در محضر آفتاب
در آستانه دهه آخر ماه صفر، مضجع منور رضوی با حضور جمعی از جانبازان قطع نخاع غبارروبی شد
7 دقیقه قبل از آنکه خورشید به سلام آید حضرت شمس الشموس(ع) را ،باید خود را به حرم رساند و دست بر سینه شد، السلام علیک یا اباالحسن یا علی بن موسی الرضا(ع). عاشق ترین گروه عاشقان قرار گذاشته اند تا ساعت 6 بامداد، دقیقا 7 دقیقه قبل از طلوع خورشید بیست و سوم آبان، به افق مشهد الرضا، خود را به میعاد برسانند تا غبار روبی با طعم عشق و شهد شهادت، کلید بخورد، با صلوات هایی که اذان جان می شود. در یک روز- در حوالی اربعین- با مردانی که از شهادت سرشارند،همان هایی که رهبر انقلاب گواهی کرده اند هر روز شهید شدنشان را.
به گزارش فرهنگ رضوی، میهمانان ویژه غبار روبی روضه منوره و جان بخش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در بیست و سومین روز آبان 1395جانبازانی هستند که سال ها پیش از محضر امام اذن جهاد و رخصت شهادت گرفتند و رفتند تا در شمار هفتاد و سومین یاور سید الشهدا(ع) قرار بگیرند و امروز برای تجدید عهد بامدادی آمده اند تا همچنان هفتاد و سومین نفر باشند برای حسین(ع) و تجلی اباصلت برای امام رضا (ع). حضور 110 جانباز، 110 همسر جانباز و 110 خادم و شکوه زیارت قبیله شهادت، سعادت آفرین است برای همه که اینان را بر درگاه الهی فرصت دعای مستجاب است. باری، بامداد قبل از آنکه خورشید به سلام آفتاب آید، جانبازان در رواق کوثر جمع می شوند تا «اشارات» کامل شود و پیغام تمام. کوثر، نام پرشکوه بی بی زهرا(س) که نام بلندش رمز عملیات پیروز دفاع مقدس بود و امروز هم راه پیروزی را هموار می کند. همان راهی که جانبازان پرچمدار آن هستند در شعاع ولایت. «هودج نشینان جانباز» پس از حضور در رواق کوثر از زبان جانباز صفایی خیر مقدم می شنوند و بایستگی های مراسم را می آموزند و سپس به خط می شوند، به سبک همان روز هایی که خبردار می ایستادند در صف گردان اما این بار خبردار می نشینند که جانبازان قطع نخاعی را نشستن، بلند تر از ایستادن است. جانبازان نشسته بر ویلچر توسط خدام حرم مطهر از مسیر صحن جامع نواخوانان راهی صحن و سرا می شوند: مادرم از روز اول با ولایت داده شیرم / ای رضا جان تا قیامت دل زمهرت بر نگیرم.و از بست شیخ بهایی از کفشداری شماره 13 وارد حرم و منطقه بالاسر مطهر می شوند و مورد استقبال قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی قرار می گیرند.جانبازان به نزدیکی ضریح می رسند و قربت امام غریب را بیش از همیشه حس می کنند. به نیایش می پردازند، دعایی که می توانی یقین کنی خواهش اول آنان از حضرت خداوند است، فرج امام دوازدهم(عج) است که بیاید و همه ما را در ترجمانی از آیت الکرسی از تاریکی به نور راه برد. جانبازان در جایگاه مستقر می شوند و بعد از زیارت عاشقانه ای که فقط حضرت عشق رازش را می داند، نوای خوش صلوات آیات دوست را استقبال می کنند تا قاری جوان «والضحی» بخواند.
او می خواند و باز چشمان جانبازان است که با اشک، دل را برای نزول آیات آماده می کنند. قاری دوم می آید و «سبح لله» باز اهل زیارت را شوقی افزون می شود در تلاش توامان لب ها و چشم هاشان. قاری سوم «یا ایتها النفس المطمئنه» می خواند و چهارمین قاری، خود جانبازی است ویلچر نشین که گویی آیات را با همه جانش می خواند...آنان می خوانند و حضرات آیات و حجج اسلام علم الهدی، رئیسی، رسولی محلاتی، مروارید و علی واعظ طبسی، فرزند تولیت فقید آستان قدس، ضریح مطهر را با اشک و گلاب ناب می شویند. این سوی ضریح اما باز نوای مدح است و مداحی که با امام رضا(ع) نجوا می کند: قسم به جان جوادت کسی ندارم من / بگیر دست مرا هم به روز رستاخیز...
و ذاکر دوم می خواند: قرار ما حرم توست یا امام رضا / امید ما کرم توست یا امام رضا...
و سومین ذاکر هم به آواز «دشتی» می خواند و یاد یاران رفته را تازه می کند: نبود این رسمتان هرگز رفیقان / مرا با خاطراتم جا گذارید...
فراز هایی از زیارت امین ا... را دیگر مداح می خواند و نوبت به ماهرخسار می رسد تا حسن ختام را بخواند که خود حسن مطلعی باشد برای زیارتی دوباره: در این دیار هرکه بیاید غریب نیست / هرکس که دل شکسته بود بی نصیب نیست / اینجا که می رسی نفست تازه می شود / دلداده می شوی و دلت بی شکیب نیست... .
سلام را که مداح می خواند، روپوش مزار مطهر میان دست ها و لب ها و چشمان جانبازان در گردش است تا غبار از جان ها بر گیرد، و الا غباری که بر ضریح می نشیند، شرح ذراتی است که به زیارت آمده اند و تبرک یافته اند.