیس جمهور منتشر کرد و به ضمیمه آن نوشت:« با کمک خداوند و حمایت مردم عزیز ایران همه تلاشمون رومی کنیم تا پرچم کشورمون مثل همیشه با عزت باشه.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«رضا پرستش» یا همان «مسی ایرانی» را کمتر کسی است که نشناسد، به ویژه اگر اهل فوتبال و طرفدار تیم بارسلونا و ستاره آن باشید. اولین بار پدرش متوجه شباهت عجیب پسرش به لیونل مسی فوتبالیست نامدار آرژانتینی شد و به او اصرار کرد تا عکسهایش را برای سایتهای خبری و... ارسال کند. رضا که به اذعان خودش به این شباهت بی تفاوت بود، بنا به تاکید اطرافیانش این کار را انجام میدهد و فردای آن روز از یک سایت ورزشی برای حضورش در تحریریه این مجموعه دعوت میشود. همین سرآغازی است برای معرفی یکی از مشهورترین بدلهای ایرانی.
ستایش که چند روزی برای ضبط کاری در مشهد حضور داشت، فرصتی را برای این گفت وگو در اختیار ما قرار داد و در این مجال از برنامههای محرمانه اش و دیدار با مردی گفت که شباهتش به او، عامل شهرت امروز اوست.
ملاقات با مسی و ماجرای جلسات محرمانه
پرستش در همان ابتدای صحبت مان از علاقه اش به فوتبال میگوید: این طور نبوده که قبل از آمدن مسی، فوتبال در زندگی من نقشی نداشته باشد، اتفاقا فوتبال بازی میکردم و طرفدار بارسلونا بودم و طبیعتا حالا این طرفداری بیشتر شده است. اما تیم مورد علاقه داخلی را نمیتوانم اعلام کنم و دلیل اش را خودتان بهتر میدانید که همان ایجاد حساسیت هاست.
وی گریزی به سفرش به اسپانیا برای ملاقات با مسی میزند. ملاقاتی که رسانهها آن را با کم محلی این بازیکن به بدلش پررنگ کردند. با وجود این، او بیان میکند: چندی پیش به دعوت باشگاه بارسلونا سفری به اسپانیا داشتم و دیداری با مسی انجام شد. در واقع آنها خودشان برایم دعوت نامه فرستادند و تمام اتفاقات آن جا برایم هیجان انگیز بود. جلسات آن سفر کاملا محرمانه بود و اتفاقاتی قرار است در آینده بیفتد که به وقتش به اطلاع هموطنانم میرسانم. فعلا نمیتوانم جزئیات آن را به صورت شفاف بیان کنم. ماجرای آن سفر را همه میدانند اما پشت پردههایش بماند برای بعد!
وی ادامه میدهد: اگر بخواهم از این سفر خاطرهای را بگویم، همان واکنش مردم خوب اسپانیا بود که عکس العمل و شادی شان با دیدن من و شباهتم به مسی، حتی از مردم کشورمان بیشتر بود و برایشان جذابیت عجیبی داشت. با آن شور و شوقی که آنها عکس یادگاری میگرفتند، من هم به وجد میآمدم. در خارج از کشور وقتی میفهمیدند من مسی نیستم جدای از این که میخندیدند، کلی هم استقبال میکردند. میگفتند چون ملاقات با این بازیکن کار دشواری است، خوشحالیم که کسی هست که تا ایناندازه شبیه اوست و همین عکس گرفتن برایشان شیرین و خاطره انگیز بود.
تغییرات ظاهری متناسب با چهره مسی اما مطابق با قانون
پرستش برای رسیدن به این شباهت هیچ گونه عمل جراحی انجام نداده است و تاکید میکند: تنها کاری که میکنم اصلاح مو و ریش هایم است تا بیشتر شبیه او جلوه کنم. من حتی از کِرم صورت هم بدم میآید. اما وقتی مسی موهایش را کوتاه کند من هم مجبورم همانگونه پیش بروم البته این طور هم نیست که او هر تغییری در ظاهرش داد، من هم تبعیت کنم. اگر با مبانی فرهنگی جامعه و در اصطلاح عرف کشورم و قوانین جمهوری اسلامی همخوانی داشته باشد انجام میدهم، در غیر این صورت این کار را نمیکنم. برای مثال اگر روزی مسی تصمیم بگیرد روی صورتش خالکوبی کند، من نمیتوانم این تقلید را انجام دهم.
مسی در حرم امام رضا(ع)
وی از برخورد فوتبال دوستان در مواجهه با بدل سرشناس جهانی میگوید و بیان میکند: برخوردها عالی است. اتفاقا همین چند روز پیش مشهد بودم و به پابوسی حرمامام رضا(ع) رفتم. با این که دوستانم سعی کردند من را پوشش بدهند و استتار کنند تا شناخته نشوم اما خب فایدهای نداشت. لطف آنها در حرم آقا هم شامل حالم شد. از قضا همان روز در حرم یک سری عرب زبان برای زیارت آمده بودند. قصد نماز خواندن داشتم که متوجه من شدند و با تعجب گفتند: مسی مگر تو مسلمانی؟ که برایشان توضیح دادم بدل او هستم و کلی عکس باهم گرفتیم. همین خوشحالیهای کوچک و بزرگ در زمان عکس گرفتن، من را نیز خوشحال میکند و تمام اینها را لطف خدا میدانم. سفرم به مشهد جهت انجام یک سری کارهای تبلیغاتی برای جام جهانی بود.
اندر منافع بدل بودن
پرستش از ویژگیها و منفعتهای اینشباهت نیز میگوید و بیان میکند: راستش را بخواهید از این شباهت هم برای کمک به مردم و هم برای تبلیغات استفاده میکنم. در این مدت پیشنهاد بازیگری زیاد داشتم. برای تبلیغات هم در فضای مجازی شاهد هستید که اتفاقات زیادی میافتد. در هنگام خرید هم همیشه سعی کردهام به خاطر این موقعیتم تخفیف نگیرم مگر این که فروشنده به اجبار تخفیف بدهد. از او میپرسیم نگران نیست که مسی یک روز تصمیم به بازنشستگی و خداحافظی از میادین فوتبال بگیرد و خب آن وقت بدلش چه خواهد کرد؟ در پاسخ بیان میکند: فعلا که مسی توانمند و پرشور در حال بازی و کسب افتخارات متعدد است و چند سال دیگر هم در این فضا باقی خواهد ماند. اما صرف نظر از زندگی حرفهای او من کارهای تبلیغاتی خودم را دنبال میکنم و فعالیتهای دیگری نیز دارم و معتقدم بازنشستگی مسی تاثیر چندانی در زندگی من نخواهد داشت. هم اکنون در کلاسهای بازیگری شرکت میکنم، در کنارش درسم را ادامه میدهم و به فراگیری مربیگری مشغولم. مغازه موبایل فروشی و مزون لباس دارم و کارهای طراحی زیادی انجام میدهم و همه هویتم را به بدل مسی بودن خلاصه نکردهام که نگران رفتنش از فوتبال باشم.
من شبیه مسی هستم نه خود او
او در ادامه تاکید میکند: کسانی که شبیه شخصیتهای سرشناس هستند نباید به این باور برسند که خود طرف هستند. من صرفا شبیه مسی هستم نه خودش که بخواهم در اصطلاح بادی در غبغب بیندازم و اخلاق و رفتارم را تغییر دهم. در ایران چندین بدل مشهور از شخصیتهای معروف جهانی داریم اما نمیتوانیم مانند انجمن دوقلوها یا موفرفری ها، ساختاری مخصوص خودمان داشته باشیم. وی میافزاید: دوستان و اطرافیانم من را هم به نام خودم صدا میزنند و هم به نام مسی و برایم فرقی ندارد چون میدانم که منظورشان من هستم( با خنده).
مسی گل نمیزند، ناسزایش را به من میگویند
از ستایش درباره کیفیت بازی مسی و واکنش مردم به آن میپرسیم، میخندد و تعریف میکند: تا دلتان بخواهد برای خوب یا بد بازی کردن مسی تعریف و عمدتا ناسزا شنیده ام. کافی است گل نزند در پیج شخصی من ناسزا مینویسند، گل بزند تشکر میکنند که دمت گرم چه گلی زدی. حتی خودم در پیجم برد بارسلونا را تبریک گفتم، طرفداران رئال مادرید حسابی عصبانی شدند و ناسزاها نثارم کردند. جالب است بدانید همین چند وقت پیش قهرمانی بارسلونا را تبریک گفتم و در کنارش برای رئالیها نیز آرزوی موفقیت کردم تا در لیگ قهرمان بشوند، یعنی به قول معروف خواستم کاری کنم نه سیخ بسوزد نه کباب، اما بی فایده بود و دوباره طرفداران لیورپول و بایرمونیخ به پیجم حمله کردند خلاصه واکنش من به همه این اتفاقات خنده است چون مردم مان را دوست دارم.
جام جهانی روسیه و شوخی با فوتبالیست ها
وی در میانه صحبتهایش برایمان از خاطرهای جالب میگوید: قرار بود در یک روز و ساعت مشخص برای ضبط برنامهای در یک لوکیشن خاص حاضر شوم. در مسیر، تشنگی امانم را برید چون ساعتها میشد آب نخورده بودم، سراغ سوپرمارکتی رفتم تا آب تهیه کنم اما به شدت شلوغ بود، از طرفی بقیه مسیر اتوبان بود و مغازه دیگری پیدا نمیشد، پس برگشتم تا از همان مغازه آبی تهیه کنم. به محض آن که وارد شدم، فردی گفت:«چطوری مسی؟» و شروع به عکس گرفتن کرد. حدود ۲۰ دقیقه داخل آن مغازه گرفتار شدم و آن قدر دیر به سر فیلم برداری رسیدم که همه خوابشان برده بود و کلی دلخوری پیش آمد. او تاکید میکند: مردم ما مهربان هستند و مرا به عنوان بدل مسی بازیکن محبوبشان پذیرفتهاند و تا وقتی آنها مشتاق این نقش برایم باشند؛ من نیز هستم. بالاخره من هم مثل خیلیها محبوبیت و شهرت را دوست دارم. پرستش خبر خوشی به هوادارانش میدهد و میگوید: در جام جهانی روسیه نیز شرکت میکنم و برای رفتن اسپانسر دارم و قرار است کارهای بامزه و هیجانی در فضای مجازی و حتی برای خبرگزاریها انجام دهم که یکی از آن ها، شوخی با فوتبالیستها یا با مردم روسیه است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امروزه در شرایطی زندگی میکنیم که فناوری اطلاعات و ارتباطات، انقلابی در وضعیت زندگی انسانها به وجود آورده و در کسب و کارها و حتی مسائل سیاسی و انتخابات و... تحولات عمیقی را رقم زده است. این انقلاب اما هنوز به مدیریتهای شهری در کشورمان نرسیده است. هنوز در بسیاری از شهرهای کشور حتی استفاده از اتوماسیون اداری به عنوان یکی از ابتداییترین کاربردهای فناوری اطلاعات جا نیفتاده است. در کلانشهرهای کشور نیز با این که استفاده از ظرفیت بسیار فراگیر شده است اما هنوز خاصیت انقلابی و تحول آمیز فناوری اطلاعات در مدیریت کلان شهرها، خود را نشان نداده است.
در واقع در کلانشهرهای ما هنوز از فناوری اطلاعات در مقام تسهیلگر اقداماتی بهره میبرند که پیشتر به صورت دستی انجام میشد. این در حالی است که درک تغییر الگوی مدیریت شهر بر اثر فناوری اطلاعات میتواند به نوعی دگرگونی در بستر مدیریت شهری منجر شود.
به عنوان مثال، برای حل مشکل ترافیک سنگین و آلودگی هوای ناشی از آن هنوز راه حلهای عمده عبارتند از: طرح زوج و فرد کردن تردد خودروها، ایجاد محدوده طرح ترافیک، گسترش راهها و جادههای شهری، افزایش حمل و نقل عمومی و مترو. در تمام این طرحها که گزینههای اصلی برای کاهش ترافیک هستند راه حلها همان موارد قدیمیاند و استفاده از فناوری اطلاعات در نهایت برای تسهیل همین راه حلها و مثلا نشان دادن ترافیک خیابانها از طریق اپلیکیشنها و مواردی مثل این استفاده میشود و خبری از تغییر الگو و انقلاب فناوری اطلاعات نیست.
در صورتی که اگر از دیدگاه انقلاب فناوری اطلاعات بخواهیم این مشکل را حل کنیم، جنس راه حلها به کلی متفاوت میشود. به عنوان مثال یکی از مسائل اصلی ایجاد ترافیک در کلانشهرها این است که تعداد تردد روزانه وسایل نقلیه ما بیش از سرانه جهانی است. به این معنی که بیش از آن چه که مورد نیاز است، مراجعه حضوری به مراکز مختلف در شهر داریم. برای حل این مشکل باید از ظرفیتهای انقلاب فناوری اطلاعات بهره برد، یعنی تا حد امکان مراجعات به صورت غیر حضوری انجام بگیرد. این مراجعه غیرحضوری فقط منحصر به بحث دولت الکترونیک نیست که از مدتها قبل به راه افتاده (و البته موفق هم نبوده است) بلکه بسیاری از مراجعات مردم، به بازارها برای خرید یا برای بازدید کالاها یا درخواست خدمات و... را نیز شامل میشود.
یکی از کارهایی که مجموعه مدیریت شهری میتواند در این باره انجام دهد این است که فضای سایبری زیرساختی برای استقرار بازارهای مجازی و افراد یا واحدهای خدماتی در کلان شهرها را ایجاد کند تا مردم برای بازدید کالاها یا حتی خرید آنها یا درخواست خدمات (مثل تعمیرات و...) کمترین نیاز را به مراجعه حضوری داشته باشند. به طور قطع ایجاد چنین زیرساخت عظیمی برای بازار و خدمات مجازی یک کلان شهر، کاری پیچیده و بزرگ است اما در واقع این نوع مباحث است که انقلاب فناوری اطلاعات را در مدیریت شهری نیز وارد کرده و شهر را به سوی شهری واقعا هوشمند و الکترونیک پیش میبرد. در عوض شهرداری میتواند در ازای ایجاد و نگهداری و پشتیبانی این زیرساخت عظیم مجازی، از هر تراکنش انجام شده در آن درصدی به عنوان کارمزد دریافت کند.
به این ترتیب معاملهای برد - برد برای تمام طرفین درگیر در این امر اتفاق میافتد. اولا کسب و کارها میتوانند بیشترین تمایز خود را روی کیفیت کالا و خدمات خود متمرکز کرده و به جای ایجاد مکانهای فیزیکی و تجاری بزرگ به دنبال افزایش کیفیت خود باشند تا بتوانند در این محیط مجازی بهتر رقابت کنند، ثانیا فرصت مناسبی در اختیار کسب و کارهای نوپا یا کوچک قرار میگیرد تا بتوانند با تمرکز بر خلاقیت و کیفیت، با رقبای بزرگ نیز رقابت کرده و به این ترتیب اشتغال خرد و کارآفرینانه رشد خواهد کرد، ثالثا رضایت مردم و راحتی آنها بر اثر سهولت ایجاد شده در این بازار کالا و خدمات مجازی ارتقا خواهد یافت و در وقت و هزینه آنها به طور چشمگیری صرفه جویی میشود، نکته دیگر آن که، به میزان قابل توجهی از ترافیک شهری و آلودگی هوا که از بحرانهای اصلی کلان شهر ما به شمار میرود، کاسته میشود و در نهایت درآمد پایدار مقبولی از محل درصد این تراکنشها در اختیار شهرداری قرار میگیرد.
همچنین بحث دولت الکترونیک نیز اگر فقط در حد الکترونیکی سازی ارجاع نامهها دیده نشود و کل فرایندهای سازمانی ادارات در کلان شهرها در قالب یک مهندسی مجدد بازبینی شود، میتوان همین انقلاب را در قسمت دولتی نیز ایجاد کرده و برایند این تلاشها منجر به یک انقلاب و تحول اساسی در کاهش ترافیک و آلودگی هوا در کلان شهرها میشود.
لازم است مدیران شهری این نوع تغییر الگو را درک کرده و در این جهت گام بردارند وگرنه استفاده از فناوری اطلاعات تنها به عنوان تسهیل گر نمیتواند نقش به سزایی در افزایش بهره وری مدیریت شهری داشته باشد و شهر هوشمند را در معنای واقعی آن، رقم بزند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.