printlogo


به روایت تاریخ
روایت های قدیمی از کوه سنگی
غلامرضا آذری خاکستر

برای آن‌هایی که چمدان‌شان را به نیت سفر به مشهد می‌بندند، جاذبه‌های زیارتی و سیاحتی این شهر کم نیست اما میان تفرجگاه‌های این شهر، پُرطرفدارترین آن‌ها، کوهسنگی است. مجموعه‌ای که البته قرن‌هاست در این باب دارای سابقه است و حتی در نسخ مختلف از آن به عنوان اولین و قدیمی ترین تفرجگاه شهرمان یاد می شود. در این مطلب، ردپای این مجموعه سیاحتی را در دل تاریخ جست وجو کردیم:
روایت های قدیمی از یک کوهِ سنگی
آن طور که از نسخ تاریخی برمی آید، دلیل نام گذاری این تفرجگاه به «کوهسنگی»، وجود سنگ‌های بسیار بزرگی بوده که ارتفاعات آن را شکل داده است و عملا باعث شده تا قسمت خاکی آن خیلی کم باشد. این مکان از گذشته مورد توجه بوده، به‌طوری‌که در ارتباط با آن، روایاتی تاریخی نیز ثبت شده است. به نوشته «شیخ صدوق» از علمای شیعه در قرن چهارم هجری قمری، حضرت رضا(ع) در کوه مجاور سناباد نوغان توقف و دعا کردند که «پروردگارا این کوه را برای مردم نافع قرار بده و برکت آن را در آن و ظرف هایی که از آن تهیه می کنند زیاده فرما.» پس از آن مردم به تشویق آن حضرت از همان کوه ظرف هایی تهیه می کردند...[1]. بدین‌سبب، کوهسنگی مشهد و معدن سنگ ویژه مجاور آن، از زمان حضرت رضا(ع) شناخته شده است.[2] در آثار قرن دهم هجری نیز از کوهسنگی یاد شده است. به طوری که نویسنده «بدایع الوقایع» از این کوه به عنوان «سیرگاه» مردم یاد کرده است:  «قریب به نیمه شب بود که به کوهی سنگین رسیدیم که در یک فرسخی مشهد است و آن سیرگاه مردم آن جاست. در بالای کوه میرزا بابر قلندر سنگ بران را فرموده که خانه ای ساخته اند و با جوانان آن جا به سیر می آمده، بر بالای آن کوه برآمده درون آن خانه درآمدیم...[3]»
محل تاج گذاری شاه صفوی
طبق منابع تاریخی، به قولی شاه‌عباس صفوی روی کوهسنگی مشهد تاج شاهی ایران را بر سر گذاشت. در این زمینه در «منتظم ناصری» نیز آمده است که «در سال994ق. مرشدقلی‌خان پس از ورود به مشهد مقررداشت، عباس‌میرزا دوباره به تخت سلطنت جلوس نماید و برای آن ساعتی اختیار کردند. تمام اهل مشهد از شهر بیرون آمدند و اطراف کوهسنگی جمعیت کردند و در دامان آن کوه، تختی مزین به جواهر نصب و برقرار کردند و خطبه سلطنت به نام وی خواندند و مرکز حکمرانی خراسان مشهد شد.[4]»
کوهی از طلا؛ کوهی از نقره
درباره این کوه مطالب و قصه‌هایی هم در افواه شنیده شده که خالی از لطف نیست. از جمله می‌گویند: این دو کوه یکی دارای طلا و دیگری دارای نقره می‌باشد اما چون نفرین شده است، تا به حال هر کس به‌منظور استخراج طلا و نقره در آن کار کرده هر چه خرج نموده از ده، نُه برداشته. به عبارت دیگر از هر ده تومان خرج فقط نه‌تومان عایدش شده است. در جلوی کوه ایوانی است که در دوره صفوی به شیوه بناهای قرن 10 و 11 هجری و با مصالح ساختمانی همان زمان یعنی آجرو آهک و گچ و سنگ ساخته شده است. در میان ایوان قبر مرحوم میرزا ابراهیم از اجداد سادات رضوی است که نسب اش با 23 واسطه به حضرت رضا (ع) می‌رسد. میرزا ابراهیم در سال 1038ق موقوفات مهمی را در شهرهای مشهد، رادکان و تربت جام، وقف بر اولاد ذکور و اناث خاندان خویش و عامه سادات رضوی ساکن شهر مشهد کرد. میرزا ابراهیم رضوی در سال1042هـ. ق. درگذشته است.
ماجرای ایجاد استخر کوهسنگی
جدا از سابقه تاریخی این کوه، این نقطه از شهر در دوره پهلوی اول به دستور اسدی نایب التولیه آستان قدس با ایجاد استخر، مکانی برای شنا و تفریح جوانان در تابستان به‌شمار می‌آمد:«کسانی که می خواستند از استخر استفاده کنند، لباس های خودشان را در اتاقک های چوبی که به همین منظور درست شده بود، قرار می دادند... کف بندی آن طوری بود که در یک زمان هم شناگران ماهر و شیرجه بازان بی باک می توانستند وارد شوند و هم نوآموزان و افراد متفرقه و بچه های هفت و هشت ساله...[5] » از استخر کوهسنگی که 105 متر طول و 58 متر عرض دارد، ابتدا یک خیابان به‌طول تقریبی 2400متر به‌طرف شهر تا انتهای ضلع غربی بیمارستان شاهرضا احداث گردیده است. عرض سواره‌روی این خیابان 23:30 متر است. در نتیجه تهیه آب در آن ناحیه، ظرف 30 سال به‌تدریج تمام اراضی حوالی کوهسنگی از طرفی تا باغات ملک‌آباد و از جانبی تا شهر به‌صورت شهری جدید درآمد. در گذشته از کوهسنگی تا حصار و خندق قدیم شهر مشهد، تقریباً سه کیلومتر فاصله بوده و قسمت عمده، بلکه تمام زمین‌های میانه راه بدون آب و آبادی بوده است. محمدولی‌خان اسدی، نایب‌التولیه آستان قدس رضوی، مطالعاتی برای تهیه آب این منطقه انجام داد و با گسترش شهر مشهد در دوره پهلوی، مسئولان شهر به این فکر افتادند که برای کمبود آب زراعی شهر چاره‌اندیشی کنند. پس از مطالعه و بررسی به این نتیجه رسیدند که تنها راه گریز از بی‌آبی، انتقال آب از سایر نقاط به شهر است. بنابراین، به دستور نایب التولیه وقت، چندین رشته قنات در یکی ازمناطق خارج شهر حفر شد و حدود 70  سال تاحدودی مشکل کم‌آبی مزارع شهر مشهد برطرف گردید. طرح احداث قنات در مزرعه گناباد از موقوفات آستان قدس رضوی در دومرحله اجرا شد. مرحله نخست به دستور محمد ولی خان اسدی[6]  و مرحله دوم توسط شرکت فلاحتی خراسان صورت گرفت. این طرح از سال 1307 شروع شد و تا سال 1313ش ادامه داشت. یکی از مناطق پر آب دشت توس روستای گناباد در شمال غرب مشهد، نزدیک چشمه گیلاس انتخاب شد و پنج قنات به نام‌های حاج عباس، کربلایی، محمدی، استاد حسینی، عبدالهی و ناظری به دستور اسدی حفر گردید. از سال 1314 تا 1318ش. مرحله دوم احداث قنات‌های شماره اول تا چهارم وقنات جدیدالاحداث و قنات حسین‌آباد انجام شد. این مجموعه که 17 رشته قنات را شامل می‌شد، باعث آبادی تمام دامنه کوه جنوبی شهر گردید. فاصله مجرای این قنات‌ها تا کوهسنگی 42 کیلومتر بوده است.[7] نهر گناباد پس از طی مسیر نسبتا طولانی که اطراف آن را درختان توت فرا گرفته بود، به استخر کوهسنگی وارد می‌شد و از آن جا برای اراضی الندشت و ملک‌آباد استفاده می‌شد. در سال‌های 1314-1320ش به دستور پاکروان، نیابت تولیت و استاندار خراسان، اطراف استخر کوهسنگی به‌وضع جالبی خیابان‌بندی و طراحی و گلکاری شد و مجسمه‌های متعددی در آن جا نصب و عمارتی دو طبقه (دارای چند اتاق و سایر متعلقات) درجنوب استخر ساخته شد.[8]
منابع:
[1]. عیون اخبار الرضا. تالیف ابن بابویه؛ ترجمه عبدالحسین رضائی، محمدباقر ساعدی؛ تصحیح محمدباقر بهبود. ج1و2. تهران: کتاب فروشی اسلامیه، ‎۱۳۵۵، ص499
[2]. سیمای تاریخی- فرهنگی شهر مشهد (پیشینه تاریخی، مراحل توسعه شهر، مقابر، زیارتگاه ها،  مدارس) واقفان بزرگ و بناهای تاریخی. مهدی سیدی. تهران: آوام. 1382، ص39
[3]. بدایع الوقایع. زین الدین محمود واصفی. تصحیح الکساندر بلدروف. ج2، تهران: بنیاد فرهنگ ایران. 1350، ص261
[4]. سالشمار وقایع مشهد در قرن های پنجم تا سیزدهم. محمدتقی مدرس رضوی. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی. 1378، 64
[5] .مزار میرمراد (نمایی از مشهد قدیم). غلامحسین بقیعی. تهران: گوتنبرگ، ‎۱۳۷۳، ص144
[6]. گذرعمر، خاطرات سیاسی باقرپیرنیا استاندار استان فارس، خراسان و نایب التولیه آستان قدس رضوی. باقر پیرنیا. تهران: کویر.1382، ص316
[7]. راهنمای مشهد. غلامرضا ریاضی. مشهد: کتاب فروشی زوار. 1334، ص50
[8]. راهنما یا تاریخ آستان قدس رضوی.علی موتمن. مشهد: بی نا. 1348، ص98