خانواده استاد سنگ تراش مشهدی آموزش هنر به زندانیان و حاشیه نشینان را در پیش گرفته اند
تعداد بازدید : 69
هنر خانوادگی در خدمت محرومان
محمد حسام مسلمی/ هنر را از پدربزرگ و هنرمندان قدیم به ارث برده اند، هنر سنگ تراشی و قلم زنی. اعضای خانواده استاد «رمضان معمر» که سال هاست در این عرصه قلم بر سنگ میزنند، حالا مدتی است آموزش آن را پیشه خویش کرده اند، آن هم نه برای هنرجویان معمولی، بلکه برای مردم حاشیه شهر و آن هایی که این روزها زندان سکونتگاهشان شده است.به منطقه خین عرب در حاشیه شهر مشهد می رویم، کارگاهی کوچک که صدای دستگاه تراش سنگ، هوش از سر هر رهگذری می رباید. «رمضان معمر» می گوید: پدرم یکی از استادان معرق کاشی بود و همیشه برای انجام کارهای معرق کاشی در بناهای تاریخی به شهرهای مختلف مثل گناباد، بجستان و ... سفر می کرد؛ هرچه بزرگ تر می شدم، بیشتر به دنیای هنر علاقه پیدا می کردم و همیشه در ذهنم این مسئله بود که وانتی داشته باشم که هر روز برای انجام کار هنری راهی شهرهای مختلف شوم.
ایجاد اشتغال برای زنان بد سرپرست و بی سرپرست حاشیه شهر
استاد معمر نه تنها خودش که همسر و فرزندانش هم در این کار زبده و هنرمند هستند. او می گوید: همسرم در حاشیه شهر مشهد به زنان بی سرپرست و بد سرپرست قلم زنی روی سنگ را آموزش می دهد و این افراد با در آمدی که کسب می کنند، آبرومندانه زندگی می کنند. او از همراهی فرزندان خود در این راه هم سخن می گوید: دخترم به زنان بی سرپرست و بد سرپرست حاشیه شهر مشهد قلم زنی آموزش می دهد، زنانی که برای امرار معاش خود هیچ درآمدی ندارند و با یاد گرفتن قلم زنی، در منزل برای خودشان در ماه حدود 500 هزار تومان درآمد کسب و آبرومندانه زندگی می کنند. ضمن اینکه دامادم هم مشغول آموزش دادن سنگ تراشی در کارگاه زندان چناران است و خواهرم هم یکی از استادان این هنر است. «محمد معمر» فرزند استاد نیز کار هنری را با دوست خدمت سربازی اش دنبال می کند و او را به کارگاه آورده است. محمد می گوید: از بچگی همراه خانواده با هنر سنگ تراشی آشنا بودم. از خلق کردن این آثار هنری لذت می برم، وقتی چیزی را خلق می کنم عشق در وجود من فوران می کند. روزی 15 ساعت کار می کنم و از کار خسته نمی شوم، چون از سنگ تراشی لذت می برم ؛ شاید اگر سر کار دیگری می رفتم درآمدش بیشتر بود ولی من این کار را با عشق انجام می دهم.
بازگشت به این هنر با وجود مشکلات
معمر خاطراتی از دوران آغاز کار خود در این رشته هنری بازگو می کند: در دوران خدمت سربازی با مجید سلطانی آشنا شدم و حالا سال هاست که رفیق و همکار هستیم. آن زمان من هنوز سنگ تراشی بلد نبودم، مجید هم یک کارگاه سنگ تراشی ساده داشت هنوز کارش خیلی حرفه ای نبود. وقتی من و مجید کار را با هم شروع کردیم هر طرحی را که به ذهنمان می آمد اجرا می کردیم ولی بعدا متوجه شدیم که هنر سنگ تراشی جذابیتی برای مردم ندارد و باید تغییری در کارمان ایجاد کنیم. بنابراین به سراغ استاد «محمدعلی جهانگیری» از هنرمندان بنام قلم زنی روی سنگ که از اصفهان به مشهد آمده بود رفتیم و کار را یاد گرفتیم؛ اما متاسفانه به دلیل برخی مشکلات که برای هر دو نفرمان پیش آمد کارمان مدتی متوقف شد با این حال آن قدر به این هنر علاقه داشتیم که دوباره شروع کردیم.
به استاندار محترم گفتم که ...
این هنرمند پیشکسوت با اشاره به ظرفیت بالای کارآفرینی رشته های هنری در مشهد می گوید: به استاندار محترم عرض کردم حاضرم با آموزش رایگان این هنر، مشکل بیکاری بسیاری از جوانان شهر را رفع کنم تا یک نفر جوان بیکار در این شهر نباشد. از طرف دیگر اگر شهرداری کمک کند که یک نمایشگاه دائمی راه اندازی کنیم، هم می توانیم فرهنگ ایرانی را به دنیا معرفی و هم این هنر را حفظ کنیم. او می افزاید: نمونه این کارآفرینی را تجربه کرده ایم که کار موفقی بوده است. حدود یک سال است که کارگاه سنگ تراشی را به زندان چناران منتقل کرده ایم و به زندانیان بند باز، سنگ تراشی و به برخی دیگر از زندانیان قلم زنی آموزش می دهیم که هم تاثیر مثبتی در روحیه آن ها دارد و هم زمینه اشتغال آن ها را بعد از رهایی از زندان فراهم می کند.هنگام خداحافظی با استاد معمر، با خود به این موضوع فکر می کنم که چرا یک هنرمند پیشکسوت، که برای حفظ میراث فرهنگی و هنری این خطه و اشتغال زایی و کارآفرینی چیزی جز همراهی و حمایت معنوی مسئولان نمی خواهد، باید این حمایت همچنان برایش یک آرزو باشد... .