فوتبالش را از زمین های خاکی مشهد و مسابقات آموزشگاه ها شروع کرد. همه وی را با تیم دوست داشتنی و محبوب منحل شده "پیام مشهد" می شناسند که سال های متمادی برای آن تیم گلزنی کرد.به دلیل شم گلزنی بالایش طی سال های 76 تا 82 با تیم "ذوب آهن اصفهان" به میدان رفت و سال 79 هم "آقای گل" لیگ آزادگان شد.سال 85 به دلیل آسیب دیدگی مجبور شد از فوتبال خداحافظی کند، اما زندگی بدون فوتبال را نپذیرفت و به خاطر علاقه اش وارد عرصه مربیگری شد.سال گذشته نیز برای اولین بار مربیگری رده پایه را قبول کرد و اخیرا موفق شد با تیم جوانان "پدیده" را دوباره لیگ برتری کند."غلامرضا صاحبی" مربی با اخلاق و جوان مشهدی روز گذشته مهمان تحریریه بود که بخش هایی از این گفت وگو تقدیم می شود.
از اولین گل در اولین بازی تا دعوت به تیم ملی
به واسطه 3 برادر بزرگ فوتبالیستم به نام های: اسماعیل، هادی و مهدی که همبازی مرحوم محمد اعظم، اکبر میثاقیان و... بودند، به فوتبال علاقه مند شدم.در آن زمان، مسابقات آموزشگاه ها به اندازه لیگ استان دارای هیجان بود که خیلی به رشد فوتبالم کمک کرد. سال 62 در 14 سالگی عضو تیم محلی به نام "سالار" شدم که "محمد صنوبری" سرمربی آن بود. سال 68 بعد از خدمت سربازی با حمایت های برادر بزرگم (هادی) که آن زمان در تیم پیام مشهد بازی می کرد، به این تیم ملحق شدم که به نوعی شروع دوران فوتبال حرفه ای ام بود.در آن زمان "قاسم زردکانلو" سرمربی تیم پیام بود و با توجه به این که بسیار جوان بودم، حدود 6 ماهی اصلا بازی نکردم. روزی با تیم شاهرود در مشهد بازی داشتیم که یک بازیکن، مصدوم و کادر فنی مجبور شد، مرا بازی دهد که در همان مسابقه یکی از 2 گل پیروزی تیم را به ثمر رساندم.از آن به بعد، همیشه در ترکیب تیم بودم و بیشتر مواقع هم گل می زدم و حتی سال 69 به همراه "خداداد عزیزی" و"هادی کافی" از استان به تیم ملی امید به سرمربیگری دکتر بیژن ذوالفقار نسب دعوت شدم. سال 75 هم تیم رویایی "پیام مقاومت" مشهد شکل گرفت و با بازیکنانی همچون داداش زاده، مومن زاده، داریوش یزدانی، نیما نکیسا و... همبازی شدم که همان سال به همراه نکیسا و داداش زاده به تیم ملی فوتبال دعوت شدم. از سال 76 نیز جذب تیم "ذوب آهن اصفهان" شدم که تا سال 82 با این تیم به میدان رفتم و دوران خیلی خوبی از نظر فوتبالی داشتم.حتی سال 89 با 14 گل زده به عنوان "آقای گل" لیگ آزادگان و "بازیکن اخلاق" معرفی شدم.سال 82 به تیم "پیام مشهد" که در لیگ یک بود بازگشتم و 3 سال در آن تیم بازی کردم که متاسفانه با آسیب دیدگی روبه رو شدم و از دنیای فوتبال خداحافظی کردم و وارد عرصه مربیگری شدم.در تیم های پیام مشهد، گرند بجنورد، گاز سرخس، ماهوند مشهد و تیم جوانان پدیده نیز سابقه مربیگری دارم.
تجربه ارزشمند
امسال، به عنوان سرمربی صعود دوباره تیم فوتبال پدیده را به لیگ برتر جوانان کشور جشن گرفتیم. این مسابقات، تجربه خوبی برای من بود چرا که برای اولین بار بود که در رده سنی پایه کار می کردم. البته، سختی زیادی داشت؛ چرا که کار با جوانان خیلی متفاوت است. خدا را شکر، تیمی را که سال قبل به لیگ دسته اول سقوط کرده بود، دوباره لیگ برتری کردیم که جا دارد از همکارانم: حسین پاس، ایمان سهرابی، یوسف اکبرزاده، احسان اصغری، جواد عظیمی، رضا واعظی، داوود قویدست، عباس رجبی و مجموعه باشگاه پدیده تشکر کنم.البته هنوز صحبتی با این باشگاه برای ادامه کار نشده است، اما شاید در رده پایه کار نکنم، چرا که افق بلندی برای مربیگری دارم.هنوز 48ساله هستم و ان شاءا... زمانی بتوانم در لیگ برتر بزرگسالان مربیگری کنم.
تفاوت ساختارفوتبالی ما واصفهان
من چندین سال در اصفهان بازی کردم و به عینه دیدم که در این شهر افق و برنامه بلند مدت دارند. به نظرم تفاوت عمده فوتبال خراسان رضوی با اصفهان در "ساختارسازی" است.مسئولان استان اصفهان در همه حال، از نمایندگان فوتبال شهرشان حمایت می کنند و قابل قیاس با شهرما نیستند.آن ها برنامه 10 ساله برای جایگاهشان در فوتبال کشور دارند، اما در استان ما مسئولان فقط برای همان سال برنامه دارند.حتی در اهواز هم با توجه به شرایطی که در گذشته داشته اند، ورزشگاه اختصاصی برای برخی باشگاه ها چون فولاد در حال ساخت است. آن ها آکادمی ویژه و تخصصی دارند و هر سال بازیکن به سایر نقاط کشور صادر می کنند.فوتبال استان خراسان رضوی، امکانات و استعداد کمی ندارد، اما با توجه به این که ساختار منظم و خوبی نداریم، نتیجه هم نمی گیریم.افسوس باید خورد که اکنون نمایندگان فوتبال دیگر استان ها برای قهرمانی و صعود جشن می گیرند، اما در این استان، ما برای نیفتادن تیم هایمان خوشحالی می کنیم که اصلا خوب نیست. بزرگ ترین چالش فوتبال خراسان رضوی، نداشتن ساختار است و به نظرم، جایگاه ها نیز در فوتبال استان فراموش شده است و مدیر به جای سرمربی و بالعکس سرمربی به جای مدیر تصمیم گیری می کند.برای همین هم، هر سال در لبه پرتگاه قرار داریم.اگر تیمی تشکیل می دهیم و میلیاردی هزینه می کنیم، باید نتیجه ای داشته باشد و باید همه استان از آن شور فوتبالی بهره مند شوند. از گذشته تاکنون نام فوتبال استان را با تیم های "پیام" و "ابومسلم" می شناسند.با تیم پیام خاطره های زیادی دارم که فراموش نشدنی است. به عنوان کسی که سال های متمادی در تیم پیام بازی کرده است و عاشقش بودم، می توانم بگویم واقعا حیف شد که این 2 تیم محبوب خراسانی به این سرنوشت شوم دچار شدند.
باید به جوانان اعتماد کنیم
متاسفانه از سال 82 به این طرف، دیگر بازیکن بزرگی از فوتبال استان در کشور مطرح نشده است و همین الان هم کسانی که بازی می کنند، کشف و بزرگ شده دوران گذشته هستند. من معتقدم باشگاه سیاه جامگان که حدود 6-5 سال است که تشکیل شده؛ اگر طی این مدت در رده پایه "تیمداری" می کرد، الان می توانست بازیکن صادر کند؛ در حالی که اکنون سهمیه بازیکن امید را از دیگر شهر ها می گیرد.تیم پدیده تاکنون در بحث پایه بهتر کار کرده است؛ اما در مجموع، تیم ها الان نتیجه گرا هستند و معلوم نیست چه زمانی می خواهند به جوان ها اعتماد کنند. در فوتبال استان، ساختار سازی نیازمند حمایت همه جانبه است که مدیران در این میان، نقش اساسی دارند.زمانی در استانداری اصفهان با حضور مدیران ورزشی و فوتبالی، جلسه ای تشکیل و به باشگاه ها بخش نامه ای ابلاغ شد که 5 سال بعد، باید خروجی خوبی داشته باشند تا بازیکن ازدیگر تیم ها نگیرند که الان هم نتیجه داده است. اداره کل ورزش و جوانان و هیئت فوتبال استان نیز باید به صورت بخش نامه و دستوری به باشگاه ها ابلاغ کند که حتما به رده پایه توجه کنند و ساختار مند شوند.