برکت در مال کسی است که زکات بپردازد، به مؤمنان مدد و یاری رساند و به خویشاوندان کمک کند.
تحف العقول ص 172
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهی!
خود را از همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم
و اگر نداری خود پرستم، نومید مساز بگیر دستم.
الهی! ای دور نظر و ای نیکو حضر و ای نیکو کار نیک منظر
ای دلیل هر برگشته و ای راهنمای هر سرگشته
ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره
ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده
دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شرکت تعاونی قلابدوزها
52سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
روز گذشته تعاونی تهیه و توزیع قلابدوزی و گلدوزی شهرستان مشهد با حضور کلیه قلابدوزها و گلدوزی ها، تشکیل گردید. در این جلسه اساسنامه شرکت قرائت شد و به تصویب رسید و اعضای هیئت مدیره و اعضای علی البدل و بازرسان آن انتخاب و تعیین شدند.
لبهایش را سوزن زد تا دیگر متلک نگوید!
روز گذشته جوان 18ساله ای که به لبهای خود سوزن زده بود، برای معالجه به بیمارستانی دولتی مراجعه کرد.
او می گفت: دو روز پیش در خیابان، به زنی متلک گفتم و دیروز که به خانه عمویم رفته بودم، همان زن را در آن جا دیدم و معلوم شد که عمویم او را نامزد کرده است.
به قدری از عمل خودم پشیمان شدم که تصمیم گرفتم آن قدر به لب هایم سوزن فرو کنم تا یادم نرود و به زنی متلک نگویم.این تصمیم را عملی کردم ولی لب هایم به علت استریلیزه نبودن سوزن متورم شد و مجبور شدم به این بیمارستان مراجعه کنم.
باز هم دستهگلی به آب داده شد!
اشتباه مامور آمار باز هم دسته گلی به آب داد و مامورین نظام وظیفه، زنی به نام رعنا را به جای رضا به سربازی احضار کردند.مامورین ژاندارمری با نشانیهایی که در دست داشتند، برای جلب یک مشمول به نام رضا به سراغ زنی رفتند که دارای شناسنامه ای به همین نام بود و او را به ژاندارمری جلب کردند. کمیسیون نظام وظیفه و جلسه دادگاه برای رسیدگی به وضع مشمول تشکیل و مقرر شد که رعنا به سربازی اعزام نشود اما چون جلب زنی جهت انجام خدمت نظام وظیفه تعجب مسئولین را برانگیخته بود، در صدد تحقیق برآمدند و معلوم شد بدخطی مامور آمار سبب به وجود آمدن این حادثه شده است. رعنا دارای شوهر و دو فرزند است.
تریاک در رختخواب
یک قاچاقچی پیشینهدار که 8 کیلو تریاک را در میان رختخواب های یکی از مسافرخانهها پنهان کرده بود، توسط مامورین ژاندارمری دستگیر شد.
این قاچاقچی اهل یکی از قریههای فریمان بود. پریروز ماموران سرزده وارد اتاق او شدند و پس از کمی جست وجو، هشت کیلو تریاک را که در داخل رختخوابش جاسازی کرده بود، کشف کردند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بقالی و فروشگاه همایونی- سعدآباد مشهد - شهریور ۵۷
(تقاطع خیابان منوچهری جنوبی صاحب الزمان فعلی)- منبع: دانش نامه مشهد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مهدی پاکدل، به نقد تند منتقد برنامه «هفت» سیما درباره «داریوش ارجمند» هنرمند برجسته خراسانی، واکنش نشان داد. این بازیگر با انتشار متنی کوتاه در صفحه اینستاگرامش نوشت: «چقدر جالبه که در برنامهای در تلویزیون، درباره سینما و برای سینما، به راحتی یک منتقد به یکی از بزرگان این حرفه بیاحترامی میکند و تمام سرخوردگیها و ندیدهشدنهایش را نثار کسی میکند که در طول عمر حرفهایاش آن قدر درخشیده است که نیازی به یک برنامه الکن و غیرحرفهای تلویزیونی ندارد. جناب آقای ارجمند شما بزرگید و بزرگی به شما میاد.»
بهروز شعیبی کارگردان خراسانی که با «دارکوب» در جشنواره فجر امسال درخشید، در برنامه «سینما دو» در پاسخ به این سوال که آیا بازیگری را کنار گذاشته یا نه، گفت: نه این طور نیست، برای ساخت فیلم دارکوب حدود دو سال درگیر بودم، یعنی از مقطعی که فیلم سیانور در جشنواره به اتمام رسید، درگیر این فیلم شدیم. مسئله بعد، شخصیت ها و فیلم نامه هایی است که برای بازی به من پیشنهاد شد، خیلی برای من جذاب نبودند یا به خوبی «تنهایی لیلا» نبودند، وگرنه بازیگری را کنار نگذاشته ام.
رضا عطاران در نشست خبری مصادره، خاطره ای جالب درباره پدرش تعریف کرد. او درباره چگونگی رسیدن به نقش اش در فیلم مصادره گفت: من همیشه نقشهایم را به اطرافم ارجاع می دهم. از اطرافیان و به ویژه پدرم خیلی چیزها را دریافت می کنم. در این فیلم هم بسیار از او و حالاتش ایده گرفتم.... آن مدل زندگی را خیلی دوست دارم که براساس اتفاقات جامعه طرفدار یک چیزی می شوید یا از آن حمایت می کنید. این ارجاع به آدم ها و اتفاقات اطراف مان خیلی می تواند به ما در رسیدن به نقش مان کمک کند.»
برزو ارجمند بازیگر خراسانی نیز در صفحه شخصی خود، با انتشار این عکس انتخاب سیامک انصاری و در ادامه پژمان جمشیدی را به عنوان کاندیداهای بهترین بازیگران نقش مکمل مرد جشنواره فجر به آنان تبریک گفت.
جالب است بدانید، قدحی که تصویر آن روی اسکناسهای ۵۰۰تومانی چاپ شده، اکنون در موزه بزرگ خراسان نگهداری می شود. این قدح سفالی لعابدار با نقوش حیوانی خاصی تزیین شده و قدمت آن به قرن هشتم هجری برمیگردد.
فریدون آسرایی و سالار عقیلی، خوانندگان برجسته ایرانی که برای اجرا در مشهد حضور داشتند در مسیر بازگشت و در فرودگاه همدیگر را ملاقات کردند و نتیجه آن شد این قاب مشترک که آسرایی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مراسم جشن امضای رمان «ره ش» نوشته رضا امیرخانی با حضور این نویسنده و علاقه مندان به عرصه کتاب و کتاب خوانی، جمعه گذشته در کافه کتاب آفتاب مشهد برگزار شد. محفلی که استقبال از آن کم نظیر بود و برای کتاب و کتاب خوانی فصل تازه ای را رقم زد.
به گزارش خراسان رضوی، امیرخانی در این مراسم، نحوه نوشتن «ره ش» را با دیگر کارهای خود متفاوت دانست و گفت: اگر تا چهل سالگی هر کسی از من می پرسید که چکاره هستی، بی معطلی می گفتم یک نویسنده هستم و برنامه زندگی یک نویسنده را برای او شرح می دادم، اما در چهل سالگی در زندگی ام اتفاقی ناگزیر اما مقدر رخ داد و من مجبور شدم کارهایی غیر از نوشتن انجام دهم و دیگر تمام کارم نوشتن نبود، چرا که من برادری ندارم و براساس وصیت شرعی کارهایی بر عهده من بود و به همین دلیل تمرکز قبلی را برای نوشتن نداشتم، تا قبل از آن هر زمان که شروع به نوشتن می کردم، موبایل و اینترنت خاموش بود و کسی نمی توانست با من حرف بزند، ولی در خلال نوشتن این اثر هزار و یک کار متفرقه نیز انجام می دادم و تمرکز همیشگی را برای نوشتن آن نداشتم، البته امیدوارم این موضوع خیلی در نتیجه کار دیده نشود.
کاری برایم لذیذتر از نوشتن قصه نیست
نویسنده «ره ش» درباره این که چرا با توجه به موضوع کتاب، این اثر را هم مانند چند اثر دیگر خود، در قالب مقاله به تحریر در نیاورده است، گفت: من همیشه دوست داشتم رمان نویس باشم، وقتی که شروع به نوشتن «نفحات نفت» کردم، آن هم در قالب رمان بود، اما کمی که پیش رفتم، دیدم این قصه باور پذیر نیست و همین شد که این اثر به یک مقاله تبدیل شد، این طور نبود که از همان اول بخواهم مقاله ای بنویسم، درباره «ره ش» هم این نگرانی را داشتم که نکند این اثر هم قصه نشود و مجبور شوم در قالب مقاله بیانش کنم. واقعیت این است که هیچ کاری برای من لذیذتر از نوشتن قصه نیست و این کار را بسیار زنده تر از بقیه آثار می دانم. این روزها در ادبیات جنگ ما خاطرات اندک اندک جای قصه ها را می گیرند، من تعبیری دارم و می گویم که خاطره نویس بعد از نوشتن آن خاطره می میرد، اما داستان نویس تازه بعد از نوشتن زنده می شود، چرا که خاطره نویس همه چیز را گفته است، اگر نگفته باشد، یا دروغ گفته یا نفاق ورزیده و می شود از این بابت خاطره نویس را مواخذه کرد، اما درباره داستان تازه بعد از نوشتن آن، مواردی درباره قصه در نویسنده زاییده می شود که جدید هستند. وی ادامه داد: من در نوشتن علاوه بر پرسش های خود، دوست دارم در معرض پرسش های مردم باشم و در آثارم به دنبال این هستم که به پاسخ آن ها دست یابم، اما گاهی اوقات هم ممکن است به پاسخ آن ها نرسم. به عنوان مثال در زمان نوشتن رمان «بیوتن» برایم مهم بود که آیا با دو ساخت سنت و مدرنیته، می توانم آن قدر بازی کنم که به جواب تمام سوالاتم برسم؟ برای این کار یک کتاب یعنی همان «بیوتن» را نوشتم و شش سال عمرم را برای آن گذاشتم و آخر به این نتیجه رسیدم که نمی توانم و البته این خود یک جواب و مسیر است. من در مقابل مخاطب ناجوانمردی نکردم، تمام راه ها را امتحان کردم و به نتیجه نرسیدم. امیرخانی درباره «ره ش» نیز گفت: موضوع «ره ش» توسعه شهری است و در این باره ابتدا فکر می کردم که کلید مسئله من زلزله است، اما وقتی با شهر به عنوان شخصیت قصه مواجه شدم، آرام آرام دیدم که این زلزله کوچک ترین مصیبتی است که این شهر می تواند با آن روبه رو شود و مسئله شهر از این موضوع پیچیده تر است و این دریافت من در این کتاب است، اگر سوال شود که آیا من توانستم مسئله توسعه شهری را در این کتاب حل کنم، پاسخ قطعا «نه» خواهد بود، چرا که به این راحتی نمی شود مسئله توسعه شهری را حل کرد، ولی من تلاشم را کردم.
اتفاق خوب استقبال از کتاب
این نویسنده در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان درباره صف کشیدن مردم برای خرید «ره ش» گفت: من کم کار هستم، اگر می توانستم مثل سابق سال به سال اثری را منتشر کنم، چنین اتفاقی رخ نمی داد، به هر صورت استقبال از کتاب، فارغ از این که کتاب چه کسی باشد، اتفاقی خوب در کشور است و به نظر من برای بسیاری از کتاب ها این فرصت وجود دارد تا مردم با آن ها آشنا شوند، مسئله ای که در ایران با آن مواجه هستیم، این است که به این کار کمتر به عنوان حرفه نگاه می شود و همین موضوع به نویسنده فرصت نمی دهد تا به جایی برسد که مردم برای رونمایی اثر او انتظار بکشند.
من هم با مشکلات همه نویسنده ها مواجه بودم
وی ادامه داد: مطلبی که می خواهم بگویم اعتراف یک نویسنده است که پس از بیست و چند سال نوشتن می خواهد آن را بیان کند، من نوشتن «ارمیا» را در سال 69 آغاز کردم و در سال 74 منتشر شد، از همان سال تا حدود سال 80، حتی چاپ اول آن، یعنی سه هزار نسخه به صورت کامل به فروش نرفت، پس یعنی من هم در ابتدا با مشکلات بقیه نویسنده ها مواجه بودم، اما همان کتاب هم اکنون سالانه چند هزار نسخه فروش دارد، من همان آدم هستم و آن کتاب هم همان کتاب و یک کلمه آن هم تغییر نکرده است، اتفاقی که باعث این کار شده، این است که مردم می گویند فلانی می نویسد و به کتاب او احترام می گذارند، بنابراین این موضوع که پیدا کردن ناشر و فروش اولین اثر مدت زیادی طول بکشد، امری طبیعی است و به همین اندازه شناخته شدن فرد بعد از بیست و چند سال نوشتن هم طبیعی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محیط کسب و کار از جمله معیارهای تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی کشورهاست و به استناد ظرفیتهایی که در این محیط فراهم است، نهادها و سازمانهای بینالمللی و سرمایه گذاران و تولیدکنندگان به تجزیه و تحلیل موقعیت اقتصادی کشورها می پردازند. ورود سرمایهها به یک کشور نیز با اتکا به زیرساختها و وضعیت این محیط، محقق می شود.
بر سر وضعیت محیط کسب و کار در ایران و الزامات بهبود آن و صد البته کاهش رتبه ایران در این حوزه، بحثهای بسیاری صورت گرفته است. بر کسی پوشیده نیست که اقتصاد کشور ما در سال های اخیر به رکود و بعضا بیثباتی دچار بوده و همین امر، پیامدهای منفی را متوجه محیط کسب و کار ما کرده است. اما بخشی از این شرایط نامطلوب، متاثر از دیوان سالاری و بوروکراسی اداری یا ضعف و اخلالی است که قوانین و مقررات و همچنین رویههای اجرایی نامطلوب، در این محیط موجب آن شدهاند.
به منظور اصلاح رویه فعلی، باید بررسی شود که چرا شاخص محیط کسب و کار در ایران طی سالهای اخیر به رغم همه تاکیدات و شعارهایی که مطرح شده، روند رو به بهبودی را تجربه نکرده است؟ بی توجهی به این محیط، تبعاتی را در پی خواهد داشت. رشد نرخ تورم، بیکاری جمعیت تحصیل کرده ، سطح پایین سرمایه گذاری خارجی، کاهش صادرات، از دست رفتن منابع و سرمایه ها و... بخشی از خسرانی است که از اهمال در این بخش، تاثیر خواهد گرفت.
یکی از انتقادات جدی فعالان اقتصادی به بدنه دولت و ساختار قانونگذاری، تعریف قوانین، صدور بخش نامه، دستورالعمل ها و آیین نامه های موازی و بعضا متضاد و متعارض است که باعث نوسانات و ناپایداری شرایط در محیط کسب و کار می شوند.
البته ناگفته نماند انفعال دولت ها نیز به شرایط موجود در این بخش دامن زده است، به طور مثال، یکی از مولفه های مخل در این محیط، قاچاق کالا و کنترل نکردن صحیح مرزها بوده که باعث شده بازارهای داخلی به تصرف کالاها و محصولات خارجی در آید و شرایط رقابت برای محصولات داخلی که باید تعرفههای رسمی پرداخت و مسیرهای نظارتی متعددی را طی کنند، دشوار شود. ثبات قوانین و رویه ها و همچنین مولفههای پولی و مالی بازار نیز مسائل دیگری هستند که تاثیر مثبتی بر این محیط می گذارند اما در این سالها از آن ها غفلت شده است.
نکته قابل تامل آن است که بسیاری از سیاستها و رویکردهای مرتبط با محیط کسب و کار، در اتاقهای دربسته و پشت میز مدیرانی وضع می شود که این فضا را از نزدیک لمس نکرده اند و اقتضائات آن را آن چنان که باید، نمی دانند. این جاست که نقش مشاورهای بخش خصوصی پررنگ می شود و اهمیت می یابد اما به واقع باید پرسید تا چه میزان برای این بخش در سیاست گذاریها، سهم قائل شدهایم و این جایگاه تا چه اندازه فرمایشی است؟
از این رو تا زمانی که دولت صرفا در حوزه اقتصاد معیار و الگو ارائه دهد و بخش خصوصی مجبور به تأسی از این الگوها باشد، طرح های بهبود محیط کسب و کار با شکست مواجه خواهد شد. در واقع یکی از آسیب های اساسی از منظر فضای کسب و کار، تاکید بیش از حد آن بر راه حل های دولتی برای بهبود محیط کسب و کار در کشور است. در حالی که بخش خصوصی ظرفیت فراوانی برای حل و فصل مشکلات اقتصادی و مشارکت در سیاست گذاری و پیشبرد اصلاحات دارد.
اما موضوع مهم دیگری که در این بخش نباید از قلم بیفتد، قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار است که به رغم داشتن ظرفیتهای فراوان و کمک شایانی که می تواند به ارتقای این محیط کند، در مسیر اجرای خود با مشکلات جدی روبه رو شده و بخش عمده آن تاکنون محقق نشده است.
در جمعبندی این موضوع باید اذعان کنیم که مشکلات اقتصادی امروز ایران، از تورم و گرانی بگیرید تا رشد بیکاری و چالش اشتغال جوانان و تحصیل کردگان، همه ریشه در اقتصاد دولتی و سیطره بیش از حد این ساختار بر فعالیت های اقتصادی دارد که باعث شده بخش خصوصی نابالغ بماند و جایگاه شایسته خود را در این حوزه کسب نکند. نگاه دولت به بخش خصوصی در ایران، یک نگاه پدرسالارانه و جنبه های همکاری و رویکردهای تکاملی در آن، کم رنگ است. سهمی که امروز دولت از بدنه اقتصاد دارد، عملا انجام هر نوع اصلاح اساسی را در فضای کسب و کار، با دشواری و چالش مواجه می سازد. بهترین راهکار برای اصلاح این وضعیت، گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار است. حال باید به این مهم توجه کرد که اصلاح کند و دشوار فضای حاکم بر محیط کسب و کار که بسیاری از فعالان اقتصادی را بی انگیزه کرده، با حرف و حدیث میسر نمی شود و نیاز به عمل گرایی دولت دارد تا اعتماد از دست رفته را به چرخه اقتصاد بازگردانند و هر کدام از اجزایی را که باید در این محیط نقش آفرینی کنند در جایگاه خود بنشانند. امید داریم که روزی، شاهد تبدیل وعده ها و حرفها به عمل و نتیجه باشیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.