printlogo


میثم درویشان پور «خنداننده شوی برتر »
آرزویم شاد کردن مردم است
سارا صالحی

بینندگان پروپا قرص برنامه خندوانه و رامبد جوان، او را با چهره‌ای متبسم، شوخ و خوش مشرب به یاد می آورند. «میثم درویشان پور»، برگزیده رقابت جذاب و نفس‌گیر «خنداننده شو» چند وقتی در کنار جمعی از رقیبان خود به بهانه آوردن لبخند به لب مردم، مهمان خانه ایرانیان شد. با کمی خوش و بش با وی درمی یابیم که خمیرمایه اولیه طنز و خنداندن را ذاتا دارد؛ چرا که بعضی جملاتش با چاشنی خنده و شوخی کوچکی همراه است. بزرگ ترین آرزویش را شاد کردن دل مردم کشورش بیان می‌کند و خوشحال است که این مجال برای او فراهم شده است.
درویشان پور که طی ماه‌های گذشته به همراه گروه «خنداننده شو» برای اجرای سلسله برنامه های «شادباش» به شهرهای مختلف کشور سفر می‌کنند، چندی پیش حضور کوتاهی نیز در مشهد داشت که همان بهانه این گفت وگو شد:
کمی مهندسی عمران با کلی چاشنی طنز
به بازیگری خاصه بازی روی صحنه تئاتر علاقه‌مند است و باور دارد که تفاوت چندانی با استندآپ ندارد، زیرا استندآپ، اجرای یک نفره است بدون وجود دیوار چهارم؛ یعنی ارتباط نزدیک با مخاطب. موسیقی هم کار می‌کند و ساز می‌زند ولی به کیفیت ساز زدنش اشاره ای نمی کند. پیش از این اتفاق در زندگی‌اش، فعالیت هنری چندانی نداشته و عمدتا پیگیر ارتباط گرفتن با رامبد جوان برای اثبات استعدادش بوده است. او می‌گوید که گاهی برای جمع های کوچک خودمانی اجراهایی را به نمایش می گذاشته که اغلب مورد اقبال اطرافیان قرار می‌گرفته و تشویقش می‌کرده اند تا به صورت حرفه ای پیگیر حضور در برنامه‌های طنز باشد. سرانجام با فراخون عمومی برنامه خندوانه و آغاز رقابت خنداننده شو و راهنمایی استادان پیش کسوتی چون دهقان، خطیبی، معجونی و جوان، به آرزویش می رسد.
به قید قرعه، در گروه اشکان خطیبی جای می‌گیرد و از همان زمان تاکنون درباره بایدها و نبایدهای فضای حرفه ای در کارهای هنری از حمایت و راهنمایی وی بهره مند بوده است. درویشان پور کمی از آن چه یاد گرفته تعریف می کند؛« اشکان خطیبی تعلق خاطر ویژه‌ای به مطالعه دارد. هربار من را می‌بیند، کتاب‌هایی را معرفی می‌کند و در آخرین ملاقات مان، 13 عنوان کتاب مرتبط با موضوعات کمدی، تئاتر، نمایش، طنز و استندآپ را همزمان به من داد تا برای پیشرفت و ذهنیت بخشی استفاده کنم.»
این کمدین جوان، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های خوب اخلاقی رامبد جوان را که به ملموس شدن برنامه‌هایش کمک کرده است، یکی بودن شخصیتش پشت و جلوی دوربین می‌داند، بدین معنا که او بازی نمی کند و دقیقا همانی است که می‌بینیم.
وی ادامه می‌دهد: رامبد جوان به شدت روی هر کار و موضوع مد نظرش فکر می‌کند و برای آن برنامه دارد. برخلاف آن چه تصور می‌شود که غالب امور به اصطلاح در «آن» و بی‌برنامه جلوی دوربین اتفاق می افتد، اصلا این طور نیست. تک‌تک دیالوگ ها و فراز و فرودهای برنامه را حساب شده و با حساسیت طراحی می کند و جلو می برد.
پیش از این تجربیات، با داشتن مدرک مهندسی عمران به انجام امور ساختمانی مشغول بود و حالا هم آن را در کنار اجرای کمدی به صورت جدی و همزمان پیش می برد. درویشان پور بعد از مسابقه «خنداننده شو»، برای ادامه فعالیت های هنری خود در برنامه «شادباش» با حضور و همراهی رامبد جوان همکاری می‌کند. برنامه ای که از تهران کلید خورده و در دیگر استان‌های کشورمان ادامه پیدا خواهد کرد و در آن 9 نفر از بچه‌های شناخته شده «خنداننده شو»، «شادباش» را با درون مایه کمدی و همان سبک و سیاق استندآپ کمدی‌های خندوانه ای برای مردم اجرا می‌کنند.
وجود بیش از 30 نوع استندآپ کمدی در جهان
او کمی برایمان از هنر استندآپ کمدی می‌گوید که این روزها در کشورمان کم‌کم طرفداران خود را پیدا می‌کند و البته مشتاقان آن بیشتر هنرشان را در فضای مجازی به نمایش می‌گذارند.
«استندآپ کمدی در ایران هنری نوپاست البته در دنیا نگاه به این عرصه جدی‌تر است و کمدین‌ها به چهره‌های شاخصی تبدیل می‌شوند. در مجموع در ایران تا رسیدن به یک جایگاه قابل قبول فاصله وجود دارد».
اما در اوج روزهای رقابتش در خندوانه، حرف و حدیث هایی درباره کپی برداری او از روش و حتی متن طنزهای یکی از استندآپ کمدین های ایرانی‌الاصل خارج‌نشین مطرح شد، او در واکنش به این اظهارات می‌گوید: با وجودی که الگوگیری از چهره های جهانی استندآپ کمدی البته با سبک وسیاق جدید و بومی هیچ ایرادی ندارد، اما بنای ما بر این است که حداقل تقلید و نمونه برداری اتفاق بیفتد و بیننده تا حد ممکن شاهد شوخی های بکر و نو باشد که معمولا اساس این شوخی ها بر جریان های زندگی خود کمدین بنا شده‌ است. بیش از 30 نوع استندآپ کمدی در جهان در حال اجراست، از آن جایی که هدف ما خنداندن مخاطبان است، این مهم ممکن است در زمان‌ ها و شرایط مختلف، به اشکال مختلفی اتفاق بیفتد و حتی محتوا گاهی مشابه به نظر برسد.
از او درباره نیاز امروز جامعه ایرانی به خنده و شوخی می پرسیم و این که تعریف وی از طنز چیست که پاسخش را با خنده ای همراه می کند و می گوید: همیشه آرزویم این بوده که مردم کشورم بخندند. این شعار نیست؛ از صمیم قلبم امیدوارم که همه آدم ها شاد باشند. چون خداوند متعال هم در کتاب آسمانی ما به شادی دل بندگانش بسیار تاکید کرده است. برای همین از او خواستم تا بخشی از این بار را بر دوش من بگذارد.
با لبخندی می افزاید: «خدا با این اتفاق در زندگی ام گویی به من گفت، بسم ا... دست به کار شو».
وی بر این باور است که با حمایت همگانی و پا گرفتن این قبیل برنامه ها در کشورمان فضایی ایجاد خواهد کرد تا مردم دغدغه های شان را فراموش کنند و بخندند، به ویژه در این روزها و ماه‌هایی که میزان اخبار تلخ سنگین‌تر بوده است. وی خاطر نشان می‌کند: به مثابه برنامه درخشان دهه هفتادی «ساعت خوش» که جمعی از چهره های طنز را به کشورمان معرفی کرد، فضا دادن و اعتماد کردن به جوانان این دهه هم می تواند استعدادهای تازه ای را به عرصه هنری ما اضافه کند.
قشنگ ترین لحظات زندگی یک کمدین
از او درباره خاطرات شیرین زندگی‌اش می‌پرسیم، سر ذوق می‌آید و تعریف می کند: در جریان استندآپ های نیمه نهایی، همه دلم پیش همسر باردار و فرزند توراهی‌ام بود. همسرم برای زایمان در بیمارستان بستری شده بود و بلافاصله بعد از اتمام نمایش، خودم را به آن ها رساندم و در مرحله اعلام نتایج هم فرزندم به دنیا آمد.
این کمدین موفق تلویزیونی در ادامه، حال و هوای شاد آن روزهایش را چنین توصیف می کند: اتفاق قشنگِ حضور و موفقیتم در خنداننده شو با اتفاق خیلی قشنگ تر به دنیا آمدن پسرم، «پندار» همزمان شد و بهترین خاطره زندگی ام رقم خورد.
سپس از شیرین کامی دیگری سخن به میان می آورد و می گوید: بسیار مشتاق بودم بعد از پایان یافتن رقابت ها به مشهد سفر کنم و به حرم مطهر علی بن موسی الرضا(ع) مشرف شوم، که با قدری تاخیر این فرصت فراهم شد. حال و هوای زیارت حرم آقا برایم وصف ناشدنی است و همیشه سفر مشهد برایم پر بوده از آرامش روحی و معنوی. این جا دل‌ها جور دیگری شاد است.