وقتی در برادر(دینی) خود سه صفت دیدی به او امیدوار باش، حیا و امانتداری و راست گویی و اگر آن ها را ندیدی به او امید نداشته باش.
نهج الفصاحه ص193، ح 205
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهی! کدام درد بود از این بیش
که معشوق توانگر و عاشق درویش
الهی! من کیستم که تو را خواهم
چون از قیمت خود آگاهم
از هر چه می پندارم کمترم
و از هر دمی که می شمارم بدترم .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به خاطر 5 ریال اضافه کرایه، جوانی را از داخل اتومبیل به بیرون پرت کردند
49سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
دیروز جوان 27سالهای به نام غلامعلی برای معاینه به پزشکی قانونی مراجعه کرد. او گفت که توسط شاگرد راننده اتومبیل وانتی که از مشهد به فیض آباد می رفته، به بیرون پرت شده است.پدر غلامعلی که همراه وی به دادسرا آمده بود به خبرنگار ما اظهار داشت که روز گذشته غلامعلی سوار اتومبیل وانتی شد که از مشهد به فیض آباد می رفته و در بین راه با شاگرد راننده بر سر 5ریال کرایه اضافی دعوایش می شود و در نتیجه زد و خوردی بین آن ها درمی گیرد و شاگرد راننده غلامعلی را از داخل ماشین به خارج هل داده و او را پرت می کند و در نتیجه غلامعلی مجروح می گردد که توسط دو نفر از اهالی ده به مشهد منتقل و در بیمارستان بستری می گردد و راننده و شاگردش که قصد فرار داشتند، توسط ماموران ژاندارمری دستگیر شدند.
12 مرد کارد به دست به خانه عباس حمله کردند
دیروز دو نفر به نام های عباس و غلامعلی ساکن یکی از روستاهای اطراف مشهد که چند جای بدن شان آسیب دیده بود، برای معاینه به پزشکی قانونی شهرمان مراجعه کردند و از عدهای که آن ها را مجروح کرده بودند، شکایت نمودند.غلامعلی که دستش به سختی آسیب دیده بود، به خبرنگار ما اظهار داشت: من در زمین های اربابم عباس کار می کنم و دو روز قبل گوسفندان شخصی به نام غلام که در ده مجاور سکونت دارد، وارد زمین های اربابم شدند و من پس از این که به اربابم جریان را اطلاع دادم، دو راس از گوسفندان را نزد خودم نگاه داشته و به چوپانی که همراه گوسفندان بود گفتم که این گوسفندان را نگه می دارم تا بروی و اربابت را به این جا بیاوری که ضمانت بدهد دیگر گوسفندانش وارد زمین های اربابم نمی شوند.هنگام ظهر که در مزرعه مشغول کار بودم، ناگهان متوجه 12نفر از اهالی ده مجاور شدم که در راس آن ها غلام صاحب گوسفندان بود. فورا خودم را به خانه ای که اربابم عباس در آن جا سکونت داشت رساندم و جریان را اطلاع دادم، ولی هنوز از خانه بیرون نیامده بودم که آن ها با چوب و کارد به داخل خانه ریختند و فریاد می زدند: ما عباس را می کشیم و او را زنده نخواهیم گذاشت. بین ما و غلام و 11نفر دیگر زد و خوردی صورت گرفت و اهالی ده نیز به کمک ما آمدند. آن ها که با یک عده تازه نفس مواجه شده بودند، فرار را به قرار ترجیح دادند. من و اربابم نیز که به سختی مجروح شده بودیم، به مشهد برای درمان و شکایت مراجعه کردیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
منبع: دانشنامه مشهد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برزو ارجمند بازیگر خراسانی، در صفحه اینستاگرام اش از تجربه همکاری با یکی از پیش کسوتان سینما و تلویزیون در سریال «سرّ دلبران» نوشت:«این سومین کار من با استاد محمد کاسبی بود. یادمه بیست و دو سال پیش تو یکی از جشنواره های تئاتر خیابانی جایزه بازیگری رو از دست ایشون گرفتم. استاد سایه تون مستدام و امیدوارم بازهم بتونم کنارتون کار کنم.»
علیرضا بدیع، شاعر و ترانهسرای خراسانی از ماجرای رابطه بین تهیه کنندگان برخی آثار تلویزیونی و خوانندگان گفت که باعث میشود تیتراژ سریالها و مجموعهها به ویژه آثار مناسبتی خرید و فروش شود.او درباره کیفیت ترانههای تیتراژ سریالهای تلویزیونی در ایام مناسبتی به ویژه ماه مبارک رمضان به خبرگزاری مهر گفت: طی سالهای اخیر به دلیل روابط برخی از تهیه کنندههای سریالها و مجموعههای تلویزیونی با جامعه موسیقی شاهد فروش تیتراژها هستیم یعنی تهیه کننده برای تامین بخشی از هزینههای خود اقدام به فروش تیتراژ میکند که خریدار نیز در اغلب موارد برخی خوانندهها هستند. خواننده ای که دست به چنین اقدامی میزند وقتی میبیند با خریدن یک تیتراژ به اندازه پخش چند تک آهنگ در فضای مجازی مشهور میشود از موضوع استقبال میکند.ترانه سرای قطعه «ماه و ماهی» با صدای حجت اشرف زاده تصریح کرد: چند سال پیش این موضوع مطرح شد که سازمان صدا و سیما با موسیقی پاپ مخالف است ولی حالا میبینیم که عرصه بیشتر در اختیار این گونه آثار است. متاسفانه افراط و تفریط کار را به جایی رسانده که شاهد شرایط نابه سامان و مدیریت نشده ای در جریان تیتراژها هستیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
*حرف می تواند مخفیگاهی حتی بهتر از سکوت باشد .
*تو از تغییر می ترسی . از تحرک می ترسی . ماندن را دوست داری . فکر می کنی دنیا به همین شکلی که می خواهی می ماند . تازه مگر همین شکلش خوب است ؟جواب بده . خوب است ؟ این قدر سرت توی لاک خودت است که فراموش کرده ای زندگی دیگری هم وجود دارد و این زندگی نیست که تو می کنی .
*سفر روح مان را تازه می کند . آدم های تازه می بینیم . دوستان تازه پیدا می کنیم . خودمان عوض می شویم .
پرنده من – نویسنده: فریبا وفی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهرزاد: آدم بعضی وقتا یه جاهایی گیر میکنه که دیگه فقط باید بره جلو
به هیچ چیزی فکر نمی کنی، سرتو میندازی پایین، می ری تو دیوار...!
فیلم «قاعده تصادف»
کارگردان: بهنام بهزادی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود چهار دهه از عمرش را صرف آموختن و آموزش آیات وحی کرده است و مانند بسیاری از فعالان قرآنی کارنامهای پر از افتخار و عناوین دارد که کسب مقام چهارم مسابقات سراسری قرآن کریم سازمان اوقاف و امور خیریه سال ۷۱ و در همان سال رتبه نخست مسابقات بینالمللی قرآن کریم سوریه تنها شمهای از مقامات داخلی و خارجی اوست. «سعید مهوشیان» با پشت سر گذاشتن عمر پر فراز و نشیب قرآنی بیش از همه بر تاثیر خانواده در قرآنی کردن فرزندان و جامعه تاکید دارد. وی بر این باور است که در خانهای که والدین قرآن نمی خوانند، نباید انتظار قرآنی شدن از فرزندان داشت. او همچنین بر نقش نهادها و متولیان فرهنگی در رونق بخشیدن دوباره به محافل قرآنی در عصر رسانهها به عنوان تنها آنتیویروس مقابله با انحرافات تاکید میکند. در ماه بهار قرآن با این قاری و مدرس بینالمللی قرآن مشهد از همه دغدغهمندیهای قرآنیاش سخن گفتهایم.
ماجراهای قاری شدنم
مرحوم پدرش کاسب بود و در زمره قاریان پیش کسوت شهر مشهد که خودش جلسه قرآنی را اداره می کرد. همین موضوع علاقهای ریشهدار به کلام خدا را در او به وجود آورد. مهوشیان، آن روزهای خوش کودکی را این طور وصف می کند: پدرم بعد از اقامه هر نماز، با صوت خوش بلندبلند قرآن تلاوت می کرد و همه خانواده صبحها با نوای قرآن ایشان از خواب برمی خاستیم. او هیچ وقت برای نماز خواندن ما را با دعوا و اجبار بیدار نکرد بلکه همان صدای خوش ایشان کافی بود تا چشم باز کنیم و فیض نماز صبح نصیب مان شود. اما برکت دیگری هم داشت آن کلمات و آن اشتیاق و عشقی عجیب در من برای آموختن قرآن بود.
از 10 سالگی با فراگیری روخوانی قرآن و تمرین از روی نوارهای صوت قرآن استاد عبدالباسط عبدالصمد، کمکم یک پای ثابت اجرای برنامههای قرآنی صبحگاه مدرسه می شود و با تشویق های مادرش به محفل قرآن محله می رود تا بیشتر بیاموزد. بعدها در مدرسه نیز از این بابت خوش می درخشد.
آب را از سرچشمه نوشیده و در اوان کودکی برای آموختن اصول و روش های قرائت قرآن از محضر استادان صاحب نامی همچون سیدحسین حافظیان، محمدعلی اوحدی و جواد رفیعی سرمشق گرفته است. سری به گنجه خاطرات کودکی می زند و می گوید: 15 ساله بودم، ظهرهای گرم ماه مبارک رمضان با دوچرخه مسافت زیادی را طی می کردم تا خودم را به جلسه قرآن استاد حافظیان در حرم رضوی برسانم. ایشان در آن محفل پرشور قرآنی که در میان خیل زائران و مجاوران برپا می شد، برای تشویق، اجازه قرائت به منِ نوجوان می داد.
امروز حدود چهار دهه از جلسهداری وی برای نوجوانان و جوانان مشهدی می گذرد و همان طور که بیشتر مباحث تخصصی قرائت قرآن، اخلاق و منش انسانی را پای درس استادان خود فرا گرفته است، به نوبه خود در دورههای قرآنیاش می کوشد، شمهای از فضایل و معارف آیات الهی را به شاگردانش منتقل کند.
حتی یک ریال برای قرائتهایم تقاضا نکردم
از مهم ترین دغدغههای این قاری و موذن حرم رضوی، به بطالت گذشتن عمر جوانان در امور بیهوده و فضای مجازی است و یکی از آرزوهایش حضور و درخشش همه جوانان کشورمان در فعالیتهای قرآنی و مذهبی و از آن بالاتر درک درست ایشان از مفاهیم و عمل به آیات کتاب خداست. در این باره هم خاطرنشان می کند: مسئولان دست اندرکار نهادهای قرآنی باید به کمک استادان و مردم بیایند تا جلسات سنتی قرآن را احیا کنیم و به رونق گذشته برگردانیم.
وی ادامه می دهد: با این همه تهاجم فرهنگی و راههای انحراف نسل نو باید بیش از پیش جاذبه و حلاوت قرآن را به جوانان و نوجوانان و حتی کودکان خود بنمایانیم تا خوراک فکری و عقیدتی خود را از بیگانگان طلب نکنند. البته ما منکر برخی از اقدامات فرهنگی دستگاهها نیستیم اما گاهی نه فقط برای درخواستهای مهم تری چون تحقق بیمه فعالان قرآنی، بلکه برای درخواست تهیه چند جلد قرآن برای جلسات در پیچ و خمهای اداری متوقف می مانیم و در آخر به بهانه نبود بودجه، رفع تکلیف می کنند. در عصری که اینترنت و ماهواره و فضای مجازی در حال ویروسی کردن نسل آینده ماست، محافل قرآنی تنها نوشدارو و پادزهر مقابله با تهاجمات و انحرافات است.
مهوشیان معتقد است که تنها راه عبور از معضلات و آسیب های امروز جامعه، توجه بیشتر خانوادهها به قرآن است تا فرزندان هم به تبع آن با نگاهی قرآنی تربیت شوند. وی اضافه می کند: طوری محیط خانه و خانواده را از ابتدا با قرآن عجین کنند که فرزندان با میل و اشتیاق خود، جذب قرآن شوند. البته نه این که همه قاری حرفهای شوند بلکه نشر و گسترش اخلاق و منش قرآنی مدنظر است. تا پدر و مادرها خانه را با نور قرائت قرآن مجید روشن نکنند و دست بچههایشان را نگیرند و به مساجد و هیئات نبرند، چطور انتظار مذهبی شدن از آن ها دارند؟ باید همان طور که فرزندان شان را درچندین کلاس هنری و ورزشی ثبتنام می کنند، آموزش کتاب الهی را نیز در اولویت قرار دهند. قطعا برکات چنین رویکردی را در بزرگ سالی آن ها خواهند دید.
این قاری و مدرس قرائت قرآن مجید با تاکید بر این که هرگز به کسب عناوین و قرائت قرآن نگاه درآمدی نداشته و به حرفه دیگری برای امرار معاش مشغول است، می افزاید: حتی یک ریال برای قرائتها یا دورههایم تقاضا نکردهام؛ همیشه به عشق قرآن تلاش کردهام.
قاری سفیر قرآنی است
استاد مهوشیان معمولا هر سال در شمار قاریان بارگاه منور رضوی در ماه رمضان است اما می گوید: در ماه مبارک امسال برای تلاوت به کشور قطر دعوت شده ام. وی حال و هوای معنوی تلاوت در حرم ثامن الحجج(ع) و نیز مکه معظمه و مدینه منوره را غیرقابل وصف می داند و می گوید: در آن لحظات روحانی احساس میکنم قرآن و اهل بیت(ع) را همزمان و در کنار هم دارم. بیش از همه وقتی در خیل زائران حرم رضوی قرائت می کنم و همه در سکوت گوش فرا می دهند و بعد از آن التماس دعا می گویند، برایم لذتبخش است.
به قول خودش، سراسر عمر قرائتش از حضور موفق در مسابقات به عنوان متسابق و داور گرفته تا تلاوت های مجلسی در داخل و خارج از کشور، مشحون از خاطرات ریز و درشت شیرین است. از این میان ارادت خالصانه مردم هندوستان به قرآن کریم و قاریان بیش از همه برایش دلچسب بوده. در سفرهای تبلیغی همسفر شماری از استادان ممتاز مصری نظیر احمد احمد نعینع، شیخ متولی عبدالعال، شیخ محروس خفاجه، شیخ خلیفه محمدمحمد و شیخ محمد متولی شعراوی بوده و از تعلق خاطر دیگر ملل به قاریان ایرانی و حس تلاوت شان حرف ها برای گفتن دارد.
او از حساسیتها و مراقبتهای زندگی قاری چنین می گوید: مردم به قاری قرآن طور دیگری نگاه می کنند و انتظار دارند در حد توانش آینه آیاتی باشد که تلاوت می کند. ما به عنوان نماینده و سفیر قرآنی باید از خود مراقبت و از بسیاری امور پرهیز کنیم. از آن جایی که ما را به عنوان پرچم دار اسلام و تشیع می شناسند، با کوچک ترین خطا و لغزشی ممکن است دیگر ما و تلاوت مان را نپذیرند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صفحات حوادث ما از خبر نزاع و درگیری پُر هستند و فضای مجازی نیز تصاویر این خشونت ها و درگیری های خیابانی و... را راحت تر از هر ابزار رسانهای دیگر، در منظر نگاه مخاطبان قرار می دهد. اکنون نزاع های خیابانی یکی از شاخص های اصلی خشونت در جامعه تلقی می شوند و پیامدهای مخربی بر شرایط فرهنگی – اجتماعی هر کشوری دارند. این رفتارهای خشن غالبا از یک بگو مگوی ساده، تا گلاویز شدن افراد شروع و حتی به نقص عضو و قتل افراد منجر می شوند.
آمارها میگویند که هر سال افراد زیادی قربانی این نزاع ها و خشونت های خیابانی میشوند و یکی از مهم ترین تبعات تکرار این برخوردها برای دیگر شئون جامعه، تشدید احساس ناامنی است. قطعا چنین جامعه ای نمی تواند بالندگی را تجربه کند و مکرر به چالش های درونی خود گرفتار می ماند.
اما پیش از پرداختن ریشه ای به مقوله نزاع های خیابانی، باید موضوع خشونت را در افراد مورد کنکاش قرار داد. صاحب نظران تاکید دارند که «خشونت» مجموعه ای از رفتارهای ضدهنجار و آسیب زا را شامل می شود که با گسترش فقر، توجه نکردن به مسائل معنوی و انسانی، گرایش به خوشگذرانی ، سقوط خانواده و ارزش های تربیتی، در بستر شخصیت افراد رشد می کند.
نزاع نیز که متاثر از این مولفه است، به عنوان ناسازگاری اهداف یا ارزش های بین دو نفر یا گروه بیشتری در یک رابـطه اجتماعی شناخته می شود. همچنین از آن دسته آسیب هایی است که با ایجاد اخلال در روابط اجتماعی، فضایی آکنده از بغض، کینه و دشمنی را در میان افراد به وجود می آورد و این موضوع با زمینه سازی برای ایجاد نزاع و تنش های بعدی، جامعه را از نظر مادی و معنوی متضرر می سازد .هر چند این پدیده در تمامی جوامع مشاهده می شود اما شواهد و پژوهش ها حاکی از آن است که خشونت و نزاع خیابانی طی سال های اخیر در کشورما افزایش یافته و جدی تر شده است. از دلایل عمده بروز و ظهور خشونت در جامعه، نمایش بی حد و حصر آن در رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون است که خشونت را از بزرگ سالی به دوره کودکی انتقال داده است چرا که تماشای خشونت می تواند به تقلید از آن نیز منتج شود. چنان که استفاده از خشونت، رفتارها و اعمال خشونت آمیز در برنامه های تلویزیونی، به سرعت در حال گسترش است و این اقدام به تجارتی پرسود برای تولیدکنندگان فیلم ها تبدیل شده است. در حقیقت نشان دادن مستمر خشونت در رسانه ها قید و بندهای بازدارنده ای را که در برابر خشونت وجود دارد، از میان برداشته است.
علاوه بر این نبود شادی و نشاط به عنوان یکی از احساسات ریشه ای مثبت و یکی از ضروری ترین خواسته های فطری و نیازهای روانی انسان از دیگر دلایل شیوع خشونت و نزاع خیابانی در جامعه به شمار می آید.
در واقع افزایش نشاط و سرزندگی و امیدآفرینی فردی و اجتماعی، مفهومی بیش از یک احساس شادی و خرسندی سطحی و معمولی دارد. شادی همراه خود امید می آورد و بسترساز آن می شود تا فرد درباره جامعه خود و آحاد افراد آن احساس مثبتی داشته باشد که از جمله نفحات آن توسعه همبستگی اجتماعی و میل به مشارکت طلبی برای توسعه جامعه است. همچنین نشاط و شادی این ظرفیت را فراهم می کند تا افراد با روانی آسوده، در مواجهه با مشکلات، به مدیریت آن بیندیشند، نه تخلیه خشم و استیصال شان. پس از این منظر می توان نتیجه گرفت که شادی ضروری ترین خواسته فطری و نیاز روانی انسان است.باید اذعان کنیم در جامعه ما کمبود نشاط و شادمانی یک معضل اجتماعی بزرگ به شمار می آید که به دنبال آن افسردگی و بالطبع خشونت بروز کرده است. آمارهایی که به تازگی به نقل از وزیر بهداشت اعلام شد حکایت از آن دارد که حدود شش میلیون نفر از مردم کشورمان با پدیده افسردگی و حدود 24 تا 25 درصد افراد جامعه با حداقل یک نوع اختلال روانی دست به گریبان هستند.در این میان عده ای نیز بر این باورند که ضعف در رویکردهای قانونی علتی است که افراد هر جامعه ای را برای رسیدن به خواسته های قانونی و غیر قانونی خود به سمت نزاع جمعی گسیل می سازد.
به همین دلیل، امروزه در برنامه های آموزشی برای کاهش رفتار پرخاشگرانه بر مهارت های مدیریت و کنترل خشم تاکید فراوان شده است. این مهارت ها، فرد را برای مقابله موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های دشوار زندگی یاری می کند و او را قادر می سازد در ارتباط با دیگر انسان ها، جامعه، فرهنگ و محیط خود، مثبت و سازگارانه عمل و سلامت روان خود را تامین کند. بنابراین اگر برنامه ریزی دقیق و مناسبی برای کاهش تنش های اجتماعی صورت نگیرد باید منتظر افزایش روزافزون خشونت و نزاع خیابانی به ویژه در میان جوانان باشیم. برای غلبه بر این مهم باید مسئولان امر و دست اندرکاران چاره ای اساسی بیندیشند. در همین زمینه به هموطنانمان توصیه می کنیم که برای کاهش خشونت مطالبه گر باشند تا این مسئله در جامعه نهادینه شود و از تمامی ظرفیت ها با هدف ارتقای مهارت های اجتماعی استفاده کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.