تاراج کوه ها و ارتفاعات جنوبی مشهد همچنان ادامه دارد و گویا این گوشت قربانی، مشتریان بی شماری دارد. این بار ۷۰ هکتار اراضی و ارتفاعات داخل محدوده شهری که می تواند فضای سبز و کوهستان طبیعی باشد برای ساخت و ساز واگذار شده است. موضوع به مصوبه ۸ سال قبل دولت نهم برای ساماندهی حاشیه نشینی در شهر مشهد با اختصاص ۵۰ هکتار زمین بر می گردد. قرار بود از سوی وزارت مسکن و شهرسازی وقت این میزان زمین در مشهد به متولیان ساماندهی حاشیه نشینی واگذار شود تا پرونده سنگین حاشیه نشینی در این کلان شهر تا حدودی سر و سامان پیدا کند. مصوبه دولت نهم بعد از ۷ سال از مصوبه دولت، سال گذشته موضوع واگذاری زمین به شهرداری مشهد تأیید و مقرر شد ۷۰ هکتار زمین در جنوب مشهد (از اراضی متعلق به دولت که در اختیار سازمان راه و شهرسازی است) به شهرداری مشهد تحویل شود که با آماده سازی آن از محل فروش ۲۰ هکتار از این اراضی ۵۰ هکتار دیگر به منظور ساماندهی و احداث مسکن حاشیه نشینان اختصاص یابد، البته شورای شهر مشهد در نظر داشت با آماده سازی این اراضی و فروش آن ها حداقل ۴۰۰ هکتار زمین مناسب را در شمال شرقی مشهد (التیمور و طبرسی شمالی) خریداری کند و به ساماندهی حاشیه نشینی بپردازد ولی به ادعای «جواد داوود آبادی» عضو شورای شهر مشهد، عوامل ثروت و قدرت این اراضی را به دلیل آن که ارزش افزوده فوق العاده ای دارد، به یک شرکت زیرمجموعه وزارت راه و شهرسازی واگذار کردند. به نام حاشیه نشینان به کام مرفهان این روزها خبر می رسد که ۷۰ هکتار از اراضی متعلق به فضای سبز و کمربند سبز مشهد در ارتفاعات جنوبی این کلان شهر واگذار شده است تا در آن به نام حاشیه نشینان اما به کام مرفهان برج سازی شود. رئیس کمیسیون فنی و عمران شورای اسلامی شهر مشهد روز گذشته در گفت و گو با خراسان گفت: ۷۰ هکتار از اراضی فضای سبز کلان شهر مشهد در ارتفاعات جنوبی برای ساخت شهرک مسکونی واگذار شده که به نظر شورای شهر این اقدام غیرقانونی است. مهندس «جواد داوود آبادی فراهانی» افزود: این موضوع در جلسه اخیر کمیسیون فنی و عمران شورای شهر مطرح و مصوبه شورای اسلامی در ارتباط با توسعه بوستان آبشار پیگیری شد. وی با انتقاد از عملکرد مدیر منطقه ۹ شهرداری مشهد در اقدام به واگذاری ۷۰ هکتار از اراضی فضای سبز منطقه مذکور به سازمان راه و شهرسازی گفت: عملکرد نامناسب مسئولان کار را به جایی رسانده است که ۷۰ هکتار از فضای سبز و کوهستان طبیعی مشهد قرار است به شهرک های مسکونی و برج سازی تبدیل شود.وی اظهار کرد: بر اساس مصوبه شورای اسلامی شهر مشهد، شهرداری این کلان شهر موظف شده است مطالعات بوستان آبشار واقع در انتهای شهرک لویزان و دامنه ارتفاعات جنوب را انجام دهد و برای تحویل گیری، حفظ و نگهداری اراضی مورد نیاز این پارک اقدام کند ولی متأسفانه مطلع شدیم که حدود ۷۰ هکتار از این اراضی که در محدوده کمربند سبز مشهد نیز قرار گرفته به راه و شهرسازی واگذار شده است تا پس از تخریب کوهستان و فضای سبز به شهرک های مسکونی تبدیل شود. غیرقانونی بودن این واگذاری وی با غیرقانونی خواندن اقدامات انجام شده افزود: شهرداری موظف است از طریق مراجع حقوقی و قانونی نسبت به باز پس گیری این منطقه کوهستانی و کمربند سبز مشهد اقدام کند. عضو شورای شهر مشهد با اشاره به مصوبات قبلی این شورا درباره ممانعت از ساخت و ساز در شیب های بالای ۱۵ درصد و برش کوه ها و ارتفاعات برای احداث مسکن اعلام کرد: با استناد به رأی محاکم قضایی، تخریب کلیه اراضی با شیب بیش از ۱۵ درجه ممنوع و قابل پیگیری قانونی است و در این منطقه هم اگر ساخت و ساز اتفاق بیفتد در شیب های بالای ۷۰ و ۸۰ درجه، شاهد تخریب کوه ها و ارتفاعات خواهیم بود.به گفته «داوود آبادی» بر اساس ماده ۱۴۷ قانون برنامه پنجم توسعه کشور واگذاری ۷۰ هکتار از اراضی بوستان آبشار که به منظور توسعه فضای سبز منطقه و با هدف رفع آلایندگی هوای شهر مشهد در نظر گرفته شده، یک الزام قانونی است که بر همین اساس هیچ گونه تغییر کاربری و تخریب آن مورد تأیید کمیسیون فنی و عمران شورای اسلامی شهر مشهد نمی باشد. شورای شهر پیگیری می کند به گفته وی پس از اطلاع اعضای شورای شهر مشهد از این واگذاری مقرر شد کمیسیون در مکاتبه ای با استانداری، فرمانداری، راه و شهرسازی، نمایندگان مجلس، دادگستری و شورای حفظ حقوق بیت المال، محیط زیست، نهاد مطالعات و مشاوران طرح های جامع و تفصیلی موضوع را به صورت جدی پیگیری کند.وی افزود: قرار بود این مکان بر اساس مصوبه هیئت دولت به شهرداری واگذار شود و شهرداری در عوض مکان دیگری در حدود ۵۰ هکتار را برای احداث واحدهای مسکونی ارزان قیمت اختصاص دهد ولی عده ای با لابی این اراضی را واگذار و توسعه فضای سبز را محدود کرده اند.به گفته وی ارتفاعات جنوبی مشهد و احداث پروژه عظیم کمربند سبز و بوستان های متعدد در این محدوده کمک بزرگی به کاهش آلودگی هوای کلان شهر مشهد است و برج سازی در آن به صلاح نیست.«داوود آبادی» واگذاری این اراضی را در ادامه ساخت و سازهای پروژه هایی مانند زکریای ۱و ۲، آبادگران و... در ارتفاعات جنوبی مشهد اعلام کرد که محیط زیست طبیعی مشهد را تهدید می کند. طاهری پور: شهرداری زمینی واگذار نکرده است موضوع را با مهندس «حسین طاهری پور» شهردار منطقه ۹ مشهد در میان می گذاریم و او درباره خبر «واگذاری ۷۰ هکتار اراضی فضای سبز برای ساخت مسکن توسط شهرداری منطقه ۹» اعلام کرد: در نقل  قول اشتباه شده است و ما زمین واگذار نکرده ایم. وی افزود: اراضی که وارد محدوده شهر می شود، طبق قانون متعلق به مسکن و شهرسازی سابق و راه و شهرسازی جدید است و در این منطقه هم یک بخش از اراضی که وارد محدوده شهر شده بود، به دلیل موقعیت تو پوگرافی تصور می شد که کاربری فضای سبز دارد و در بخشی از آن هم کاشت درخت انجام شد ولی راه و شهرسازی استان بر اساس طرح تفصیلی و با توجه به مصوبه هیئت دولت در سفر استانی که باید طبق آن 5۰ هکتار را به شرکتی برای اقدامی تأثیرگذار در شهر و تأمین مسکن واگذار می کرد، متأسفانه بخشی از آن اراضی را واگذار کرده است.شهردار منطقه ۹ مشهد گفت: این گونه نبوده است که شهرداری زمینی را واگذار کند و زمین هم در اختیار شهرداری نبوده است. «طاهری پور» تصریح کرد: زمینی که قبلاً بلاتکلیف بوده، وارد محدوده شهر شده است و شهرداری هم قبل از اینکه این اراضی را تحویل بگیرد سعی کرده است که از آلونک سازی جلوگیری کند تا تغییر غیرقانونی انجام نشود و این اراضی به فضای سبز اضافه شود. وی با تأکید بر این که این اراضی در مالکیت و اختیار شهرداری نبوده است، افزود: به گمانم اداره کل راه و شهرسازی بر اساس طرح تفصیلی و کاربری هایی که این اراضی داشته، آن را واگذار کرده است. راه و شهرسازی: زمین مورد ادعا کاربری شهرسازی دارد در پیگیری موضوع به سراغ متولیان در اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی می رویم تا نظر آن ها را جویا شویم. مهندس «محمدرضا داوودی مقدم» مدیر املاک و حقوقی این اداره کل اعلام کرد: زمین مورد ادعای شورا و شهرداری به مساحت ۵۰ هکتار است که برای ساماندهی سکونتگاه های شهری به دنبال مصوبه دولت به شرکت  مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران واگذار شده است. وی با اشاره به این که این اراضی کاربری مصوب دارد و اداره کل راه و شهرسازی هم مطابق با کاربری این اراضی، آن را برای ساماندهی سکونتگاه های شهری در نظر گرفته است اعلام کرد: این که شهرداری در اراضی رها شده درخت کاری کند یا فضای ورزشی بسازد و بعد اعلام کند که فضای سبز یا ... واگذار شده است، کار درستی نیست. وی افزود: شهرداری در اراضی با کاربری شهری در داخل محدوده یا حریم اراضی شهری ورود کرده و درختکاری انجام داده است ولی ما این اراضی را به شهرداری واگذار نکرده بودیم و الان هم ادعای کاربری فضای سبز آن ها خلاف است. «داوودی مقدم» اظهار کرد: این رفتار متولیان در شهرداری و شورای شهر سبب می شود که ما دیگر اجازه ندهیم آن ها در اراضی رها شده اقدام به ایجاد فضای سبز کنند، ما تا به حال برای رفاه حال شهروندان اجازه می دادیم. در قراردادها و توافقاتی، شهرداری مشهد در اراضی رها شده تا تعیین تکلیف کاربری آن ها اقدام به ایجاد پارک یا فضای ورزشی کند ولی آن ها با طرح این مسائل توقعاتی را در مردم ایجاد می کنند که عواقب خوشایندی ندارد. مدیر املاک و حقوقی اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی یادآور شد: اراضی کمربندی سبز در ارتفاعات جنوب شهر مشهد کاربری مصوب دارد و شهرداری نباید به اشتباه هر زمینی را درختکاری کند و در آن فضای سبز ایجاد کند.

مسافر- این روزها سفره های افطاری زیادی در گوشه و کنار روستاها و شهرها و در خانه ها و هتل‌ها گسترده می شود و بر سر هر یک از این سفره ها و میزها میهمانانی می نشینند که همه عزیز و محترمند چرا که بر خوان گسترده کرم الهی میهمان هستند و روزه خود را به رزق الهی افطار می کنند اما سفره ها و میزهای افطاری متفاوتی نیز در جای جای کشورمان گسترده می شود، سفره هایی که میهمانانش خیلی عزیز و بسیار دوست داشتنی اند. دوست داشتنی مثل غنچه های بشکفته بر شاخه های رز و نرگس. از جمله این سفره های افطاری سفره و محفل خودمانی و بی پیرایه ای بود که در شب ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) به برکت وجود تعدادی از بچه های خیلی زود مرد شده شهرمان رونق گرفت. سفره و میز افطاری که میهمانانش نوجوانان و جوانان عزیزی بودند که به جبر زمانه و روزگار خیلی زود در قامت یک مرد قد کشیدند و شده اند نان آور رزق حلال برای خود و خانواده شان. این پسران پاک و زودهنگام مرد شده در سرمای زمستان و آن یخبندان های صبح های زود استخوان سوز مشهد و در همین گرماهای طاقت فرسای تیر و مرداد زیر آفتاب سوزان به دنبال رزق حلالند و جوانمردانه برای تأمین معاش خود و خانواده شان تلاش می کنند. نوجوانان و جوانانی که بی مهری روزگار و برخی سرپرستان نابخرد و قدرناشناس خیلی زود آنان را به بازار کار و مشقت تأمین معاش انداخته حال آن که آنان مثل دیگر نوجوانان و جوانان حق دارند و در صورت قدرشناسی و بخرد بودن سرپرستان خود و یا زنده بودن پدر و مادرشان می توانستند هنوز در راه مدرسه و تحصیل علم باشند. اما با همه کج مداری روزگار این نوجوانان و جوانان راست قامت ایستاده اند و تن به خلاف و پلشتی و پلیدی نداده اند بلکه از هر پلیدی و خلافی گریخته اند و به دامان کسب روزی حلال غیرتمندانه چنگ زده اند گر چه تحمل سرمای استخوان سوز زمستان و گرمای نفس گیر تابستان بر آنان سخت است اما دلخوشند و شیرین کام به این که مرد شده اند و روی پای خود ایستاده اند و غیرتشان اجازه نمی دهد که دست گدایی پیش این و آن دراز کنند و یا وجود پاکشان را به خلاف های گونه گون آلوده کنند پس سختی ها را در همین عنفوان جوانی مردانه تحمل می کنند تا عزتمند و غیور قد بکشند و فردایی مبارک و روشن برای خود به لطف خدا رقم بزنند این نوجوانان و جوانانی که در عکس چهره های پاک و خندان و معصومشان را مشاهده می کنید بچه های خوب و عزیز «خراسان» هستند و اهل خانواده بزرگ روزنامه خراسان که در سرما و گرما حاصل تلاش همکاران نویسنده و صفحه آرا و چاپ و فنی خود را به دست مردمان می رسانند. خدا را به برکت شب های بس مبارک رمضان قسم می دهیم که این جوانان زود مرد شده را مورد عنایت ویژه خود قرار دهد و هر روز آنان را در مسیر تحصیل علم و دانش و انجام کارهای هر روز مفیدتر موفق بدارد. سفره افطاری خراسان در شب میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) با این عزیزان رنگ و بویی خاص بلکه آسمانی داشت و مگر می شود بر سر سفره ای یتیمی بنشیند و ملائک و فرشتگان خداوند در عرش به خاطر حرمت گذاری به بندگان خدا و خصوصاً آنان که از داشتن سایه سر یعنی پدر و مادر محرومند شادمان نشوند و دست به دعا به محضر پروردگار بر ندارند فقط باید می بودید تا می دیدید که این نوجوانان و جوانان چگونه مودب و موقر و بانشاط و امیدوارانه همکاران خود را میهمان چشم های پر از مهر و دل های پر از محبتشان می کردند. خداوند عمرشان را و توفیقشان را روزافزون فرماید.

فریمان،اصغری/فرماندار فریمان به همراه امام جمعه و رئیس اداره بهزیستی شهرستان از مرکز توانبخشی معلولان حرکتی شهر که توسط خیران راه اندازی و اداره می شود، بازدید کردند. به گزارش خراسان رضوی در شهرستان فریمان بیش از4 هزار و500 مددجوی بهزیستی وجود دارند که ارائه خدمات به آن ها یاری و توجه خیران و عموم افراد جامعه را می طلبد.

فریمان،اصغری/فرماندار فریمان با بیان این که برای جلوگیری از اتلاف منابع و سرمایه های آبی و خاکی چاره ای جز توسل به شیوه های نوین کشاورزی نداریم، گفت: بیش از 19 هکتار مساحت زیر کشت گلخانه ای در فریمان است. «مجتبی بزم آرا »که روز گذشته برای بازدید از گلخانه های احداث شده در روستای «هوس» به مناطق جنوبی شهرستان رفته بود، اظهار داشت: گوجه فرنگی و خیار عمده محصولات گلخانه ای شهرستان را شامل می شود و در کنار آن انواع فلفل و توت فرنگی نیز با فناوری های نوین گلخانه ای تولید می شود.وی افزود: به دلیل کیفیت محصول و نیاز بازار مرکز استان بخش قابل توجهی از تولیدات کشاورزی فریمان به مشهد و سایر شهرستان های خراسان صادر می شود.

گلبهار با بیش از ۴۰هزار واحد مسکن مهر، اصلی ترین مکان برای اجرای طرح مسکن مهر در خراسان رضوی شناخته می شود؛ واحدهایی که بنابر ادعاهای مکرر مسئولان، زمان بهره برداری از آن ها تا پایان سال ۹۲ است. به گزارش خراسان رضوی، ایجاد شهر جدید گلبهار در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۸ در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به تصویب رسید؛ شهری که مهم ترین اهداف تأسیس آن ایجاد مرکزیتی به منظور جذب و اسکان بخشی از سرریز جمعیتی مشهد و ارائه خدمات عالی و تخصصی پشتیبانی کننده ذکر شده است. بعدها، در تیرماه سال ۱۳۷۲، طرح جامع شهر جدید گلبهار در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به تصویب رسید تا این شهر نیز برای آینده خود نقشه راه داشته باشد. اما در این میان دولت نهم با طرح موضوع پسندیده و قابل تقدیر مسکن ارزان قیمت یا همان مسکن مهر، شهرهای جدید را به عنوان اصلی ترین پایگاه های اجرای این طرح در کشور معرفی کرد. بنابراین قرار شد تا شهرهای جدید پرند، هشتگرد، بینالود، گلبهار و ... بار اصلی خانه دار شدن جمعیت سرریز شهرهای بزرگ کشور را به دوش بکشند، از همین رو عملیات ساخت تعداد زیادی از واحدهای مسکن مهر در این شهرها آغاز شد. در همین راستا تلاش شد تا در گزارش «...» که روز گذشته در روزنامه خراسان رضوی منتشر شد، به تبیین سرمنشاء مشکلات و آسیب شناسی مسکن مهر پرداخته شود. در این گزارش نیز به بررسی ابعاد دیگر این موضوع می پردازیم. مکان یابی نادرست در اجرای پروژه های مسکن مهر، امروز به عنوان اصلی ترین دلیل بروز مشکلات متعدد در گلبهار مطرح است؛ به هر حال باید پذیرفت شهری که در سال ۷۲ طرح جامع آن در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به تصویب رسید، با هدف و نقشه راه مشخصی ایجاد شده اما در میانه راه پروژه عظیم مسکن مهر به آن تحمیل شد بدون آن که به فلسفه وجودی این شهر توجهی شود. با وجود همه صحبت ها و انتقادهایی که درباره مکان یابی نامناسب در اجرای پروژه های مسکن مهر مطرح است، باید بدانیم که به گفته مسئولان این طرح در این شهرها مراحل نهایی را طی می کند و بیش از ۴ میلیون خانواده ثبت نام شده در کشور را درگیر خود کرده است. روزهای پایانی دولت دهم در حال سپری شدن است، از همین رو مسئولان دولتی تلاش می کنند اجرای طرح مسکن مهر را یکی از مهم ترین دستاوردهای خود در راستای تحقق «شعار عدالت» معرفی کنند؛ بنابراین وعده اتمام همه واحدهای مسکن مهر تا پایان سال ۹۲ را پیاپی اعلام می کنند و به تبع آن، مسئولان مربوطه در خراسان رضوی نیز این ادعا را تکرار می کنند. به همین منظور برای بررسی وضعیت مسکن مهر به اصلی ترین شهر استان یعنی گلبهار رفتیم. آن چه در ادامه می خوانید، گزارش عینی خبرنگار خراسان از روند اجرای طرح مسکن مهر در شهر جدید گلبهار است. شهر یا کارگاه بزرگ ساختمانی از همان ابتدا که وارد شهر می شوید و بولوار اصلی را طی می کنید، شهر به مثابه یک کارگاه ساختمانی بسیار بزرگ به نظر می رسد؛ به گونه ای که تمام فعالیت ها پیرامون عملیات عمرانی و ساخت مسکن می چرخد. بازدید را از فاز یک مسکن مهر گلبهار شروع می کنیم؛ بیشتر پروژه های افتتاحی در گذشته در این حوزه قرار دارد و واحدهای زیادی نیز در مرحله نازک کاری است. در این بخش ساختمان های رنگارنگی به چشم می خورد که هر یک دارای نما و رنگی مشخص است و گاهی نمای یک ساختمان با ساختمان کناری در یک پروژه نیز متفاوت است. البته تعداد افراد در حال فعالیت در پروژه ها، با حجم ساخت و سازها همخوانی ندارد، به طوری که در بعضی از پروژه های چندصد واحدی، تنها ۶-۵نفر مشغول به کارند. در این بین واحدهای ویلایی و آپارتمانی ناتمام زیادی دیده می شود که به نظر می رسد سال هاست هیچ گونه عملیات ساخت و سازی در آن ها انجام نشده است؛ البته این واحدها جزو پروژه های مسکن مهر نیست. زمین این واحدها را شرکت عمران گلبهار به بخش خصوصی فروخته اما در قبال اتمام پروژه ها در یک بازه زمانی مشخص هیچ گونه تعهدی گرفته نشده است. این واحدهای ناتمام، امروز به پاتوق افراد معتاد و خلافکار تبدیل شده است. شهری با کمترین خدمات شهری آن چه در شهر خلاء آن کاملا مشهود است، اعمال نشدن یک ساختار شهری واقعی اعم از جدول گذاری، نصب تیر چراغ برق، چمن کاری، فضاسازی و ... است. وارد فاز ۲ گلبهار می شویم؛ فضایی که بیشتر پروژه های ناتمام در این بخش قرار دارد و به گفته کارگران این منطقه شب هنگام، در تاریکی مطلق قرار می گیرد زیرا هیچ گونه تیر چراغ برقی در خیابان های آن تعبیه نشده است. بیشتر پروژه های مسکن مهر با درصد پیشرفت بسیار پایین در این بخش قرار دارد؛ به طوری که تعداد پروژه های غیرفعال بسیار بیشتر از پروژه های فعال است. در این بخش به پروژه ۱۱۴واحدی تعاونی مهر... می رسیم، پروژه ای که به گفته افراد حاضر در منطقه، جزو اولین پروژه ها در شروع عملیات ساخت و ساز در ۶سال گذشته بوده است و با آن که مسئول این تعاونی خود یکی از مسئولان استانی است، اما کار کاملا تعطیل است و هیچ گونه عملیات ساخت و سازی در آن انجام نمی شود. البته در این بین کم نیست پروژه هایی با ۳۰۰-۲۰۰واحد مسکونی که هیچ گونه عملیات ساخت و سازی در آن انجام نمی شود.پروژ ه هایی که تنها در مرحله گودبرداری و یا فنداسیون و حتی اسکلت بندی است و هر بار که به این پروژه ها نگاه می کنیم اولین موضوعی که به ذهنمان می رسد وعده اتمام تمام پروژه های مسکن مهر گلبهار از سوی مسئولان استانی تا پایان سال ۹۲ است. کمی جلوتر به محل اجرای پروژه مسکن مهر کارکنان یکی از نهادهای دولتی می رسیم که در خوشبینانه ترین حالت تنها ۱۰درصد پیشرفت فیزیکی دارد!جالب  آن است که نه تنها کارگری در این پروژه مشغول به کار نیست بلکه حتی یک نگهبان نیز در محل اجرای این پروژه که چیزی جز خاک و البته چند گودبرداری ناقص نیست، حضور ندارد و کار کاملا به حال خود رها شده است. با این وجود، در این بین هستند شرکت تعاونی هایی که کار را نیز پیش برده و مراحل ساخت واحدها را به اتمام رسانده اند. برای مثال شرکت تعاونی ... با ۱۷۴واحد مسکن مهر، عملیات ساخت را کاملا به اتمام رسانده است. اهداف ایجاد شهر جدید گلبهار کاملا فراموش شده است همان گونه که در ابتدای گزارش نیز به این موضوع اشاره شد، یکی از اهداف اصلی ایجاد شهر جدید گلبهار، ایجاد مرکزیتی به منظور ارائه خدمات عالی و تخصصی پشتیبانی کننده در منطقه بود، هدفی که هیچ گونه نشانه ای از اجرای آن در شهر دیده نمی شود. در این بین با یکی از شهروندان ساکن گلبهار هم صحبت می شوم. او می گوید: در این شهر تنها یک کلانتری و یک آتش نشانی وجود دارد و هیچ مرکز درمانی مانند اورژانس و بیمارستان وجود ندارد. او می افزاید: امکانات اولیه برای زندگی در این شهر وجود ندارد به طوری که برای خرید یک دست لباس ساده باید به چناران یا مشهد برویم. او می گوید: وقتی دولت قصد ساخت یک شهر جدید را دارد باید تمام زیرساخت های موردنیاز آن را تأمین کند نه این که تنها ساخت مسکن را در دستور کار قرار دهد و بقیه امکانات را فراموش کند. همه چیز فقط روی کاغذ در نظر گرفته شده است! او با اشاره به این که در توسعه شهر همه امکانات اعم از مراکز خرید، پارک، هتل ۵ستاره و ... در نظر گرفته شده است ادامه می دهد: همه این موارد فقط روی کاغذ است و در واقعیت وجود ندارد. به طوری که اگر وسیله نقلیه شخصی نداشته باشید حتی برای تهیه مایحتاج اولیه خود نیز با مشکل رو به رو می شوید. یکی دیگر از شهروندان در گفت وگو با خبرنگار ما می گوید: ساخت بیش از ۴۰هزار واحد مسکن مهر در این شهر پیش بینی شده است که اگر تعداد هر خانواده را ۳نفر حساب کنیم، در آینده بیش از ۱۲۰هزار نفر ساکن این شهر می شوند حال آن که هیچ گونه خدمات شهری در گلبهار ارائه نمی شود و فقط شما به نظافت شهر نظری بیندازید!!! مشکلات اصلی بعد از اسکان متقاضیان آغاز می شود حسینی می گوید: مشکلات اصلی گلبهار تازه زمانی آغاز می شود که فقط ۵۰درصد از جمعیت پیش بینی شده در این شهر ساکن شوند. وی با انتقاد از رعایت نشدن اصول شهرسازی در گلبهار می گوید: در ۴طرف یکی از میدان های شهر که توسط شرکت عمران گلبهار به عنوان منطقه ویژه نام گذاری شده، ۴ پروژه سنگین مسکن مهر با حدود ۲هزار واحد ساخته شده است که اگر تعداد اعضای هر خانواده ای که در این واحدها اسکان می یابند، به طور متوسط ۴نفر باشد،حدود ۸هزار نفر در چهار طرف یک میدان معمولی زندگی خواهند کرد. او با اشاره به حضور پرتعداد مشاوران املاک در گلبهار می گوید: تنها چیزی که در گلبهار به وفور یافت می شود بنگاه املاک است اما در مقابل به تأمین حداقل های زندگی اعم از نظافت و حمل و نقل در شهر کمترین توجهی نمی شود. به طوری که در مقابل یک مجتمع ۴۶۰واحدی تنها یک سطل آشغال تعبیه می شود. ادعا با واقعیت همخوانی ندارد با تمام این صحبت ها به نظر می رسد هرچند مسئولان دولتی تمام تلاششان را برای اثبات ادعای خود یعنی اتمام تمام پروژه های مسکن مهر در گلبهار، تا انتهای سال به کار گرفته اند، اما واقعیت موجود در گلبهار چندان با ادعای آنان همخوانی ندارد به طوری که با هدایت مردم و ساکنان به بولوار عدالت مراجعه کردم و شاهد تجمع فاضلاب و سرازیر شدن آن به کال و بوی تعفن آن بودم که در صورت ساکن شدن مردم در واحدها و عدم تحقق اجرای پروژه انتقال فاضلاب شهر شاهد یک معضل بهداشتی غیرقابل باور خواهیم بود.

فرهنگی خبر آیین معنوی احیای شب قدر نوزدهم، دیشب در صحن ها و رواق های حرم مطهر رضوی برگزار شد.به گزارش خراسان، در این آیین که از ساعت 21 و با عنوان «سوگند رستگاری » آغاز شد آیت ا... سید احمد خاتمی سخنرانی و مراسم احیا و قرآن به سر را برگزار کرد. هم چنین مرثیه سرایی و قرائت دعای جوشن کبیر از دیگر برنامه های شب نوزدهم ماه مبارک رمضان توسط مداحان انجام شد . معاون تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی گفت: برنامه شب بیست و یکم ماه رمضان باعنوان «در سوگ محراب» نیز از ساعت 21 آغاز می شود و با قرائت دعای جوشن کبیر قاریان ، سخنرانی و احیا و قرآن به سر حجت الاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی تا ساعت یک بامداد ادامه خواهد داشت.حجت الاسلام  والمسلمین سیدجلال حسینی افزود : مراسم شب بیست و سوم ماه رمضان نیز با عنوان «معراج ملکوت» از ساعت 20 و 30 دقیقه با برپایی بزرگ ترین محفل قرآنی جهان اسلام برگزار می شود. هم چنین حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی میرباقری سخنرانی و مراسم احیاو قرآن به سر را در این شب برگزار می کند.معاون تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی ازپخش زنده مراسم شب های قدر نیز از سایت www.razavi.tv خبر داد. مراسم شب های قدر در جوار گلزار شهدا برگزار می شود مدیرعامل سازمان فردوس‌های شهرداری مشهد از برگزاری مراسم شب‌های قدر، در جوار گلزار شهدای آرامستان بهشت رضا(ع) خبرداد.به گزارش روابط عمومی سازمان فردوس ها،مهندس سید کمال الدین شاهچراغی اظهار كرد: این مراسم هم چون سالهای گذشته در شبهای نوزدهم ،بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان از ساعت 21 در جوار گلزار شهدا و با حضور خانواده های معظم شهدا و رهروان راه ولایت برگزار می شود.مدیرعامل سازمان فردوس های شهرداری مشهد ادامه داد: در این مراسم سخنرانانی از جمله حجت الاسلام والمسلمین طباطبایی امام جمعه محترم فریمان به بیان ایراداتی در خصوص لزوم شب زنده داری و احیای این شب های عزیز می پردازند.شاهچراغی خاطرنشان کرد: تلاوت زیارت عاشورا و دعای جوشن کبیر و مداحی نیز با حضور مداحان اهل بیت(ع) حسن مساحتی ومحمد ابراهیمی پور از جمله برنامه های این مراسم است.

بابانظر به روایت بابانظر در هفدهمین سالروز شهادت «من، تاریخ زنده بچه های سپاه و بسیج خراسان در جبهه و جنگ هستم.با این حال ، بعضی وقت ها دلم می خواهد از غصه بترکد.می خواهم منفجر شوم.وقتی می خواستند مدال های افتخار بدهند ، فهمیدم اصلا از من و شهید شریفی و شهید علیمردانی صحبتی به میان نیاورده اند. هرچند مدال افتخار یک نشانه ، بیشتر نباشد. خجالت می کشم که از برخی مجروحیت هایم بگویم...، چشمم کور شده ، گوشم کر شده ستون فقراتم شکسته و قفسه سینه ام از ۲ قسمت متلاشی شده است.مقداری از ماهیچه دست های چپ و راستم از بین رفته است و بیش از 160 تیر و ترکش خورده ام که هنوز تعدادی از آن ها را به یادگار دارم.ترکش روی پرده مغزم ، هشدار همیشه من است. خاطرات و گفته هایم به پایان رسید ، باشد که آیندگان خود قضاوت کنند.» این ها آخرین بخش از حرف های سردار شهید نظر نژاد در روایت خاطرات سال های رزمندگی است.حرف هایی که در اولین روزهای سال 1375 رو به دوربین و هم کلام با سید حسن بیضایی به ثبت تاریخ رسید و چند سال قبل با تدوین مصطفی رحیمی، در کتابی به نام «بابا نظر» منتشر شد. 160 ترکش و هزاران زخم باقی مانده از سال های عشق و خون ، محمد حسین نظر نژاد یا به قول بچه های رزمنده سپاه خراسان بابا نظر را در تابستان همان سال به یاران و همرزمانش رساند.او رفت تا «تاریخ زنده بچه های سپاه و بسیج خراسان در جبهه و جنگ»، سال ها درد و رنج را به آرامش وصال یاران و همرزمانش پیوند دهد .او رفت اما حرف هایش را هم چون گنجینه ای برای ما باقی گذاشت تا خود قضاوت کنیم.هر سال وقتی که در این روزهای اول مرداد یادمان می آمد که دوباره سالروز شهادت بابا نظر نزدیک است و به فکر تهیه مطلب برای این روز می افتادیم سراغی از خانواده شهید یا همرزمانش می گرفتیم تا به قدر قطره ای از دریای بی کران او را روایت کنیم.این بار اما به جای این که سراغ دیگران را بگیریم و حرف های اورا به کلام دیگران روایت کنیم ، به گنجینه کلام خودش رجوع کردیم و ترجیح دادیم بابانظر را به روایت بابانظر مرور کنیم ... شب های قدر سال 68 و روایت غربت وقتی که دفاع مقدس به پایان رسید شهید نظر نژاد مانده بود با هزاران زخمی که در جای جای بدنش خودنمایی و هر روز زندگی او را به شکلی با درد و رنج همراه می کرد. شهید نظر نژاد سال 68 به علت عفونت شدید گوش مجبور شد راهی کشور آلمان شود و مدتی را در آنجا بستری باشد.در این مدت خاطرات جالب توجهی برای او اتفاق افتاد که در فصل هجدهم کتاب بابانظر روایت شده است و بخشی از آن را با هم مرور می کنیم : « وضعیت عفونت گوشم شکلی داشت که پزشکان ایرانی ، مثل دکتر دوگانه می گفتند : زمان عمل گوش شما گذشته و عفونت روی پرده مغز است.هر لحظه احتمال این که مغز را بترکاند هست.خیلی از آن ها می گفتند شاید بیشتر از 6 ماه زنده نمانی.روزجمعه 30 فروردین 1368 در ساعت 7:30 از تهران به مقصد پاریس پرواز کردیم ... ساعت 2:30 هواپیما در فرودگاه فرانکفورت به زمین نشست.از آن جا با ماشین به مقصد کلن حرکت کردیم و ساعت 7:10 به کلن رسیدیم و به خانه ایران رفتیم.خانه ایران ، در قسمت مرفه نشین شهر قرار داشت.در شب نوزدهم ماه رمضان از طرف سفارت جمهوری اسلامی ایران و بنیاد شهید مراسم (عزاداری سالروز) ضربت خوردن حضرت علی (ع) در خانه ایران برگزار شد.ساعت 10 شب بود و در آن شهر ، فقط از آن خانه صدای یا علی (ع) به گوش می رسید. پنج شنبه مرا برای آزمایش در بیمارستان الیزابت شهر کلن هوزن بستری کردند. درآن جا پروفسور فیروزیان مرا تحت درمان قرار داد.غذای من در آن جا یک کره ، مربا و تخم مرغ بود.جالب این که پرستاران می گفتند غذای شما خیلی خوب است.فردای آن روز برای آزمایش کمر ، مثانه و قلب مرا به آزمایشگاه بردند.اغلب پزشکان آن جا ایرانی بودند ... در شب قدر(بیست و یکم ) از عزاداری خبری نبود .دلم بسیار گرفته بود. شب عزای علی (ع) بود ولی ما در گوشه بیمارستان تنها بودیم.پرستاران آلمانی همه زن بودند و از حجاب خبری نبود.می آمدند و می رفتند و ما هم برای خودمان دعا می خواندیم.»شهید نظر نژاد در ادامه این فصل، خاطرات روزهای حضورش در آلمان و آزمایش های متعدد و تعاملاتی که با پزشکان داشته است را مرور می کند و می گوید: «روز 20 اردیبهشت سال 1368 ساعت 10 صبح برای آزمایش به شهر اسن که 30 کیلومتر با شهر کلن هوزن فاصله داشت ، رفتم.در آن جا باغچه های گل ، آن هم از انواع گل چشم نواز بود.یک دکتر ایرانی به نام دکتر بیات آنجا بود.او مرا به یک خانم دکتر آلمانی معرفی کرد.دکتر بیات گفت : تخصص این خانم همین رشته است.بر من خیلی سخت گذشت.شاید دوران مجروحیت و موقع ترکش خوردن این همه بر من سخت نگذشته بود.» دوستی به شهادت رسید یکی از بسیجیان به نام دوستی که 8 سال در اسارت بود ، برای معالجه به آلمان اعزام شده بود.او را در بیمارستان الیزابت شهر کلن هوزن بستری کرده بودند.یک روز حالش وخیم شد.دکتر لباف بالای سرش حاضر شد و گفت : حال دوستی رضایت بخش نیست.ما ایرانی ها که در بیمارستان بودیم دور هم جمع شدیم و دعای توسل خواندیم. پزشکان از معالجه او نا امید شده بودند.آن شب به ما سخت گذشت و بچه ها از ناراحتی تا صبح فقط قدم می زدند.روز دوشنبه 25 اردیبهشت 1368 در ساعت 4 بامداد دوستی به شهادت رسید ... با صدای بلند گریه کردم ساعت 8 صبح روز چهارشنبه 4 خرداد 1368 به آقا کمیل تلفن زدم.او گفت : رادیو ایران اعلام کرده است حال حضرت امام خوب نیست.او را به بیمارستان برده اند تا عمل کنند.امروز مردم ایران در مساجد برای سلامتی وجود مبارک حضرت امام دعا می خوانند... روز دوشنبه 14 خرداد ساعت 5 بعد از ظهر با آقا کمیل تماس گرفتم.از او پرسیدم : چه خبر ؟ دیدم گریه می کند.پرسیدم : چه شده؟ گفت : دیگر پدر نداریم ، امام رفت .یک باره با صدای بلند شروع به گریه کردم. طوری که صدایم را همه آن هایی که آن جا بودند ، شنیدند.گویا آسمان برسرم خراب شد و زمین زیر پاهایم لرزید. درگیری با منافقین روی تخت بیمارستان بعد از آن که حضرت امام از دنیا رفت ، منافقین در آلمان خیلی فعال شده بودند. می آمدند و مجروحان جنگی را در بیمارستان کتک می زدند. یک روز روی تخت دراز کشیده بودم. دو جوان ، یکی حدود 22 ساله و دیگری 17-18 ساله با یک شاخه گل به اتاق من آمدند.فهمیدم که این ها باید از منافقین باشند. بلافاصله دکمه تخت را زدم و پشت تخت بالا آمد.از قبل ، شنیده بودم که آن ها می آیند و با چاقو بچه ها را می زنند.برای همین ، آقای ریاحی یک تکه آهن برایم آورده بود که آن را زیر تختم مخفی کرده بودم.تکه آهن را در زیر ملحفه لمس کردم.جوان ۱۷ ساله جلو آمد و پرسید : چی شده ؟ گفتم : پاهایم فلج است. گفت : در بخش گوش چه کار می کنی؟ گفتم : گوشم خراب بوده ، آمده ام عمل کنم. با خیال راحت جلو آمد و به من ناسزا گفت.دست انداختم و از گلو او را گرفتم و به دیوار زدم.جوان دیگر با یک قمه جلو پرید.تا جلو آمد با میله ای که دستم بود ، بر سرش کوبیدم. سرش شکست و افتاد.سرو صدا پیچید و سر پرستار آن جا به نام باربارا به داخل آمد.فوری کارتی در آورد و جلوی سینه اش آویزان کرد(خودش پلیس بود).بعد دستبند در آورد و آن ۲ را دستبند زد.

ضرورت ایجاد کلینیک تخصصی هپاتیت در خراسان رضوی هپاتیت، نوعی بیماری ویروسی است که به گفته متخصصان ۱۰۰ برابر بیشتر از بیماری ایدز قابلیت سرایت دارد اما هنوز حساسیت های لازم درباره آن در جامعه ایجاد نشده است.آخرین تحقیقات میدانی در مشهد که سال 1388 و توسط کارشناسان جهاد دانشگاهی مشهد انجام شده است، شیوع هپاتیتB در این شهر را 4/1 درصد نشان می دهد که خوشبختانه در مقایسه با آمار استانی به دست آمده در سال 1377 حدود 1/2 درصد کاهش یافته است. با وجود این، آمار ارائه شده توسط مسئولان مرکز بهداشت خراسان رضوی بیانگر آن است که سالانه حدود هزار بیمار مبتلا به هپاتیت در استان شناسایی می شوند و تحت درمان قرار می گیرند. این مسئله در کنار مراجعه بیماران شهرستانی به مشهد از استان هایی مانند گلستان و سیستان و بلوچستان، به عنوان ۲ استان با ضریب آلودگی بالا در زمینه بیماری هپاتیت، ضرورت و اهمیت ایجاد کلینیک تخصصی هپاتیت در این کلان شهر را پررنگ می کند. کلینیکی که به گفته شرکت کنندگان در میزگرد خراسان، در سال های گذشته در مشهد وجود داشته اما به دلیل تغییرات مدیریتی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به تعطیلی کشیده شده است. همزمان با 28 جولای و ششم مردادماه که روز جهانی هپاتیت نام گذاری شده است، همراه با کارشناسان و متخصصان،دکتر محمود پناهی رئیس انجمن بیماری های عفونی استان، دکتر محمدرضا هدایتی مقدم رئیس مرکز تحقیقات ایدز و هپاتیت جهاد دانشگاهی مشهد،حجت الاسلام سید اکبرموسوی نائب رئیس هیئت مدیره انجمن حمایت از بیماران کبدی استان، دکتر حسین پور کارشناس بیماری‌های واگیردار مرکز بهداشت استان،دکتر علی حسنی مدیر روابط عمومی و دکتر تهرانیان پزشک مشاور اداره کل انتقال خون استان به بررسی این موضوع پرداخته ایم. دکتر محمود پناهی:هپاتیت نوعی بیماری قدیمی است. دلایل متعددی زمینه ابتلا به این بیماری را به وجود می آورد. صدها ویروس، انگل و باکتری وجود دارد که می تواند ناقل این بیماری باشد. این بیماری در تمام کشورهای جهان وجود دارد و در انواع مختلف A، B، C، D، E و F شناخته شده است. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که هم اکنون در جهان حدود 400 میلیون نفر به هپاتیت B، 170 میلیون نفر به هپاتیت C و 14 میلیون نفر به هپاتیت D مبتلا هستند. برخی تحقیقات نشان می دهد که شرایط زندگی اجتماعی و محیطی در کشورهای مختلف تا حدودی در ابتلا به انواع هپاتیت نقش دارد. بدون شک میزان شیوع این بیماری در جامعه بیشتر از میزانی است که در گزارش های آماری اعلام می شود و بسیاری از مبتلایان به هپاتیت از بیماری خود بی اطلاع اند. اگر بخواهیم عوامل تاثیرگذار در ابتلا به این بیماری را نام ببریم باید گفت میزان شیوع هپاتیت به طور مستقیم با بهداشت فردی، بهداشت جامعه، رفتارهای اجتماعی، نوع تغذیه، تراکم جمعیت و نژاد بستگی دارد. هپاتیت هم می تواند مانند ایدزاز روش رفتارهای پرخطر جنسی به افراد سالم منتقل شود و بدون شک افرادی که رفتارهای جنسی کنترل نشده دارند در معرض ابتلا به هپاتیت قرار می گیرند.هم اکنون روش های تشخیصی جدیدی برای شناسایی بیماری هپاتیت استفاده می شود که می توان بدون نمونه برداری از بیمار این کار را انجام داد. این کار با استفاده از «پت اسکن» و با روش های میکروسکوپی انجام می شود که خوشبختانه یک نمونه از این دستگاه در بیمارستان میلاد تهران به بهره برداری رسیده است. دستگاه مشابهی نیز در شهر گرگان وجود داشت که بدون استفاده باقی مانده بود و با وجود تلاش های متعدد همکاران ما برای انتقال این دستگاه به مشهد مقدس که سالانه از بیماران متعددی میزبانی می کند، این هدف محقق نشد. در جهان 400 میلیون نفر به هپاتیتB آلوده اند دکترهدایتی مقدم:آمار جهانی نشان می دهد که تا به امروز 2 میلیارد نفر به هپاتیت B آلوده شده اند که بسیاری از آن ها درمان شده اند و حدود 400 میلیون نفر همچنان با این بیماری زندگی می کنند. با در نظر گرفتن تعداد مبتلایان به هپاتیت C می توان گفت در شرایط فعلی از هر 12 نفر در جهان یک نفر به هپاتیت B یا C مبتلاست. از سوی دیگر باید به این موضوع اشاره کرد که مزمن شدن این بیماری به نارسایی کبد و در مواردی به مرگ بیمار منجر می شود. آمار نشان می دهد که سالانه یک میلیون نفر در جهان بر اثر عوارض ناشی از هپاتیت جان خود را از دست می دهند. میزان آلودگی هپاتیتی در استان های ایران میزان آلودگی هپاتیتی در جهان در ۳ نوع آلودگی کم، متوسط و زیاد تعریف می شود. تحقیقات یک دهه اخیر در ایران هم نشان می دهد هم اکنون شیوع این بیماری در استان های خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، اصفهان، کرمانشاه و کردستان کم، در استان های هرمزگان، همدان و تهران متوسط و در استان های گلستان، سیستان و بلوچستان زیاد است. در اولین مطالعه که در سال 1377 توسط دانشگاه علوم پزشکی مشهد و در مناطق شهری و روستایی خراسان بزرگ انجام شد، شیوع هپاتیت B، 5/3 درصد برآورد شد. تازه ترین تحقیق در این زمینه مربوط به جهاد دانشگاهی مشهد است که در سال 1388 انجام شده و نشان می دهد میزان شیوع هپاتیت B در مناطق 12 گانه مشهد 4/1 درصد بوده است. بررسی های دقیق تر هم نشان می دهد که شیوع این بیماری در مناطق مختلف مشهد تفاوت چندانی با یکدیگر نداشت و مشابه بود. هم اکنون میانگین کشوری ابتلا به هپاتیت B، 14/2 درصد است در حالی که در سال 1360 حدود 3 درصد بوده است و نشان می دهد که طی سال های اخیر از میزان شیوع هپاتیت کاسته شده است. در سال 1377 مطالعه شیوع هپاتیت بین اهداکنندگان خون 8/1 درصد در کشور به دست آمد که خوشبختانه با لحاظ کردن اقدامات تشخیصی در روند اهدای خون به 4/0 درصد در سال 86 کاهش یافته است. از جمله دلایل این کاهش شیوع هپاتیت در ایران می توان به واکسیناسیون نوزادان اشاره کرد که در سال 1388 به پوشش 99 درصدی در کشور رسید به گونه ای که هم اکنون 99 درصد نوزادان واکسن هپاتیت B را دریافت می کنند. از طرف دیگر در 3 طرح واکسیناسیون کشوری متولدان سال 1368 به بعد نسبت به این بیماری واکسینه شدند و تحقیقات انجام شده در مشهد هم موفقیت این طرح را نشان می دهد زیرا تعداد مبتلایان به هپاتیت در مشهد که زیر 20 سال باشند بسیار بسیار کم و شاید در حدود تعداد انگشتان یک دست باشد. خراسان رضوی جزو استان های کم شیوع در زمینه تعداد مبتلایان به هپاتیت دکتر حسین پور: قبل از انقلاب، شیوع هپاتیت در ایران بیش از 5 درصد بوده و اکنون حدود 2 درصد است که جزو کشور های کم شیوع در زمینه این بیماری محسوب می شود. خراسان رضوی نیز جزو استان های کم شیوع در زمینه تعداد مبتلایان به هپاتیت است. پیشگیری اولیه و آموزش برای سیستم بهداشتی اهمیت داشته است اما این که تا چه میزان این آموزش ها عملی است باید بررسی شود. در مشهد هم برخی اصناف به ویژه آرایشگران تحت آزمایش هپاتیت قرار می گیرند و دیگر اصناف نیز در زمان دریافت گواهی سلامت آموزش های پیشگیرانه را فرا می گیرند. هم چنین برای پیشگیری از انتقال هپاتیت از طریق ابزارهای دندانپزشکی، دانشجویان در دوره دانشجویی آموزش های پیشگیرانه را فرا می گیرند. واکسیناسیون هپاتیتB برای گروه هدف یکی دیگر از برنامه های پیشگیرانه است.گروه های هدف شامل پزشکان ، پرستاران، بهیاران، دندان پزشکان، نظافتچی های مراکز درمانی ، دانشجویان پزشکی، بیماران دیالیزی و تالاسمی، هموفیلی، آتش نشانان، امدادگران اورژانس، زندانبانان، کارشناسان آزمایشگاه های جنایی، رفتگران شهرداری، زندانیان با رفتار پرخطر و مادران باردار که اگر ریسک رفتار پرخطر داشته باشند و یا احتمال ابتلا از همسر وجود داشته باشدواکسینه رایگان انجام می شود. هم چنین واکسیناسیون کودکان از سال 72 به بعددر 3 نوبت بدو تولد، یک و 6 ماهگی انجام می شود. باید به این نکته نیز اشاره کرد که در سال گذشته حدود 110 هزار کودک واکسینه شدند و 130هزار دوز واکسن به آن ها تزریق شد و درگروه های پرخطر نیز فردی نبوده که واکسینه نشده باشد. تامین هزینه های بیماران از 25 تا 100 درصد حجت الاسلام سید اکبرموسوی:انجمن حمایت از بیماران کبدی استان برای رفع مشکلات این بیماران از حدود 3 سال قبل تشکیل شده و از سال 89 تاکنون با کمک پزشکان و خیران 315 نفر بیمار را تحت پوشش قرار داده است که از این تعداد تاکنون 25 نفر پیوند کبد انجام داده اند. مشکلات این بیماران وضعیت معیشتی و مالی نا مناسب و بیمه نبودن است که با کمک کمیته امداد و پزشکان خیر تلاش شده در تامین هزینه های درمانی به آن ها کمک شود اما هنوز این مشکلات وجود دارد. بیماران با مراجعه به این انجمن می توانند از حمایت های انجمن و خدمات پزشکان متخصص نیکوکار بهره مند شوند. اما مهم ترین مشکل بیماران این است که هزینه داروها بالاست زیرا شرکت های بیمه هزینه های بعضی از داروها را متقبل نمی شوند. تاکنون نیز از خیران و پزشکان نیکوکار برای تامین بخشی از هزینه ها از طریق انجمن کمک گرفته ایم و از 25 تا 100 درصد به آن ها کمک شده است و با توافقی که با آزمایشگاه های جهاد دانشگاهی انجام شده است هزینه کمتری از این افراد دریافت می شود که کمک بزرگی به روند درمانی آن هاست. هم چنین داروخانه های دکتر نوری، 22 بهمن و امام نیز با ما همکاری دارند و علاوه بر دریافت نکردن حق فنی، کمک های مالی به افراد تحت پوشش انجمن دارند. یکی دیگر از مشکلات این بیماران سوء تغذیه است که خیران به افراد تحت پوشش نیازمند چند نوبت در سال بسته های غذایی اهدا می کنند که یکی از خیران 800 کیلوبرنج برای توزیع در ماه مبارک رمضان اهدا کرده است. کاهش مبتلایان به هپاتیت در میان اهدا کنندگان خون دکتر تهرانیان:در زمینه انتقال خون و پیشگیری از شیوع این بیماری توسط افراد ناقل هپاتیت، روش های غربالگری متعددی پیش بینی شده و به همین علت طی سال های اخیر آمار مبتلایان به هپاتیت در میان اهداکنندگان خون بسیار کاهش یافته است. یکی از این روش ها آموزش مسائل و نکات درمانی به افراد ناقل این بیماری و سایر افراد جامعه است. روش دوم در این مسیر نحوه پذیرش و ثبت نام از اهداکنندگان خون است. معاینات پزشکی و مشاوره ای پیش بینی شده در این کار نیز بسیاری از خطرات احتمالی را کاهش می دهد. اما نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که سازمان انتقال خون تنها از افرادی که زمینه ابتلا به بیماری هپاتیت را داشته باشند آزمایش های تخصصی انجام می دهد. پیش بینی مراکز خاص برای بیماران با غلظت خون بالا اما نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که ممکن است برخی بیماران به دلیل غلظت خون بالا برای اهدای خون مراجعه کنند و به همین دلیل ترجیح دهند در صورت ابتلا به بیماری هایی از جمله هپاتیت اطلاعات درستی را به مشاوران ما ارائه نکنند. ما برای حل این مشکل مرکز خاصی را پیش بینی کرده ایم که این بیماران بتوانند خون خود را اهدا کنند بدون آن که خطری برای سایر افراد سالم به وجود آورند. هم اکنون همه مصاحبه هایی که قبل از اهدای خون با اهداکنندگان انجام می شود به صورت کاملا محرمانه نگهداری می شود و جواب های آزمایش های انجام شده نیز حتی به مراکز بهداشتی و درمانی اعلام نمی شود تا اطلاعات بیمار محرمانه باقی بماند. ما به عنوان پزشکان مشاور راهنمایی های لازم را به بیماران ارائه می کنیم تا برای درمان خود اقدام کنند بنابراین نباید در این زمینه هیچ گونه نگرانی خاصی برای بیماران وجود داشته باشد. جلوگیری از انتشار منابع آموزشی متعدد توسط سازمان های مختلف دکتر علی حسنی: سیاست های انتقال خون نه تنها برای تامین فرآورده های خونی سالم لازم است بلکه برای سلامت این فرآورده ها نیز تلاش می کند و در مرحله اول از ورود افرادی که مبتلا به هپاتیت هستند به سیستم اهدای خون جلوگیری می کند. اما آموزش عمومی برای شناسایی از اهمیت بالایی برخوردار است و انتقال خون نیز در محور این آموزش ها قرار ندارد و این در بحث آموزش عمومی مهم است که فرآیند ها و رفتار های پرخطر شناسایی شوند و به صورت عمومی آموزش داده شود. انتقال خون خراسان رضوی آموزش های عمومی خود را ارائه می کند و ماآمادگی داریم یک فعالیت مشترک با دستگاه های مختلف انجام دهیم و محصولات و جزوات آموزشی را تهیه کنیم و در اختیار مخاطبان قرار دهیم تا از تعدد منابع اطلاعاتی هم پرهیز شود.پس از انجام مصاحبه های محرمانه با اهدا کنندگان، در مرحله بعدی نیز غربالگری های آزمایشگاهی در چند مرحله براساس استاندارد های جهانی برای خون انجام می شود و در صورت شناسایی فرد ناقل، به واحد مشاوره دعوت و درباره بیماری توجیه می شود.در انتقال خون به هیچ عنوان سلامت افراد شامل بررسی دقیق همه جزئیات نمی شود بلکه خون افراد براساس برخی معیارها ارزیابی می شود و بررسی های تشخیصی بیماری خارج از حیطه کاری سازمان انتقال خون است. البته این بدین معنی نیست که اگر خونی قابل مصرف تشخیص داده شد بیماری ندارد بلکه به این مفهوم است که بیماری اهدا کننده از طریق انتقال خون قابل سرایت نیست.کار ما ناقل یابی نیست اما در روند دریافت اهدای خون ناقلان بیماری هم شناسایی می شوند و باید مرکزی وجود داشته باشد که ناقل یابی بیماران مبتلا به هپاتیت را انجام دهد. بدون شک راه اندازی درمانگاه تخصصی هپاتیت در مشهدمی تواند نقش مهمی در هدایت ناقلان بیماری داشته باشد علاوه بر این در درمان و جلوگیری از انتشار بیماری نیز تاثیر دارد. برنامه های پیشگیری از هپاتیت در استان دکترحسین پور:تا چندی قبل جواب آزمایش در اختیار فرد اهدا کننده قرار می گرفت اما از چند سال پیش این روند تغییر کرد و فقط برگه ای به فرد اهدا کننده داده می شود که خون اهدایی شما قابل مصرف است. هم چنین هم اکنون به آن ها اعلام می شود که در صورتی که رفتار پرخطر داشته اند دیگر خون اهدا نکنند. اکنون بسته های آموزشی خاصی نیز با همکاری شهرداری و جهاد دانشگاهی تهیه شده است که در سطح جامعه منتشر خواهد شد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که فرم های خاصی برای بیماران مبتلا به بیماری هپاتیت و اعضای خانواده او تکمیل و در سیستم پورتال بهداشتی استان نیز ثبت می شود که شرایط لازم برای پی گیری درمانی و بررسی سلامت اعضای خانواده او را فراهم می کند. در تهران 2 درمانگاه هپاتیت وجود دارد و راه اندازی کلینیک تخصصی هپاتیت در خراسان رضوی نیز ضروری است اما درمان در حوزه کاری مرکز بهداشت قرار ندارد و بیشتر جنبه های پیشگیرانه را دنبال می کند، مرکز مشاوره بیماری های رفتاری و عفونی، خدمات رایگان به بیماران اچ ای وی مثبت و هپاتیت ارائه می کند. سالیانه به طور میانگین حدود هزار نفر مبتلا به هپاتیت B شناسایی می کنیم و پیش بینی می شود حدود 20 هزار مبتلا به هپاتیت در استان زندگی می کنند. در سال 90 در زندان مشهد بررسی انجام شد و شیوع هپاتیت B در این زندان 2 درصد بود که دلیل آن رعایت مسائل بهداشتی و اقدامات کنترلی انجام شده در زندان است . هم چنین شیوع هپاتیت C نیز از بین 400 نمونه آزمایش شده 13 درصد بوده است.افراد مبتلا به هپاتیت را نمی توان ایزوله کرد بلکه باید به آن ها آموزش داد که چگونه در جامعه زندگی کنند که به دیگران نیز این بیماری منتقل نشود وانتقال ویروس این بیماری به عوامل مختلف از جمله قدرت و نوع ویروس بستگی دارد. «هپاتیت» بیماری خانواده دکتر پناهی :هپاتیت را باید به عنوان «بیماری خانواده» معرفی کرد. این یعنی بدون تردید در میان خانواده و اطرافیان بیماران مبتلا به هپاتیت می توان بیمار دیگری را شناسایی کرد. بهتر است بگوییم که هپاتیت صد برابر بیماری ایدز قابلیت سرایت دارد و به همین دلیل باید حساسیت بیشتری در مورد آن وجود داشته باشد. اما متاسفانه هم اکنون طرح های غربالگری و شناسایی بیماران هپاتیتی چندان مورد تایید نیست و نمی توان با مثبت یا منفی بودن یک آزمایش درباره ابتلای افراد به این بیماری اظهارنظر قطعی کرد و باید بررسی های دقیق تری انجام شود. جای خالی کلینیک هپاتیت در استان در سال های بسیار دور و زمانی که بیمارستان منتصریه سابق به عنوان بزرگ ترین بیمارستان خراسان بزرگ دایر بود، بخش ویژه ای را به عنوان کلینیک ویژه هپاتیت راه اندازی کردیم که به طور خاص در این زمینه فعالیت می کرد. سال های بعد در بخش عفونی بیمارستان امام رضا(ع) نیز قسمت خاصی را برای ارائه خدمات به بیماران هپاتیتی اختصاص دادیم. اما متاسفانه با تغییر مدیریت ها در دانشگاه علوم پزشکی مشهد حمایت کافی از این طرح انجام نشد و این بخش ها به تعطیلی کشیده شد. اما با توجه به شرایط خاص مشهد و همجواری با استان های گلستان و سیستان و بلوچستان مطمئنا نیاز به وجود کلینیک هپاتیت در خراسان رضوی احساس می شود. هپاتیت یک بیماری نهفته است دکترهدایتی مقدم :بدون تردید هپاتیت یکی از بیماری های نهفته است و بسیاری از مبتلایان به این بیماری در جامعه شناخته نمی شوند. هم اکنون خطری که جامعه را تهدید می کند همین مورد است. یعنی افرادی که ناقل بیماری هپاتیت هستند و ممکن است دیگران را نیز آلوده کنند اما از بیماری خود اطلاعی ندارند و نظام بهداشت و درمان باید درباره این موضوع و آگاه کردن ناقلان حساسیت نشان دهد. یک راه از مادر به نوزاد و جنین است که در گذشته به عنوان اصلی ترین راه انتقال شناخته می شد. راه دوم انتقال از طریق خون و فرآورده های خونی است که به دلیل غربالگری خون های اهدایی عملا انتقال هپاتیت B از این طریق در کشور ما چندان نگران کننده نیست. اما راه های دیگری که منجر به تماس با خون آلوده می شود مهم ترین نگرانی امروز در جامعه است که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ استفاده مشترک از هر گونه وسیله تیز و برنده که منجر به تماس با خون می شود. راه دیگر لوازم آرایشگری و وسایل این کار است. خالکوبی هایی که منجر به خراش در بدن شود، حجامت ها و عمل های جراحی غیر بهداشتی نیز از جمله زمینه های ابتلا به این بیماری است. استفاده مشترک از سوزن و سرنگ آلوده در میان اعتیاد تزریقی که در زمینه ابتلا به هپاتیت C نیز بسیار شایع است، معضلی است که امروزه مهم ترین عامل ابتلا به این نوع هپاتیت شناخته شده است. متاسفانه آمار ارائه شده نیز نشان می دهد 30 تا 40 درصد معتادان در ایران به هپاتیت C آلوده هستند که باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرند.

چه زیباست وقتی وارد مکانی شوی که عطر یاد امام علی(ع) در ایام ضربت خوردن ایشان به استشمام می رسد. در این مرکز، کودکان معصوم و بیگناهی را می بینی که پدر و مادر خود را از دست داده اند یا بنا به علل مختلف از داشتن والدین شایسته محروم هستند، دست های نیکوکار و خیراندیش تلاش می کنند جای خالی والدین را برای این کودکان معصوم پر کنند. ماه مبارک رمضان، ماه امیرالمومنین علی(ع) و یادآور یتیم نوازی آن امام همام است. در شهرستان کاشمر هم به همت خیران و نیکوکارانی که با اقتدا به مولای خویش، یتیم نوازی را وظیفه انسانی و اسلامی یافته اند، موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست «غدیر» از سال ۷۸ پایه گذاری شده است و فعالیت می کند. مسئول این مرکز در گفت وگو با خراسان می گوید: موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست «غدیر» کاشمر به همت جمعی از خیران پایه گذاری شد و هدف آن مراقبت، آموزش و پرورش و حمایت های معنوی، فرهنگی، اجتماعی و علمی به صورت شبانه روزی، از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست است. «محمدجواد بدخشان» افزود: بچه هایی که در این مرکز نگهداری و بزرگ می شوند یا بدسرپرست هستند یعنی ممکن است پدر یا مادر یا هر دو را هم داشته باشند، اما بچه های طلاق باشند یا والدین آن ها اعتیاد، محکومیت حبس ابد و... دارند. گروه دیگر هم بچه های بی سرپرست هستند که آن ها از شیرخوارگاه های مشهد بعد از ۴ یا ۵ سالگی به این مرکز منتقل می شوند. وی ادامه داد: این موسسه به صورت «شبه خانواده» اداره می شود. تلاش ما این است که علاوه بر نیازهای مادی، همه نیازهای معنوی، فرهنگی و اجتماعی برای این کودکان فراهم شود. ضمن این که تمامی آنان در مدارس عادی شهرستان (از مهد کودک تا دبیرستان و هنرستان) تحصیل می کنند. «بدخشان» با بیان این که این مرکز به شکل هیئت امنایی اداره می شود، خاطرنشان کرد: بخشی از هزینه های این مرکز از محل یارانه بهزیستی تأمین می شود. اما قسمت اعظم هزینه های ما توسط کمک های مردمی و خیران و نیکوکاران تأمین می شود. وی افزود: متأسفانه برای تعدادی از بچه ها که ناشناس هستند، به علت نبود شناسنامه موفق به دریافت یارانه دولتی (مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان ماهانه) نشده ایم ضمن این که شناسنامه نداشتن آن ها مشکلات متعدد دیگری هم برای ما ایجاد کرده است. به عنوان مثال با وجود این که بخشنامه شده است که همه دانش آموزان بدون شناسنامه می توانند در مدارس ثبت نام کنند، اما باز هم اول مهر برای ثبت نام این بچه ها با مشکل مواجه هستیم، هر چند همه تلاش خود را برای دریافت شناسنامه برای آن ها به کار می گیریم ولی در عمل با مشکلات متعددی مواجه هستیم. «بدخشان» با بیان این که هم اکنون ۱۵ نوجوان ۱۴ تا ۱۹ سال و ۲۰ کودک ۵ تا ۱۲ سال در این موسسه نگهداری می شوند، گفت: برای جلوگیری از مشکلاتی که در اثر اختلاف سنی فرزندان موسسه ممکن است به وجود آید، ناچاریم برای ۱۴ تا ۱۹ ساله ها مکان جداگانه ای اجاره کنیم که این موضوع، هزینه ها را به شدت افزایش داده است. ضمن این که مکان اصلی موسسه که به نگهداری کودکان ۵ تا ۱۲ ساله اختصاص دارد، متعلق به یکی از خیران کاشمری است که در خارج از کشور زندگی می کند و به صورت موقت و تا زمانی که به کشور برنگشته در اختیار ماست. این یعنی این موسسه، در واقع مکان مستقلی برای خود ندارد. وی به سایر کمبودهای مرکز نگهداری از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست «غدیر» کاشمر اشاره و اظهار کرد: از جمله نیازهای ما، تأمین خوار و بار و موادغذایی است که هزینه زیادی دارد و همچنین هر سال ۲ بار برای بچه ها لباس خریداری می کنیم که هزینه هنگفتی در بر دارد. وی افزود: هزینه های تحصیلی بچه ها مانند هزینه کتاب های درسی و لوازم التحریر هم از دیگر مواردی است که به اعتبارات زیادی نیاز دارد. «بدخشان» به محدودیت های این مرکز برای تبلیغات و جذب کمک های مردمی اشاره کرد و گفت: ناچاریم برای حفظ شخصیت و کرامت فرزندان موسسه، بسیار حساب شده عمل کنیم و تبلیغات هدفمندی داشته باشیم. به عنوان نمونه حتی حق این که بر سر در این مرکز تابلو نصب کنیم، نداریم و بر اساس قانون حتی خیران هم برای بازدید از مرکز ما، با محدودیت هایی مواجه هستند. وی تصریح کرد: در مجموع هدف و تلاش اصلی ما در این مرکز این است که کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست را که ممکن است مشکلات عاطفی و روحی خاص داشته باشند، به گونه ای تربیت کنیم که در نهایت به راحتی وارد اجتماع شوند، یعنی ضمن حفظ اکرام و شخصیت آن ها کاری کنیم که در جامعه انگشت نما نباشند و جزو افراد عادی جامعه به حساب آیند. به همین خاطر تا زمانی که این بچه ها درس می خوانند حتی تا مقطع کارشناسی ارشد از آن ها حمایت می کنیم و هر زمان هم درس خواندن آن ها متوقف شد، آن ها را در یک شغل و حرفه می گماریم و به آن ها کمک می کنیم تا پس از خدمت سربازی، ازدواج کنند و به زندگی عادی خود در جامعه ادامه دهند. کمبود نقدینگی یکی از مربیان مرکز هم در گفت وگو با ما به مشکلات دیگری اشاره و تصریح می کند: مشکل اصلی ما کمبود نقدینگی برای تأمین هزینه های بالای این موسسه است به عنوان مثال از حدود ۴ سال پیش که محل نگهداری فرزندان بالای ۱۴ سال را جدا کرده ایم، هزینه ها افزایش زیادی داشته است چرا که در ۳ سال اول، هر سال یک خانه اجاره و تعویض می کردیم و در نهایت در سال چهارم موفق شدیم یک مکان ثابت اجاره کنیم. ضمن این که هزینه های گاز و آب و برق هم هنگفت است. «عبافرد» افزود: خودتان قضاوت کنید با این تورم و گرانی اجناس، ۱۵ نوجوان بالای ۱۴ سال و ۲۰ خردسال دیگر، چه هزینه ای دارند. به ویژه آن که اصرار بر این است که فرزندان بزرگسال، خودشان برای تأمین نیازهایشان به مغازه ها مراجعه کنند تا شخصیت آن ها مخدوش نشود. وی خاطرنشان کرد: نگهداری این فرزندان دغدغه های زیادی در پی دارد، تا وقتی کوچک هستند باید به مسائل عاطفی و نیاز آن ها به پدر و مادر و خواهر و برادر و... توجه کنیم و وقتی هم بزرگ می شوند دغدغه کار و آینده آن ها مطرح است. وی با بیان این که فرزندان این مرکز در ۴ دوره تحصیلی مهد کودک، ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان مشغول تحصیل هستند، خاطرنشان کرد: طی سال های ۹۱ و ۹۲، ۲ نفر از فرزندان این مرکز را داماد و برای آن ها جشن ازدواج برگزار کردیم که همه این کارها با کمک های خیران و نیکوکاران انجام شد که لازم است از همه کاشمری ها که حمایت های بسیار خوبی از ما داشته اند تشکر کنیم. وی افزود: شاهدیم گاه کسانی که وضعیت مالی خوبی هم ندارند به این مرکز کمک و وقتی میوه ای از بازار خریداری می کنند ابتدا برای فرزندان مرکز می آورند. «عبافرد» با بیان این که این موسسه از ابتدای تأسیس خود تاکنون حدود ۷۰ کودک بی سرپرست و بدسرپرست را تحت پوشش قرار داده است، گفت: کمک های دولتی که در قالب یارانه بهزیستی به ما پرداخت می شود بسیار ناچیز است و صرف حق الزحمه ۱۶ نیرویی می شود که در نوبت های مختلف در این مرکز فعالیت می کنند. لذا اگر کمک های مردمی نباشد با مشکلات جدی مواجه خواهیم بود. وی درباره وضعیت تحصیلی افراد تحت پوشش هم تصریح کرد: خوشبختانه اکثر فرزندان موسسه ما جزو دانش آموزان متوسط به بالا و درس خوان هستند و بهره هوشی خوبی هم دارند. ضمن این که در تعطیلات تابستان این کودکان را به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می فرستیم تا از برنامه های کانون استفاده کنند. نوجوانان بالای ۱۴ سال هم در ایام تعطیلات با علاقه خود مشغول به کار می شوند تا پول توجیبی کسب کنند. وی گفت: متأسفانه این مرکز یک وسیله نقلیه ندارد و به همین دلیل برای اجرای برنامه های تفریحی و اردویی با مشکل مواجه هستیم. به عنوان مثال اگر بخواهیم به یک سفر مشهد یا شمال برویم، حداقل باید فقط یک میلیون تومان هزینه وسیله نقلیه پرداخت کنیم یا در همین ماه مبارک رمضان که فرزندان ما را به افطاری های مختلف دعوت می کنند، برای ایاب و ذهاب مشکل داریم. هر چند هر شب تعدادی از خیران این کار را بر عهده می گیرند، اما خود ما هم از این که هر شب بخواهیم مزاحم آن ها شویم خجالت می کشیم. وی گفت: خوشبختانه پزشکان و داروخانه های شهرستان نیز در خصوص درمان فرزندان این موسسه همکاری خوبی با ما دارند.

برای آن که با بحران فزاینده بیکاری مقابله کنیم هیچ چاره ای جز گسترش مهارت آموزی در استان نداریم و این آموزش ها باید در نقاط دور و نزدیک استان گسترش یابد. مدیر مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان خواف در گفت وگو با خراسان با اشاره به هفته ملی مهارت آموزی گفت: ترویج سیاست های مهارتی باعث افزایش اشتغال در استان خواهد شد. مهندس «سلیمان ثنایی» افزود: به طور مثال مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان خواف از شهریور ماه سال ۱۳۸۹ به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد و اکنون این مرکز دارای ۵ کارگاه آموزشی فعال ویژه برادران در رشته های برق کاری ساختمان درجه۲، برق کاری ساختمان درجه یک، برق کاری صنعتی درجه۲، تعمیر لوازم گازسوز خانگی و تعمیر کار لوازم خانگی برقی حرارتی و گردنده درجه ۲و۳ کارگاه آموزشی فعال ویژه خواهران در رشته های روبان دوزی، نقاشی و رنگ آمیزی پارچه و قالی بافی درجه ۲ است. مهندس ثنایی روند گسترش آموزش های مهارتی فنی و حرفه ای در شهرستان خواف برای ایجاد اشتغال مولد و پایدار را مثبت توصیف کرد و با تاکید بر این که مهم ترین وظیفه مراکز آموزش فنی و حرفه ای ارائه آموزش های مهارتی در ۲ بخش تئوری و عملی است، افزود: سال گذشته ۱۳۳هزار نفر ساعت تعهد آموزشی این مرکز بود و ۱۹۶ هزار نفر ساعت آموزش در این مرکز ارائه شد که نسبت به سال ۹۰ ارائه آموزش های مهارتی مرکز خواف ۱۲۳ درصد رشد داشته است. وی همچنین از گسترش آموزش های مهارتی این مرکز به روستاییان خبر داد و افزود: تاکنون در بیشتر روستاهای شهرستان خواف آموزش های مهارتی در رشته های خیاطی، روبان دوزی، پرورش قارچ، تولیدکننده ورمی کمپوست، پرورش زنبور عسل و... ارائه شده است. همچنین عملکرد آموزشی مرکز در حوزه آموزش های روستایی سال گذشته ۱۰۰هزار نفر ساعت بوده که نسبت به سال قبل رشد ۱۰۰ درصدی داشته است. مهندس «ثنائی» گفت: با توجه به این که شهرستان خواف دارای معادن «گارنت» است راه اندازی کارگاه آموزشی رشته تراش سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی(تراش دامله و تراش زاویه) با مشارکت بخش خصوصی و شرکت تعاونی سنگ تراشان قیمتی و نیمه قیمتی خواف و همراهی فرماندار در دست اقدام است که آموزش در این رشته ها ویژه برادران و خواهران ارائه می شود و متقاضیان می توانند با ثبت نام و عضویت در شرکت تعاونی سنگ تراشان قیمتی و نیمه قیمتی خواف طی ماه های آینده با شرکت در کلاس های آموزشی مرکز، پس از گذراندن دوره و قبولی در آزمون های تئوری و عملی گواهی نامه مهارت کسب کنند.رئیس مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان خواف درباره اجرای طرح آموزش به شیوه «استاد، شاگردی» نوین نیز گفت: این طرح سال گذشته و به منظور تحقق شعار «هر ایرانی، یک مهارت» و «هر خانه، یک کارخانه»، «هر کارگاه، یک آموزشگاه» و هر «کارخانه، یک دانشگاه» آغاز شد که هم اکنون در شهرستان خواف ۷۱ کارآموز در ۴۲ کارگاه از اصناف مختلف در حال آموزش هستند. وی همچنین اظهار کرد: کارفرمایان و استادکاران در این طرح از پرداخت حق بیمه کارآموزان به ادارات تامین اجتماعی معاف هستند و کارآموزان هم تحت پوشش بیمه فنی و حرفه ای قرار می گیرند و پس از پایان دوره آموزشی گواهینامه مهارت در حرفه آموزشی دریافت می کنند. «ثنایی» با بیان این که هفته مهارت فرصت مناسبی برای معرفی توانمندی ها و کارگاه های آموزشی مراکز آموزش فنی و حرفه ای به منظور ایجاد اشتغال مولد و پایدار است، افزود: با وجود تلاش های این مرکز در سال های گذشته برای معرفی رشته های آموزشی و توانمندی های مرکز در ارائه آموزش های مهارتی، متاسفانه استقبال متقاضیان و کارجویان از کارگاه های آموزشی در این مرکز چندان زیاد نشده است و در واقع می توان گفت متاسفانه کسب مدارک دانشگاهی برای این افراد در اولویت کسب مهارت قرار می گیرد که یکی از مشکلات نظام آموزشی کشور است و منجر به افزایش نرخ بیکاری می شود. وی افزود:باید از هر فرصتی برای معرفی جایگاه آموزش های مهارت فنی و حرفه ای و نقش سازمان در تحقق اهداف سازمانی و کاهش نرخ بیکاری استفاده کرد که یکی از این فرصت ها «هفته مهارت» است. وی در پایان افزود: مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان سال گذشته حائز موفقیت ها و رتبه های برتری در استان شد که از جمله آن می توان به کسب مقام اول این مرکز در برگزاری مراسم هفته مهارت و کسب مقام دوم در کسب درآمد از طریق عقد قراردادهای آموزشی ماده ۱۷ در استان اشاره کرد. «ثنایی» در پایان برگزاری نمایشگاه دستاوردهای کارگاه های آموزشی خواهران، برگزاری مسابقه مهارتی بین کارآموزان، دیدار با خانواده معظم شهدا، تهیه و توزیع سبد کالا بین نیازمندان و مددجویان کمیته امداد، بازدید مسئولان از کارگاه های آموزشی مرکز و تبلیغات محیطی و معرفی مرکز در نماز جمعه شهرستان را از برنامه های اجرا شده توسط این مرکز در هفته مهارت ذکر کرد و از تلاش ها و مساعدت های همه مسئولان شهرستان به ویژه فرماندار و ائمه محترم جمعه شهرستان تقدیر و تشکر کرد.

گناباد، صفری: درج گزارش: کارت «منزلت» یا کارت «مشقت»؟! درباره وضعیت ارائه خدمات رفاهی به بازنشستگان نیروهای مسلح گناباد در روزنامه «خراسان رضوی» مورخ پنج شنبه ۳ مرداد ماه خوشبختانه تلنگری به مسئولان زد و در کمتر از چند ساعت از انتشار گزارش روی سایت روزنامه وزین خراسان مشکل این قشر در شهرستان برطرف شد و کارت منزلت به گناباد آمد تا دیگر مشقت پیمودن مسیر ۲۴۰ کیلومتری رفت و برگشت از دوش بازنشستگان برداشته شود. جا دارد به مسئولانی که حلال مشکلات بودند دست مریزاد بگوییم ضمن این که روز گذشته جمعی از بازنشستگان نیروهای مسلح شهرستان گناباد با مراجعه به دفتر روزنامه خراسان در گناباد از دست اندرکاران روزنامه وزین «خراسان» برای انتشار گزارش در روزنامه که موجب حل مشکل بیش از یک هزار نفر افراد بازنشسته در شهرستان شد تشکر کردند.

قرآن به سر گرفته ای و موج دستانت تا آسمان می رود/و چشمانت پر از ابرهای باران زایی است که پایان همه خشکسالی ها را به اشک گواهی می کند و مژه هایت /به ناز سر اشک ها را/شانه می زند و چه نازی می کشد خدا از تو،/از دست هایت/از چشم هایت از مژه هایت/و از سرت که به زیر قرآن/بر دنیا سروری می کند قرآن به سر گرفته ای و حسی مقدس/از شور از عشق/از آرامش در جانت جاری می شود مثل چشمه های زندگی و احساس می کنی/در امن ترین جا زیر امن ترین چتر/به تغزل مشغولی و چقدر پرشکوه است آرامش در آغوش خداوند جوشن نوشی ات /جوشن پوشی ات را خدا به مهر به تماشا می نشیند و هر بند که می خوانی به عشق پاسخ اش را خدا می دهد به شوق و یک یاا... که از زبانت شعر می شود انگار خداوند/تنگ در آغوشت می گیرد و مهربان تر از همه پدرها به لبخند /نوازشت می کند و به پاسخ/جامه اجابت بر دعایت می پوشاند... آی آدمی که/قرآن به سر گرفته ای و در آغوش خدا نشسته ای دعا کن/برای همه دعا کن برای همه چیز دعا کن/برای تر سالی زمین برای باروری ضمیر/و برای بهار شدن زمان و برای طلوع بهار آخرین حضرت صاحب زمان (عج) دعا کن تا زیبایی سهم همه مردمان شود و حرم/گسترش یابد به پهنه زمین/و زیارت به وسعت زمان تا هر کس در هر کجای زمین در هر طلوع زمان بتواند بخواند السلام علیک یا حجت بن الحسن یا امام زمان/و بخواند همه ائمه را به سلام/و بشنود علیک السلام... قرآن به سر گرفته ای و موج دستانت/از حرم ثامن الحجج از مسجد/از هر جای زمین تا آسمان می رود و چشمانت/پر می شود از ابرهای باران زا و مژه ها/زلف اشک ها را شانه می زنند پس لبانت را/به دعا به سماع بخوان/که ارض و سما مظهر تسبیح و تهلیل است...