printlogo


پشت پرده ایجاد «درمانگاه انگلیسی‌ها» در مشهد در دوره قاجار
جاسوسی در سایه نوع‌دوستی
غلامرضا آذری خاکستر

وضعیت نابه سامان بهداشت و امور پزشکی در دوران قاجار، موجب شده بود هریک از دولت‌های خارجی که در ایران اقدام به بازگشایی کنسولگری می‌کردند، به فعالیت‌های پزشکی نیز بپردازند.برای نمونه، پزشکان انگلیسی در مراکز مختلفی همچون کنسولگری‌ها، اداره تلگراف هند و اروپا، شرکت نفت انگلیس و ایران حضور پیدا می کردند و به امر طبابت مشغول می‌شدند اما در کنار آن، دستی بر امور سیاسی نیز داشتند.پزشکان در این مراکز با طبقات و اقشار مختلف مردم؛ از بزرگان شهر و منطقه گرفته تا بازاریان، کارگران و مردم عادی، حشر و نشر داشتند. اخبار و اطلاعاتی که پزشکان این مراکز جمع آوری می‌کردند، گاهی آن چنان ارزشمند و اثرگذار بود که سبب ایجاد تغییرات اساسی در امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... جامعه می‌شد.
حرکت از پزشکی به سمت تجارت
به تدریج با گشایش و گسترش کنسولگری‌های انگلستان در دیگر نقاط ایران، پزشکان انگلیسی نیز در آن جا مستقر ‌شدند. بیشتر این کنسولگری‌ها، دارای درمانگاه و بیمارستان بودند و بیماران از نواحی دور و نزدیک به آن جا مراجعه می‌کردند. کنسول‌ها هنگام مسافرت به ایران، پزشکی را نیز با خود می‌بردند تا در طول سفر مردم شهرهای سر راه را درمان کند. تاثیر مثبت همین خدمات پزشکی بود که زمینه را برای حضور هیئت‌های بازرگانی در سال 1904م./1322ق. از سوی حکومت هندوستان به جنوب ایران فراهم آورد. از آن پس، پیشنهاد شد تا در همه کنسولگری‌ها درمانگاه تاسیس و در آن جا پزشک مستقر شود. زیرا این امر در گسترش و توسعه بازرگانی نیز تاثیر بسیاری داشت.[1]
رقابت روس‌ها و انگلیس‌ها در حوزه درمان
انگلستان در اواخر قرن نوزدهم موفق به تاسیس کنسولگری در شهر مشهد شد. چارلز اسمیت مک لین از اول فوریه 1889 تا چهاردهم دسامبر 1891 ، اولین سرکنسول انگلیس در مشهد بود.[2] در این میان، مسیونرهای اتباع بریتانیا در تاسیس بیمارستان‌های بزرگ در شهرهایی با بافت کم و بیش سنتی توفیق یافتند. این حرکت در برخی از شهرها موجب شد تا متنفذان و خیران محلی نیز دست به تاسیس مریض‌خانه‌های مشابهی بزنند، آن هم با این نیت که مردم زیر تیغ درمان اجنبی‌ها نروند.مثلا در سال 1907 م. /1325 ق. به دنبال این حرکت در اصفهان، بیمارستان کوچکی (در محل بیمارستان خورشید کنونی) بنا شد. در روزنامه جهاد اکبر آمده است: «منظور آن بود که مسلمانان بیمار از قید استعلاج از کفار رهایی یافته مستخلص شوند»اما این اتفاق موجب نشد تا کنسولگری‌های مختلف در جوار فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی خود، دست از ورود به مسائل پزشکی و درمانی بردارند.درمانگاه انگلیسی مشهد مجهز به امکانات متعددی بود. در بخشی از این درمانگاه،‌ عمل جراحی نیز صورت می‌گرفت. این درمانگاه که در اواخر قرن نوزدهم تاسیس شده بود، در اواخر دهه اول قرن بیستم گسترش یافت و به اقدامات گسترده‌ای در زمینه بهداشت و درمان اهالی مشهد می‌پرداخت.[3] اما وفور بیماری‌های واگیردار از دیگر عواملی بود که به حضور جدی پزشکان خارجی در نقاط مختلف ایران و همچنین شهر مشهد منجر شد. اسناد نشان می‌دهد که در اواخر دوره قاجار، شهر مشهد دارای چهار درمانگاه خیریه عمومی بوده است که بخشی از آن‌ها به دوَل مختلف مربوط می‌شد:
*  درمانگاه جنرال کنسولی بریتانیا.
*   درمانگاه جنرال کنسولی روسیه.
*  درمانگاه بانک روس.
*  درمانگاه حرم مطهر (دارالشفاء).
از بین چهار درمانگاه فوق، فقط درمانگاه‌های بریتانیا و دارالشفای حرم مطهر دارای امکانات مناسب برای بستری کردن بیماران بودند.[4] البته به گواه تاریخ، قبل از تاسیس درمانگاه کنسولگری بریتانیا در مشهد، پزشکان انگلیسی به صورت مجزا نیز وارد مشهد شده بودند؛ از جمله دکتر دولماژ که در سال 1859 و به‌عنوان سیاح وارد ایران شد و به تدریج زبان فارسی را فراگرفت و تقاضای شغلی در مدرسه طب کرد که مورد قبول واقع گردید. وی سپس به مشهد آمد و بعدها به علت شرکت در معاملات پوست و چرم به مشکلات مالی گرفتار شد.[5]
روایت تاریخ از درمانگاه‌های خارجی
اما وجود این درمانگاه‌ از چشم تاریخ‌نویسان و جهانگردان هم پنهان نمانده است. مثلا؛ گروته، سیاح آلمانی که مقارن انقلاب مشروطیت به ایران آمده از بیمارستان انگلیسی ها در مشهد یاد کرده است. آنتونی وین نیز در مقایسه درمانگاه انگلستان با دارالشفاء نوشته است؛ آستان قدس (در آن زمان) که اصولا موسسه‌ای خیریه بود، هیچ چیز قابل مقایسه‌ای عرضه نمی‌کرد.[6] کلنل ییت که در سال 1896 م. در مشهد بوده است، وضعیت درمانگاه کنسولگری انگلستان و بیمارانی را که به این بیمارستان وارد می‌شوند، چنین توصیف می‌کند:«پای یک دزد معروف و شریک وی را از قوزک قطع کردند تا دیگر به اعمال نامشروع اقدام نکنند و یا دیگر محکومان دیوان شرع بعد از مجازات و قطع اندامی از بدنشان روی به سوی درمانگاه کنسولگری انگلیس می‌نهادند تا معالجه شوند. موردی را سراغ ندارم که این‌ها به جانب درمانگاه آستانه که ظاهرا باید به مداوای همه مردم از هر قشر و گروهی بپردازد، روان شده باشند.»مولف «سفرنامه خراسان و سیستان» با اشاره به تعداد مراجعه کنندگان به درمانگاه کنسولگری انگلیس در مشهد نوشته است: «تعداد زیادی بیمار، نه تنها از مشهد بلکه از اطراف آن و حتی هرات برای مداوا به درمانگاه کنسولگری انگلیس مراجعه می‌کنند. این درمانگاه را حکومت هندوستان در این ناحیه ایجاد کرده، یک پزشک جراح انگلیسی و یک دستیار هندی در آن به انجام وظیفه مشغولند و در سال نزدیک به 6000 مرد، زن و کودک بیمار مراجعه کننده را می‌پذیرند. در مواقع عدم حضور پزشک انگلیسی در درمانگاه، دستیار هندی وی وظایف او را انجام می‌داد. این درمانگاه خدمات زیادی در زمینه درمان بیماران این ناحیه انجام داده و بسیار مورد توجه مردم است؛ و لذا می‌تواند مثال خوبی از حسن انجام وظیفه دستیاران هندی در این زمینه باشد. این دستیارها در دانشکده‌های پزشکی هندوستان تحصیل کرده و تجربیات خوبی کسب نموده‌اند.»[7]
پزشکانی که اطلاعات مردم را راپورت می‌دادند
کنسولگری از خدمات یک پزشک انگلیسی که خدمات بهداشتی هند را در اختیارش قرار داده بود، با داروخانه و درمانگاهی کوچک که در عین حال برای اهالی مشهد دارو تهیه می‌کرد، استفاده می کرد. اما انگیزه انگلیسی‌ها در این کار کاملا جنبه نوع دوستی نداشت. گذشته از این که از نظر روابط عمومی سودمند بود، پزشکان آن با بسیاری از مردم تماس داشتند و از اسرار آنان آگاه می‌شدند و به کنسولگری اطلاع می‌دادند. این درمانگاه در سال 1302ش. دارای 12 تخت برای مداوای زنان و مردان بود. اواخر دوره قاجار روبه‌روی باغ ملی، کوچه کنسولگری قرار داشت و بیماران را مجانی مداوا می‌کردند[8].
از هرون تا رائو
از سرهنگ دوم هرون به عنوان پزشک کنسولگری بریتانیا در سال 1305 ش. در مشهد یاد شده است.[9] ضمن این که از سروان پی. سی. داتا پزشک انگلیسی که در آوریل 1921 م. در کنسولگری مشهد حضور داشته نیز در اسناد یاد شده است.حاجی‌داوود، سیاحی که در سال 1305 ش. /1926 م. سفری به شهر مشهد داشته از حضور یک دکتر زرتشتی به نام خانم دمری یاد می کند که درمانگاه را اداره می کرده است. در آن ایام این بیمارستان روزانه 300 بیمار را به‌طور مجانی معالجه می‌کند.[10]دکتر شاهین فر در خاطرات پزشکی اش از دکتر ممتاز علیخان و یک داروساز به نام مرسلین اسم برده است که در درمانگاه کنسولگری انگلستان قبل از شهریور 1320 کار می کردند و در محدوده زمانی جنگ جهانی دوم، فعالیت این درمانگاه محدود به مداوای کارمندان کنسولگری شده است که بعد از جنگ تعطیل می شود.[11]اسکراین سرکنسول انگلیس در مشهد نیز مقارن با جنگ جهانی دوم، آخرین پزشک درمانگاه کنسولگری را سرگرد رائو معرفی می کند. اندکی پس از آن، این درمانگاه به فعالیتش پایان می‌دهد: «از جمله پست‌های دیگر که براثر جنگ در سرکنسولگری مشهد حذف شد، پست وابسته بهداشتی بود که معمولا توسط یک کارمند انگلیسی یا هندی اداره می‌شد. آخرین وابسته بهداشتی، سرگرد رائو از جراحان نظامی بود که اندکی پس از ورود ما برای انجام وظایف حادتری راه جنوب را در پیش گرفت.» خلاصه آن که بررسی‌ها نشان می‌دهد، روس‌ها هم به مثابه انگلیسی‌ها مشتاق آن بودند که در کنار کنسولگری‌شان در مشهد، مراکز درمانی نیز داشته باشند. ریشه این اشتیاق به یک رقابت پنهان میان دولت‌های خارجی می‌رسید.

منابع:
[1] محمدی، ذکرا... و محمدی قدرت.(بهار و تابستان1388) ریشه یابی علل حضور پزشکان انگلیسی در ایران عصر قاجار و نقش آن‌ها در مسائل سیاسی، اجتماعی، دینی و علمی آن زمان. فصلنامه تاریخ روابط خارجی. شماره 38 و 39. ص18
[2] رابینو، لویی (1363). دیپلمات‌ها و کنسول‌های ایران و انگلیس و... ترجمه غلامحسین میرزا صالح. تهران: نشر تاریخ ایران. ص107
[3] نورائی، مرتضی(1386). نقش کارگزاری‌های داخلی وزارت امور خارجه در روابط ایران و بریتانیا(1928-1890/1346-1308ق). تهران: وزارت امور خارجه.ص73-74
[4] خادمیان، کاظم(1380). فرهنگ جغرافیایی ایران خراسان. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.ص965
[5] الگود، سیریل(2536). تاریخ پزشکی در ایران و سرزمین‌های خلافت شرقی. ترجمه باهر فرقانی. تهران: امیرکبیر.ص546
[6] وین، آنتونی (1383) ایران در بازی بزرگ. ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تهران: پیکان.ص178
[7] ییت، چارلز ادوارد(1365). سفرنامه خراسان و سیستان، شرح سفر کلنل ییت به ایران و افغانستان در روزگار ناصرالدین شاه، ترجمه قدرت ا... روشنی، زعفرانلو، مهرداد رهبر، تهران: انتشارات یزدان.ص309
[8] - آرشیو تاریخ شفاهی مرکز اسناد آستان قدس رضوی. مصاحبه با دکتر جهانگیر فرخ. 27/4/1385
[9] میرزا صالح، غلامحسین(1387). فروپاشی قاجار و برآمدن پهلوی: گزارش کنسولگری‌های انگلیس. تهران: نگاه معاصر.ص570
[10] حاجی داوود(1376). سفرنامه حاجی داوود (زائری از بمبئی در مشهد1305ه. ش./1926م) ترجمه حسین رئیس السادات. مشهد: آستان قدس رضوی مؤسسه چاپ و انتشارات.ص67
[11] شاهین فر، محمد (1382). خاطرات پزشکی در مشهد. مشهد: سنبله.ص108