سیلی به جای پول کباب
55سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
به طوری که خبرنگار حوادث ما اطلاع می دهد، روز گذشته شخصی به نام سیدهاشم که دکان کبابی در یکی از روستاهای اطراف مشهد دارد ، برای وصول پول کباب به سراغ عباس رفت که سمت دهداری روستا را عهده دار است و مطالبه طلب اش را کرد ولی بین آنها نزاعی درگرفت و فردی که همراه کدخدا بود، به دستور او با کباب پز دست به یقه شد و در حین نزاع، سیلی محکمی به گوش سیدهاشم کباب پز زد که در نتیجه پرده گوش او پاره شد. سیدهاشم به پاسگاه منطقه مراجعه کرد و ضمن تسلیم شکایتی، تقاضای دستگیری دهدار و همراهش را نمود. ضارب دستگیر و روانه زندان شد و دستور دستگیری عباس نیز صادر گردید.
ماجرای نامه مرموز
در یکی از روزهای سال 39 شخصی به نام حبیب به دایره آگاهی مراجعه نمود و اطلاع داد که مستخدمهاش به نام سکینه مفقود شده و درخواست پیدا کردن او را نمود.
پرونده این جریان در شعبه دوم آگاهی تحت پیگرد قرار گرفت و جریان امر به تمامی نقاط ایران اطلاع داده شد تا این که در سال 41 نامه ای با یک امضای مستعار به دادسرا و آگاهی واصل گردید. در این نامه نوشته شده بود که حبیب کلفتش را خودش به قتل رسانده و جسد او را سوزانده است. با این که نامه با امضای جعلی تهیه شده بود اما ماموران در این مورد تحقیقات دامنهداری به عمل آوردند ولی دلیلی که حاکی از وقوع جرم و آن هم به وسیله شخص شاکی باشد، به دست نیامد ولی عکس سکینه بین ماموران کلیه شهربانیهای کشور توزیع شد تا چنان چه از او نام و نشانی یافتند، اطلاع دهند. روز گذشته تلگرافی از شهربانی اصفهان به آگاهی مشهد واصل شد که خبر از پیدا شدن سکینه می داد. در تلگراف قید شده بود که سکینه در همان سال به وسیله زنی به نام اقدس اغفال شده و برای خدمتکاری و کلفتی به اصفهان منتقل شده است و هم اکنون در منزل اقدس خانم مشغول کار است. تلگراف مذکور در پرونده سکینه ضبط شد و مقرر گردید ترتیب اعزام و بازگرداندن او به مشهد فراهم آید.