بهترین برادرانت (دوستانت)، کسی است که با راستگویی اش تو را به راستگویی دعوت کند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص417 ، ح9535
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یارب!
دل پاک و جان آگاهم ده ، آه شب و گریه سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بی خود کن بی خود چو شدم ز خود به خود راهم ده
الهی!
یکتای بی همتایی قیوم توانایی بر همه چیز بینایی در همه حال دانایی
از عیب مصفایی از شرک مبرایی اصل هر دوایی داروی دل هایی
الهی!
نام تو ما را جواز . مهر تو ما را جهاز .
شناخت تو ما را امان. لطف تو ما را عیان.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجت اشرفزاده، خواننده خراسانی، در گفت وگویی با سایت تهران نیوز، از ماجرای تحقیقاتش روی موسیقی خراسانی و نقش مرحوم مشکاتیان در این حوزه، چنین گفت:«شاگردی من نسبت به استاد مشکاتیان عمیقتر از سطح ساده شاگردی بود. در هر فصل که با ایشان دیدار میکردیم، توصیههای خوبی مطرح و کتابهایی معرفی میکردند که بسیار راهگشا بود. در دوره بعد هم از آن کتابها سؤال می کردند. در یکی از این دیدارها، استاد مشکاتیان گفتند شما که خواننده هستید، یک شعر از ابوسعید ابوالخیر بخوانید یا گفتند که از عطار نیشابوری و عماد خراسانی که متعلق به منطقه خودتان هستند، چه اشعاری حفظ هستید؟ با دوستان به این نتیجه رسیدیم که تحقیق را از موسیقی منطقه خراسان شروع کنیم تا بزرگان آن منطقه را بیشتر بشناسیم. از آن تحقیق ادبی به پیشنهاد استاد مشکاتیان، علیرضا بدیع حاصل شد؛ شاعری که هم وابستگی به گذشته دارد و هم بهروز است. در بخش موسیقی هم سراغ آدمهایی رفتم که بکر بودند. بنابراین شاگردی به این فرم، نزد استاد مشکاتیان برایمان دلپذیر بود.»
تیم ملی فوتسال ایران برای دوازدهمین بار قهرمان آسیا شد. حسین طیبی، فوتسالیست برجسته خراسانی که در ترکیب طلایی این تیم حضور داشت، پس از کسب این موفقیت در اینستاگرامش نوشت: «خدایا شکرت بابت این قهرمانی خوشحالم که عنوان آقای گلی بازی های جام ملت های آسیا رو به دست آوردم از تک تک بچههای تیم ملی هم تشکر میکنم که کنارم بودن و کمکم کردن از تمام مردم ایران تشکر میکنم که ما رو دعا کردن و کلی انرژی مثبت به ما دادن...»
بهروز شعیبی، کارگردان و بازیگر خراسانی با انتشار این قاب مشترک با «کامبوزیا پرتوی»، درباره جشنواره سی و ششم فیلم فجر، در اینستاگرامش نوشت:«تبریک به همه اون هایی که توی جشنواره فیلم داشتند، تبریک به همه برنده های سیمرغ. خسته نباشید به همه برگزارکننده ها... به نظرم زیباترین لحظه اختتامیه کاری بود که آقای کامبوزیا پرتوی کردند، دل بزرگ می خواهد که سیمرغت را با بزرگواری به بازیگر فیلم که فکر می کنی زحمت بسیار کشیده، تقدیم کنی.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در لهجه مشهدی و خراسانی با افعالی روبه رو میشویم که ریشه در فارسی باستان دارند و از این حیث میتوان گفت که این لهجه از گران بهاترین گنجینه های زنده ادبیات فارسی اصیل دری است.
آغُل چُغُک = لانه گنجشک
پتیخ = موهای به هم ریخته ونامرتب
قوروت = کشک
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رامین (بابک حمیدیان) : یادت نمیاد سه چار ساله بودی، یه بار دندونت افتاد ، کلی گریه و زاری کردی برای این که آرومت کنم یه مراسم تشییع جنازه براش گرفتیم ، بعدم زیر همین درخت چالش کردیم همین جا که داری میو( گربه) رو چال می کنی، اینقدر سرگرم بازی شدی که دردت یادت رفت.
فریده ( طناز طباطبایی) : شاید برای همین بود که یاد گرفته بودم وقتی ماهی های شب عید می مردن میآوردم همینجا خاکشون می کردم، از همون بچگی یه کابوس دارم ، که ماهی ها زیر خاک زنده شدن، دوست داشتم بدونم ماهیا موقع مردن وقتی لب می زنن چی میگن؟
مرگ ماهی - سید روح ا... حجازی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیا می توان گفت برای انسان هم آغاز و پایانی وجود دارد؟ آن هم همه آن پایانها و آغازهایی که انگار تا ابد به هم میرسند و باز از یکدیگر دور می شوند؟
چقدر دلم می خواهد پاریس را دیده بودم. ندیده ام. اما در این لحظات اشراق این امکان هست که خط زمان بشکنم و از دیوار بگذرم تا بتوانم از زمان دیگری همچون شهرزاد در هزار و یک شب روشن تمام باورهایش وارد داستانم بشوم.
ارواح ماه مهر - احمد بیگدلی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهرهای مذهبی ایران نظیر مشهد، در گذر تاریخ، مقصد کاروانهای مختلفی بودهاند اما در میان آنهایی که به نیت تجارت یا زیارت میآمدهاند، کاروانهایی هم بودهاند که با خودشان محمولههایی متفاوت همراه داشتهاند. «کاروانهای حمل جنازه،» پیکر افرادی را که مایل بودند در جوار مزارهای مذهبی، دفن شوند، با خود از مقاصد دور و نزدیک به این شهرها میآوردند.
بعضی منابع نوشتهاند که انتقال اجساد به سرداب ها، گورستانهای خانوادگی و قبرستانهای نزدیک به آستانهای مقدس، ابتدا در میان پادشاهان، علما و بزرگان دولتی و حکومتی متداول بود و پس از عصر صفوی در میان عامه مردم به ویژه ثروتمندان رواج یافت.
به هر روی، رساندن پیکر درگذشتگان به مقصد، کار پُرمخاطرهای بود؛ آن هم در روزگاری که سفر حتی برای زندهها هم بسیار دشوار و پر فراز و نشیب می نمود. خلاصه آن که روایت این کاروانها و محمولههای متفاوتشان از قضا به تاریخ و سفرنامههای جهانگردان و تاریخنویسان خارجی و داخلی هم راه یافت. در ادامه، برخی از این روایتها را مرور خواهیم کرد:
سفرهای طولانی و کاروانهایی با محمولههای متفاوت
دکتر ویشارد، طبیب آمریکایی که در سال 1891م./1308ق. برای ارائه خدمات طبی رهسپار ایران شده بود، جایی در سفرنامه اش از وضعیت بهداشت در شهرهای مذهبی همچون قم، مشهد و... در آن دوران نوشته است: «در مشهد، مقدسترین شهر مذهبی ایران، زندگی مردم متکی به زائران و مسافران است. شمار زیادی از زائرانی که به مشهد و کربلا میروند را بیماران تشکیل میدهند. این سفرهای طولانی و خستگیآور حتی برای آدمهای مقاوم و خوشبنیه هم گرفتاریهایی به وجود میآورد».[1] بنابراین در این سفرها که گاهی چند ماه طول می کشید احتمال بیماری و مرگ مسافران وجود داشت.
اما دالمانی سیاح فرانسوی که در سال ۱۸۹۸م. سفری به ایران داشت، در خصوص این کاروانهای متفاوت نوشته است: «به قافلهای برخوردیم که به طرف مشهد میرفت، یکی از بارهای این قافله تابوتی بود که آن را بر پشت یابویی گذارده بودند. پس از تحقیق معلوم شد که محتوی جسدی است که بنابر وصیت او بایستی در مشهد به خاک سپرده شود. راننده این یابو مرد مؤمنی بود که در این ساعت توقف کرده بود و به ادای نماز اشتغال داشت.[2] »
از نمد پیچی تا تعرفه برای ورود اجساد
اما شاید بپرسید که اجساد مردگان چطور از راههای دور و دراز، به مقصد میرسیده است؟ اسناد نشان میدهد که؛ عمده این جنازهها نمدپیچی می شده و در ادامه آن را با دو میله از پهلو محکم می کردند و آن گاه به صورت افقی به روی قاطر می گذاشتند. معمولاً کار حمل به عهده خود چهارپادار بود ولی گاهی هم گروهی از خدمه و غلامان به همراه جنازه عازم میشدند. اما این کار اغلب با مخاطراتی هم همراه بود که یکی از آنها، انتقال امراض بود. در توصیف این کاروان ها و شرایط دشوارشان نوشته اند: «انتقال اموات همیشه به وضع محترمانهای صورت نمیگیرد، اغلب اوقات کسان میت همراه نعش نمیروند بلکه آن را به قاطرچیان میسپارند و آن ها هم گاهی می شود که چهار نعش را مانند عدل مال التجاره ای بر روی یک قاطر بار میکنند و میبرند، در مواقعی از سال دیده میشود که کاروانهای بزرگی بهراه میافتند و بار قاطرهای آنها اجساد اموات است. » اما جالبتر آن که در بعضی مقاصد از این کاروانها بابت جنازهای که حمل میکردند، تعرفهای هم دریافت میشده است؛«چون کربلا در خاک عثمانی واقع شده است سلطان ترک نرخی برای ورود اموات معین کرده است و از هرنعش نیم لیره ترک، حق الورود میگیرد.[3]»
اسب و سوار و جنازه
لیدی شیل همسر وزیر مختار انگلیس بود که در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه در ایران حضور داشت. او درباره کاروانهای حمل مردگان نوشته است: «در میان این کاروان، قاطرهایی را مشاهده کردیم که جعبه های چوبی باریک و درازی را در دو طرف آن ها به صورت افقی بسته بودند و از این جعبه ها بوی مشمئز کنندهای به مشام میرسید. بعد از پرسش از کاروانیان معلوم شد که این جعبه ها حاوی اجسادی است که در حین حرکت کاروان از شهرهای مختلف ایران جمع آوری شده و اکنون برای دفن به سوی کربلا برده می شود... . حمل جنازه از ایران به کربلا و یا شهرهای همسایه اش مثل کوفه و مشهد علی (نجف) مبالغ هنگفتی از در آمد ایرانیها را هر ساله به جیب عثمانی ها سرازیر می کند.[4] »
جرج کرزن که در سال 1891م./1308ق. به مشهد سفرکرده، ضمن ارائه آمار جمعیّت 45000 نفری این شهر[5] از حمل جنازهها به شهر چنین مینویسد: «در جاده صدها نفر زوّار در رفت و آمد بودند. اکثر ایشان به مشهد میرفتند و همه هم سوار بر اسب بودند. این امر حاکی از آن بود که قاطر سواران مهمترند و از شرحی که در سایر سفرنامهها خوانده بودم، درصدد برآمدم تا اسب حامل جنازههایی که بهمنظور دفن کردن در مشهد، عازم بودند را پیدا کنم. تا چشمم به یکی از آنها افتاد، زود بازشناختم. بعضی از نعشها با پارچه سیاه مستور و دو طرف قاطر قرار داشتند، ولی سواری هم دیدم که تابوت درازی در پیش خود بر زین داشت و لابد دستخوش احساسات غریبی بود. بهندرت می شود سوار حامل نعش اختصاصی را در راه دید. این امر حاکی از آن است که داوطلبی به آن کار مبادرت و علاوه بر خرج سفر خود، مبلغی هم برای مخارج در مقصد دریافت کرده است و جنازه یکی از دوستان و یا شخصی از دولتمندان را به مقصد حمل میکند».[6]
قبرهای 5 تا 2 هزار تومانی
دکتر پولاک بهعنوان بنیانگذار پزشکی نوین در ایران که به مدت 9 سال در مقام معلّم دارالفنون و پزشک مخصوص ناصرالدینشاه خدمت کرد نیز در خصوص دفن مردگان در اماکن مقدس می نویسد: «اجساد مردم ثروتمند بلافاصله پس از مرگ یا پس از نبش قبر به یکی از اماکن متبرکه کربلا، مشهد، قم یا شاهزاده عبد العظیم حمل می گردد. قیمت هر مکان بستگی دارد به تقدس آن جا و دیگر دوری و نزدیکی به بقعه امام یا امامزاده (صحن) و بین پنج تومان تا دو هزار تومان برآورد می شود. از آن گذشته، مقام و موقعیت اجتماعی متوفی نیز در تعیین قیمت تأثیر دارد، گاهی کسان و نزدیکان یک صاحبمنصب عالیمقام برای این که در مقابل درخواستهای بیجا قرار نگیرند؛ جسد را به صورت ناشناس به کربلا حمل و در آن جا دفن میکنند...[7]»
اسناد نشان میدهد که اجساد بعضی از مردگان نیز پس از حمل به مشهد در قبرستانهای اطراف حرم مطهر که به «قتلگاه» مشهور بوده، دفن می شده اند.
منابع:
[1]. ویشارد، جان، بیست سال در ایران، ص 239.
[2] سفرنامه از خراسان تا بختیاری. ص 600
[3] سفرنامه از خراسان تا بختیاری. هانری رنه دالمانی. ترجمه فره وشی. انتشارات امیرکبیر. ص: 281
[4]. خاطرات لیدی شیل، ترجمه حسین ابوترابیان، نشر نو، تهران 1362. ص154
[5]. ایران و قضیه ایران. جرج ناتانیل کرزن. ترجمه وحید مازندرانی، ج1، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1367، ص ص 228.
[6]. ایران و قضیه ایران. ج1. ص 347- 348
[7]. سفرنامه پولاک. ص 250
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رشد روزافزون بافتهای فرسوده، حالا به یک دغدغه جدی برای مدیران شهری و بدنه متولی این حوزه در دولت تبدیل شده است. آمار بالای سکونت ایرانیان در این بافتها، دغدغه امنیت آنان را در مقابل مخاطرات احتمالی، افزایش می دهد.تدوام توسعه این بافتها و نبود چارهجویی مناسب برای این بخش، خود را در سیمای شهر به انحای مختلف نشان میدهد که نیمه متروک و متروک شدن بناها، مسکن های نامناسب و نزول کیفیت اقتصادی- اجتماعی بافتهای شهری، بخشی از تبعات این بحث به شمار می آید. این بافت ها، در برابر مخاطرات طبیعی، آسیب پذیر به شمار می آیند و نیازمند برنامه ریزی و مداخله هماهنگ برای سامان دهی هستند. نکته حائز اهمیت آن است که هر چند نوسازی بافت های فرسوده اصولا بدون مشارکت ساکنان این مناطق امکان پذیر نیست اما دولت نباید از حمایت از احیای این بافتها دست بکشد.در همین راستا دولت براساس مصوبه ای در سال 94 ، برای اعطای تسهیلات به سازندگان 300 هزار واحد مسکونی در بافت فرسوده اعلام آمادگی کرد. بر مبنای این طرح، دولت باید 50 درصد سود دوران مشارکت را به صورت یارانه برای به سازی این بافت به بخش خصوصی و مردم اعطا می کرد، اما این مهم محقق نشد. با این حال، مستحکم ترین مصوبه دولت از اواخر سال 94 و عملا از اوایل سال 95 عملیاتی شد، در واقع جریان مسکن «صندوق یکم» تنها فرایندی بود که میان ساکنان بافت و غیر بافت تمایز قائل می شد. در گذشته اخذ تسهیلات از این صندوق مشروط به آن بود که تاکنون ملکی به نام متقاضی ثبت نشده باشد، فرد جزو تازه ازدواج کرده ها باشد و برای نخستین بار صاحبخانه شود و همچنین متقاضی تاکنون از هیچ گونه تسهیلاتی در این بخش استفاده نکرده باشد. با این تفاصیل، اعطای این تسهیلات محدودیت هایی را برای متقاضیان به همراه داشت. از این رو شرایط مذکور حذف شد و نرخ بهره بانکی نیز از 9.5 به 8 درصد کاهش یافت و خوشبختانه بنا به دستور رئیس جمهور این سود به 6 درصد تقلیل خواهد یافت. حال امید می رود این مهم در کوتاه ترین زمان ممکن به بانک مرکزی و در پی آن، بانک مسکن ابلاغ شود.با این حال، نباید از ظرفیت بالقوه بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در این حوزه غافل شد، البته سرمایه گذاری بخش خصوصی در این بافت ها نیز بستگی به حمایت دولت و بانک ها دارد، در واقع هر چه شرایط تسهیل گری در بافت های فرسوده در قیاس با دیگر نقاط شهری افزایش یابد، طبیعتا رغبت بخش خصوصی به سرمایه گذاری در این حوزه افزایش خواهد یافت. در همین راستا به دستور ریاست جمهوری و طبق قانون، تمامی اراضی دولتی در بافت های ناکارآمد شهری بدون دریافت هزینه اولیه زمین در اختیار توسعهگران قرار می گیرد تا قیمت زمین پس از اتمام ساخت و ساز با آن ها محاسبه شود. همچنین ارائه الزامات جنبی همچون انشعابات آب، برق، گاز و خدمات روبنایی، زیربنایی با تخفیفهای ویژه حتی نزدیک به صفر ارائه می شود. در حقیقت دولت هزینه های اولیه اجتناب ناپذیر را کاهش و به انتهای روند ساخت و ساز و عرضه آن انتقال داده است.این رویکرد می تواند گامی موثر در راستای به سازی و نوسازی هر چه مطلوب تر این بافتها باشد. بر این باوریم، نوسازی و به سازی بافتهای فرسوده شهری، در گام نخست با مشارکتجویی از ساکنان این بافتها ممکن می شود. اما تلاش دیگر در این حوزه باید ترغیب و تشویق مردم برای خرید خانه های ساخته شده توسط توسعه گران در بافت های فرسوده شهری باشد.این امر به ارتقای جایگاه اجتماعی و اقتصادی این بافتها در محیط های شهری کمک می کند و سرمایه گذاران را برای ورود به عرصه به سازی در این بخش، ترغیب می کند.البته نباید از این مهم غافل شد که فرایند نوسازی و به سازی بنا به ساختار کالبدی و هویت شهری در نقاط مختلف کشور متفاوت است، چنان که حفظ، به سازی کالبدی و توانمندسازی عملکردی بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی در کلان شهر مشهد به دلیل وجهه تقدسی که دارد، امری مهم به شمار می آید. باید با صراحت اذعان کنیم که اگرچه بافت پیرامونی حرم مطهر با کاربری اقامتی تبیین و تعریف شده است اما رشد تجاری سازی در این بافت، ایجاد حس لامکانی، عقب نشینی و ترک این بافت از سوی ساکنان قدیمی آن به دلیل مشکلات ناشی از طولانی شدن طرح به سازی، اتخاذ رویکردهای غلط در سال های گذشته از سوی مدیران شهری و... عواملی بوده اند که موجب شدند ساکنان این بافتها خود راغب به مشارکت در به سازی نباشند و سیمایی که اندک اندک در این بافت شکل می گیرد، با جایگاه فرهنگی و هویتی آن در تعارض باشد.بنابراین تلاش دولت بر این است که ضمن اصلاح رویکردهای اشتباه گذشته، از استمرار و توسعه گسترده تجاری سازی در بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی جلوگیری کند و به جای کاربری های تجاری و اقامتی، بر ساخت سکونتگاه ها تاکید شود تا بیش از این، ساکنان از محلات این محدوده رانده نشوند.
احیای بافت فرسوده به مفهوم بازگرداندن حیات به شریانهای قدیمی شهرهایمان است تا محلاتی که روزگاری هویت شهر بودند، در مسیر توسعه، از نقشه آن حذف نشوند. در راستای تحقق موفق این رویکردها، پیش از هر اقدامی، باید مردمان و اهالی این بافتها را توانمند و توسعهبخشی را به آنها واگذار کنیم. طبعا نقش دولت و مدیریت شهری در این عرصه باید حمایتی باشد و تلاش کنند تا با فراهم سازی زیرساخت ها و برطرف کردن مشکلات، به تحقق این امر کمک کنند. تجربه نشان داده، اگر تا به امروز در بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری ناموفق عمل کردهایم، یک دلیل عمده آن، فراموش کردن نقش دولت در این حوزه بوده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.