سیاهوسفیدهای دیدهنشده از زندگی
گزیدهای از عکسهای مختلفِ دوره قاجار که از آلبوم کاخ گلستان به بیرون درز کرده است و تا حدی میتواند روایتگر سبک زندگی آن دوران باشد
همه چیز از یک لینک با منبعی ناشناس در گوگل درایو شروع شد. این لینک 74فایل مختلف داشت که هر کدام یک آلبوم جداگانه و در کل روایتگر 3200عکس دیدهنشده از عصر قاجار بود. عکسها سیاه و سفیدند و دیدن آن حتی برای مردم معمولی هم جذاب به نظر میرسد. هرچند که همین عکسها برای تاریخدانها و تاریخخوانها حکم یک کتاب نخوانده را دارد و با بررسی آن میتوانند نکتههای زیادی را درباره قاجار که یکی از پرمناقشهترین دورههای تاریخ ایران است، کشفکنند. این دوره در ایران تقریبا برابر با قرن نوزدهم میلادی است و تا دو دهه ابتدایی قرن بیستم را هم پوشش میدهد. عصری که در بقیه دنیا خودش را با پیشرفتهای بزرگ نشان میدهد. آن روزها فراوانی دوربین مثل امروز نبود و طبیعی است که خیلی از این عکسها روایتگر زندگی شاه و مقامهای دربار است اما در بین آنها، عکسهایی پیدا میشود که نشاندهنده سبک زندگی مردم و آنچیزی است که بر مردم آن دوره میگذرد. شاید در نگاه اول وقتی چشمتان به این عکسها بیفتد تفاوتها غافلگیرتان کند بهخصوص که فاصله این عکسها شاید تنها 99 سال با امروز باشد. اما با آنها میتوان اهمیت پیشرفت و همگامشدن با دنیا را فهمید و این بر همه عرصههای زندگی مانند سلامت و بهداشت، فناوری، وضعیت اجتماعی و ... تاثیرگذار است.
نویسنده : اکرم انتصاری | روزنامهنگار
یک خانواده عیالوار!
چهرهها و پوششهای این عکس و همینطور خانوادگی بودن آن، دلیل گنجاندن این عکس در گزارش ما بود. نگاه هر کدام از افراد حاضر به دوربین متفاوت است. البته این تفاوت در پوشش آنها نیز واقعا به چشم میآید. کلاه در دوره قاجار بسیار پراهمیت بود و یکی از اکسسوریهای الزامی! همانطور که در تصویر میبینید کلاه پدر خانواده با فرزندان فرقهایی دارد. در تاریخ آمده زنان در دوران قاجار شلیته (یک نوع دامن پرچین) به تن میکردند و برای بیرون رفتن از خانه چادری میپوشیدند که معمولا از پارچههای پشمی و ابریشمی به رنگهای مشکی، آبی تیره و لاجوردی دوخته میشد.
کشمش پاککنها برای صادرات!
در آن روزگار صادرات کشمش یکی از پررونقترین فعالیتهای تجاری بازرگانها به حساب میآمد. این عکس هم که در شهرستان مراغه گرفته شده است، پاککردن و بستهبندی کشمشهایی را نشان میدهد که قرار است توسط تاجران ارمنی به آنطرف مرزهای ایران برسد. البته کشمش در آن دوره در مطبخ خانههای ایرانی هم کاربرد داشته است. برای مثال وقتی مردم در اعیاد پلو میپختند، موادگوناگونی مانند زرشک، خرما، سبزیهای معطر و کشمش را به آن اضافه میکردند تا به صورت یک غذای مستقل و بدون نیاز به خورش پخته شود. البته این غذا برای بیمارانی هم استفاده میشد که دوره نقاهت را طی میکردند و به غذایی سبک که هضم آسانی داشته باشد، نیاز داشتند.
خواجه و اردکش!
رحیم خواجه در همه عکسهایی که از او در آلبوم کاخ گلستان منتشر شدهاست، یک همراه دارد و آن، اردکی است که در عکس میبینید. در آن دوره پسربچهها را پیش از رسیدن به دوره بلوغ، عقیم میکردند تا مانع از بروز صفات جنسی مردانه در آنها شوند. اردک حاج رحیم هم به احتمال زیاد یک آنقوت از خانواده مرغابیان است و برای او جای فرزند نداشتهاش را پر میکرده است. این اردک در همه عکسهای او حضور دارد و توجه ششدانگ حاج رحیم به اردکش در این عکسها جالب توجه است.
تدارکات آش ییلاقی!
«آش ییلاقی» یکی از آشهای معروف و مورد توجه ناصرالدین شاه قاجار بود. این آش اواخر فصل گرما در کاخ ییلاقی و معمولا در کاخ شهرستانک پخته میشد. آش ییلاقی ترکیبی از انواع و اقسام میوه، سبزی و خشکبار مانند برنج، نخود، لوبیا، گندم، مغز بادام، مغز پسته، برگ چغندر، سیر، تره، ترخون، مرزه، بادمجان، کدو، هویج، زردآلو، آلو بخارا، برگه قیسی و ... بود که روی حدود 30 اجاق پخته میشد. در این عکس هم افراد حاضر در حال آمادهکردن کدو و بادمجانهای آش ییلاقی هستند. گفته میشود از این آش برای رجال سیاسی کشور فرستاده میشد و آنها باید کاسه را پر از سکه میکردند و برمیگرداندند. کسانی که اهمیت بیشتری داشتند کاسهشان بزرگتر و پرروغنتر بود تا کاسه را پرسکهتر کنند و اگر این کار را نمیکردند، سرنوشت بدی در انتظارشان بود. گفته میشود ضربالمثل «برایت آشی بپزم که یک وجب روغن رویش باشد» از همین رسم آمده است.
شاید اولین عکس از دماوند...
شاید این اولین عکس از قله باشکوه دماوند باشد. قلهای که در گذر روزگاران همچنان استوار در پایتخت ایران خودنمایی میکند و ملکالشعرا بهار در وصفش میسراید :«ای دیو سپید پای در بند/ ای گنبد گیتی ای دماوند/ از سیم به سر، یکی کلهخود/ ز آهن به میان یکی کمربند/ تا چشم بشر نبیندت روی/ بنهفته به ابر چهر دلبند/... » نکته جالب دیگر درباره دماوند این است که در همان سالها هم، کسانی بودهاند که به فکر فتح دماوند باشند. برای مثال در میان یکی از عکسهایی که در مورد ایران و ایرانیها در اواخر دوره قاجار در آوریل 1921 در مجله نشنال ژئوگرافیک به چاپ رسیده است، تصویری از کسانی ثبت شده است که توانستند خودشان را به قله دماوند برسانند.
کوچه زغالیها در شمیران
در روزگاری که زیاد دور هم نیست، خبری از گاز شهری و بخاریهای نفتی نبود و ساکنان آبادیهای شمال تهران خانههای خود را در زمستان پربرف شمیران با استفاده از زغال گرم میکردند. در همان دوره کوچهای نزدیک امامزاده صالح به کوچه زغالیها معروف شد که در آن راسته چند مغازه زغالفروشی، زغال مردم را تامین میکردند. بازار زغالفروشهای کوچه تا دهه ۷۰ و حتی وقتی که خیلیها بخاری نفتی داشتند هم بهراه بود. اما همین که گاز شهری به شمیران آمد، بساط زغالفروشها هم به تدریج جمع شد.اکنون نام کوچه زغالیها تغییر کرده اما موسفیدان شمیران که آن روزها را خوب به خاطر دارند، هنوزگاهی این کوچه قدیمی را کوچه زغالیها مینامند. این کوچه الان به کوچه «شهید بهمن محمودی» تغییر نام داده است. این عکس همان کوچه در دوره قاجار است.
حسین قلی، مطلب خان و بقیه رفقا!
در بین عکسهایی که از کاخ گلستان به بیرون درز کردهاند، یک گروه موسیقی چند بار تکرار شدهاند. به نظر میرسد در این عکس یکی از اعضای این گروه موسیقی، خواننده باشد و بقیه نوازنده تار و سنتور و تنبک. البته زیر عکس تنها نام چهار نفر آورده شده؛ حبیبا...، حسین قلی و میرزا عبدا... فرزند مرحوم علی اکبر و مطلب خان پسر محمدصادق خان رئیس که کمانچهنواز معروف دربار هم بود. دوره قاجاریه با ورود دوربین عکاسی و صفحه گرامافون به ایران همزمان شد. حتی گفته میشود بعد از تاسیس دارالفنون توسط امیرکبیر «شعبه موزیک نظام» به این مدرسه اضافه شد که مخصوص موسیقی نظامی بود.
چالش های کوتاه قامتان در کاخ گلستان
این، یکی دیگر از عکسهای درزکرده از کاخ گلستان بود و روایتگر اختلالات ژنتیکی زیادی که به خاطر سبک زندگی، فرهنگ و نبود علم پزشکی درست و دقیق به سر مردم میآمد. آن هم در روزگاری که هنوز فرهنگ برخورد با اینطور اختلالات در جامعه تعریف نشدهبود و حتی هنوز نگاه به افراد کوتاهقامت و چالشهایشان آنطور که باید، نبود. ازدواجهای فامیلی در کنار تالاسمی ماژور در آن دوره یکی از اصلیترین دلایل بروز این اختلال در افراد بوده است. البته این عکس تازه نیست و قبلا هم تحت عنوان «کوتولههای دربار» منتشر شده بود. به همین دلیل است که پزشکان و متخصصان در سالهای گذشته مخالف سرسخت حذف غربالگری هستند. آنها نمیخواهند شاهد تکرار این تصویر باشند.
وقتی قلیانسازی کسبوکار بود
یکی از پا ی ثابتهای تصاویر موجود از دوره قاجار، قلیان است. در آن دوره کشیدن قلیان فقط مختص قهوهخانه یا اندرونی خانهها نبود بلکه در اماکن عمومی و خصوصی راحت میشد ردپای قلیان را دید. مردم در کاروانسراها، شکارگاهها، تفریحگاهها، حجرهها و حتی حمامها قلیان میکشیدند و چای و قهوه مینوشیدند. در بعضی موارد بازاریها و حجرهدارها با قلیان از مشتری خود پذیرایی میکردند. البته قلیان اشراف و اعیان به اصطلاح لاکچریتر از مردم معمولی بود و ظریفکاریهای روی سر قلیان و استفاده از جواهرات و سنگهای قیمتی طبقه اجتماعی آن فرد را نشان میداد. این تصویر هم یک دکان قلیانسازی در شهر قم است که با توجه به توضیحاتی که دادیم میشود آن را یکی از کسبوکارهای پررونق آن دوران به حساب آورد.
زیارت قبور
زیارت اهل قبور همیشه مورد توجه ایرانیها بوده است چه زمانی که وسیلهای برای رفتوآمد داشتهاند و چه زمانی که با اسب و الاغ و قاطر از این شهر به آن شهر میرفتند. این تصویر حرم حضرت معصومه(س) و آرامگاهی در کنار آن حرم است و در آن میتوانید تفاوت سنگ قبرها، شکل ظاهری حرم و مردم و شمایل کلی آن منطقه را با امروز بسنجید.