کاروان مرگ، در این سال ها از خانواده موسیقی نامهای بزرگی را با خود برده است و هر از چندگاهی خبری می رسد که خنیاگری در گوشه ای از این میهن، ساز را زمین گذاشته و با جهان وداع کرده است. ۳۰ دی ماه، سوگ فراق اسطوره موسیقی مقامی خراسان و پدیده جشنواره موسیقی بین المللی آوینیون فرانسه، یازده ساله می شود. حاج قربان سلیمانی، شیرین پنجهای از سرولایت قوچان، نوای دوتار خراسان را در تاریخ این مرز و بوم ماندگار کرد.در بیش از یک دهه فراق او، همواره در بین اهالی هنر و هنرمندان موسیقی منطقه، سخن از احداث آرامگاهی درخور شان وی بوده است. موضوعی که به دفعات مورد تاکید مسئولان نیز قرار گرفته و در خصوص آن وعده هایی را نیز بیان کردند.
رنج غربت بر مزار حاج قربان
گزارش دوسال قبل خراسان رضوی با عنوان؛ «رنج غربت بر مزار حاج قربان» که بازتاب گسترده ای نیز داشت و غربت غم انگیز مزار او که به نوعی مایه تاسف و شرمندگی اهالی هنر در منطقه شده بود و هر آن کس که از هرنقطه ای از کشور یا خارج کشور ازجمله برخی خبرنگاران و پژوهشگرانی که به قصد حضور برمزار استاد، به روستای علی آباد قوچان سفر می کردند بی گمان تصور دیگری از وضعیت مزار و فضای آن داشتند و سپس تصویری دیگر در برابرشان نمایان می شد! حاج قربان ، از بخشی های ترک زبان منطقه خراسان بود که درقوچان مانده بود و از آخرین بخشی های منطقه به شمار می آمد. در هرحال وعده ها برای احداث آرامگاه و سامان دهی محیط آن، همچنان در حد حرف مانده بود؛ به طوری که در اردیبهشت سال ۹۵ نیز درحاشیه برگزاری ششمین جشنواره موسیقی مقامی پیران چنگی در قوچان، با عزیمت معاون هنری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ، مدیرکل وقت ارشاد اسلامی استان به علی آباد و حضور جماعتی بر مزار حاج قربان، کلنگ احداث آرامگاه زده شد و شور و شوقی را بین مردم و هنرمندان ایجاد کرد اما در همان حد ماند و انتظار دیگری را پدید آورد.
یک زندگی تمام قد هنری
حاج قربان سلیمانی درسال ۱۲۹۸ خورشیدی به دنیا آمد و ازهمان اوان کودکی در روستای علی آباد، محل زندگی خود ، درخانه با ساز دوتار آشنا شد و پدرش کربلایی رمضان به عنوان نخستین استاد، آموزش فرزند را برعهده داشت که خود از دوتار نوازان و بخشی های بنام در منطقه بود. حاج قربان برای تکمیل آموخته های خود نزد استادانی چون غلامحسین بخشی، عوض بخشی ، قیطاقی و...به شاگردی پرداخت و سرانجام خود نیز در شمار بخشی های توانای شمال خراسان و منطقه قرارگرفت.
مرد اجراهای زنده
حاج قربان مرد اجراهای زنده بود و موسیقی او در شرایط زمان و مکان شکل می گرفت. اگر بحر طویلی را امروز در مدح پیامبر(ص) در یک سالن و شهری می خواند، روز بعد آن اجرا در جای دیگر، متفاوت بود. می گفت ما وقتی روی صحنه می رویم، آن جا معلوم می شود که چه چیزی باید خواند ونواخت. درواقع این ویژگی منحصر به فرد موسیقی شرقی است. او در خوانندگی هم یک هنرمند تک وجهی نبود. همچنان که در آیین ها و مراسم، اشعاری مناسب و متناسب می خواند، مقام های حماسی را نیز به خوبی اجرا می کرد. ضمن آن که اشعار داستان هایش را خودش می سرود و این یکی از ویژگی ها و تفاوت های بین بخشی ها و خواننده های معمولی در موسیقی مقامی است. او علاوه بر مهارت در هنر خویش، هنرمندی پرافتخار و صاحب سبک و مکتب بود و نشان هنر را دریافت کرده و همچنان متواضع و بی ادعا عمل می کرد و همین خصوصیات خوب اخلاقی و حسن رفتار و گفتارش و اخلاق نیکوی او، نامش را برای همیشه درهنر ماندگار ساخت.
آخرین بخشی
هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی نواحی پیش از این در گفت وگویی، به تعریف مفهوم «بخشی» پرداخته و اعلام کرده بود: بخشی کسی بود که باید با خواندن و نوشتن و تلفیق شعر و آهنگ سازش، به خوبی آشنایی می داشت و از لحاظ دانش هم باید خود را به روز می کرد و بامراتب عرفان عامه، معنویت و معنا خود را می آراست و به تدریج بر اعتبارش می افزود. داستان های منظوم منطقه خراسان را چه فارسی، ترکی و کردی می دانست و بنابراین حاج قربان آخرین و تنها بخشی بازمانده از بخشی های ترک منطقه خراسان بود و داستان حاج قربان چیز دیگری است.
تلاش برای فضاسازی مزار یک هنرمند
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قوچان درباره آن چه تاکنون برای مزار این هنرمند نامدار انجام شده، به ما می گوید: در هر حال با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و فرمانداری شهرستان و پیگیری نماینده مردم در مجلس، بستری فراهم آمد تا مزارحاج قربان از غربت و وضعیت قبلی بیرون آید و در نظر است تا اقدامات دیگری نیز همچون محوطه سازی ، آسفالت مسیر تا جاده روستا، روشنایی محوطه و همچنین تامین یک نیروی محلی برای حفظ و نگهداری محل انجام شود. ضیایی ابراز امیدواری کرد: با مساعدت مسئولان، فرمانداری و بخشداری مرکزی، هرچه زودتر اقدامات لازم در این مکان صورت گیرد و در آینده نزدیک شاهد یک فضای مناسب و در خور شان نام و یاد این هنرمند ماندگار باشیم.
هنرمندانی که در تاریخ تکرار نمی شوند
علیرضا سلیمانی فرزند حاج قربان نیز با اشاره به سالروز درگذشت حاج قربان در۳۰ دی ۱۳۸۶ گفت: اگرچه ساخت مزار تا همین حد جای تشکر دارد اما به رغم همه وعده های مسئولان برای ساخت یک آرامگاه درخورشان، اقدامات لازم محقق نشده است. او با گلایه از برخی بی مهری ها درباره هنرمندان به ویژه شخصیت های نام آشنای هنری و افتخار آفرینان این مرز و بوم، افزود: طی این سال ها وضعیت نامناسب مزار حاج قربان همواره یکی از دغدغه های خاطر ما بود و هرگاه هرکدام از استادان و هنرمندان مطرح یا گزارشگرانی به علی آباد می آمدند، مشاهده این وضعیت مایه شرمساری آن ها می شد و اصلا در باور و تصورشان چنین اوضاعی نمی گنجید. در هر صورت توقع جامعه هنری از مسئولان بیش از این است و به راستی مگر چند حاج قربان درکشور داشته و داریم که ظرفیت فرهنگی و یاد و نام آن ها را نادیده می گیریم؟ این ها بزرگانی هستند که حتی نامشان هم برای عرصه هنر این کشور مغتنم است و دیگر در تاریخ تکرار نخواهند شد.
درد دل های محمد یگانه، هنرمند پیش کسوت موسیقی مقامی:
تا زنده ایم ما را دریابید!
مریم ترسول- سالگرد درگذشت مرحوم حاج قربان سلیمانی که از چهره های نامدار هنر موسیقی سنتی و مقامی بود، بهانه ای می شود تا با هنرمندان دیگر این حوزه نیز در این باره به گفت وگو بنشینیم. محمد یگانه یکی از این نام های آشنا و پیش کسوت موسیقی مقامی است که در خصوص مشکلات پیش کسوتان این هنر و اوضاع فعلی خود می گوید: مشکلات که زیاد است اما کجاست کسی که به داد ما برسد. گرفتاری هنرمندان موسیقی مقامی فراوان است و حتی هنوز بیمه هم نیستیم.این پیش کسوت موسیقی مقامی می گوید: من 45 سال است که موسیقی مقامی آموزش می دهم و نسل های مختلفی از هنرمندان این رشته را تربیت کرده ام. مدتی هم هست که شاهنامه خوانی با موسیقی مقامی را به جوان ها یاد می دهم ولی انگار نه انگار که ما چنین اثری را زنده کردیم. وی اضافه می کند: دانشگاه ها و میراث فرهنگی هیچ کدام این کاره نیستند. سوادشان مکتبی است و فکر نمی کنم در حوزه فرهنگی و هنری اشرافی داشته باشند. وقتی هنرمند هست، انگار که وجود ندارد اما وقتی که از دنیا می رود، همیشه در بزرگداشت ها یادش را زنده می کنند.استاد یگانه از گلایه های فرزند خود راجع به این
بی توجهی ها نیز چنین تعریف می کند: فرزند من به میراث فرهنگی گفت؛ من هرگز اجازه نمی دهم مجسمه ای از پدرم بسازید و آن را پس از این که از دنیا رفت، روی قبرش بگذارید، شما باید اول به فکر زنده ها باشید و آن ها را دریابید، بعدا سراغ درگذشتگان بروید.وی ادامه می دهد: به قدری شرایط نامطلوب است که وقتی می خواستند مرا برای اجرای برنامه ای در 25 بهمن ماه امسال دعوت کنند، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی تازه از من نمونه کار طلب کرد.استاد یگانه از عشق خود به شاهنامه می گوید و اضافه می کند: ما ایرانی هستیم و مسلمان، باید نگهبان فرهنگ و مواریث خود باشیم. من حدود چهار هزار هنرجو را با موسیقی مقامی آشنا کردم و معتقدم از این تعداد اگر 50 نفر هم کارشان رونق پیدا کند، تا دنیا هست موسیقی مقامی هم هست.
در گفت وگو با فرزند استاد محمدفاروق کیانی مطرح شد:
هنر رشد کرد چون هنرمندان عاشق بودند
در ادامه به سراغ استاد محمد فاروق کیانی رفتیم که متاسفانه به دلیل مشکل شنوایی در سنین بالا، نمی توانست در تماس تلفنی با ما گفت وگو کند؛ به همین دلیل فرزندش از شرایط پدر با ما سخن می گوید: اگر کوچک ترین رشدی در زمینه فرهنگ و هنر اتفاق می افتد، به واسطه امثال پدر من است که عاشقانه بذر فرهنگ و هنر را در این مرز و بوم کاشته اند اما متولیانی در پست های فرهنگی قرار می گیرند که ارزش این ها را نمی دانند.کیانی با اشاره به شرایط نامناسبی که چند وقت پیش در میزبانی از هنرمندان برای جشنواره های هنری در مشهد پیش آمده بود، می گوید: ما در مشهد و در جشنواره ای شرکت کردیم و گفتند به شما اسکان نمی دهیم، حتی تامین یک وعده غذا ر ا هم به عهده نگرفتند و این یعنی که برگزارکننده آن برنامه حتی رسم مهمان نوازی را نمی دانند. استادان بزرگی مثل استاد حاج قربان سلیمانی و پورعطایی نیز در شرایط بسیار سختی زندگی کردند. در محیطی که ایجاد شده و با دشواری هایی که در عرصه هنر وجود دارد، دیگر چنین نام ها، چهره ها و هنرمندانی پرورش پیدا نمی کنند.وی همچنین فرهنگ را بزرگ ترین مشکل در جامعه می داند و می افزاید: من به عنوان یک جوان، می بینم که افرادی وارد وادی فرهنگ و هنر می شوند که به واقع پرستیژ هنرمندانه لازم را ندارند و روند هنری به شدت رو به نزول است. به نظر من برخی افراد، شاید بتوانند سازی را بنوازند یا فرمی را اجرا کنند اما اجراهای شان اغلب فاقد کیفیت، هویت و تازگی است و بر غنای هنر این سرزمین، نمی افزایند.