مدیر کل هماهنگی امور رفاهی زائران استانداری خراسان رضوی گفت: 100 میلیارد ریال از اعتبارات تملک دارایی استان به 36 پروژه حوزه زیارت تخصیص یافت.
مهدی فروزان روز گذشته در گفت و گو با ایرنا افزود: این مبلغ با تاکید استاندار خراسان رضوی و با توجه به اهمیت خاص حوزه زیارت به منظور تکمیل بخشی از پروژه های نیمه تمام این حوزه و ارائه خدمات مطلوب به زائران در مسیر جاده های منتهی به مشهد اختصاص پیدا کرد.
وی اظهار کرد: در مجموع 36 پروژه عمرانی حوزه زیارت توسط دستگاه های اجرایی و شهرداری های این استان در دست اجراست.
وی گفت: بر اساس هماهنگی های انجام شده 45 میلیارد ریال به حوزه شهرداری های خراسان رضوی که دارای پروژه های اسکان موقت زائران از قبیل ایجاد کمپ های موقت زائر در مسیرهای تردد هستند، اختصاص یافت.
فروزان افزود: 55 میلیارد ریال دیگر نیز در قالب تفاهم نامه های 2 جانبه بین معاونت زیارت و دستگاه مربوطه اختصاص پیدا کرد که بر اساس این تفاهم نامه ها معادل پولی که معاونت زیارت برای این پروژه ها تخصیص می دهد، دستگاه اجرایی نیز از محل اعتبارات مجموعه برای این طرح ها اختصاص می دهد.
وی ادامه داد: تجهیز و تکمیل واحد سیار تلویزیون حرم مطهر رضوی، احداث 10 سکوی نماز در مسیر زائران توسط اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای، ایجاد ایستگاه انتقال خون در حرم مطهر رضوی، تکمیل و تجهیز پایگاه فوریت های پزشکی اورژانس مشهد در اطراف حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) از جمله این پروژه هاست.
وی خرید سرویس های بهداشتی پیش ساخته و نصب در مسیرهای اصلی تردد زائران پیاده و برخی پروژه های مربوط به طرح اسکان آموزش و پرورش، انتقال خون، میراث فرهنگی و هلال احمر را بخش دیگری از این پروژه ها ذکر کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در نخستین روز از ماه مبارک رمضان محفل انس با قرآن کریم با حضور قاریان بین المللی در حضور رهبر معظم انقلاب حضرت آیت ا...خامنه ای، در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد. حضور و تلاوت آیاتی از جنس نور، آن هم در محضر رهبر انقلاب، حال و هوای خاصی دارد. امسال نیز حضور قاریان خراسانی در محفل قرآنی رهبر انقلاب، خودنمایی می کرد. اجرای تلاوت زیبای «حامد علیزاده» جوان تربت جامی که هفته گذشته رتبه اول مسابقات بین المللی مالزی را کسب کرد و تلاوت دلنشین استاد «محمدجواد پناهی» قاری بین المللی مشهدی در این محفل، بار دیگر گویای آن بود که خطه خراسان مهد قرآنیان است و هنر مردم این خطه همیشه و همه جا زبانزد است. محفل قرآنی امسال در محضر رهبر انقلاب، اتفاق خوشایند دیگری هم برای اهالی خراسان داشت و آن مناجات خوانی «حسن عبدی» تعزیه خوان و هنرمند نیشابوری بود. روز گذشته اگرچه با وجود تلاش بسیار نتوانستیم با این هنرمند گفت و گو کنیم، اما حس و حال حضور در این محفل با شکوه را از «محمدجواد پناهی» و «حامد علیزاده» جویا شدیم.
قرائت در محضر رهبری هم سخت و هم آسان است
حامد علیزاده می گوید: در نخستین روز ماه مبارک رمضان در محضر رهبری قرآن تلاوت کردم. قبل از این هم در سال94 توفیق شرف یابی به محضر ایشان را داشتم. او حس و حال قرائت در محضر رهبری را این چنین توصیف می کند: قرائت قرآن کریم در محضر رهبر انقلاب هم سخت است و هم آسان. دشوار از آن لحاظ که ایشان خودشان در تلاوت قرآن اهل فن هستند، خارج از مسائل سیاسی و جایگاهی که دارند، استاد قرآن هم هستند.
لبخند رهبری به قاری آرامش می دهد
ایشان همچنین در همه زمینه ها تبحر دارند و این باعث ایجاد دلهره برای انسان می شود که مبادا کاستی در تلاوت باشد. وی ادامه می دهد: آسان است از آن رو که عطوفت رهبری و خنده همیشه بر لبشان، به انسان آرامش می دهد. همچنین استقبالی که ایشان پس از تلاوت قرآن انجام می دهند و سخنان ارزشمندشان بهترین دلگرمی است. علیزاده در باره صحبت خصوصی که پس از تلاوت عصر شنبه با رهبر انقلاب داشت، بیان می کند: بنده به رهبر عزیزمان عرض کردم خوشحالم از این که با سربلندی و با کسب مقام اول مسابقات بینالمللی قرآن مالزی خدمت ایشان رسیده ام و ایشان نیز به بنده گفتند که شما خوب قرآن را تلاوت می کنید و این کسب رتبه اول نباید به معنی این باشد که دیگر نیازی به تلاش نیست و شما نباید در این کار توقف داشته باشید. وی می افزاید: همچنین ایشان گفتند بنده صدای توانمندی دارم و تاکیدشان در ارتقای سطح تلاوت بود که باید جزو کارهایم قرار دهم. این قاری قرآن در خصوص برنامه های آینده اش تصریح کرد: سعی می کنم در سفرهای تبلیغاتی به سایر کشورها، به عنوان نماینده خوبی از ایران حضور یابم و عیار تلاوت قرآن ایران را بالا ببرم. همچنین در کرسی های مردمی تلاوت قرآن انجام دهم زیرا بنا به توصیه و تاکید رهبری باید در این کرسی ها و بین مردم هر چه بیشتر قرآن مجید تلاوت شود.
هر بار شوق تلاوتم بیشتر شده است
محمد جواد پناهی قاری بین المللی قرآن کریم هم درباره حس و حال لحظه حضور در این محفل انس سه ساعته می گوید: یکی از بزرگ ترین افتخارات برای هر قاری این است که در محضر رهبر انقلاب، قرآن تلاوت کند و این کار از لحاظ معنوی حس و حال خوبی دارد که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.
وی می افزاید: البته اکثر قاری های نخبه، استادان و خود رهبر معظم انقلاب به عنوان بالاترین مقام کشوری و کسی که در علوم قرآنی عالم و متخصص است، در این جمع حضور داشتند و سطح کیفی کار بالا بود که این شرایط را سخت تر می کرد. این قاری بین المللی بیان می کند: از اوایل انقلاب به کرات در محضر ایشان قرآن تلاوت کرده ام اما هر بار شوقم افزایش یافته و کار برایم سخت تر شده است. پناهی درباره لحظاتی که از نزدیک با رهبر انقلاب گفت و گو داشت نیز می گوید: ایشان من را مورد تشویق قرار دادند و گفتند که اوج صدای خوبی دارم. همچنین فرمودند تلاوت های شما را از رادیو گوش می کنم. پناهی از تلاوت هایش در ماه مبارک رمضان امسال هم گفت و افزود: شنبه ها و سه شنبه ها ساعت 4:30 صبح در صحن انقلاب حرم مطهر به تلاوت قرآن می پردازم، روزهای یکشنبه و چهارشنبه ساعت10:30 صبح در رواق امام خمینی (ره) تلاوت قرآن دارم، روزهای دوشنبه و پنج شنبه هم ساعت18 در مسجد گوهر شاد برنامه تلاوت قرآن خواهم داشت. پس از اذان مغرب نیز در امام زاده یاسر و ناصر قرائت قرآن دارم.
هنرنمایی تعزیه خوان نیشابوری
«حسن عبدی» مناجات خوان اهل نیشابور دیگر خراسانی حاضر در این محفل بود که در حضور رهبری به مناجات خوانی پرداخت. سال گذشته بود که پخش شدن کلیپ آواز خوانی سنتی او در فضای مجازی، بسیار مورد توجه قرار گرفت و هنر او تحسین شد. تا آن جا که او را به صدا و سیما کشاند و حضورش در برنامه «حرف حساب» و اجرای برنامه هنری او، بار دیگر مورد تحسین قرار گرفت. حضور او در محفل قرآنی شنبه شب و مناجات خوانی اش نیز با استقبال فراوانی همراه شد و علاوه بر حس و حالی که در چهره حاضران در این محفل قابل مشاهده بود، کاربران فضای مجازی نیز بار دیگر هنرنمایی او را تحسین کردند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با دستگیری سه آدم ربا، گروگان 16ساله به آغوش خانواده اش بازگشت. فرمانده انتظامی خراسان رضوی در تشریح عملیات ضربتی دستگیری اعضای باند آدم ربایی که در کمتر از چهار ساعت به طول انجامید، گفت: ساعت 22 روز چهارشنبه گذشته فردی سراسیمه به پلیس قوچان مراجعه و اظهار کرد سرنشینان یک دستگاه خودروی پژوپارس سجاد برادر 16ساله اش را ربوده و به محل نامعلومی انتقال داده اند. سردار بهمن امیری مقدم افزود: با توجه به حساسیت موضوع، کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی با هدایت سرهنگ قدمگاهی؛ فرماندهی انتظامی شهرستان قوچان وارد عمل شدند. وی گفت: آدم ربایان با خانواده گروگان خود تماس تلفنی برقرار و تقاضای مبلغ 6میلیون و 800هزار تومان در قبال آزادی پسر نوجوان کردند. فرمانده انتظامی خراسان رضوی اظهار کرد: با توجه به تماس های تهدیدآمیز آدم ربایان و دلهره و اضطراب خانواده پسر نوجوان، ردزنی های اطلاعاتی بیشتری انجام شد. سردارامیری مقدم خاطرنشان کرد: پلیس، این افراد را در کمتر از چهار ساعت در مخفیگاهشان دستگیر کرد و گروگان 16ساله را از چنگ آنان نجات داد. فرمانده انتظامی خراسان رضوی خاطرنشان کرد: تحقیقات از سه متهم پرونده که اولی دارای 12 فقره سابقه کیفری، دومی 17فقره و سومی سه فقره سابقه کیفری بود نشان داد که انگیزه اعضای باند از آدم ربایی، اختلاف حساب با خانواده پسر 16ساله بوده است. وی با تشکر از سرعت عمل فرماندهی انتظامی قوچان در پیگیری سریع این پرونده و هماهنگی های مراجع قضایی که به دستگیری متهمان در کمترین زمان ممکن منجر شد، گفت: تحقیقات پلیسی برای روشن شدن دیگر ابعاد مبهم این پرونده ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راسخی نیا - برخورد شدید کامیون با وانت پیکان در شهرستان نیشابور، زوج جوان را به کام مرگ کشاند. سرهنگ حسین بیات مختاری، فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور با اعلام این خبر گفت: ساعت 18 روز شنبه در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر وقوع یک فقره تصادف فوتی در ابتدای روستای «کلیدر» از توابع بخش سرولایت، مأموران پاسگاه انتظامی چکنه و عوامل امدادی در محل حاضر شدند. وی افزود: با حضور مأموران در محل، مشخص شد یک دستگاه کامیون با یک دستگاه وانت پیکان با دو سرنشین به شدت برخورد کرده است. سرهنگ بیات مختاری تصریح کرد: در این حادثه دلخراش، راننده خودروی وانت پیکان (41ساله) و همسرش (40ساله) به علت شدت جراحات وارده در دم فوت کردند. وی عنوان کرد: علت تامه تصادف از سوی کارشناسان پلیس راه، انحراف به چپ خودروی وانت پیکان اعلام شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حاشیه نشینی یکی از معضلات اجتماعی امروز کلان شهرهای ماست. این معضل نماد و انعکاس زندگی اقشاری از جامعه است که به رغم سکونت در کنار جوامع شهری، از نظر سطح زندگی و بهرهگیری از مزایای شهری در شرایط نابسامانی به سر می برند. ترکیب جمعیتی حاشیه نشینان را بیشتر افراد مهاجر و روستاییان تشکیل می دهند. این پدیده که پیامد نادیده انگاری و نابرابری های اجتماعی است، در طی زمان و در روند تحولات تاریخی ایجاد شده که مبتنی بر تقسیم جامعه به دو بخش متن و حاشیه است.
در واقع حاشیه نشینی همزمان با توسعه شهرها در ایران به وجود آمده است و به نظر می رسد شروع این پدیده به اوایل دهه 40 بر می گردد. این پدیده را می توان به عنوان بحرانی ترین مسئله اجتماعی در کلان شهرها تلقی کرد، چرا که خلاف جریان توسعه منطقی شهر شکل گرفته است و میتواند بسترساز آسیبهای متعددی باشد. به طور قطع در ساختاری که چارچوبهای قانونی توسعه در آن مورد توجه نبوده است، نمیتوان اصلاح و ارتقا را در کوتاه مدت متصور بود.
ریشه معضل حاشیه نشینی از آنجا شروع می شود که اقشاری از جامعه از داشتن پایگاه اقتصادی شایسته محروم میمانند و از رقابت های اجتماعی طرد میشوند. اما شاید مهمترین مسئلهای که در کشور ما به این پدیده دامن زده است، موضوع مهاجرت باشد. حاشیهنشینان به دلایل محدودیتهایشان کمتر جذب نظام اقتصادی و اجتماعی میشوند. در حال حاضر بیش از 13میلیون حاشیه نشین در ایران وجود دارد که به علت ضعف فرهنگی و نبود سیستمهایی که به توانمندسازی ساکنان این بافتها می انجامد، به شکل بی ضابطه ای بر جمعیت آنان افزوده شده است که همین مسئله تبعات فراوانی را به جامعه تحمیل کرده است چه از منظر اجتماعی چه مقولات فرهنگی و اقتصادی و حتی امنیتی.
اما این سوال مطرح میشود که چرا در دورههای مختلف بر حجم حاشیهنشینی در کلانشهرها افزوده شده است، آن هم به رغم آنکه «حاشیهها» تامین کننده نیاز مهاجران و ساکنانشان نبودهاند. نخستین عامل؛ رشد جمعیت بدون ایجاد زمینه های لازم است. دومین مولفه تمرکز گرایی و یا توزیع نامتناسب امکانات و جاذبه های زندگی در سطح کشور است. ناگفته نماند که نبود حمایت های شایسته از مشاغل بومی در روستاها و شهرهای کوچک نیز از عوامل اجتماعی و اقتصادی تشدید مهاجرت و حاشیه نشینی به شمار می آید.
افراد حاشیه نشین از امکانات آموزشی و بهداشتی مطلوب و فرصت های اشتغال برابر بیبهرهاند، در واقع شرایط نامناسب فیزیکی و معیشت غیراستاندارد باعث شکاف عمیق طبقاتی در این قسمت از جامعه شده است.
باید پذیرفت، رشد بخشی از آسیبهای اجتماعی در کلانشهرهایی مثل مشهد، ناشی از بی توجهی به توسعه حاشیه آن در دهههای گذشته است. متاسفانه اراده برای مهار حاشیهنشینی همچنان به قواره سرعت رشد آن نیست و مسئولان اراده ضعیفی در رابطه با ایجاد اشتغال و خشکاندن ریشه فقر در این بافتها دارند و آنچه که تاکنون از سوی نهادهای متولی انجام پذیرفته، عمدتا اقداماتی سطحی و نمایشی بوده است.
در سطح جهان، در رابطه با مداخلات بهبودگرایانه در جوامع حاشیهنشین، در حال حاضر بحث توانمندسازی افراد و ورود اجتماعی به این مناطق مطرح است؛ بدین ترتیب که با مداخلات از جنس مددکاری اجتماعی، ابتدا ساخت اجتماعی این جوامع را بهعنوان یک عامل میانجی بین اقتصاد و فرهنگ اصلاح می کند. البته که پدیده حاشیهنشینی در سطح کلان خود با این گونه مداخلههای اجتماعی حل نمیشود. برای جلوگیری از حاشیهنشینی در سطح کلان نیز دو راهبرد سلبی و ایجابی مطرح میشود: افزایش هزینه زندگی در مرکز برای جلوگیری از امکانپذیری مهاجرت و اسکان در حاشیه شهرها و دیگر، بهبود فرآیند توزیع منابع و تقویت سطح زندگی در پیرامون.
متاسفانه مدیریت شهری به خصوص در کلان شهرها رویکردی سیاسی به مسائل اجتماعی داشته و با این بهانه که حاشیه نشینی زاییده مسائل اجتماعی - اقتصادی و فقدان امکانات رفاهی در سطح کلان است، مسئولیت خود را نسبت به ارائه خدمت شایسته به این گروه های محروم اجتماعی نادیده می گیرد و بدین ترتیب از خودش سلب مسئولیت می کند اما این رویکرد باعث می شود شکافهای اجتماعی تشدید و بحرانها جدیتر شود.
به نظر می رسد این پدیده باید به شکل چند بعدی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد زیرا فقر و نبود رفاه اجتماعی این معضل را به وجود می آورد و از سوی دیگر نادیده انگاری مدیریت شهری به شکل فزاینده ای به این وضعیت نابسامان، دامن می زند. در واقع بخش بزرگی از معضل یاد شده به ضعف عملکرد مدیریتهای شهری بر می گردد، چون نه در مهار توسعه حاشیه موفق عمل میکنند و نه در توزیع امکانات برای این بافت برنامهای دارند و باعث ایجاد نوعی بلاتکلیفی برای ساکنان آن میشوند.
در پایان توصیه می شود برای حل این پدیده دشوار و پُردامنه، از رویکرد سیاسی به شدت پرهیز شود و با اتخاذ تصمیمات و اقدامات اجتماعی و فرهنگی، جریانی منسجم شکل بگیرد که نیت آن ساماندهی مستمر و قطعی حاشیهنشینی در ایران باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عملیات اجرایی پروژه پردیسبان از سال 91 در استان قزوین برای احداث مجتمع تجاری تفریحی به مساحت 840 هزار متر بنا و یک برج 66 طبقهای آغازشد .از اواسط سال 92 و به دنبال تبلیغات گسترده در رسانه ها برای فروش سهام ،نام آن بر سر زبانها افتاد و تعداد زیادی از مردم شهرهای مختلف به خصوص مشهد در این پروژه سرمایه گذاری کردند ولی بعد از گذشت یک سال مقام قضایی در مشهد خرید و فروش سهام این پروژه را غیرقانونی اعلام کرد و دفاتر این شرکت در مشهد پلمب شد. بعدازآن اعضای اصلی این شرکت ازجمله رئیس هیئتمدیره دستگیر شدند.با این حال بعد از گذشت دو سال از این دستگیریها هنوز مشکل سهامداران حلنشده است . آخرین گزارشهای خراسان رضوی حاکی است که نه در مجلس و نه در استان قزوین این پرونده چندان موردبررسی جدی قرار نمیگیرد. بنابراین با هماهنگیهای صورت گرفته با مقامات قضایی و قاضی پرونده در مشهد مصاحبهای با متهمان اصلی این پرونده که در زندان به سر میبرند انجام دادیم که میخوانید. در خور یادآوری است انعکاس اظهارات و ادعاهای متهمان این پرونده در جلسه گفت و گو به هیچ وجه به منزله تایید آن نیست. با توجه به این که پاسخ های قاضی حیدری قاضی پرونده را نیز در پایان این گفت و گو خواهید خواند .
هیچ سمتی در پردیسبان ندارم
«م.ح- ق» اولین نفری بود که در مشهد و به نمایندگی شرکت پردیسبان در جمع افراد معترض در مقابل دفتر پردیسبان حاضر شد و قول داد تا مشکلات آنها را رفع کند. این فرد که بعدها توسط مقام قضایی بازداشت شد، درباره پروژه و پرونده پردیسبان به خراسان رضوی مدعی می شود: بنده هیچ سمتی در پرونده پردیسبان ندارم، نه عضو هیئتمدیره ام نه صاحب حساب، نه ریالی پول گرفتهام و نه قراردادی با هیچ سهامداری بستهام و هیچ عاملیت و آمریتی در پردیسبان ندارم.وی ضمن این اظهارات اصرار دارد درباره اتفاقات صورت گرفته در پرونده توضیح دهد : ماجرا از آن جا شروع شد که قرارداد خرید یک میلیارد سهم توسط «م- د-ن» با دکتر «غ« مدیرعامل وقت پردیسبان به ارزش 45 میلیارد تومان بستهشد اما از این میزان فقط 9 میلیارد و 200 میلیون تومان آن بهحساب پردیسبان واریزشده است.بنابراین تاکید می کنم کسانی که در مشهد از «م- د-ن» سهام خریدهاند، برگه سهام جعلی به آنها دادهشده است.این برگه ها هیچکدام مهر ،سربرگ و هولوگرام شرکت پردیسبان نداشته و آنها را از طریق 16 دلال با دستگاه کارت خوان جعلی بانک سپه به مردم فروخته است . برای این کار حتی سرور جعلی و دفتری جعلی به نام دفتر پردیسبان ایجاد کرده و از طریق تبلیغات خارج از متن قرارداد با شرکت پردیسبان از مردم پول گرفتهاند. تمام این موارد توسط کارشناس رسمی دادگستری در بازپرسی شعبه 904 تعیین و تایید شده است.وی مدعی می شود: بازخرید سهام در مشهد نیز ساخته همین دفتر و همین فرد بود. شرکت پردیسبان نه در قراردادها و نه درفروش سهام قرارداد خرید و بورسبازی نقشی نداشته و تمام پول سهامداران در مشهد بهحساب دلالان «م.د.ن» واریز شده است.تمام آن 9 میلیارد و 200 میلیون تومانی که شرکت پردیسبان وصول آن را تایید میکند نیز در پروژه آبیک هزینه شده است. با این حال وی توضیح نمی دهد که چرا مدیران پردیسبان نسبت به عملکرد این شخص در مشهد در طول چند ماه فعالیتش و به ادعای خودشان سهام فروشی هیچ واکنشی نداشته اند و چرا به مسئولان اطلاع رسانی نکرده اند.
میزان بدهی مشخص نیست
وی مدعی می شود: پروژه پردیسبان کاملاً واقعی است و اداره اطلاعات استان قزوین، بازرسی ویژه ریاست جمهوری، کمیسیون اصل 90 مجلس، دادستانی و دادگستری کل استان قزوین، کلیه روند شکلگیری پرونده پردیسبان و مجوزهای آن را که توسط شورای عالی توسعه و برنامهریزی قزوین در دو مرحله برای 66 طبقه و 840 هزار متر بنا در دومرحله تصویب و توسط شهرداری قزوین صادر شده، رصد کرده است .پذیرش شریک در قالب قرارداد غیرقابلبرگشت و بدون بورسبازی برای شرکت سهامی خاص از محل واگذاری سهام یک نفر از سهامداران نیز کاملاً قانونی و مورد تایید اداره ثبت شرکت بوده است.وی مدعی می شود: ما می خواهیم با پشتوانه املاک شخصی خودمان پروژه را تکمیل کنیم و کلیه سهامداران اعم از کسانی که بهوسیله «م-د-ن» مورد کلاهبرداری قرار گرفته اند و کسانی که در تهران سهام خریده اند از محل ساخت پروژه و تأمین منافع حاصل شریک شوند.به این منظور درخواست داریم مقامات قضایی با دریافت وثیقه های لازم از ما، مهلتی 18 ماهه به ما بدهند تا ضمن تکمیل پروژه ، مشکل همه سهامداران را به همراه سود سهام از زمان پرداخت با نرخ متعارف بانکی، حل کنیم.وی درباره میزان بدهی که مدعی پرداخت آن می شود می گوید:میزان پول مشخص نیست فقط آقای «م-د-ن» در یک نامه رسمی اعلام کرده است که 30 میلیارد تومان از پولی را که از سهامداران دریافت کرده صرف خرید یک مجتمع در مشهد کرده است.
زمینهای پردیسبان متعلق به شرکت «ایستا»ست
اما «م-الف» که خود را رئیس هیئتمدیره شرکت پردیسبان معرفی می کند در ادامه صحبت های «م.ح-ق» مدعی می شود: از تاریخ 20 تیرماه 93 بنده بهعنوان رئیس هیئتمدیره پردیسبان خارج از شرکا انتخاب شدم.ما دو شرکت داریم؛ یک شرکت مادر به اسم "ایستا" که از سال 86 تأسیسشده است و شرکت اجرایی پردیسبان. این دو شرکت همردیف هستند و کلیه مالکیتها اعم از 250 هزار متر زمین تغییر کاربری دادهشده و کلیه مجوزها به نام شرکت ایستا (ایستا بهارستان نور) است.وی مدعی می شود: تغییر کاربری زمین در اسفندماه 91 توسط استان قزوین به شرکت ایستا اعطاشده است. البته شرکت ایستا زمینی به مساحت 300 هزار متر در پایین اتوبان تهران قزوین بهصورت مالکیت شخصی در اختیار داشته است که به پیشنهاد مسئولان استان با زمین 250 هزار متری مورداشاره در بالای اتوبان تهران قزوین معاوضه شد.امروز حتی یک نفر در هیچ جا این ادعا را ندارد که شرکت پردیسبان در اراضی ملی یا دولتی دخل و تصرف انجام داده است و حتی هیچکدام از مدیران و حتی کارمندان استان قزوین درباره این پروژه مورد سؤال و اتهام قرار نگرفتهاند که نشاندهنده درست بودن مجوزهای این پروژه است.
می خواستیم سرمایه های مردم را در پروژه سهیم کنیم!
«م-الف» در پاسخ به این سوال که با همه این مجوزها و حمایت ها پروژه چقدر پیشرفت فیزیکی داشته و الان روی زمین از پردیسبان چه اثری باقی است؟ مدعی می شود: شرکت بر اساس پروانه ساختهایی که دریافت کرده است شروع به کارکرد و زیرساختهای لازم تا زمان فعالیت 70 درصد پیشرفت فیزیکی داشت.از مهرماه 92 تا اردیبهشت 93 و تا قبل از بحرانهایی که در مشهد به وجود آمد، حدود شش هزار متر ساختوساز انجامشده بود.این واحدهای تجاری تکمیلشدهاند ولی هنوز واگذار نشدهاند.نمای ساختمان مورداشاره انجامشده است و این فاز در چهار طبقه آماده بهرهبرداری است.
«م-الف» بااشاره به این که شرکت از مهرماه 92 شروع به فروش سهام کرد و مشکلی از این بابت وجود نداشت می افزاید:می خواستیم سرمایه های خرد مردم را در پروژه سهیم کنیم .ازآن جا که شرکت پردیسبان سهامی خاص بوده است ما به هیچ وجه فروش سهام شرکتی انجام ندادیم .من در شرکت "ایستا" حدود 50 درصد سهام را در اختیار داشتم.سهامی که بنا بود فروخته شود 5 درصد کل این سهام بود اما وقتی 3 درصد آن فروخته شد خودمان جلوی آن را گرفتیم.
پشتوانه 60 میلیاردی
وی ادامه می دهد: از روز اول که شرکت را به ثبت رساندیم چندین برابر سرمایه موردنیازدر شرکت سرمایه وجود داشته است .برخی از املاک شخصی به ارزش حداقل 60 میلیارد تومان را بهعنوان پشتوانههای شرکت به نام شرکت ثبت کرده ایم درصورتیکه کل ارزش ثبتی شرکت 25 میلیارد تومان بوده است.وی ادعا می کند: بنده در آبان ماه 93 بهعنوان شاکی به مشهد آمدم و به بازپرس پرونده گفتم که شخصی به نام «م-د-ن» به اسم شرکت پردیسبان خارج از ضوابط قرارداد منعقده با شرکت، عمل و سهام خرید و فروش می کند.ما برای این که جلوی بورس بازی و دلالبازیها درفروش سهام را بگیریم متممی را دربند 3 اساسنامه وارد کردیم که سهام با نام یا بینام شرکت در صورت نقلوانتقال حتماً بایستی با حضور طرفین در دفتر شرکت در تهران ثبت شود.امااین اتفاق نیفتاده و انتقال این بخش از سهام به «م-د-ن» بدون حضور من صورت گرفته است .من هیچ شعبه دیگری در دفاتر شرکتها ثبت نکردم و هیچ دفتری در مشهد نداشتیم.در اردیبهشت 93 مدیران وقت پردیسبان (دکتر «غ») که بنده بههیچوجه جزو آنها نبودهام بزرگترین اشتباهات را مرتکب شدند و با وجود تذکر شفاهی بنده به «م-د-ن» قراردادی به ارزش 45 میلیارد تومان برای واگذاری یک میلیارد سهم منعقد کرد درحالی که همان ابتدا فقط450 میلیون تومان بهعنوان پیش پرداخت بهحساب شرکت واریز شده بود.وی درباره سوابق این فرد نیز مدعی می شود: «م- د-ن» قبل از شروع تبلیغات شرکت پردیسبان یکی از بزرگترین مدیران فروش سهام شرکت پدیده بوده است که به دلیل اختلافات با آن شرکت سراغ شرکت پردیسبان آمد و برای اثبات خود این میزان سهم را از پردیسبان خرید و آنها را ازطریق دلالان در مشهد و برخلاف ماده 3 اساسنامه شرکت که قبل از انعقاد قرارداد به «م.د.ن» اصلاحشده بود، به مردم فروخت.او یک سیستم جداگانه و خودمختارانهِ به اسم شرکت پردیسبان برای فروش سهام راه انداخته بود.وی مدعی می شود: قراردادی که مدیران قبلی با «م.د.ن» بستهاند باید به امضای بنده بهعنوان رئیس هیئتمدیره میرسید و به دنبال آن برگه سهام به او داده شد. این مستلزم تسویهحساب بود که به دلیل این که این فرد به تعهدات خود عملنکرده بود هیچ برگه سهامی در اختیار وی قرار داده نشده بود و چیزی که «م.د.ن» به مردم میداد حتی برگه سهام جعلی هم نبوده است.در شهرهای دیگر هم سهام فروختهشده ولی بههیچوجه این حجم را نداشته است .من همان زمان در اطلاعیهای در سایت اعلام کردم که نقل و انتقالات بایستی در دفتر تهران صورت بگیرد.
پروژه را واگذار نمیکنم
وی ضمن اظهار بیاطلاعی از میزان بدهی این شرکت به افرادی که در مشهد یا دیگر شهرها با عنوان خرید سهام شرکت وجهی را پرداخته اند در پاسخ به این که برای حل مشکل مردم آیا حاضرید پروژه را بفروشید یا واگذار کنید؟ می گوید: ما بههیچوجه حاضر نیستیم تکمیل پروژه پردیسبان را به شخص دیگری واگذار کنیم، اما بهشرط پذیرش شکایت ما از «م.د.ن» توسط مراجع قضایی درخواست داریم قرار وثیقه 40 میلیارد تومانی برای آزادی ما را بپذیرند تا در مهلتی 18 ماهه پروژه را تکمیل کنیم و از این طریق تمام بدهیها را بپردازیم.
پولنداریم بدهی مردم را بدهیم...
وی در پاسخ به این سوال که چرا بدهی مردم را با املاک و دارایی هایی که ادعا می کنید پشتوانه شرکت قرار دارد پرداخت نمی کنید نیز مدعی می شود: اگر این مسئله مقدور بود وضعیت زندگی ما اینگونه نمیشد که من دو سال در حبس باشم . اگر بهصورت نقدی میتوانستم پرداخت کنم 15 ماه در زندان نمیماندم اما از این لحاظ که انتشار اظهارات این افراد بدون نظر مقام قضایی مطلع نمی تواند برای عموم جامعه مستندو مورد تایید باشد با قاضی حیدری معاون دادستان مشهد که دراین پرونده به عنوان بازپرس ویژه از ابتدا نقش داشته است گفت و گو می کنیم
قاضی حیدری: فقط برای اطلاع عموم...
قاضی حیدری در ابتدا به خراسان رضوی تاکید می کند: بنده قصد ندارم که در مقام پاسخ به اظهارات متهمان مصاحبه کنم ولی برای اطلاع عموم مردم توضیحاتی خواهم داد.اولین نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که شرکت پردیسبان یک شرکت سهامی خاص بوده است و بههیچوجه حق فروش سهام بهصورت تبلیغات را نداشته درحالیکه این شرکت تبلیغات گستردهای برای فروش سهام در رسانهها انجام داده بود.وی درباره اظهارات «م.ح.ق» نیز می گوید: وقتی مقامات قضایی مدیران شرکت را احضار کردند این فرد خودش شخصاً مراجعه کرد و از ابتدا به مردم قول میداد که اگر همراه شرکت بمانند تا 80 درصد به آنها سود میدهد که این خود کلاهبرداری است زیرا اگر این شخص سمتی ندارد چرا وعده میدهد؟ اگر سمت دارد بر چه مبنایی چنین قولی میدهد؟
پروژه مورد تایید نبوده است
حیدری تصریح می کند: اگر «م.د.ن» مبادرت به فروش سهام شرکت خارج از قواعد معمول کرده است چرا همان زمان از وی شکایتی نشدهاست درحالیکه با وی قرارداد داشتهاند، اگر «م.د.ن» سر آنها کلاه گذاشته چرا در ابتدا حتی یکبار عارض نشدهاند؟وی درباره این ادعا که پروژه پردیسبان در آبیک مورد تایید مقامات استان قزوین بوده است نیز تصریح کرد :بههیچوجه این موضوع صحت ندارد و ما از مسئولان استان قزوین این موضوع را استعلام کردهایم.این که متهمان ادعا می کنند که اگر با قرار وثیقه آزاد شوند بدهی ها را پرداخت میکنند نیز قابلقبول نیست زیرا قبلاً یکبار آنها را با قرار وثیقه آزاد کرده ایم ولی حتی بدهی یک نفر را هم پرداخت نکردهاند.
ارزش اسمی سهام 1 ریال فروش 450 ریال
قاضی حیدری تاکید می کند: این سؤال پیش میآید چگونه میشود ارزش اسمی یک سهام یک ریال باشد؟ ولی قراردادی بسته شود و هر سهم به 450 ریال فروخته شود ؟چه اقدامات فنی یا بورسی انجامشده است که ارزش این سهام اینگونه تغییر کند و زمانی که به آقای «م.د.ن» فروخته شد بابت هر سهم 30 ریال تخفیف داده شد؟
سهام به اسم شرکت فروختهشده است
وی درباره این که ادعا میشود سهام بهصورت شخصی فروخته شد، نیز توضیح می دهد،" سهام شخصی باید در قالب شرکت فروخته میشد. مشکل این جاست که چرا با این سهام شخصی در بیلبوردها تبلیغ کردند؟ چرا شرکتی با برند آنها شروع به فروش سهام شخصی کرد و شکایتی مطرح نشد؟ یک شخص حتی اگر مدیرعامل شرکت باشد نمی تواند به اسم شرکت و برند شرکت سهام خود را به فروش برساند.مدعیان با «م.د.ن» قرارداد شرکتی بستهاند. درحالیکه قرارداد شخصی بایستی از نوع قرارداد ماده 10 باشد نه این که به نام شرکت قرارداد ببندند.اگر در دوره دکتر«غ» سهام شخصی به «م.د.ن» فروخته شد و آقای «الف» مدعی بوده که سهم شخصی بوده چرا با شرکت قرارداد بستهشده است؟ چرا سهم شخصی توسط شرکت فروختهشده است؟علاوه بر این ها مگر میشود شرکتی وعده دهد که بدهیها را پرداخت کند اما مدیر شرکت از میزان بدهیها اطلاعی نداشته باشد؟قاضی حیدری ادامه می دهد: این که «م.د.ن» فرد سابقهداری است شکی وجود ندارد ولی مدیران شرکت با این شخص صلح کردهاند. اگر مسئولیتی نداشتهاند چرا با این فرد صلح کردهاند؟ با چه سمتی درباره حق مردم با «م.د.ن» صلح کردهاند؟ما مکلف هستیم که هرگونه شکایتی را بپذیریم، با وجود این بهمحض این که شکایت آنها از «م.د.ن» به ما تسلیم شود حتماً رسیدگی میشود.قاضی حیدری تصریح می کند: این که ادعا میشود خودشان با میل و اصرار خودشان مراجعه کردند کذب است بلکه دادستان بهعنوان مدعیالعموم از مدیران شرکت پردیسبان شاکی شدو آنها را احضار کرد.در ثانی پرونده شکایت از این متهمان از قزوین و از تهران و سایر شهرها برای ما فرستادهشده و تخلفات محدود به مشهد نبوده است.وی درباره میزان بدهی این شرکت به مردم نیز می گوید :این سهام ها چندین دست چرخیده است و الان نمی توانیم رقم دقیق بدهی ها رااعلام کنیم.
پردیسبان نه تایید شده و نه ارزش دارد
قاضی حیدری گفت: این که ادعا میشود 66 طبقه چندین واحد تجاری قرار است ساخته شود درست نیست، مگر میشود در کنار کارخانه آبیک قزوین که دود و آلودگی آن مستقیم متوجه پروژه است و حتی شهر کرج تحت تأثیر آلایندگی این کارخانه قراردارد ،ساختمان ساخت؟ پس هیچ مجوزی به این آقایان داده نشده است و وجود خارجی ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سمانه دختری 35 ساله است که از بیماری نادری رنج می برد و نمی تواند غذا بخورد، غذای اودر 35 سال گذشته فقط شیر بوده است.
به گزارش خراسان رضوی از طریق یکی از مسئولان شهرستان کلات با خبر شدیم دختری 35 ساله در روستای قله زو؛ از توابع کلات نادر به دلیل بیماری ناشناخته ای قادرنیست غذا بخورد و فقط از شیر تغذیه می کند.
برای بررسی موضوع به سمت روستای قله زو راه افتادیم و پرسان پرسان خانه شیرمحمد پدر سمانه را یافتیم.
آخرین خانه روستا پس از مسجد
به خانه شیرمحمد پدر سمانه می رسیم؛ آخرین خانه روستا پس از مسجد منتهی به زمین های کشاورزی روستا.
پیرمردی حدود هشتاد ساله با پشت خمیده و دست باند پیچی شده با یک پارچه کهنه در را می گشاید، پیرمرد با ادب خاصی دعوتمان می کند به داخل، چهار پنج رأس گوسفند و چند مرغ و خروس در حیاط خانه پیرمرد وجوددارد همسرش جلو در ورودی خانه به استقبال می آید و به زبان ترکی خوش آمد می گوید ،گویا فارسی نمی داند. یک اتاق دو در سه تاریک ورودی خانه اش است. تحویلمان می گیرد و می گوید بفرمایید به اتاق مهمان. اتاقی سه در چهار مزین به یک روفرشی رنگ و رو رفته و یک پتوی تا شده برای نشستن.
روبه رویشان می نشینیم؛ سراغ دخترش را می گیریم؛ او را می آورند؛ ظاهرش نشان می دهد که مشکل خاصی دارد. به چهره غمگین پیرمرد نگاه می کنم؛ خط های پیشانی و گونه هایش هرکدام حکایتی دارد از غم و اندوه نشسته بر دلش و بر دست هایش نشانه های کار و تلاش هویداست.سرشار است از لطافت و مهر پدری! در چشمانش صمیمیت و امید موج می زند، امید به ماندن و بودن در کنار تنها دختر معلولش، و مادر... حضور ما امیدوارش کرده، امید دارد که شاید حضورمان گوشه ای از بار گرانی را که عمریست بر دوش می کشد سبک کند!
سرگذشت فرزند بیمار به روایت پدر
پدر سمانه می گوید متولد 1328 است؛ اسم اصلی او محمد است ولی در روستا به شیرمحمد معروف شده؛ همسرش دو سال از او بزرگ تر است و هیچ نسبت فامیلی با هم نداشتند.15 فرزند به دنیا آورده اند که فقط 4 دختر برایشان مانده است؛ سه دختر دیگر ازدواج کرده اند و سمانه مانده است.
سمانه از بدو تولد تاکنون غذا نخورده و فقط شیر مصرف می کند! گاهی نیز از طریق همان شیشه شیر به او چای می دهند! تنها همین دختر ازخانواده شیرمحمد تحت پوشش بهزیستی است و تنها کمک بهزیستی به خانواده شیرمحمد شیرخشک سهمیه ای است که به او تعلق می گیرد.مادرسمانه می گوید بهزیستی یک ماه شیر می دهد و دو ماه نه. چاره ای نیست باید شیرگاو بدهیم. مواقعی که شیرخشک نداریم روزی سه کیلو شیر گاو از زن همسایه می خرم و در عوض برایش با دوک نخ می ریسم. سمانه را پیش دعا نویس برده ایم که گفته دختر شما مشکل خاصی ندارد.
دکتر ها هم دارو های آرامبخش تجویز می کنند فقط برای آن که هنگام خواب بی تابی نکند! مادر سمانه با صدایی آرام، طوری که دخترش نشنود می گوید دیگر حوصله و توان سابق را ندارم. اعصابم نمی کشد و دستانم قوت سابق را ندارد. پرسیدم چرا فرزندتان را برای نگهداری به بهزیستی نسپرده اید؟ اما گویا جانشان به سمانه بسته است! به نظر می رسد تنها دلخوشی آن ها بودن و نگه داشتن این دختر ناتوان است!
هیچ کس نیامده به جز یک آقا با لباس بسیجی
شیر محمد در جواب سوال من که آیا تا به حال کسی از مسئولان به سراغتان آمده اند یا نه می گوید: هیچ کس. فقط یک ماه پیش یک آقا با لباس بسیجی آمد و کمکمان کرد. با پولی که داد دوباره این گوسفندان را خریدیم. قول داد دیوار حیاط را هم بلندتر کند و برای سقف خانه هم کاری کند. آخر یک بار گرگ از دیوار کوتاه حیاط شیرمحمد به داخل آمده و پنج گوسفندش را که تمام دار و ندارش بوده است یکجا دریده. اکنون نیز سقف چوبی تنها اتاقشان به وسیله موریانه ها در حال تخریب است و هرلحظه بیم آن می رود که خدای نکرده سقف بر سر این دختر بینوا و والدین پیرش فرو ریزد!
حکایت دست باند پیچی شده اش را ازشیرمحمد می پرسم.با خجالت می گوید من قبل از این محتاج کسی نبودم اما از روزی که از پشت بام به پایین پرت شدم، دستم معیوب شد و ازکار افتادم. همسرش اضافه می کند زمستان برای پارو کردن برف به روی پشت بام رفته بود که با سر و روی خونی در حیاط پیدایش کردیم. خودش یادش نمی آید. سه روز بیهوش بود و یک ماه هم در بیمارستان بستری شد. الان هم حال و حواس درست و حسابی ندارد.
از پیرمرد و خانواده اش خداحافظی و به طرف شهر حرکت می کنیم.
آی آدم ها! یک نفر در آب دارد می سپارد جان
در راه برگشت به شهر بی توجه به منظره زیبای کوه ها و دره های ژرف قله زو سوالات بی شماری در ذهنم رژه می روند:در اطرافمان چه تعداد آدم هایی هستند که این گونه مشکلات ریز و درشت دارند؟ چه تعداد از همنوعان ما در تنهایی خویش منتظر دستی، نگاه یا سخنی مهربان به سر می برند؟ گرگ های گرسنه در کمین بالارفتن از کدام دیوار کوتاه هستند که با چند ردیف آجر همّت ما این امکان از آن ها گرفته می شود؟ موریانه ها در حال تخریب کدام سقف و سرپناهند که با اندک توجه ما از فاجعه ای جانکاه جلوگیری به عمل خواهد آمد؟ هر کدام از ما دل چند شیرمحمد را می توانیم شاد کنیم؟ فقط با حضور در کنارش و گپ و گفتی مختصر!
در انتها، کسی در عمق وجودم صدا می زند: آی آدم ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفر در آب، دارد می سپارد جان...!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از روی کتاب، مصرعی را انتخاب میکند با فراز و فرودهای خاص دکلمه میخواند: «شعر و شاعری و عاشقی پیشه اوست...»
علیرضا آذر، با گذر 10 سال از ورودش به عالم حرفهای هنر، آثار موفقی را خلق کرده است که بر دل مخاطبان نشستهاند و از جمله آن میتوان به چهار مجموعه شعر «اسمش همین است»، «آتایا»، «اثرانگشت» و ترانه «آریان» اشاره کرد.
وی معتقد است که شاعر اگر به زبان مردم سخن بگوید، آن را میپذیرند، اما این به معنای سرودن شعر سطحی نیست و شاعر با شعر خوب میتواند مخاطبان را ژرفاندیش کند.
این شاعر و ترانهسرای جوان برای حضور در مراسم امضای آثارش سفری به مشهد داشت که همین بهانه گفت وگوی ما با او شد:
ماجراهای شور شاعرانگی
37 سال پیش، اولین فرزند خانواده آذر در محله قلمستان پایتخت به دنیا آمد. پدربزرگش اهل مشهد بود و طبعی شاعرانه داشت. این وسط پدرش، آموزگاری سختگیر در تربیت فرزندان بود و از قافیهها و ردیفها دوری میکرد. خودش هم تا 12سالگی، تمایلی به نوشتن یا سرایش نشان نمیداد. حتی مادرش با مهارتی خاص انشاهایش را مینوشت، طوری که معلمان شک نمیکردند کار علیرضا نیست.
او از اولین گامهای قدم نهادن در این راه پر فراز و فرود چنین می گوید: به رغم مخالفتهای پدر، اولین کسی که به صورت اتفاقی، مشوقی برای نوشتن، واکاوی و کشف و شهود در ذهنم شد، خود او بود. در یکی از تعطیلات تابستان، دفتری تهیه کرد و بر بالای هر صفحه چند عنوان را برای نگارش انشا یادداشت کرد. «چرا مردود شدم؟!»، یکی از همین موضوعات پیشنهادی بود که باعث بیدار شدن توان قلمم شد.
این هنرمند ترانهسرا، به شرح ماوقع شکوفایی استعدادش در سالهای بعد از آن میپردازد:«از آن به بعد، همواره حاشیه کتابهایم پر از دلنوشتهها و حاشیهنویسی بود. اما معلم ادبیات مدرسه هم سهمی در شکل دادن به دنیای شاعرانگی من داشت. روزی به جای انشا، یکی از حاشیههایی را که بر کتابی نوشته بودم برای معلم خواندم و حسابی مورد تشویق قرار گرفتم.»
آقای معلم به علیرضای نوجوان میگوید:«میدانستی چیزی شبیه غزل نوشتهای؟» همین تلنگری میشود در ذهن او که شاید سر سوزن ذوقی در این حوزه داشته باشد. معلم به احترام این استعداد، بعد از مدرسه برایش کلاس خصوصی آموزش اوزان و عروض و قافیه میگذارد و پایه ادبی وی را شکل میدهد؛«اولین ابیاتم در نشریه چهارشنبههای کرج به چاپ رسید.»او ادامه میدهد: آرامآرام با جریانهای ادبی آشنا شدم و شعرم هویت مستقلی یافت. تازه بعد از ازدواج، شعر را جدی گرفتم. به بیان بهتر طیف دهه هفتاد کرج مرا با شعر آشناتر و مانوس تر کرد. بعد از مدتی به دلیل زد و بندهای رفتاری عدهای، از شعر کرج خداحافظی کردم.
از آنجایی که به کتاب و نوشتهها در این دوران کمتر اقبال نشان داده می شد، آذر برای نشر آثارش به «دکلمه» آنها روی آورد و توانست در این کار مورد توجه مخاطبان واقع شود.
خودش درباره این انتخاب میگوید: با دکلمهخوانی دنیای جدیدی را تجربه کردم و مخاطب برایم مهم شد و در سن 37 سالگی دوست دارم، بنویسم، بشنوند و تشویقم کنند.
آغاز آذر تا امروز
برای نخستین بار از سال 1385،مجموعه ترانه های «تومور1» آذر با هنرنمایی خوانندگانی همچون محمداصفهانی، امیر تاجیک، رضا صادقی، علی بابایی و رضا کشاورز راهی بازار میشود. از سال 1389 نیز با مجموعه «آریان»، ترانهسرایی برایش جدی میشود و از آن به بعد، آثار پُرطرفداری مانند تیتراژ پایانی سریال ستایش را میسراید. برنامه آینده هنری علیرضا آذر، رونمایی از آلبوم ترانههای وی در مردادماه سال جاری در تهران و سپس با اندکی فاصله در چند شهرستان کشور از جمله مشهد خواهد بود. اثری که در تهیه آن هنرمندان مطرح عرصه خوانندگی کشور مشارکت داشتهاند. وی همچنین با اعلام این خبر که در حال آمادهسازی دو مجموعه کلاسیک و ترانه برای نمایشگاه سال آینده کتاب تهران است، میافزاید: مجموعهای را با همکاری یکی از دوستانم برای کشف استعدادهای خوانندگی دایر کردم و بر آن هستم تا اشعار خودم را با آهنگسازی و تنظیم افراد مستعدی از همه شهرستانها تهیه و منتشر کنم. آذر با اشاره به دیگر ابعاد زندگی خود بیان میکند: از آنجا که دانشگاه رفتنم از سر اجبار بود، تا ترم چهارم رشته مهندسی کنترل کیفی صنایع خودرو بیشتر نخواندم و درس را نیمهکاره رها کردم. البته اکنون تمایل دارم تا در رشته روانشناسی ادامه تحصیل دهم.
با همه این احوال، او این روزها به مدیریت مجموعهای فرهنگی- هنری مشغول است. آذر، شاعرانی همچون حافظ، سعدی، صائب، فروغ، سلمان هراتی و قیصر را دوست دارد و قالب های شعری موردعلاقه وی؛ مثنوی، غزل، شعر سپید و چهارپاره است. او به دیگر علایق هنری خود اشاره و خاطرنشان میکند: از 12 سالگی بدون استاد، قلم درشت در دست داشتم و کم و بیش نقاشی و رنگ و روغن هم کار میکردم. حتی 10 سال در حوزه هنرهای نمایشی با هنرمندان مطرحی از جمله مرحوم حسین پناهی مأنوس بودم و روی سِن رفتم. به موسیقی هم از همان دوران جوانی گرایش داشتم البته از آن مجموعه، تنها یک گیتار را حفظ کردهام. وی یکی از موسسان و اعضای انجمن ادبی شعرانه فردوس نیز است. محفلی سه ساله که به تربیت شاعران مستعد جوان همت گماشته و چهرههای تازهای مانند شهریار نراقی به دنیای ادبیات کشور معرفی کرده است.
شاعر باید به زبان مردم سخن بگوید
به نظر آذر، با اینکه در دهه 80 شاعران خوبی تربیت نکردیم اما با استعدادیابی و پرورش شاعران امروز میتوان به آینده شعر ایران امیدوار بود تا در دهه آینده با انقلابی در این حوزه روبهرو باشیم. وی معتقد است که اگر به زبان مردم سخن بگویی، آن را میپذیرند؛ «البته مردم ما کمتر به لایههای زیرین شعر توجه میکنند، لذا شعرم را معماگونه و با تعابیر پیچیده نمیسرایم تا همگان از روساخت آن برداشت خودشان را بکنند.»
به گفته وی، برای شاعر و نویسنده، مخاطب در اولویت اهمیت قرار دارد و اضافه میکند: با وجودی که اعتقادی به نوشتن برای خوشامد مخاطب ندارم، با این حال، باید مخاطب مطلب را بپذیرد و بشنود تا زایش اثر ادبی در پدیدآورنده ادامه پیدا کند. در واقع، مولف و مخاطب، در کنار هم متنی را خلق میکنند.
او شعر وشاعری را نیازمند خلوت و شمع و غار تنهایی نمیداند و سرایش شعر را زایمان روح تعبیر میکند و میگوید: گاهی برخی تصور میکنند برای دست به قلم شدن و جاری کردن احساس و اندیشه خود در قالب شعر، باید به گوشهای بخزند تا شعر به آنها الهام شود. در حالی که این گونه نیست، شعر محصول یک لحظه و ساعت خاص نیست؛ گاه اتفاقات و جریانات چند سال از عمر شاعر در قالب یک قطعه و یا چندین بیت ظاهر میشود.
مخاطبان را از آثار خود محروم نکنیم
این هنرمند مطرح کشور با بیان مشکل امروز عرصه ادبیات، اذعان میکند: شعر و ادبیات ما با آفت پوچانگاری روبهرو شده است؛ چیزی که بارها درباره اش بحث شده و مخاطب بین المللی هم با پس زدن آن، نشان داده که پذیرای چنین نگاهی نیست اما با وجود این ما آن را دوباره به چرخه مصرف ادبیمان وارد کردهایم. آن ها که به فرجامِ هیچ چیز اعتقادی ندارند، پس درباره چه معنا و مفهومی مینویسند. آدم شعرهای من، هر روز تراش میخورد و رشد میکند.
وی با اشاره به موضوع سانسور آثار و نیز خودسانسوری میگوید: برخی از شاعران، به دلیل حذف بخشی از اشعارشان، کل کار را منتشر نمیکنند. من معتقدم، بابت قلمهزدن قسمتی از آثارم نباید مخاطب را از همه اثرم محروم کنم. نباید با انتقاد و اعتراضهای بیمورد خودمان را از مسیر اصلی فرهنگسازی و مخاطبانمان دور سازیم و فضای کار کردن برای دیگر هنرمندان را در این عرصه سخت کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مدیر تنظیم بازار سازمان کشاورزی استان گفت: روزانه بین پنج تا هفت تن گوشت گرم گوساله ویژه طرح تنظیم بازار در استان توزیع می شود.سیدحمیدرضا جوادی درگفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: با توجه به این که گوشت گرم از اقلام پرمصرف در ماه مبارک رمضان است تصمیم گیری شد این فرآورده با نرخ زیر قیمت بازار در این ماه توزیع شود.
وی ادامه داد: توزیع اقلام اساسی ویژه ماه رمضان در خراسان رضوی شامل چهار هزار و 200 تن شکر، دو هزار و 400 تن برنج، 165 تن گوشت گوساله منجمد و هزار و 540 تن مرغ منجمد از ابتدای ماه در استان آغاز شده است. گوشت گرم جزو این اقلام نبود که در استان برنامه ریزی لازم برای توزیع آن صورت گرفت.وی گفت: بر این اساس از امروز هشتم خرداد توزیع گوشت گرم گوساله به نرخ 60 هزار ریال کمتر از قیمت بازار در 40 واحد صنفی با هدف توزیع گوشت گرم در مناطق کم برخوردار آغاز می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کارشناس مسئول اداره نظارت و بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی با اشاره به پیگیری های روزنامه «خراسان رضوی» و بازرسی های انجام شده اعلام کرد که «بازار فرش مشهد از فرش های بی هویت پاک سازی شد.»
انجام 120 بازرسی سرزده از بازار فرش مشهد
مهدی مقدسی در تشریح این خبر و درباره بازرسی های سرزده ای که در راستای شناسایی و جمع آوری فرش های ماشینی و بی هویت موجود از سطح بازار انجام شده است به «خراسان رضوی» می گوید: همانطور که درگزارش های قبلی هم به آن اشاره شد، پس از آن که به واسطه پیگیری های روزنامه «خراسان رضوی» و بازرسی های مربوطه، موفق شدیم تعداد زیادی فرش ماشینی بی هویت را از چندین فروشگاه معتبر سطح شهر مشهد کشف و توقیف کنیم، تصمیم گرفتیم که به جز نظارت های دوره ای مربوطه، با تشکیل تیم بازرسی ویژه ای به صورت مستمر روی عرضه فرش های بی نام و نشان نظارت داشته باشیم تا به این واسطه و در حد توان از توزیع این گونه کالاها که به صورت مستقیم به صنعت فرش و اشتغال ضربه وارد می کند، جلوگیری شود.وی به تعداد بازرسی های صورت گرفته در این زمینه اشاره ای می کند و یادآور می شود: در این رابطه پس از انجام سه مرحله طرح ضربتی مبارزه با عرضه فرش های بی هویت که منجر به کشف و توقیف بیش از هزار تخته فرش بی نام و نشان از سطح بازار فرش شد، بازرسی ها با تمام قدرت ادامه پیدا کرد و بیش از 120 بازرسی سرزده دیگر از نقاط مختلف سطح شهر مشهد به عمل آمد.
دیگر عرضه ویترینی فرش بی هویت نداریم
کارشناس مسئول اداره نظارت و بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی تصریح می کند: بازرسی های سرزده به قدری تاثیر گذار بود که طی 120 گشت انجام شده، حتی یک فرش ماشینی بدون هویت هم مورد شناسایی کارشناسان اداره بازرسی صنعت، معدن و تجارت استان قرار نگرفت و از فروش علنی و ویترینی فرش های بی هویت در سطح بازار دیگر خبری نبود.
بازرسی ها را رها نخواهیم کرد
مقدسی تاکید می کند: متخلفان پس از آن که متوجه شدند ما به هیچ وجه در این قضیه کوتاه نخواهیم آمد، به این واسطه با محدودیت هایی رو به رو شدند و یک قدم به عقب رفتند و فرش هایی را که درگذشته به راحتی پشت ویترین مغازه ها با برند های تقلبی و... به فروش می رساندند، جمع آوری کردند و به احتمال زیاد رو به فروش زیرزمینی آن آورده اند که آن هم به راحتی صورت نخواهد پذیرفت و کار آسانی نیست. وی می افزاید: در این زمینه ما همچنان وظیفه قانونی خود را ادامه خواهیم داد و کار بازرسی سرزده از بازار فرش را رها نخواهیم کرد.
قدردانی یک واحد صنعتی از برخورد با عرضه فرش های بی هویت
کارشناس مسئول اداره نظارت و بازرسی سازمان صنعت و معدن استان همچنین در مورد بازخورد خوب اقدامات صورت گرفته در بین تولید کنندگان فرش ماشینی در سطح استان هم می گوید: پس از انتشار اقدامات صورت گرفته در راستای برخورد با عرضه فرش های بی نام و نشان، مطلع شدیم مدیران یکی از کارخانجات معتبر استانی فعال در زمینه تولید فرش ماشینی به موضوع واکنش نشان داده و ضمن ارسال نامه ای به سازمان صنعت، معدن و تجارت استان از این شیوه پیگیری و برخورد با متخلفان مذکور قدردانی کرده است.
برخورد هایی که هم به نفع مردم است هم تولید کننده
وی تصریح می کند: این بازرسی ها و برخورد های قانونی نه تنها برای شهروندان نتیجه مطلوبی در زمینه خرید کالای با اصالت و معتبر دارد بلکه از بیکاری کارگران کارخانجات و واحدهای تولیدی نیز جلوگیری خواهد کرد. در این راستا باز هم اگر شهروندان یا فروشندگان فرش اطلاعاتی از عرضه زیر زمینی فرش های بی هویت در سطح بازار دارند، می توانند از طریق شماره تماس 124 به کارشناسان ما منعکس کنند تا به سرعت با موضوع برخورد قانونی لازم صورت پذیرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اسماعیل آباد با حدود 7هزار نفر جمعیت تنها یک دبستان پسرانه ودخترانه ویک مدرسه دخترانه متوسطه اول به نام صدرا دارد که مدرسه دخترانه صدرا به دلیل فرسودگی در حال تعطیلی است، این مدرسه 70دانش آموز دختر دارد که اگر تعطیل شود، بسیاری از آن ها مجبور به ترک تحصیل خواهند شد مسئولان با توجه به آسیب های اجتماعی زیاد منطقه اسماعیل آباد به این موضوع توجه داشته باشند.
جمله های فوق درد دل های یکی از ساکنان منطقه اسماعیل آباد مشهد است که از بی توجهی مسئولان به کمبود فضای آموزشی در اسماعیل آباد وتعطیلی مدرسه متوسطه اول صدرا گلایه دارد. او می گوید: اسماعیل آباد مدرسه راهنمایی پسرانه ودخترانه ودبیرستان ندارد با این حال سازمان نوسازی مدارس به دلیل فرسودگی ساختمان مدرسه که استیجاری است، می خواهد این مدرسه را که 70دانش آموز دختر در آن تحصیل می کنند تعطیل کند.وی می افزاید: آموزش وپرورش به جای این که با مشارکت شهرداری وسایر دستگاه ها اقدام به ساخت مدرسه در این منطقه محروم کند، برای این که فردا مسئولیتی متوجه اش نشود راحت ترین کارراکه تعطیلی مدرسه فرسوده وقدیمی صدرا است، انتخاب کرده است.وی با بیان این که حاشیه شهر به ویژه منطقه اسماعیل آباد مشکلات و آسیب های اجتماعی زیادی ازجمله اعتیاد وطلاق دارد، اظهار می کند: حال اگر دختران به مدرسه نروند ودرخانه بمانند ویا مجبور باشند برای تحصیل راه دوری بروند چه آینده ای در انتظارشان خواهد بود؟!وی می گوید: ازآموزش وپرورش می خواهیم تا زمانی که شهرداری زمینی را برای احداث مدرسه تامین می کند ساختمانی را در اختیار مدرسه صدرا قرار دهند تا این مدرسه در اسماعیل آباد تعطیل نشود زیرا مدارس دخترانه دیگر در شهرک قدس قراردارد که رفت وآمد برای دختران سخت است به دلیل اینکه والدین دانش آموزان دختر برای تحصیل دخترانشان خارج از محدوده زندگی شان با توجه به بافت اجتماعی موجود، سختگیری می کنند.
یک هفته مهلت برای تعیین تکلیف مدرسه
هم چنین "ربانی" مدیر مدرسه صدرا درباره تعطیلی این مدرسه اظهار می کند: مدرسه صدرا دولتی اما ساختمان آن استیجاری است که اجاره آن را آموزش وپرورش پرداخت می کند واکنون هم برای پرداخت اجاره ساختمان مشکلی ندارداما استحکام بنای مدارس استیجاری را اداره کل نوسازی مدارس باید تایید کند که امسال با توجه به فرسودگی ساختمان مدرسه ، اداره نوسازی استحکام وایمنی آن را تایید نکرده وخواستار انتقال مدرسه به ساختمانی دیگر شده است.وی می افزاید: برای تعیین تکلیف این موضوع به ما یک هفته فرصت داده شده و مانیز به دنبال ساختمان جدیدی که اداره نوسازی مدارس، آن را تایید کند هستیم تا مدرسه تعطیل نشوداما پیدا کردن ساختمانی استاندارد با ظرفیت 70دانش آموز در این منطقه کار آسانی نیست . وی اضافه می کند: برای این که خبر تعطیلی با توجه به این که فصل امتحانات است بر روحیه دانش آموزان تاثیر منفی نگذارد این موضوع را با آن ها در میان نگذاشته ایم.وی تصریح می کند: به هرحال مدرسه تا پایان شهریور دایر است وتا آن زمان سعی می کنیم ساختمان جدیدی را که اداره نوسازی مدارس، استحکام آن را تایید کند پیدا کنیم تا مدرسه تعطیل نشود.ربانی با بیان این که بارها اهالی به آموزش وپرورش برای ساخت مدرسه در این محل نامه نوشته اند، می گوید: آموزش وپرورش نیز در پاسخ اعلام کرده ما برای ساخت مدرسه آمادگی داریم اما برای این کار باید شهرداری یا خیران، زمینی در اختیار ما قراردهند .وی می افزاید: آموزش وپرورش بارها برای دریافت زمین جهت ساخت مدرسه با شهرداری مکاتبه کرده اما تاکنون موفق به دریافت زمین برای ساخت مدرسه نشده است .وی اضافه می کند: چرا شهرداری برای ساخت مدرسه در این منطقه زمینی اختصاص نمی دهد؟ این محل در مقطع متوسطه برای پسران هم مدرسه ندارد در صورتی که آموزش وپرورش آمادگی ساخت مدرسه وپیدا کردن خیر برای این کاررا دارد.
ضمانت می دهم درهمین محدوده ساختمانی پیدا کنیم
"ابری" رئیس آموزش وپرورش ناحیه تبادکان در این باره می گوید: یکی از مشکلات آموزش وپرورش در منطقه توس که اسماعیل آباد نیز جزو آن است، پیدا کردن زمین برای ساخت مدرسه است واین درحالی است که خیری برای ساخت مدرسه در این منطقه اعلام آمادگی کرده است اما زمین برای این کار پیدا نکرده ایم.
وی می افزاید: به همین دلیل تعداد زیادی از مدارس ما در این محدوده استیجاری است، مدارسی که ساختمان های آن از استاندارد مناسبی برای دایر شدن مدرسه برخوردار نیستند اما به اجبار برای این که دانش آموزان سرگردان نشوند این مدارس را دایر می کنیم .وی اضافه می کند: اما بعد از زلزله اخیر مشهد، اداره نوسازی مدارس نسبت به استحکام ساختمان هایی که مدرسه در آن دایر می شود حساس تر وسخت گیرتر شده و مدرسه صدرا یکی از همین مدارسی است که اداره نوسازی مدارس استحکام آن را تایید نکرده است.وی با بیان این که مدرسه صدرا تا 31شهریور در همین محل فعلی دایر خواهد بود اظهارمی کند: پیدا کردن ساختمان استانداردی که در شان دانش آموزان این منطقه باشد، بسیار سخت است و من هم نمی دانم چه کسی برای تعیین تکلیف این مدرسه یک هفته مهلت داده است و این موضوع را پیگیری خواهم کرد.رئیس آموزش وپرورش تبادکان می گوید: سعی می کنیم مدرسه ای را در این محدوده بسازیم واگر نتوانستیم، ساختمانی را در همین محل وبا فاصله معقول از محل فعلی مدرسه پیدا واجاره خواهیم کرد وموافقت اداره نوسازی را نیز جلب خواهیم کرد حتی شده با ضمانت خودم تا دانش آموزان سرگردان نشوند.ابری می افزاید: برای ساخت مدرسه به ما زمین می دهند اما این زمین ها کشاورزی است وامتیاز آب ، برق وگاز ندارد وتغییر کاربری آن چندین سال طول می کشد ونوسازی هم اجازه ساخت مدرسه در این زمین ها را نمی دهد .وی با بیان این که گمان نمی کنم صدای مظلومیت منطقه تبادکان به جایی رسیده باشد، اضافه می کند: برای دریافت زمین وساخت مدرسه با شهرداری، آستان قدس واوقاف مذاکراتی داشته ایم اما نیاز ما به زمین برای ساخت مدرسه فوری است زیرا مدرسه به عنوان سرپناهی برای دانش آموزان برای تحصیل است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سرپرست دفتر جذب و حمایت از سرمایهگذاری استانداری خراسان رضوی از اجرای طرح ساماندهی و ارتقای جایگاه مراکز کاریابی سطح استان در حوزه اشتغالآفرینی خبر داد. به گزارش اداره کل روابط عمومی استانداری خراسان رضوی، شکوه میرشاهی با اعلام این خبر گفت: برنامههای مختلفی برای کاهش نرخ بیکاری ذیل کارگروه تخصصی اشتغال استان در حال پیگیری است و ساماندهی و پررنگ کردن نقش کاریابیها از دیگر برنامههایی است که با همکاری اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی استان در دست اجراست. سرپرست دفتر جذب و حمایت از سرمایهگذاری استانداری خراسان رضوی اظهار کرد: در سال گذشته 74 واحد کاریابی در استان فعال بودند که در مجموع 487 هزار و 85 نفر در این مراکز ثبتنام کرده اند و از این تعداد 171 هزار و 23 نفر به کار گمارده شده اند. میرشاهی ادامه داد: همچنین 30 درصد از ثبت نام شدگان با بهرهمندی از مشاورههای شغلی و کارآفرینی از چرخه افراد جویای کار خارج شده اند. وی تصریح کرد: در قالب تسهیلات بند «و» ماده 80 قانون برنامه پنجم توسعه 410 هزار و سه نفر از کارفرمایان توانستهاند در مجموع 102هزار و 10 نفر از جویندگان کار را جذب کنند و از 56 میلیارد ریال کمکهای دولتی بهرهمند شوند که از این لحاظ خراسان رضوی بعد از تهران در رتبه دوم کشور قرار گرفته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.