16فروردین 1292 | زمین لرزه بوئین زهرا
در این تاریخ زمین لرزه سختی بیش از 1200 تن از ساکنان بوئین زهرا در استان قزوین را کشت و ویرانی عظیمی به بار آورد. 49 سال بعد و در شهریور 1341 در همین منطقه زلزله دیگری رخ داد که لرزه های آن به تهران هم رسید و تلفات به مراتب سنگین تری داشت.
16فروردین 1303 | درگذشت محمدعلی شاه قاجار
در روز 16 فروردین سال 1303، محمد علی شاه که ششمین پادشاه قاجار و پسر ارشد مظفرالدین شاه بود، دراثر ابتلا به دیابت جان خود را از دست داد. وی فرزند«ام الخاقان»، دختر میرزا تقی خان امیر کبیر بود اما برخلاف این خاندان شریف، بسیار قشری، خرافه پرست، مستبد و زورگو بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امام موسی کاظم(ع) فرمودند:«بر طاعت خدا صبر کن و در ترک معاصی او شکیبا باش، زیرا دنیا لحظه ای بیش نیست. آن چه گذشته جای شادی و غم ندارد و از آن چه نیامده خبر نداری. پس لحظه ای را که در آن به سر می بری، صبور باش چنان که گویی خوشبخت و خوشحالی...»
تحف العقول، صفحه 396
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در آیه 57 سوره یونس می خوانیم:
یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدیً وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ
ای مردم! همانا از سوی پروردگارتان پند و اندرزی برای شما آمد که مایه شفا برای آن چه در سینه های شماست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است.
استاد قرائتی در تفسیر این آیه می گوید:
قرآن، مایه پاکی روح و قلب از آفات روحی است. زیرا امراض روحی سخت تر از امراض جسمی است و هنر قرآن نیز در همین شفابخشی به امراض روحی است.
در هجوم فتنه های تیره و وحشتناک به قرآن پناه برید که هم موعظه است، هم شفا، هم نور و هم رحمت.
امام صادق علیه السلام فرمود: قرآن برای تمام امراض روحی و شبهات و افکار شفاست.
نزول کتاب که شامل موعظه و شفابخشی و هدایت و رحمت باشد، از شئون ربوبیت الهی است.
قرآن، شفای هر دردی است. درمان دردها را باید از مکتب قرآن گرفت.
قرآن برای همه مردم موعظه است، ولی تنها گروه حق پذیر، مشمول هدایت و رحمت الهی می شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهید محراب، آیت ا... اشرفی اصفهانی، طلبگی خود را با نهایت عسرت و مشقت اقتصادی گذراند. ایشان در توصیف شرایط تحصیل خود در اصفهان می گفتند:«زمانی در حجره ای با سه نفر دیگر در مدرسه نوریه اصفهان زندگی می کردیم. بسیاری از روزها نه چای داشتیم، نه نفت و نه قند. برای مطالعه در شب از نور چراغ نفتی توالت های مدرسه استفاده می کردم. در روزهای جمعه به یکی از مساجد دور افتاده اصفهان می رفتم و از صبح تا عصر در آن مسجد درس های یک هفته را دوره می کردم. در مدت دوازده ساعتی که آن جا مطالعه می کردم، غذای من فقط مقداری دانه ذرت برشته بود، چیز دیگری نداشتم.»
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اسحاق بن محمد بن صباح امیر کوفه بود. زوجه او دختری زایید. امیر از این جهت بسیار محزون و غمگین گردید و از غذا و آب خوردن دست کشید. چون بهلول این خبر را شنید، نزد وی رفت و گفت:«ای امیر این ناله و اندوه برای چیست؟» امیر جواب داد:«من آرزوی اولادی ذکور را داشتم، اما متاسفانه زوجه ام دختری آورده است.» بهلول جواب داد:«آیا خوش داشتی که به جای این دختر زیبا و تام الاعضاء و صحیح و سالم، خداوند پسری دیوانه مثل من به تو عطا می کرد؟» امیر بی اختیار خنده اش گرفت و شکر خدای را به جای آورد و طعام و آب خواست و اجازه داد تا مردم برای تبریک و تهنیت به نزد او بیایند .
داستان های بهلول دانا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
انگلیسی: در موقع شروع هر کاربه فکر انجامش باش.
آلمانی: درستکار باش و از هیچ کس نترس.
افغانستانی: روز بد نیک شود، آدم بد نیک نشود.
روسی: جایی که دوستی پایدار وجود دارد، کارها به خوبی پیش می رود.
هلندی: کودک بمان تا فرزندانت همیشه دوستت داشته باشند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اغلب تعمیرات اتو مربوط به خرابی کابل اتو یا رسوباتی است که هنگام بخار از آن بیرون می آید. خرابی هایی که مربوط به قطعات اتو است، باید توسط نمایندگی های مجاز برطرف شود و اگر اتو مشکل داخلی پیدا کند، معمولا مقرون به صرفه تر است که عوض بشود تا این که بخواهید آن را تعمیر کنید. اغلب خرابی های اتو، با تمیز کردن آن برطرف می شود. برای این کار، اتو را از برق بکشید و بگذارید خنک شود. با استفاده از یک خلال دندان، رسوبات روی منافذ صفحه فلزی را پاک کنید اما حواستان باشد که رسوبات به داخل منافذ برنگردد. سپس از یک سوزن خیاطی برای تمیز کردن سر آبپاش استفاده کنید. برای این که رسوبات را از بخش داخلی این منافذ پاک کنید، نصف فنجان آب و نصف فنجان سرکه را داخل محفظه آب اتو بریزید و بگذارید اتو آن قدر بخار بزند تا تمام محلول داخل محفظه خشک شود. دوباره اتو را از برق بکشید، از یک اسفنج، جوش شیرین و آب برای پاک کردن کثیفی سطح فلزی اتو استفاده کنید. بعد صفحه را آبکشی و خشک کنید. مراقب باشید که هیچ وقت اتو را در آب فرو نبرید یا با سیم ظرفشویی و اجسام زبر، سطح فلزی آن را نشویید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کاردستی های زیبایی که در زنگ تفریح امروز می بینید، همگی با خرده های تراش مداد ساخته شده اند. از این ایده خلاقانه می توان برای ساختن کارت پستال، تابلو و کاردستی های منحصر به فرد و جالب استفاده کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خاندان برمک، خاندانی ایرانی و ذی نفوذ در دربار عباسیان بودند. جعفر برمکی نیز با هارون الرشید دوستی فوق العاده نزدیک داشت. روزی به باغی رفته بودند، هارون هوس سیب کرد و به جعفر گفت:«برایم سیب بچین.» جعفر دور و بر را نگاه کرد و چیزی که بتواند زیر پایش بگذارد و از آن بالا برود پیدا نکرد. هارون گفت:«بیا پا روی شونه من بذار.» جعفر این کار را کرد و سیبی چید و با هارون خوردند و خوششان آمد. آن گاه هارون به باغبان گفت:«برای پرورش این باغ زیبا از من چیزی بخواه.» باغبان که از برمکیان بود، گفت:«قربان می خواهم که دستخطی به من بدهید که من از خاندان برمک نیستم.» همه تعجب کردند، اما هارون این دستخط را به باغبان داد. مدتی گذشت و هارون از نفوذ برمکیان در حکومتش ترسید و دستور قلع و قمع برمکیان را صادر کرد. سربازانش همه را کشتند و برای کشتن باغبان رفتند. باغبان دستخط خلیفه را نشان داد و گفت:«من برمکی نیستم.» خبر به گوش هارون رسید و از باغبان پرسید:«چطور آن روز چنین چیزی را پیش بینی کردی؟» باغبان گفت:«من در این باغ چیزهای مفیدی یاد گرفته ام، از جمله این که می بینم وقتی آبفشان را باز می کنم، قطرات آب رو به بالا می روند و وقتی به اوج خود می رسند، سقوط می کنند و به زمین می افتند. وقتی دیدم جعفر پا روی شانه شما گذاشت، دانستم که او به اوج جایگاهش رسیده و دیر نیست که سقوط کند. وقتی هم چیزی سقوط می کند، هر چه بزرگ تر باشد، خسارت بیشتری وارد می آورد و اگر جعفر سقوط کند ما را هم با خودش به نابودی می کشاند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سگی که حاضر به ترک پزشکان خود نبود
اسپوتنیک| ویدئویی از سگی که در دوران قرنطینه چین از صاحبش دور افتاد و بیمار شد و پس از مدتی توسط کادر درمانی یک بیمارستان معالجه شد، در فضای مجازی منتشر شده است. این حیوان پس از بهبودی و پیدا شدن صاحبش، حاضر به ترک بیمارستان نبود. او مدام از دست صاحبش فرار میکند و به سمت پزشکان برمیگردد. بسیاری از کاربران با دیدن این ویدئو گفته اند:«این سگ وفادار، قدردان زحمات پزشکانش است، در حالی که هستند افرادی که در بحبوحه همهگیری جهانی ویروس کرونا، زحمات بیوقفه کادر درمانی را با زیر پا گذاشتن قرنطینه نادیده می گیرند.»
راهنمای فواصل اجتماعی برای پیشگیری از کرونا
اسپوتنیک| این روزها در نقاط مختلف دنیا و به خصوص در کشورهایی که با مشکل شیوع وسیع ویروس کرونا دست به گریبان هستند، صحنه های جالبی از راهنماها و نشان گرهای فواصل مجاز شهروندان با یکدیگر در محیط های اجتماعی دیده می شود. تصویری که می بینید، مربوط به تعیین فاصله مجاز نشستن شهروندان برای مطالعه نشریات در پاریس است که با نشاندن عروسک ها بر این صندلی ها، به شکلی چشم نواز و خوشایند رهگذران را راهنمایی می کند. تصاویر دیگری از این راهنماها در مراکز خرید، متروها و اماکن عمومی بلژیک، رم، نپال، نیویورک، آلمان و سنگاپور منتشر شده است.
کیک پرطرفدار دستمال توالت در دورتموند آلمان
یورونیوز| حتما شنیده اید که وقتی ویروس کرونا شیوع پیدا کرد، دستمال توالت در فروشگاههای کشورهای اروپایی نایاب شد و کمبود این محصول بهداشتی بعدها در رسانهها نیز مورد توجه قرار گرفت. به تازگی یک قناد در شهر دورتموند آلمان، از این ماجرا به شکل خلاقانه ای استفاده کرده و کیک هایی به شکل دستمال توالت می پزد که با استقبال مشتریان روبه رو شده است! این قناد می گوید:«اوایل پخت این کیک ها، روزانه فقط هشت کیک دستمال توالتی می فروختم، این تعداد به مرور به ۸۰ کیک در روز رسید و حالا روزانه تا ۸۰۰ کیک نیز فروش داریم».
شهر قرنطینه بریتانیا در تصرف بزهای وحشی
اسپوتنیک| در پی قرنطینه های اعمال شده برای پیشگیری از گسترش ویروس کویید 19 در بریتانیا، این روزها منظره های جالبی در شهر لاندیدنو در ولز بریتانیا دیده می شود. ظاهرا بزهای زیبای وحشی، خالی شدن شهر قرنطینه را فرصتی برای گشت و گذار و چرای خود دیده اند و دسته دسته تمام شهر را پر کرده اند. شهروندان نیز از پنجره خانه ها و هنگام گذر از خیابان های خلوت برای خریدهای ضروری شان، به تماشای بزهای کنجکاو در پارک ها و خیابان ها می ایستند و از آن ها عکس می گیرند و لذت می برند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشهورترین شهر کامبوج، انگکور نام دارد و در این استان مجموعه معابدی وجود دارد که قدمت شان به قرن دوازدهم می رسد. امروزه تقریبا جنبه دینی این معابد از دست رفته و به مکانی گردشی تبدیل شده اند. معبد تاپروم از معروف ترین این معابد است که تا قرن 20 از نظرها پنهان مانده بود و سر آخر توسط یک باستان شناس فرانسوی کشف شد. ساخت این معبد در سال 1186 میلادی آغاز شد و تا اوایل قرن 13 به طول انجامید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ما مردمان طبقه پایین و خردهپا... همه چیز را حس میکنیم، ولی بیان آن چه حس میکنیم برایمان مشکل است. ما شرمندهایم، زیرا میفهمیم ولی نمیتوانیم بیان کنیم و اغلب به دلیل همین ناراحتی، از دست افکار خود عصبانی هستیم.
مادر
نویسنده: ماکسیم گورکی
مترجم: محمد قاضی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جاوید: عمر آینه ها از ما آدما بیشتره اگه نشکنن! اگه بشکنن و تیکه تیکه هم بشن، بازم آینه اند، تو هر ذره ش می تونی خودت رو ببینی. قاب آینه مثه تن آدمه، می پوسه، موریانه می خوره، می سوزه، از بین میره. اما آینه مثه روح آدم می مونه، اگه هزار تیکه هم بشه، بازم آینه ست...
محیا
کارگردان:مرحوم اکبر خواجویی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نیش اش تا بناگوش باز بود. از مهندس های جهاد بود. آمد گفت:«زنگ زدند، گفتند بابا شدم. اگه میشه می خواستم برم مرخصی.» لبخند زدم و گفتم:«مبارکه. باشه تا کارت رو تموم کنی، من هم برگه مرخصی ات رو می نویسم.» هنوز نیم ساعت نشده بود که برگشت، خونی و بی حرکت. خمپاره خورده بود کنارش. دیگر به برگه مرخصی احتیاجی نداشت.
روزی روزگاری جنگی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پافشاری کردن، تاکید کردن، اصرار ورزیدن
She insisted that Sal was not jealous of his twin brother.
او اصرار داشت که سل به برادر دوقلویش حسادت نمی ورزد.
The doctor insisted that Marian get plenty of rest after the operation.
پزشک تاکید داشت که ماریان بعد از عمل جراحی، خیلی زیاد استراحت کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.