مار سر جلسه امتحان حاضر شده بود
53 سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
به طوری که خبرنگار ما گزارش داد، در جلسه امتحان یک دبیرستان، هنگامی که دانش آموزان سرگرم پُر کردن اوراق امتحانی بودند، ناگهان سر و صدای تعداد زیادی گنجشک در گوشه سالن توجه ممتحن و دانش آموزان را به خود جلب کرده است.
وقتی ممتحن برای راندن گنجشکها و خواباندن سر و صدا به گوشه سالن رفت، مار بزرگی به طول یک متر و نیم را مشاهده کرد که در کمال خونسردی مشغول شکار گنجشک است. ممتحن وحشتزده از پنجره خود را به خارج انداخت و به دنبال او دانش آموزان هراسان به حیاط گریختند.
سرانجام چندنفر از دانش آموزان به کمک ممتحن با سنگ و چوب به مار حمله کردند و پس از یک ربع مبارزه او را کشته و با کشته شدن او، دانش آموزان مجددا به کلاس بازگشتند.
سرانجام سارقین ساعت سازی
روز دوشنبه گذشته بین ساعت 12 تا 3بعد از ظهر، سارقین به یک مغازه ساعت سازی در مشهد دستبرد زدند و تعداد زیادی ساعت را به سرقت بردند.
جریان به اداره آگاهی اطلاع داده شد و بنا به دستور رئیس آگاهی، دستگیری سارقین به شعبه چهارم محول شد.
مامورین شعبه 4 آگاهی پس از یک سلسله تحقیقات، اولین برگه سرقت را که یک ساعت قیمتی بود، کشف کردند. سارقین ساعت مزبور را در چهارشنبه بازار فروخته بودند. در تحقیقات بعدی دو عدد ساعت دیگر هم از داخل خرابه ای واقع در کوچه آب میرزا و تپل محله کشف شد که سارقین پس از ارتکاب سرقت و در هنگام فرار چون قیمت آن ها را ناچیز یافته بودند، به داخل خرابه ای پرت کرده بودند.
تحقیقات برای شناخته شدن سارقین ادامه یافت تا اینکه روز گذشته سارقین مزبور به اسامی کریم و رجب دستگیر شدند. نامبردگان از سارقین سابقه دار می باشند که ابتدا از اظهار حقیقت خودداری کردند اما بعدا یکی از آنها به ارتکاب سرقت اعتراف کرد و محل پنهان کردن ساعتها را نشان داد.
ساعت های مسروقه که از داخل گودالی واقع در قبرستان کهنه پایین خیابان بیرون آورده شد، در ادامه به صاحبش مسترد گردید و سارقین تحویل دادسرا شدند.
چون ماما نبود، زن جوان دیگری مُرد
به علت نبودن ماما، در یکی از قریه های مه ولات زن جوانی به نام مبارکه در اثر مریضی از بین رفت.
از این زن دو بچه چهار و دوساله باقی مانده است. شوهرش در حالی که به شدت ناراحت بود و گریه می کرد اظهار داشت: بضاعت مالی نداریم و بایستی جهت کار صبح از خانه بیرون بروم تا شب بتوانم با درآمدی که به دست می آورم مخارج زندگی ام را تامین کنم ولی حالا بایستی این بچه های کوچک را نگهداری نمایم و نمی دانم مخارج زندگی ام از کجا تامین خواهد شد. از مقامات مربوطه تقاضای کمک میکنم.