یادداشت
تعداد بازدید : 39
26دلیل برای نقد وزارت فانی
نویسنده : حسین مقصودی رئیس مجمع نمایندگان خراسان رضوی
بحث استیضاح وزیر آموزش و پرورش، یکی از بحثهای مهم مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر است که با 75امضا از سوی نمایندگان، در حال پیگیری است. وزیر تاکنون نتوانسته در جلسه کمیسیون آموزش و تحقیقات، نمایندگان منتقد را نسبت به مشکلاتی که مطرح است؛ قانع کند. نگارنده در مقام طراح این استیضاح، بر دغدغههای عمیق نمایندگان در این حوزه تاکید دارد و استقبالی را که از این بحث شده است نشات گرفته از مشکلات بنیادینی میداند که گریبانگیر این وزارتخانه است و به رغم تذکرات مکرر، مرتفع نشده است.
آنچه انگیزه این استیضاح است، اوضاع معیشتی و حرفهای یک میلیون فرهنگی کشور، کیفیت و کمیت خدمات تحصیلی 12میلیون دانشآموز و همچنین ضرورت انتقال فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی به نسل آینده است. در جلسات مکرر، وکلای مردم دغدغههای خود را به آقای وزیر منتقل کردند و به رغم تصدیق ایشان، تحول و حتی تحرکی در بدنه آموزش و پرورش کشور برای رفع پارهای از مشکلات، مشاهده نشد.
تاکید داریم که این استیضاح صرفا با نگاه اصلاحی به مشکلات انجام میشود و رویکردهای سیاسی که بعضا بدان نسبت داده میشود، پوچ است. نمیتوان بدین بهانه که این سال آخر فعالیت دولت یازدهم است، بر مشکلات فرهنگیان چشم پوشید. هدف پیدا کردن راهحلی برای این مشکلات در کمترین زمان ممکن است و قطعا اگر این امر محقق شود، به نفع بدنه دولت خواهد بود. برای استیضاح وزیر آموزش و پرورش، 26دلیل وجود دارد که از جمله آنها میتوان به نبود برنامه ریزی صحیح و روزآمد در حوزه مسائل تربیتی- پرورشی اشاره کرد، آن هم در شرایطی که با تهاجمات فرهنگی دست و پنجه نرم میکنیم. این بیبرنامگی، در مسیر تربیت بلندمدت نسل آینده، مخاطراتی جدی را شکل خواهد داد.
همچنین، بی توجهی به شعار اقتصاد مقاومتی، نارضایتی معلمان از عملکرد وزارت آموزش و پرورش به ویژه در مباحث معیشتی، بی توجهی به مدارس روستایی، اجرایی نشدن سند بنیادین این بخش، تحقق نیافتن نظام هماهنگ پرداخت حقوق، وجود نگاه سیاسی، جناحی و باندی در فضای آموزش و پرورش، بی توجهی به خوابگاههای شبانه روزی، نادیده انگاشتن فقر خدمات رفاهی فرهنگیان،بی توجهی به فرزندان همکار فرهنگی، نداشتن شفافیت در مسائل مالی صندوق ذخیره فرهنگیان، کارایی نداشتن بیمه طلایی، عدم رسیدگی به تخلفاتی نظیر اخذ وجه در مدارس و ریشهکن کردن آن، بی توجهی به بحث هدایت تحصیلی دانش آموزان ، پرداخت نشدن پاداش بازنشستگان فرهنگی و... از جمله دلایلی است که برای این تصمیم وجود دارد.
اما یکی دیگر از مباحثی که به دغدغه جدی ما بدل شد، بیتوجهی به ظرفیت نخبگان علمی و پژوهشی در بخش دانش آموزی بود. این سرمایهها که میتوانند مسیر توسعه فکری، علمی و بنیادی کشورمان را رقم بزنند اغلب با بیمهری روبهرو می شوند و آن بستری که ظرفیتشان را شکوفا می سازد، از آن ها دریغ میشود و این برای کشوری که داعیهدار شاخصهای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت است، یک نقطه ضعف بزرگ به شمار میآید.
در آخرین نظرسنجی که از مجموعه فرهنگیان سراسر کشور داشتیم، 4/93 درصد از فرهنگیان موافق استیضاح هستند و 6/6درصد مخالف آن بودند؛ البته مخالفان نیز به عدم کارایی وزیر و نبود شور و نشاط در بدنه آموزش و پرورش اذعان داشتند و صرفا به دلیل قرار داشتن دولت در آخرین سال فعالیت خود، با این بحث مخالفت میورزیدند.
نگارنده از مجلس و دولت تقاضا دارد با مشارکت یکدیگر، برای مشکلات مزمنی که گریبانگیر وزارت آموزش و پرورش شده است، راه حلی بجویند و آن را عملی سازند تا دغدغههای جامعه فرهنگیان کشورمان که در مسیر تعلیم و تربیت، نقش سرمایهسازی دارند، برطرف شود.
باید از کشورهایی که سیستم آموزش و پرورش و نیروی انسانی خود را ارج مینهند، درس گرفت. نگرش توسعهخواهانه، آنها را از این حیث در مسیر تعالی قرار میدهد. نظر به انبوه منابعی که در کشورمان در اختیار داریم، پرورش نیروها و نسلهایی که توان بهرهگیری از آنها را داشته باشند، بر ذمه سیستم آموزشی کشور است و با همین رویکرد، باید در جهت اصلاح زیرساختهای چنین سیستمی بکوشیم. امید است که اقدامات امروز ما، زمینهساز تعالی نسلهای آینده شود.