یادداشت
تعداد بازدید : 23
بازآفرینی و نوسازی بافت فرسوده شهری و باید و نبایدها
نویسنده : اکبر ترکان مشاور رئیس جمهور در امور هماهنگی نوسازی بافتهای فرسوده و ناپایدار شهری
نواحی فرسوده و ناکارآمد شهری با انواع عوارض و مشکلات زیرساختی، ساختاری و اجتماعی مواجه هستند، از این رو چالشهای آن ها چند وجهی و چند بعدی به شمار میآید. در حقیقت این بافت ها پهنه هایی از شهر را تشکیل میدهند که در قیاس با دیگر پهنه های شهری از جریان توسعه عقب مانده اند و از چرخه تکاملی حیات جدا و به کانون مشکلات و نارسایی ها بدل شدهاند. این بافت ها اغلب در زمره مناطق محروم شهرها قرار می گیرند و از نظر اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ضعفهایی دارند که مشکلاتی را برای زندگی ساکنان آنها فراهم میآورد. در کنار آن، برخوردار نبودن از تاسیسات، خدمات و زیرساخت های شهری مناسب از دیگر مشکلات این مناطق است. با این حال درصد زیادی از جمعیت شهری ایران در این بافت ها جای گرفته اند چنان که براساس آمارهای موجود، 11 میلیون نفر در بافت های فرسوده، ناکارآمد و حاشیه شهرها سکونت دارند. اما نباید از نظر دور داشت که در عین حال این بافت ها ظرفیت ها وقابلیت های نهفته بسیاری برای توسعه های آینده درون شهری دارند. بنابراین بی توجهی به مناطق حاشیه نشین یا بافت های فرسوده شهری به بهانه نگرانی از گسترش آن، هزینه ای به مراتب بیشتر در برخواهد داشت و توسعه پایدار شهری را از جنبه های زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در معرض تهدید قرار می دهد.
تاکنون رویکردهای گوناگونی برای سامان دهی مناطق فرسوده و بافتهای ناکارآمد و حاشیهای اتخاذ شده است که بیشتر آن ها به بعد کالبدی مناطق توجه داشته است و به دلیل نگرش تک بعدی و کم توجهی به دیگر ابعاد و ویژگیهای این مناطق، عمدتا با شکست رو به رو شده و در بسیاری مواقع بستر فرسودگی بیشتر مناطق مذکور را فراهم کرده است. اما طرحهای جدیدی که در دستور کار نهادهای متولی است، با توجه به تجربه های گذشته تلاش دارند تا همه ابعاد سامان دهی شهری اعم از زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی را به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری مدنظر قرار دهند تا نتایج عملیاتی و کارآمدتری به دست آید.
بر همین اساس سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری به دنبال ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل ناشی از بافت های فرسوده بر آمدند و اکثر قریب به اتفاق آنان متفق القول هستند که مشارکت جزو جدایی ناپذیر فرایند نوسازی و به سازی در بافت های ناکارآمد شهری است و شرط زیربنایی بازآفرینی، مشارکت و درگیر کردن ساکنان آنهاست. بنابراین باید با استفاده از ظرفیت های فرهنگی و سرمایه اجتماعی تلاش شود تا خود مردم در به سازی و نوسازی مشارکت کنند. قطعا این رویه هزینههای سامان دهی را تا حد زیادی کاهش می دهد و به روند موجود سرعت می بخشد.
اما تاکید ما در تحقق این مهم به مدیران و متولیان امر، پرهیز از اتخاذ رویکردها و اجرای برنامه های یک جانبه بوده است و تلاش کرده ایم حتی در این مسیر مشارکت دستگاهها و نهادهای دیگری را که به نوعی می توانند در سامان دهی این بافت ها و توانمندسازی ساکنان آنها مشارکت کنند، جلب کنیم.
با توجه به نکات اشاره شده، ذکر این مطلب ضروری است که وزارت راه و شهرسازی طرح های دیگری را نیز به منظور نوسازی، روان بخشی شهری و محله سازی در قطعاتی از زمین های دولتی آغاز کرده است و تلاش دارد تا بستری را فراهم کند که سرمایه گذاران به این مهم ورود کنند. این محله سازی ها به صورت مشارکت در ساخت تحقق می یابد، به طوری که از ساخت این محلات، 50 درصد توسعه گر (سرمایه گذار) و 50 درصد وزارت راه و شهرسازی (صاحب زمین) منتفع می شوند. بر این اساس سرمایه گذار و سازنده، صاحب اختیارند تا به هر طریقی سهم خویش را به فروش برسانند. وزارت راه و شهرسازی نیز می تواند با ساکنان بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری وارد تعامل شود، بدین ترتیب که ساکنان بافت های فرسوده واحدهای مسکونی خویش را به وزارت راه و شهرسازی تحویل دهند و در مقابل در واحدهای نوسازی شده سکنی گزینند و بدین ترتیب بار دیگر پس از تجمیع فضاهای بافت فرسوده که در اختیار وزارت قرار می گیرد، عرصه هایی به وجود می آید که باید محله سازی های جدید در آن شکل گیرد.
نکته قابل توجه آن است که هم اکنون همکاری خوبی میان سرمایه گذاران بخش خصوصی و وزارت راه و شهرسازی حاکم است. بنابراین به ساکنان بافت های مذکور نیز توصیه می شود به منظور خرید واحدهای مسکونی نوسازی شده، از تسهیلات صندوق پس انداز مسکن یکم با نرخ بهره 6 درصد استفاده کنند تا بدین طریق روند بازآفرینی شهری تسهیل شود.
در جمع بندی این بحث باید اعلام کنم، لازمه به سازی و نوسازی بافت های فرسوده همکاری ساکنان محلات مذکور و رسیدن به توافق عمومی با بخش های دولتی و خصوصی است، زیرا دیگر رویکردهای گذشته در به سازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری که صرفا به مرمت و بازسازی کالبدی بافت ختم می شود، نتیجه ای جز نارضایتی ساکنان، تعلل در سامان دهی بافت و تحمیل هزینه های سنگین به شهر، ندارد. به بیان دیگر صرف بازسازی کالبدی این بافت ها، نمی توان مشکلات آنها و ساکنانشان را حل کرد و باید نگاهی جامع نگر به این موضوع صورت گیرد.