printlogo


در دفاع از حریم اهل بیت(ع) درسوریه
«رضا سنجرانی» به خیل شهیدان مدافع حرم پیوست

رضا سنجرانی، از رزمندگان مدافع حرم اهل بیت (ع) در سوریه به شهادت رسید. به گزارش مشرق،‌ مدافع حرم «رضا سنجرانی» با نام جهادی «کرار» روز شنبه  اول مهر ماه در دفاع از حریم اهل بیت (ع)، به دست تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید. آن شهید از همرزمان شهیدان نامدار لشکر فاطمیون، شهید مرتضی عطایی، شهید مصطفی عارفی و شهید حسن قاسمی دانا بود. این رزمنده، یک بار در جریان مقابله با تکفیری‌ها در سوریه مجروح شده و به درجه جانبازی نائل آمده بود و در نهایت روز شنبه به شهادت رسید.
به گزارش دفاع پرس، شهید رضا عطایی آذرماه سال 94 درست چند هفته پس از شهادت محمد سخندان در صحنه جهاد در قالب مصاحبه در سوریه گفت و گویی با شهید سنجرانی داشته است که بخشی از متن این مصاحبه در ادامه آمده است:
ساعت 3:48 بعد از ظهر روز شنبه یکم آذرماه سال 94 منطقه العیس حلب
شهید عطایی: از حال و هوای این جا بگو.
شهید سنجرانی: اگر هرکس بگوید که می توانم احساس دلم را بیان کنم، اشتباه گفته است. کلمات نمی توانند این بار و معنا را منتقل کنند. لحظه لحظه در این جا احساس می کنی داری به بهشت نزدیک می شوی. زمانی که از جهاد صحبت می شود یاد جنگیدن و قتال می افتی، اما وقتی قدم در این راه می گذاری، حتی زمانی که در سنگر خواب هستی و یا در مقر غذا می خوری و یا به دنبال مهمات می روی، لحظات منحصر به فردی است که هرکس هر چقدر زندگی اش پر هیجان و پرماجرا باشد، این لحظات را تجربه نکرده است. حتی برای من که زندگی پر التهابی داشتم این لحظات هیجان خاصی دارد و پر شور است. دعا می کنم هرکس آرزوی این لحظات را دارد به آرزویش برسد چون خوب آرزویی کرده است. کسی که آرزوی جهاد داشته باشد سرش کلاه نمی رود اگر به آرزویش برسد به همه چیز رسیده است. فقط یک نکته من را ناراحت می کند و عذابم می دهد و آن این که اگر قرار باشد بعد از این دوره به زندگی عادی برگردم چطور با این خلأ زندگی کنم.
شهید عطایی: اگر الان بگویند یک دعای مستجاب داری چه دعایی می کنی؟
شهید سنجرانی: به قیافه من دعای مستجاب نمی خورد. می گویم اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک
از زبان یکی از شهدا خوانده بودم آن هایی که در این عرصه هستند چاره ای جز شهادت ندارند چون اگر شهید نشوند می میرند و هیچ کس مردن را دوست ندارد من هم می دانم اگر این دوره طلایی تمام شود و باز به شهادت نرسم، سخت است خاطرات را مرور کنم و به قلب فشار می آید.
شهید عطایی: یک جمله یادگاری برای ما بگو.
یک بیت شعر قشنگی هست که همه با آن آشنا هستند یکی از دلایلی که برای من این شعر عزیزتر شده این است که این بیت ورد زبان شهید آبشناسان بود. شهید آبشناسان شخصیت مورد علاقه من و شهید قاسمی بود و اصلا یکی از دلایلی که باهم صمیمی شدیم این بود که ایشان را دوست داشتیم. این بیت معروف این است:ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/ موجیم، که آسودگی ما عدم ماست
اربعین سال گذشته یکی از مداحان مشهدی در نزدیکی حرم امام حسین (ع) یک قصیده خواند که یک بیتش خیلی به دلم نشست. به برادرم هم سفارش کردم که اگر روزی رفتم و به حسن قاسمی رسیدم زیر عکس های مشترکی که باهم داریم این بیت را بنویسند: عاشقان بی کفن ها با کفن بیگانه اند/ روی جسم پاره ما بوریا باید کشید