استاد بیرحم شاگردش را داغ کرد
51سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
روز گذشته ابوسعید ده ساله شاگرد دوچرخهساز که در نتیجه تنبیه وحشیانه استاد خود مجروح شد، جهت درمان به بیمارستان منتقل گردید.جریان واقعه از این قرار است که سال پیش چون فقر و بدبختی به خانواده ابوسعید روی آورد والدین مجبور شدند طفل خردسال خود را برای کمک به مخارج زندگی در ازای هفتهای دو تومان جهت شاگردی به دکان دوچرخهسازی عباسعلی بفرستند.روز گذشته عباسعلی استاد دوچرخهساز دو تومان حقوق هفتگی ابوسعید را به او داد و گفت آن را خرج نکنی و به دست پدر بده. ولی ابوسعید در راه منزل چند ریال از پول را خرج کرد، همین امر سبب شد در مراجعت به دکان، عباسعلی از خبر خرج چند ریال ناراحت شد و تیغ ارهای روی پریموس گذاشت تا این که آهن گداخته شود و برای تنبیه ابوسعید آن را بر روی بدن او گذاشت. ابوسعید که از درد به خود می پیچید به وسیله عدهای از عابران از زیر چنگالهای بیرحم استاد نجات یافت و برای درمان به بیمارستان منتقل شد.گویا از طرف والدین ابوسعید شکایتی تسلیم مقامات قضایی شده است و استاد دوچرخهساز تحت تعقیب قانونی قرار دارد.
تجدید فراش با چاشنی چاقو کشی
روز قبل هوس تجدید فراش مردی باعث اختلاف شد که سرانجام به نزاع و چاقوکشی انجامید.
چندی پیش طاهره متوجه شد که شوهرش علی دیرتر به خانه میآید و بعضی شبها هم به کلی خانه نمیآید و علاقه و محبت او به خانوادهاش کمتر شده است. طاهره از علی توضیح خواست اما جوابهای بی سر و ته شنید که برای او قانعکننده نبود تا این که دو روز پیش از یکی از همسایگان شنید که علی در کوچه حسینباشی با زنی به نام عزت ازدواج کرده است. طاهره منتظر شد که شوهرش شب به خانه بیاید تا در این مورد با او گفتگو کند، ولی علی به خانه نیامد و طاهره صبح زود به همان نشانی که داشت به سراغ علی رفت و دید که خبر درست است. علی همین که فهمید طاهره به سراغش آمده عصبانی شد و شروع به داد و فریاد نمود و نزاع بالا گرفت. در میانه این نزاع، علی چاقویی از جیب خود خارج کرده و با آن به طاهره حمله کرد. پس از لحظهای چند تن از همسایگان به مداخله در نزاع آنها پرداختند و از زد و خورد بیشتر جلوگیری کردند. طاهره که در نتیجه ضربات چاقو مجروح شده بود برای درمان جراحات به بیمارستان منتقل شد و قضیه تحت تعقیب مقامات قضایی قرار گرفت.
سرقت از چلوکبابی
طبق گزارش خبرنگار ما روز گذشته شخصی به نام مرتضی متصدی یک چلوکبابی به کلانتری بخش یک مراجعه کرد و اظهار داشت: شخصی به نام علی از سوی فردی برای کارگری به وی معرفی شده است و این شخص پس از مدتی که در آن جا کار کرده، در موقعی که مغازه خلوت بوده، سه کیسه برنج و ۱۴۰ تومان وجه نقد را از مغازه برداشته و متواری گردیده است. وی اضافه نمود: از فردی که وی را به من معرفی کرده است، شکایت دارم. طرفین پرونده جهت تحقیقات به اداره آگاهی اعزام گردیدند.