با سه خصلت، محبّت (دیگران) به دست میآید: انصاف در معاشرت، همدردی (با دیگران) در سختیها ، و بازگشت به قلبی پاک.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج75، ص82، ح77
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهی!
اگر پرسی حجت نداریم و اگر بسنجی بضاعت نداریم و اگر بسوزی طاقت نداریم .
ماییم همه مسلمان بیمایه و همه از طاعت بی پیرایه و همه محتاج و بی سرمایه
الهی! چون نیکان را استغفار باید کرد ، نانیکان را چه باید کرد ؟
الهی! میبینی و میدانی و برآوردن میتوانی.
الهی! چون همه آن کنی که میخواهی پس از این بنده مفلس چه میخواهی؟
الهی! آمرزیدن مطیعان چه کار است؟ کرمی که همه را نرسد چه مقدار است ؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جمع آوری دوچرخههای فاقد نمره
55سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
ظرف چند روز گذشته از طرف اداره راهنمایی و رانندگی دوچرخههایی که فاقد چراغ، نمره و سایر وسایل مورد لزوم بودند، جمع آوری شد و به صاحبان آنها اخطار شد که در تکمیل دوچرخههای خود هرچه زودتر اقدام کنند.
ضمنا چندنفر از متخلفین به دادگاه فرستاده شدند و جریمههایی پرداختند.
قصابهایی که محکوم شدند
بنا به گزارش خبرنگار ما، روز گذشته رئیس دادگاه کیفر گران فروشان، در محل دکانهای قصابی حضور پیدا کرده و آنهایی که مبادرت به گرانفروشی مینمودند را محکوم نمود.
دستگاه کلرزنی مشهد تحویل شهرداری شد
خبرنگار ما گزارش میدهد که کار نصب دستگاههای (کلرزنی) تاسیسات آب شهرستان مشهد به پایان رسیده و قرار است تحویل داده شود. به همین جهت، کمیسیونی با شرکت نمایندگان سازمان برنامه و موسسه مشاور طرح تشکیل میشود. به موجب ابلاغ صادره از طرف آقای مشاور قائم مقام شهردار مشهد، آقای مهندس خالدی رئیس سازمان آب شهرداری برای تحویل گرفتن دستگاههای مزبور در این کمیسیون شرکت خواهد کرد و نصب دستگاههای کلرزنی توسط شرکت هیدرولیک انجام یافته است.
به علت گرانی خوار بار، از خورشت قرمهسبزی محروم شده است
گرانی خواربار و سختی معیشت طبقات پایین مردم و به خصوص کارکنان دولت را در بجنورد به ستوه آورده و آنان را از استفاده از میوه و خواربار حتی از گوشت و نان هم که برای ادامه حیات هر انسانی ضروری است، محروم کرده است. البته اگر بخواهیم پیرامون یکیک آنها سخن بگوییم از حوصله این مقال خارج بوده و باعث تصدیع خاطر خوانندگان عزیز نیز خواهد بود. کافی است بگوییم اکنون فصل وفور خواربار و گوشت و میوه و سبزی و غیره است، اهالی نان را 3کیلو، 2250ریال و گوشت هر کیلو 60ریال خریداری میکنند که اکثریت مردم به واسطه عدم استطاعت مالی قادر به تهیه آن نمیباشند. قیمت میوه و سبزی هم به اندازهای است که یک نفر از کارمندان عالیرتبه محلی در جلسه دوستانهای که خبرنگار ما نیز در آن حضور داشته، اظهار میکند که در مدت توقف خود در بجنورد، از خورشت قرمهسبزی محروم مانده است زیرا در مشهد با 2ریال، سبزی مورد نیاز تامین میشد ولی متاسفانه در بجنورد با 20ریال هم تامین نمیگردید. با این تفصیل، وضع زندگی طبقات کارگر و پیشهور با دستمزد کم روزانه و یا کارمندان دولت و مامورین شهربانی و ژاندارمری با حقوق قلیل ماهانه، توام با محرومیت و مشکلات غیرقابل تحمل شده است. اهالی انتظار دارند که شهرداری بجنورد با تشکیل کمیسیون خواربار که لااقل هر 15روز یکبار تجدید شود و کنترل دقیق و شدید در اعمال فروشندگان و تعقیب و کیفر متخلفین از ترقی روزافزون خواربار و ترهبار جلوگیری کرده و نسبت به تقلیل نرخ، اقدامات فوری معمول دارند. مسلم است با انجام این اقدامات از اجحاف اصناف و گرانفروشی جلوگیری شده و آسایش مردم فراهم خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
استوری رضا قوچاننژاد و تبریک تولد اشکان دژاگه
لاله اسکندری این قاب مشترک با شهاب حسینی را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشت.
بازیکن خراسانی سابق تیم ملی کشورمان گفت که به واسطه صحبتهایی که تاکنون درباره جادوگری در فوتبال داشته، عدهای از جمله افرادی که مدعی جادوگری هستند؛ با او دشمن شدهاند.
خداداد عزیزی در گفت و گو با «آنا» عنوان کرد: در چند سال اخیر درباره جادوگری در فوتبال زیاد صحبت شد اما صحبت کردن درباره جادوگری در فوتبال ایران فایدهای ندارد؛ من خیلی وقت پیش در برنامه 90 و همچنین یکی از برنامههای پربیننده تلویزیونی دیگر درباره جادوگری صحبت کردهام و حتی ادای کار جادوگرها را درآوردم. همه فهمیدند چه اتفاقی افتاد، اما کاملا بیفایده بود چرا که جادوگرها هم همچون دلالها کار خود را انجام میدهند و کسی مانعشان نمیشود. این حرف زدن من تنها باعث میشود جادوگران با من دشمن شوند؛ البته من اهمیتی به دشمنی آنها نمیدهم ولی بهتر است همه بدانند کسانی جادوگری میکنند که ظاهری کاملا آراسته دارند. صحبت از علم که میشود اول اسم آنها میآید ولی در عمل آنها جادوگری بیش نیستند.
مربی سابق سیاهجامگان درباره اینکه حشمت مهاجرانی گفته باید مربیان ایرانی از دانش کارلوس کیروش استفاده کنند و فدراسیون باید دستیار ایرانی را به تیم ملی اضافه کند، بیان کرد: «تمام صحبتهایی که حشمتخان مهاجرانی میگوید کاملا درست است. اگر مسائل سیاسی را کنار بگذاریم مهاجرانی پدر فوتبال ایران است و نمیتوان این واقعیت را لگدمال کرد. هرچه حشمت مهاجرانی میگوید خود فوتبال است. او کاملا درست میگوید که ما کیروش را به فوتبال ایران آوردهایم تا از دانش او استفاده کنیم. نباید فدراسیون مثل پادشاهان قاجار با کیروش قرارداد ترکمنچای ببندد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نسل اندرنسل، خوشنویس هستند و هر نسل، این هنر را به عنوان یک فضیلت خانوادگی در کنار حرفه خود حفظ میکنند. او نیز به سنت خانوادگیشان خط و خوشنویسی را پیشه خود ساخته و میراث این عشق را به فرزندانش نیز سپرده است. پنج دهه ممارست وی برای حفظ این هنر اصیل ایرانی، درقالب شش جلد کتاب، بیش از 30 نمایشگاه و کارگاه و همچنین تربیت صدها هنرآموز نمود یافته است. او معتقد است؛ زیبایی و شکوه، از نشانههای جامعه متعالی است و تنها زمانی که ملتی به سطحی از آرامش برسد، میتواند به دنبال زیبایی و هنر بگردد؛ موضوعی که خلأ آن در جامعه امروز ما احساس میشود. با استاد «هادی ذوالریاستین نعمتاللهی» به بهانه مرور چند دهه فعالیت هنریاش به گفت وگو نشستیم:
الف تا یای خوشنویسی
در کوچه پسکوچههای منطقه هفت پیچ شیراز قد کشیده و بعدها به همراه خانواده به شهر مشهد هجرت کرده است. شجره و آوازه خانوادگی ذوالریاستین در شیراز، معرف خاندانی مجتهدزاده و هنرمند است. پدرمرحومش، اهل دل و علم بود و آخرین نسل از هنرآموزان دوره استاد «نوشین قلم شیراز» محسوب میشد که به شیوه قدیم(میرعماد) خط نستعلیق را فرا گرفت.
هادی تنها فرزند خانواده هفت نفره منصور ذوالریاستین است که میراثدار هنر نیاکان شده است و پسران او هم زلفی به این هنر گره زدهاند. هنوز کودکی پنج شش ساله بود و بهرهای از سواد نداشت که کنار دست پدر به جای هر بازیگوشی کودکانهای، الفبای خط و خوشنویسی مشق میکرد. او آن روزها را این گونه وصف میکند: پدرم 15 ساعت متمادی پای بساط خط نویسیاش مینشست و من هم کنار دستش به تماشا مشغول میشدم. همان همنشینی، آرامآرام مرا شیفته پیچ و تاب و آوای جیرجیر قلم بر صفحه سفید کرد. از آن پس، زیرنظر پدر، خطاطی به سبک قدیم را آموختم و شیوه جدید را هم نزد استاد حمید دیرین، یکی از مسئولان انجمن خوشنویسان شیراز یاد گرفتم. در شهر مشهد هم از محضر استادان برجستهای از جمله محمدکریم کریمی و قاسم توکلیراد استفاده کردم. بعدها در تهران هم از دورههای آموزشی استادان قابلی همچون غلامحسین امیرخانی، علی شیرازی و کیخسرو خروش بهرهها بردم.
او در دوره راهنمایی با دیدن شوق و هنردوستی استادان پیشکسوت هنر خطاطی شگفتزده میشد و با خود چنین آیندهای را تصور و آرزو میکرد. از اول دوره دبیرستان،مجدانهتر به تعلیم خط و خوشنویسی میپرداخت تا آنجا که قبل از دیپلم گرفتن، در کسوت استادی در مدارس علمیه مشهد مانند نواب و سلیمانیه به طلاب علوم دینی خوشنویسی میآموخت. همزمان با تحصیل و دریافت دیپلم ریاضیـفیزیک، درجه فوقممتاز خوشنویسی را از انجمن خوشنویسان یاران شعبه مشهد اخذ میکند.
این استاد و مدرس هنر خوشنویسی، از سال1363 به مشهد مهاجرت کرده و بعد از تشکیل خانواده، در مکتب هنر رضوان به عنوان استاد خوشنویسی مشغول به کار میشود. عصرها هم در هنرکده خود به آموزش هنر خطاطی به خیل هنرجویانی مشغول است که غالباً تا درجه فوق ممتازی خطاطی پیش رفتهاند.
در40 سالگی اولین نمایشگاهم را برپا کردم!
قالب خوشنویسی ذوالریاستین، نستعلیق و شکسته نستعلیق است و به هر دو شیوه قدیم متعلق به مکتب میرعماد در دوره صفویه(قرن11) و سبک جدید مختص مکتب میرزا رضای کلهر(قرن 13) خط مینویسد. این خوشنویس مطرح کشور، از میان موفقیتهای هنری خویش، به چند عنوان شاخصتر اشارهای میکند و میگوید: رتبه نخست مسابقات جهانی کتابت نستعلیق ارسیکای ترکیه در سال 1379و نیز در سال 1383، مقام دوم رشته خوشنویسی جشنواره امام رضا(ع) را دریافت کردم. به سبب سالها قلم زدن در عرصه هنر خطاطی، آمار دقیقی از تعداد آثار، برگزاری کارگاهها و نمایشگاههای خود ندارد. با وجود این، نمایشگاههای گروهی بسیاری را به همراه استادان ممتاز هنر خوشنویسی در داخل کشور و نیز کشورهای آلمان، پاکستان، قطر، بوسنی و مالزی تجربه کرده و تنها یک نمایشگاه انفرادی داشته است. از دلیل این امر جویا میشویم که پاسخ جالبی میدهد: «استادم امیرخانی، به عنوان یکی از استادان ممتاز این عرصه، در سن 54 سالگی به برپایی نخستین نمایشگاه انفرادی خود اقدام کرد؛ تازه من در مقام هنرآموزشان، در سن 40 سالگی دست به این کار زدم.» او با این کلامش، حق مطلب را در ادای احترام به جایگاه استاد و شاگردی و نیز ارج نهادن به ارزش قلم نشان میدهد.
او به جز خطاطی، به مطالعه کتابهای دینی ومذهبی، هنری و تاریخی علاقه وافری دارد. از برنامه این روزهای خود میگوید: فعلاً وجهه همتم را بر امر آموزش گذاشتهام. چند عنوان کتاب نیز در دست نگارش و انتشار دارم.
کتابهای تالیفی وی شامل عناوین خوشنویسی «بلبل و مور»، «مناجات حضرت علی(ع)»، «صدغزل حافظ» و «چلچراغ صلوات» هستند و سه کتاب «مبانی کاربردی و اصطلاحات خوشنویسی»، «از مبتدی تا پیشرفته» و «شاهکارهای هنری آستان قدس رضوی» (مجلد تخصصی هنر خوشنویسی) هم به زودی به زیور طبع آراسته خواهد شد.
قلههای هنر سنتی را از دست استادان گرفتند
وی با تمایز قائل شدن میان تعریف مقام و جایگاه فعلی هنر خوشنویسی مشهد تشریح میکند: مقام خوشنویسی مشهد به پشتوانه استادان سلطان علی مشهدی و میرعلی هروی و در دوره معاصر نیز با وجود خوشنویسان تراز اول، بسیار قدرتمند ظاهر شده است. اما جایگاه هنر خوشنویسی ما مطلوب نیست؛ تنها دانشگاه فنی و حرفهای که سالها در این رشته هنرجو تربیت میکرد، دیگر در هنرهای سنتی دانشجو نمیگیرد و گرافیک را جایگزین آن کردهاند. در گذشته، به ازای ارتقای هنرمند به درجات بالاتر، آموزش و پرورش حق امتیاز میداد. بهتدریج جایگاهها و قلههای هنر سنتی را از دست استادان فنی گرفتند و معلوم نیست چه اندیشهای پشت این حرکتهاست؟
وی ادامه میدهد: در بسیاری از کشورها خوشنویس اجر و منزلت خاصی دارد. یکی از دوستانم تعریف میکرد، در سفر به یکی از کشورهای اروپایی، هنگام پیاده شدن از هواپیما با گروه استقبال مواجه شده است که برای او فرش قرمزی پهن کرده و حضورش را گرامی داشتهاند که این امر نشان از ارج و بهای هنرمند در فرهنگ آنها ست. میزان احترام به هنرمندان، شاخصه رشد فرهنگی است؛ در برخی از ملل شاهد آن هستیم که هنرمندان، پزشکان، افسران نظامی و سرمایهداران در سطوح عالی اجتماعی طبقهبندی میشوند و از شرایط مادی و معنوی مناسبی برخوردارند.
وی با تاکید بر اینکه هنرهای سنتی بخشی از هویت ما هستند، اضافه میکند: واقعیت این است که در کشورمان آن گونه که باید، به هنر و سنت ایرانی که با دو المان شعر و خط شناخته میشود، بها داده نمیشود. در حالی که باور باید این باشد که هنرمندان، ستونهای دوام فرهنگ هستند.
آن که یافت مینشود آنم آرزوست...
به گفته ذوالریاستین، زمانی که یک جامعه به سمت آرامش برود، تولید آثار هنری ارزشمند نیز رونق میگیرد. وی با طرح سوالی ادامه میدهد: آیا جامعه ما به آرامش دست یافته است که بخواهیم به هنر روی بیاوریم یا خیر؟ من معتقدم به آرامش نرسیدهایم که روزگار هنرمند ما اینگونه است. نیکویی، دانایی، زیبایی، نشانههای سه گانه جامعه متکاملاند. تنها زمانی که ملتی به سطح قابل قبولی از آرامش دست یابد، میتواند به دنبال زیبایی بگردد، حال چه در خانه چه در جامعه. تا وقتی شاهد آلودگی هوا، کندن مداوم معابر و خیابانها، تنش میان مردم و مسئولان، اختلاس و رشوه گرفتن در بستر عمومی جامعه هستیم، نباید منتظر یافتن آرامش، شکوه، زیبایی و به تبع آنها ، بروز خلاقیت در هنرمندان و شکوفایی اجتماعی باشیم. سوال من این است که مشکل کار ما کجاست و چه وقت قرار است به دنبال چرایی و راه حل آن بگردیم؟ به هر روی، مولفههایی که اشاره شد، تمنای هر هنرمندی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندیشه مدرن باعث شده تا فرصت درک این واقعیت فراهم شود که شهر انداموارهای است که کالبد فیزیکی و ابنیه منفرد، تنها بخشی از آن به شمار میآید و ساکنان آن، اصلیترین بخش شهر یعنی محتوای آن را تشکیل میدهند . علاوه بر این، جهت گیری به سوی فرهنگ مصرفی در شهرها، شکل جدیدی از شهر را به وجود آورده که طلیعههای آن در برخی از کلان شهرها مشهود است. خیابانهایی که زمانی بقالها، قصابها، نانوایان و... در آن بهعرضه کالاهای خود میپرداختند اکنون محل تجارت فروشگاههای لباس، رستورانها، کافهها،ها یپرها، بانکها، آژانسهای مسافرتی و... شده که بخشی از دستاوردهای مدرنیته است. اینها همه بخشی از جریان تحول در شهرهای ما را تشکیل میدهند اما همانند تحولی که در ساختار شهر رخ میدهد، مدیریت آن نیز باید در مسیر تعالی قرار گیرد. اما از آنجا که در آستانه آغاز به کار شورای جدید شهر مشهد هستیم که به تبع آن ساختار مدیریتی شهر نیز دستخوش تغییراتی میشود، باید نکاتی را به مدیران آینده شهر یادآور شویم که بسترساز همین حرکت، در مسیر رشد خواهند بود: 1. توسعه شهر به یکباره میسر نخواهد شد بلکه فرایندی است تدریجی. یک چرخ بزرگ و سنگین را اگربخواهید به سرعت و قدرت هرچه تمامتر به حرکت درآورید، نخست با تلاش فراوان باید چرخ را به گونهای نامحسوس حرکت دهید. حال اگر این تلاش ادامه داشته باشد، کمکم سرعت بیشتر و بیشتر میشود تا اینکه شتاب حرکت به نفع شما افزایش مییابد و از این لحظه به بعد وزن سنگین آن به شما کمک میکند تا سرعت حرکت بیشتر شود. لذا هر دور از چرخ گردان براساس نیرویی که در دور قبلی بهکار رفته است، حرکت میکند و به حدی میرسد که سرعت بسیار زیاد میشود. حال کدام فشار عظیم بود که موجب این چرخش سریع شد؟ این پرسش بیمعنی خواهد بود. با این تمثیل، بر این قصدم تا یادآوری کنم یک عامل بزرگ، سبب توسعه و حرکت رو به جلو نخواهد بود بلکه حرکت تدریجی و رو به جلو و سیستمی است که موفقیت شهر را تضمین خواهد کرد.
2. برای حفظ وضع موجود، نیازی به سیستم نخواهید داشت. زیرا سیستم صرفا برای حرکت، رشد، پیشرفت و توسعه است. سیستم یعنی رویه، قاعده، قانون، آییننامه و منطق. بنابراین قضاوتهای فردی، غرایز و دخالتهای فردی، عمل خارج از رویه و آییننامهها، ضدسیستم است.
3.مدیران شهر در مسیر ساختن آیندهای بهتر قرار دارند و مؤلفههایی از قبیل رویارویی با چالشهای امروز جهانی و شهری از قبیل ارتقای جایگاه سازمانهای مردم نهاد، نهادینه شدن تدریجی حوزه عمومی مجازی، چالش رشد اقتصادی و مسئله بیکاری، آلودگی هوا، جمعیت، برابری اجتماعی و... تماما نیازمند علتیابی گذشته، جامعنگری امروز و آیندهنگاری برای فرداست . بدون تردید داشتن چشماندازی روشن باعث خواهد شد تا انتخاب گزینههای پیشروی تصمیمگیران سهل و روان شود. ضمن اینکه موجب معرفی ظرفیتهای شهر برای کارآفرینان، نخبگان و سرمایهگذاران علاقهمند در حوزه شهری و نقشآفرینی مردم در فضای شهری خواهد شد. به تعبیری با این اقدام مدیران شهر، ضمن آیندهنگاری، نقاط کور شهر را روشن میکنند تا آحاد جامعه متناسب با توان و ظرفیت خود از آن بهره مند شوند. 4.شهرداری باید در روش سکانداری خود بازنگری کند. به گونهای تلاش کند تا نقش شهروندان در اداره شهر بزرگ تر و شهرداری به اندازهای کوچک شود تا در ثمربخشترین شکل خود به وظایفش عمل کند؛ بیشتر کارآفرین باشد تا کارفرما و بیشتر نوآور باشد تا نان آور.
5. حمل و نقل، فصل مشترک بسیاری از فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی است که نقش موثری در آرامش جامعه، دسترسی به فرصتها و کارایی سیستمها ایفا میکند.به همین دلیل، تقاضا برای حمل و نقل در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به اندازهای سریع بوده که ناگزیر راهحلهای پیچیده و پرهزینه اختیار شده است. امروزه حمل و نقل شهری حدود 30درصد بودجههای شهری را به خود اختصاص داده و رشد تقاضا و هزینههای بالای آن از یک سو و سرمایهگذاری در اصلاحات غیرضروری از سوی دیگر بار سنگینی را بر بودجههای شهری تحمیل کرده است. بدون تردید انباشت مطالبات مردمی و هزینههای سرسام آور اداره شهر و منابع محدود مالی، ایجاب میکند تا مدیران شهر با اقدامات کمهزینه و ارتقای کارایی خدمات عمومی زمینه رضایتمندی شهروندان و شتابدهی به توسعه شهر را بیش از پیش فراهم کنند. ضمن اینکه با ایجاد شبکههای ارتباطی منظم و کارآمدتر فاصله دسترسی عملکردی دیگر مناطق به یکدیگر کمتر خواهد شد و تمایل به سکونت و سرمایهگذاری در محیطهای مناسب افزایش خواهد یافت، چرا که تقویت ساختارهای حمل و نقل یکی از عوامل موثر برای توزیع جمعیت است و تبدیل شهرهای تک هستهای به چند هستهای از مزایای حمل و نقل به شمار میآید که در فاصله فیزیکی (محل کار و سکونت) به فاصله عملکردی حمل و نقل تغییر شکل میدهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.